یک روز حاج آقا از منطقه به حسینیه ثارالله آمد. برای رعایت مسائل امنیتی و حفاظتی، موقع رفتن بدون آنکه متوجه شود ما او را تا منزل مادرخانمش همراهی کردیم. آنجا که رسید، متوجه شد و من را صدا زد و گفت: چرا دنبال من میآیید و من را تعقیب و ناراحت میکنید من پیشانی حاج قاسم را بوسیدم و گفتم: حاجی! ارواح خاک مادرت ما را اذیت نکن و بگذار ما کار حفاظت از جان تو را به خوبی انجام بدهیم. حاجی موقعی که این قسم را از زبان من شنید، سکوت کرد. او با بیان اینکه در این موقع از او اجازه خواستم تا خوابی را که از مادرش دیده بودم، برایش تعریف کنم، افزود: سردار سلیمانی گفت: چه خوابی دیده ای؟ گفتم: در عالم خواب، مادرتان را در جمعی از بچههای رزمنده دیدم. مادرتان با همان حیای اسلامی که رعایت میکرد، آمد و ما چهره اش را یک لحظه دیدیم. سلام کرد و گفت: از حاجی چه خبر؟ گفتم: حاجی حالش خوب است و سلام میرساند. مادرت گفت: بگو احوال پدرش را بپرسد.
#خاکریز_خاطرات
🔰نشر حداکثری با شما (کپی طرح بدون دستکاری )
📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🔰 بعد از آنکه این را به حاج قاسم گفتم، شروع به گریه کرد و بعد از گریه گفت: درست است من هر روز یا یک روز در میان، زنگ میزدم و احوال پدرم را میپرسیدم. این دفعه یک عملیات سختی بود و داعشیها در املی این قدر شیعهها را اذیت میکردند و خود و بچه هایشان را میکشتند که من ۴ یا ۵ روز سخت درگیر شدم و نتوانستم با پدرم تماس بگیرم. راوی این خاطره ادامه داد: حاج قاسم همان شب با وجود خستگی گفت: به قنات ملک برویم و حدود ساعتهای ۱ یا ۱ و نیم شب که رسیدیم به سر مزار مادرشان رفتیم و صبح زود نیز بعد از اقامه نماز صبح، دوباره سر مزار مادرشان رفتیم و همان جا، حاج قاسم دوباره من را صدا زد و گفت: ابراهیم، خوابت را بار دیگر برای من تعریف کن.
من گفتم حاج آقا خواب من به جای خودش؛ فقط، میخواهم احترام مادر شما را که سن و سالی از او گذشته بود نسبت به شوهرش بگویم که چه احترامی دارد، شما دو یا سه روز یادتان رفته از پدر احوال بپرسید، مادرتان در عالم خواب به شما تذکر داد. این باید الگویی برای نسل آینده و آنها که ازدواج میکنند، قرار گیرد و احترام همدیگر را نگه دارند.
حاج قاسم بعد از سخن من گفت: درست هم هست، هر وقت مادرم را به تهران میآوردم، بیشتر از ۳ یا ۴ روز نمیماند و برای رفتن اصرار میکرد. من میگفتم: مادر تازه آمده ای؟ میگفت: من به پدرتان قول دادم و باید بروم و اگر من را نبری، خودم میروم یا به برادرت سهراب یا حسین میگویم من را ببرند.
#خاکریز_خاطرات
🔰نشر حداکثری با شما (کپی طرح بدون دستکاری )
📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 #خاکریز_خاطرات l #مکتب_حاج_قاسم
🔸سه راه دشتک،مرز ایران،افغانستان و پاکستان،نا امن ترین نقطه؛جایی که امنیتش دست های قرار گاه قدس را می بوسد. نماینده ولی فقیه بودم.به حاجی گفتم میخوام به منطقه توجیه شم.خودش پیش قدم شد. آن موقع سرتیپ بود. درجه هایش را کَند و گذاشت توی جیبش.سه چهار ساعت توی جاده از کوه و کمر دوست وبیابان بالا و پایین شدیم.قرص ومحکم بالای وانت ایستاده بود و یک به یک گزارش می داد؛از استقرار نیرو ها گرفته تا موانعی که سر راهشان بود.در تمام دست اندازها وسرا زیری ها لحظه ای ندیدم خم به ابرو بیاورد، انگار نه انگار که بدنش پراز تیر و ترکش است.می توانست فرمانده گردانی،کسی را بفرستد اما خودش آمد؛ شاید هیچ کس به اندازه فرمانده قرارگاه به منطقه توجیه نبود.
