eitaa logo
امامت و امارت
201 دنبال‌کننده
90.4هزار عکس
51.9هزار ویدیو
4.6هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️ادمین های محترم و محترمه⛔️ خبرها حاکی از این است که عده ای دوره افتادن و دارن کانالها و سوپرگروه ها را برای شش ماه منتهی به انتخابات ۱۴۰۰ میخرن و یا اجاره میکنند و مبالغ درشتی پرداخت می‌کنند. اصلا جای تعجب نداره و حتی بعضی کانالهای درشت و گنده ارزشی هم قبول کردن و قول هایی دادند. ولی رفقا این ایام میگذره. اونایی که قبلاً از این پولها گرفتن، میگن پول انتخابات برکت نداره وارد این بازیها نشید ارزش نداره لااقل اگرم خواستی بگیری، بگیر بذار تو جیبت. دیگه به اسم تکلیف و وظیفه و رسالت توجیهش نکن.
🔹درباره سخن آیت الله صدیقی🔹 مطلبی که در یکی از گروه های دوستانه واتساپی عرض کردم👇 ماشااله همه تحصیل کرده هستیم و بلانسبت کلی هم ادعا داریم. پس لطفا بحث طوری جلو ببرین که عوامانه نباشه و یه چیزی برای دنیا و آخرتمون ازش دربیاد و الا برخی حرفا تو کوچه و بازار هم هست و اصلا لازم نیست در این گروه و جمع حوزویان و دانشگاهیان وقت بذاریم و تایپ کنیم. اجازه بدید بنده هم نکته ای عرض کنم که البته نظر شخصی بنده است و لطفا وصلش نکنین به آخوند و اسلام. بنده نماینده تام الاختیار حوزه های علمیه و انقلاب و اسلام و قرآن نیستم. به اندازه خودم و دانش و علاقه ای که به انقلاب دارم حرفم را بشنوید : 🔹 ۱. این انصاری، غیر از آیت الله انصاریان است. این انصاری، از چپی هاست و چندان نسبتی با عوالم و مباحث عرفانی نداشته و چهل سال است فقط مواضع سیاسی داشته. لذا ایشان را با شیخ حسین انصاریان اشتباه نگیرید. ضمن اینکه ایشان آیت الله هم نیست و گفتن کلمه آیت الله از نظر ما حوزوی ها یک شأن و مرتبه خاص هست. حداقل تا الان ایشان اجازه نامه اجتهاد و آیت الله بودن از کسی رو نکرده. ولی کلا احترام هر کس جای خودش محفوظ. احترام ایشان هم محفوظ. 🔹 ۲. بالاخره در عالَم خبرهایی هست و شک نداریم که حساب کتاب معنوی دنیا و برزخ از دسترس آدمای معمولی مثل من خارج هست و نمیتونم صرفا مخالفت کنم چون با عقل من جور در نمیاد. مگه من چه کاره عرفان و عالم و دنیا و آخرت مردم هستم که مخالفتم را داد بزنم؟ و چرا باید در چنین موردی موضع بگیرم و دیگری را متهم به کذب کنم؟! این اشتباه مسلّم است. 🔹 ۳. ما رد نمی‌کنیم. چون هم آقای صدیقی را صادق می‌دونیم و هم غیر ممکن نیست. (دقت کنید: غیر ممکن نیست) ما در همین جهرم خودمون کرامات بسیار دیدیم و دیدند. از حاجی جوادی پیر مرد پینه دوز بازار جهرم گرفته که حالات ...... و ...... را قبل از وفاتش میدید و هشدار میداد و شعله های آتشی که دامن‌گیر آنهاست را خبر می‌داد. تا نماز باران استغاثه آقای آغالی(آقا سید علی) که پیرمردها میگن وقتی نمازش تمام شد، همه خیس و باران زده به خانه ها برگشتند. خب اینا در هیچ کتاب عقلی و معمولی حضرات انصاری و خاتمی و اعوانشون پیدا نمیشه. حالا چون نیست، رد کنیم و بگیم چرت و پرت هست؟ خب نه. 🔹 ۴. بله، قبول دارم که همه چیز را نمیشه پشت تریبون گفت. خودم کم هزینه ندادم از گفتن بعضی حرفهای حق و حقیقت پشت تریبون. ما از آقایون انتظار بیشتری داریم ولی ی سوال! اگر همین حرفها مطرح نشه و حداقل به گوش مردم نخوره، پس کِی و کجا مردم این دست حرفها را بشنوند؟ کجا بگن که متهم نشن به کذب؟ پس کی می‌خوان مردم بفهمند که همه چیز مادیات و دری وری های رسانه و سیاست و... نیست؟ من قبول دارم که مردم مشکلاتشان چیزهای دیگه هم هستا. خودمم مشکل معیشت و... دارم اما حضرت عباسی زیر همه چیز هم نمی‌زنم. مثل بعضیا نمی‌گم چون مرحوم مصباح یزدی مال جبهه ما نیست، پس صدیقی داره دروغ میگه! یا مثلا مسخره کنم. از اینکه باید مردم حرف های خاص را بشنوند و اتفاقا جاش در رسانه ملی و توسط بزرگانی مثل آقای صدیقی است، جای شکی نیست. لذا من نه تنها مشکلی با طرح این موضوعات ندارم بلکه استقبال هم میکنم. ولی 👈 باید یک معیار درست و حسابی برای این دست منقولات تعریف کنیم. وگرنه چهار روز دیگه که حضرات چپی دانه دانه به دیدار ملک الموت نائل شدند، اگر یه نفر اومد و دو تا کرامت از پس از مرگ آنها زد تو خال و همه جا پخش شد، دیگه من و شمای حزب اللهی نمیتونیم بگیم حرف نزن و دهنتو ببند و دیر اومدی نخواه زود برو😉😂 حالا نکات دیگم هست که رفقا کمک بدن مخلصم🌹
بسم الله و اما جشنواره فیلم فجر تصور کنید سالها زحمت بکشی و یه قرون دو زار بذاری رو هم تا اینکه بتونی چهار تا آجر رو هم بذاری و یه خونه بسازی. یه خونه در ابعاد بزرگ و امروزی و جذاب با کلی امکانات و وسایل. حتی تو یخچالش هم بخ اندازه یه سوپر مارکت کوچیک، خوراکی و چیزای رنگاوارنگ و خوشمزه باشه. بعد خدایی نکرده یهو بزنه و خودت مریض بشی. یا نه؟ بزنه و خودت دل و دماغ نداشته باشی. یا مثلا بذاری و یه مدت بری سفر. یا چه میدونم! یا مثلا خودت بری مسافرت. یا بسپاری دست در و همسایه و خودت بری بیابون و این ور اون ور. خلاصه خودت ازش استفاده نکنی. حالا یا بچه های نااهل و رفیق بازت، با در و داف و زیدشون بیان اونجا و بشه مکان! یا کلیدش بدی دست در و همسایه و همسایه ها هم دلشون نسوزه و بشه کاروانسرا! آخرش به اسم تو تموم میشه. میگن خونه آقا یا خانم فلانی شده مکان! شده کاروانسرا! معلوم نیست خونه فلانی کی میاد کی میره و اصلا خدا میدونه چیکار میکنن و کیا میرن و کیا میان؟ دقت کن! همه میگن خونه فلانی هستا. خونه شما هست و همه چی به اسم خودت تموم میشه. با اینکه حتی روحت هم از چیزی خبر نداره و اصلا خبر نداری چه خبره؟ حالا الان شده جشنواره فیلم فجر! جشنواره زدیم به اسم انقلاب و دهه فجر و پیروزی انقلاب و تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی و کلیدش دادیم دست چند تا بچه شیطون خودمون و کلید زاپاسش هم دادیم دست در و همسایه و خودمون رفتیم دَدَ. گذاشتیم رفتیم و خبری هم ازمون نیست و توقع داریم وقتی دو سه تا بلیط رانتی گیرمون میاد، بریم دو سه تا فیلم جذاب ببینیم و بازیگرانش هم مثل بچه آدم تیپ زده