🔹راوی:حجت الاسلام عسکری امام جمعه رفسنجان
🔰 نشر دهید و همراه ما باشید
📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
◼️مجموعه محتواهای ارزشمند در مکتب حاج قاسم :
▫️#مکتب_سلیمانی_ها_در_آیات_روایات
▫️#نسلی_از_سلیمانی_ها_در_راهند
▫️#مجاهدان_خستگی_ناپذیر
▫️#مکتب_سردار_سلیمانی
▫️#ما_ملت_امام_حسینیم
▫️#پله_پله_تا_ملاقات_خدا
▫️#به_دنبال_خوشبختی
▫️#راز_و_رمز_سلیمانی
▫️#رفیق_خوشبخت_ما
▫️#فرزند_مکتب_اسلام
▫️#میراث_حاج_قاسم
▫️#مدرسه_سلیمانی
▫️#رهبرم_سید_علی
▫️#من_سلیمانی_ام
▫️#جهاد_حاج_قاسم
▫️#مکتب_سلیمانی
▫️#اقتدار_سلیمانی
▫️#روایت_سلیمانی
▫️#نسل_سلیمانی
▫️#قهرمان_حقیقی
▫️#سردار_مقاومت
▫️#در_باورمان_نبود
▫️#نجوای_مقاومت
▫️#خاکریز_خاطرات
▫️#الگوی_مقاومت
▫️#اندیشه_سردار
▫️#نجم_المقاومت
▫️#درس_مقاومت
▫️#شوق_شهادت
▫️#انتقام_سخت
▫️#سردار_دل_ها
▫️#نوای_مقاومت
▫️#کلام_مقاومت
▫️#گنج_سلیمان
▫️#سرباز_ولایت
▫️#قاب_حسرت
▫️#حکیم_فرزانه
▫️#قهرمان_ملت
▫️#شجره_طیبه
▫️#سیره_سردار
▫️#میثاق_نامه
▫️#فراق_حبیب
▫️#مکتب_نامه
▫️#حاج_قاسم
▫️#چهل_چراغ
▫️ #مثل_زینب
▫️#مسیر_نور
▫️#دیدار_نگار
▫️#طلوع_دی
▫️#ایران_قوی
▫️#کلام_ولی
▫️#چراغ_راه
▫️#جهانمرد
▫️#ذوالفقار
▫️#مجاهد
▫️#مصباح
▫️#حبیب
▫️#سرباز
▫️#سردار
▫️#ژنرال
و......
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
https://eitaa.com/joinchat/946536448C873dacdb9b
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #سردار_دلها | #خاکریز_خاطرات
◻️خبرش پخش شده بود. گفته بودند میخواهند فیلم حاج قاسم را بسازند. حتی اخبار سراسری شبکه یک هم اعلام کرد. همین که خبر به گوش حاجی رسید برای کارگردان نامه نوشت:
«اولاً در جمهوری اسلامی دهها شخصیت اثرگذار شهید وجود دارد که شناساندن شخصیت و عملکرد آنها به عنوان الگوهای حقیقی تجربه شده یک ضرورت است. بزرگواران مجاهد و متفکری همچون: شهیدان بهشتی، رجایی، باهنر و مطهری. در صحنه جهاد نیز شهیدان: همت، باکری، زین الدین، خرازی و در رأس اینها شهید زندهای همچون مقام معظم رهبری (مدظله العالی) که بیش از شصت سال در حال مجاهدت میباشند. وقتی این خبر را شنیدم حقیقتاً خجالت کشیدم، چه ضرورتی برای پرداختن به فردی که هنوز خوف از عاقبت خود دارد، میباشد ... بنده نه تنها راضی به چنین اقداماتی نیستم بلکه به شدت اعتراض دارم.» تا زنده بود نگذاشت حرفی از خودش باشد؛ هیچوقت
◾️ منبع: کتاب سلیمانی عزیز صفحه 81.