باشن و کارگردان و تهیه کننده هاش هم همه بچه مسلمونا باشن و تهش فیلم در تراز انقلاب و ایران 1400 دربیارن! زهی خیال باطل. این خبرا نیست. ساختیم و راه انداختیم و ول کردیم رفتیم و به خاطر همین شده بساط اینکه فلان خانم بشینه بگه همه حلال زده هستند حتی حروم زاده ها! چون عشق بینشون بوده!! و یا اون یکی خانم بیاد بگه چرا نمیشه یه زن هم زمان معشوق دو سه نفر بشه؟! یا اون کارگردان بیاد بگه سلیقه من همینه و اگه خواستین سخت بگیرین، از سال دیگه جشنواره را تحریم میکنم! بله. بایدم اینطوری بشه. همه ول کردن رفتن و از دور نشستن و فقط قضاوت میکنند. نه خبر خاصی از رویش ها هست. چون خیلی ها بچه هاشون را از ورود به هنر و سینما منع کردند. و نه خبری از پیش کسوت ها هست. چون یا دلخورن و از این و اون دلخورن. یا درگیر سیاسی کاری شدن و معلوم نیست کجان و دارن چیکار میکنن؟ آقا ، برادر ، حاج خانم ، خواهر! تا جایی که من خبر دارم، فقط 144 تا آموزشگاه و کارگاه بازیگری و فیلنامه نویسی و کارگردانی توسط پیش کسوت های غیر انقلابی که اصلا دغدغه مذهب و انقلاب ندارند، فقط در تهران وجود داره که سالانه دختر و پسر مستعد تربیت میکنند و مطابق فکر و اندیشه خودشون به جامعه هنری و سینمایی این مملکت تزریق میکنند. حالا ما داریم چیکار میکنیم؟ چند تا کلاس و موسسه و آموزشگاه و کارگاه راه انداختیم و تربیت کردیم؟ از امروز 355 روز دیگه تا چشنواره فیلم 1401 فرصت داریم. امسال حلال زادگی و غیرت و ناموس و این چیزا را زدند. شک نکنید برای سال آینده دست روی سه چهار تا واژه مهم تر دیگه میرسه و من و شما هم کمافی السابق باید اعلام نگرانی و انزجار کنیم و درخواست برخورد انقلابی داشته باشیم! خسته نباشیم! همین؟ از حالا باید در پایگاه های بسیج و ادارات و نهادها و حتی هیئات مذهبی شروع به تربیت هنرمند و بازیگر و موسیقی‌دان و کارگردان و تهیه کننده کنیم تا شاید انشاءالله تا ده سال دیگه، بتونیم یه حرکت هایی در جشنواره 1410 بزنیم و ده سال دیگه نشینیم دوباره غصه بخوریم و لعن و نفرین این و اون کنیم. هستند بچه هایی که استعداد زیادی برای بازیگری و یا نویسندگی و یا کارگردانی و یا حتی نوازندگی دارند. مگه همه باید آخوند و پاسدار و مداح بشن؟ اگه سالی دو تا فیلم خوب بسازن و چهل پنجاه میلیون نفر بازدید بخوره، اثر فرهنگی کمتری داره؟ نمیشه بچه های من و شما استثنائا دکتر و مهندس و آخوند و پاسدار و مداح نشن؟ میگن لقمه اش مشکل داشته که بچه هاش موزیسین و کارگردان و بازیگر شدند؟ این چه حرفیه آخه؟ ول کردیم و رفتیم دنبال چیزای دیگه اما نگرانیم که چرا سلبریتی هامون دارن میشه الگو و اسوه و چرا نسل های بعد دارن عاشق اونا میشن؟ خب طبیعیه. ما هم باید سلبریتی تربیت کنیم. این مطلب باید به یک مطالبه عمومی تبدیل بشه و برای سال 1410 حداقل 100 نفر دختر و پسر سلبریتی شاخ و در تراز جهانی تربیت کنیم تا دیگه نگران جشنواره فیلم فجر و دهه فجر و حتی نگران انقلاب اسلامی و اینستاگرام و ... نباشیم.
❎❎❎❎❎❎❎❎❎❎❎❎ به تازگی یک متن سراسر ناامیدی و مایوس کننده تحت عنوان دلنوشته همسر یک طلبه منتشر شده است. اطلاعی از هویت نویسنده واقعی این متن ندارم اما بعید است که بتواند کمکی به انقلاب و حوزه های علمیه و جایگاه رفیع روحانیت و شأن خانواده های گرامی و مظلوم طلاب و علما بنماید. لطفا از نشر و پخش آن جلوگیری کنید و اگر دیدید تذکر بدهید. ۱. سرخوردگی ۲. ناامیدی ۳. فرافکنی ۴. توهین مکرر و مستقیم به دیگر مشاغل و اقشار ۵. دلسرد کردن مردم و جوانان نسبت به طلبه شدن و یا همسر طلبه شدن ۶. سیاه نمایی بیش از حد و ده ها نکته دیگر از ایرادات فاحش این متن است. در شرایط فعلی ، حفظ روحیه و انگیزه و امید در مردم علی الخصوص خانواده های طلاب ، از اوجب واجبات است. انصافا این قلم و این مطالب، اصلا بوی خوشی به همراه ندارد و در کوتاه مدت اثر منفی خودش را گذاشته، چه برسد در دراز مدت. لطفا منصفانه تر لطفا عاقلانه تر 👈 باید از خون های بیگناهان و شهدای حرم امام هشتم به نفع حوزه و روحانیت و اسلام و انقلاب و خانواده های دلداه به ولایت، حسن استفاده شود. تا خون آنها حوزه ها را احیا کرده و هزاران نفر در سال جاری برای ثبت نام به حوزه و روحانیت اقدام کنند. نه اینکه جوری بنویسی و جوری منتشر کنند که سبب سرخوردگی و سرافکندگی شود.
⛔️در حوادث تروریستی چه کنیم؟⛔️ انشاءالله حوادث تروریستی مثل فاجعه مشهد و حرم امام رضا علیه السلام تکرار نشود اما چند نکته را خدمت مردم عزیزمان، خودمانی مرور کنیم بد نیست: ✔️ ۱. به محض دیدن ضارب یا عامل، همه به طرف او هجوم نبرید. امکان انتحاری در لحظه آخر و وقتی که از فرار ناامید شد، وجود دارد. مانند آنچه در حرم امام خمینی و یا مجلس رخ داد. اغلب پس از کشتار مردم و در لحظه آخر، انتحاری زدند و تمام. لذا بخاطر جلوگیری از فاجعه بدتر ، احساساتتان را کنترل کنید و همگی روی سرش نریزد. دو سه نفر او را دوره کنند و دو سه نفر دیگر هم با فاصله یکی دو متر پشتیبانی کنند کافی است. ✔️ ۲. دو سه نفری که به عامل نزدیکتر هستند، تن به تن و با دست خالی به او نزدیک نشود. اصولاً نزدیک تر شدن و یا مکالمه با عامل تروریستی اشتباه محض است. باید هر آنچه در اطراف در دسترس شماست مثل چوب و سنگ و آهن و مهر و سطل زباله و کتب سنگین و ... به طرف او پرتاب کرد و فرصت اقدام بعدی را از او گرفت. دعوای خیابانی و مشاجره با در و همسایه نیست که ابتدا با توپ و تشر و سپس فحش خارمادر و نهایتا منجر به گلاویز شدن گردد. حادثه تروریستی است و اصولاً تروریست اگر اهل تهدید و شاخ و شونه و فحش و فضاحت بود، دست به اقدام تروریستی نمی‌زد. ✔️ ۳. تاکید میشود که به هیچ وقت اقدام به کشتن او نکنید. به هر قیمتی هست باید زنده بماند. زنده اش برای ما ارزش دارد وگرنه جنازه نحسش به درد کسی نمی‌خورد. حتی اگر هجوم جمعیت زیاد شد و میزان ضرب و شتم بالا گرفت و کسی به حرف شما گوش نداد، پس از اینکه مجروح شد و خود را مغلوب دید، فورا با دو سه نفر، اطراف عامل حلقه بزنید تا هر طور شده زنده بماند. گاهی عاملی دیگر از طرف خودشان مامور حذف و تمیز کردن صحنه است. نباید این موقعیت را در اختیار آنان و یا مردم گذاشت. ✔️ ۴. خانم های محترم را به تمام مقدسات قسم میدهیم فورا صحنه را ترک کنند و یا لااقل فاصله زیاد خود را حفظ کنند. این چه حرکت اشتباهی است که رو به عامل می‌ایستند و جیغ و فریاد می‌کشند و نفرینش میکنند؟! اصولاً مدیریت صحنه تروریستی که زن و بچه در آن باشد، برای هر آموزش دیده ای دشوار است و ابتکار عمل را از ایثارگران میگیرد. چه برسد به مردم باغیرت اما آموزش ندیده. حتی اگر عامل تروریستی یا انتحاری، خودش زن یا دختر بود، اما مردان در صحنه هستند و می‌توانند فورا واکنش مناسب به خرج دهند، خانم ها وارد عمل نشوند و اجازه بدهند آقایان با آن زن تروریست یا انتحاری برخورد کند. اینجا جای رعایت قاعده تجانس و امثال ذلک نیست. کار را به آقایان بسپارید و ایجاد مزاحمت نکنید. ✔️ ۵. امن ترین جاها گوشه ها و کُنج ها و کنار دیوارهاست. شروع به دویدن به طرف درب خروج و ترک محل نکنید. بلکه فقط از اطراف عامل پراکنده شوید. بسیار دیدیم که میزان تلفات زیر دست و پا از میزان تلفات حادثه تروریستی بیشتر بوده. پس لطفا سیل جمعیت راه نیندازید. ✔️ ۶. بهترین کار، نشستن در کنج ها و گوشه هاست. حتی اگر عاملین شروع به تیراندازی کردند و یا مطمئن شدید که عامل انتحاری است، در فاصله مناسب، روی زمین دراز بکشید و دست ها را روی سر و گردن خود بگذارید. فقط توجه داشته باشید که نشستن و خوابیدن شما در مسیر عبور و دویدن مردم نباشد. ✔️ ۷. درآوردن گوشی همراه و فیلمبرداری از مجروحان و شهدا و یا عامل تروریستی و یا انتحاری، و اشتراک گذاری گسترده آن در فضای مجازی ، نه توجیه عقلی و روانی دارد و نه توجیه سلامت اجتماعی و فرهنگی! کم نبودند خانواده ها و زن و بچه های مجروحان و شهدا که قبل از اطلاع از اصل حادثه، با دیدن اینگونه فیلم و کلیپ ها از به خون آغشته شدن عزیزانشان، جان به جان آفرین تسلیم کرده و یا سکته کرده و شوکه شده اند. اندکی، فقط اندکی به این موضوع هم توجه داشته باشیم و با جان و احساس و سلامتی مردم بازی نکنیم. 👈 اینقدر این نکات را نگفتند که مجبور شدیم خودمانی، نکاتی را عرض کنیم. نکاتی در خصوص شیوه گلاویز شدن و یا از پا درآوردن عامل و یا تعقیب و گریز عامل تروریستی و چندین مسئله دیگر هست که اگر صلاح بود و یا نهادهای مسئول اجازه دادند، تدریجا عرض خواهم کرد. ✅ آدرس ایتا: https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour ✅ آدرس تلگرام: https://t.me/mohamadrezahadadpour ✅ آدرس بله: https://ble.ir/Mohamadrezahadadpour ✅آدرس سروش: sapp.ir/hadadpour
✔️ دقیقا کجا ؟! ۱. مشهد ؛ کانون مناقشات اخیر ۲. حرم مطهر ؛ کانون توجهات ۳. ورود سلاح سرد علی رغم تفتیشات ۴. انتخاب سه نفر آخوند ۵. در صحن و زاویه ای که بیشترین فاصله به عوامل انتظامی و تیم پزشکی و آمبولانس دارد ۶. مثل همیشه شلوغ نیست و ریسک عملیات را بالاتر میبرد ✔️ ضارب کیست ؟ ۱. یک نوجوان! ۲. حدودا پانزده ساله ۳. که بلد است در کمتر از بیست ثانیه، سه نفر را با چاقو بزند و در برود ۴. نه تنها در چهره اش ندامت نیست، بلکه ترس هم نیست و وسط مشت و لگد مردم، تا بتواند از خود دفاع هم میکند ۵. از محله ای که عده ای در آن برای پیروزی طالبان جشن گرفته بودند ۶. تنها و بی کس هم نیست و حداقل چهار نفر در دو ساعت اول پس از عملیات، مظنون تشخیص داده شده و دستگیر می‌شوند. ✔️ با چه وسیله ای؟ چاقویی نسبتا بزرگ و منقش به ذکر که در کلیپ های گروه های تکفیری از آن برای ذبح افراد بیگناه استفاده میشود. و نکات دیگر ... 👈اولا قطعا این عملیات، کور نبوده. حتما نباید فرد خاصی از قبل نشان کرده باشند که بگوییم عملیات کور نبوده. 👈 ثانیا خیلی هم حساب شده بوده. حداقل تیم برنامه ریز، در رصد و انتخاب لوکیشن و زمان، بد عمل نکرده. 👈 ثالثا نکات فرا متن زیادی در این شکل از عملیات وجود دارد. هم از این طرف و ضعف های مشهود و غیر قابل انکار خودمان. (که بگذارید دهانمان بسته باشد.) و هم از آن طرف و انتخاب آن نوع المان ها و این تیپ جک و جانوران. برای شهید شدن وقت هست کسی هم از کشته شدن در لباس مقدس روحانیت و سربازی امام عصر ارواحنا فداه نمیترسه چه بی هوا بزنن و چه درگیر بشیم برای هر نوع پلن احتمالی آماده ایم اما حمله به روحانیت، چه شیعه و چه سنی، از معنا و مفهوم خاصی برخوردار شده و صرفا به دلخوری از وضع موجود و شر و ورهایی که لیبرال ها امروز در توییتر بافتند برنمی‌گردد. ارواح مطهرشان شاد.🌷 همنشین با قرآن و عترت و عرض تسلیت به خانواده های محترم معزّی و علما و روحانیت بزرگوار مشهد علی الخصوص نماینده محترم ولی فقیه و همچنین تولیت محترم آستان قدس.
🔷 سال 120تا 128 قمری جابر بن یزید جُعفی به دستور امام باقر عليه السلام خود را به ديوانگي زد و در صحن مسجد كوفه بچه ها را دور خود جمع مي‌كرد. اتفاقاً چند روز از جريان جنون جابر نگذشته بود كه از سوي هشام بن عبدالملك به والي كوفه فرماني رسيد كه: «جابر بن يزيد جعفي را گردن بزن و سرش را پيش من بفرست!» والي كوفه پس از قرائت نامه از اطرافيانش درباره جابر پرس و جو كرد. آنان گفتند: «او مردي فاضل، دانشمند و محدث و اهل بحث و نظر است، ولي اخيراً ديوانه شده و اينك در صحن مسجد همراه بچه ها، اسب سواري مي كند.» والي شخصاً موضوع را تعقيب كرد و ديد كه جابر، سوار بر چوبي شده و بازي مي كند. وقتی دید جابر در سر پیری به چه روزی افتاده گفت: «سپاس خدا را كه مرا از قتل اين مرد رهايي بخشيد.» 🔷 سال 180 تا 190 قمری نیمه شب، بهلول با امام کاظم علیه السلام در حاشیه شهر به طور مخفیانه ملاقات کرد. بهلول گفت: «به امر شما با ده نفرشان مناظره کردم.» -بله. خبر پیروزی تو به دربار عباسیان رسیده. این کار تو سبب از رونق افتادن تمام آن ده نفری شد که کاندید ریاست دستگاه قضای عباسیان بودند. -بله. شکست و عجز آنها در نزد مردم و شاگردانشان محرز شد. -به زودی این مقام را به تو پیشنهاد می‌کنند. -لابد تا پس از این که مرا به این مقام منصوب کردند، بتوانند از من حکم قتل شما را بگیرند و اینگونه شیعه را وادار به امام کُشی کنند. -هم این، و هم این که تو را سپر همه اعتراضاتی کنند که از سوی شیعیان و علویان به عباسیان میشود. -تکلیف چیست سرورم؟ -به سیره استادت ... جابر بن یزید جعفی عمل کن. دو روز گذشت. ماموران حکومتی با جوایز و هدایای فراوان به خانه بهلول رفتند. وقتی در زدند، فرزندش در را باز کرد. -با پدرت ... فخر شیعیان ... قاضی القُضات عباسیان کار داریم. -پدرم قاضی القُضات شد؟ عجب! -چرا تعجب میکنی؟ انگار از مقام و منزل علمی و معنوی پدرت بی خبری! -بی خبر نیستم. اما بهتر است نگاهی به پشت سرتان بکنید. وقتی همه رو برگرداندند، دیدند بهلول لباس کهنه ای به تن کرده و مثلا بر چوب بزرگی سوار شده و او را هی میکند. فرماندهی که خیال میکرد از آن روز وظیفه اش محافظت از قاضی القُضات عباسیان خواهد بود، با تعجب پرسید: «جناب بهلول چه میکنید؟! این خلاف شان شماست!» بهلول جواب داد: «مگر کوری؟ خلیفه بازی میکنم!» فرمانده با تعجب پرسید: «پس کو خلیفه؟!» بهلول اشاره به چوبی کرد که لای پایش قرار داده بود و او را هی میکرد. گفت: «اینا. الان من سوار خلیفه ام و ساعتی دیگر، خلیفه سوار من خواهد شد.» و این چنین بود که فرمانده ناامید شد و خبر دیوانگی بهلول را به دربار رساند. و از آن روز، بهلول تا ده سال، یعنی تا سال 190 هجری، با زبان و هیبت دیوانگان، از هر فرصتی برای بی آبرو کردن عباسیان استفاده کرد تا اینکه با همان حال از دنیا رفت. @Mohamadrezahadadpour
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
🔹شکستن انحصار خنداندن مردم ✍حدادپور جهرمی با کنار گذاشتن آدم‌هایی که با سلیقه ما چندان هم‌خوانی نداشته باشند، اصلا موافق نیستم. اما با این که یک خط یا یک ژانر و یا فضای خاصی در انحصار عده‌ای باشد هم مخالفم. سالها بود که مدیریت خنده و خنداندن مردم در انحصار سه چهار سلبریتی و جریان خاص خودشان بود. به طوری که اصلا فضا برای شنیدن و دیدن استعدادهای دیگران چندان فراهم نبود. اما با تغییر مدیریت کلان سیما، بعلاوه مسائلی که از شهریور ۱۴۰۱ رخ داد، سبب شد ما شاهد هنرنمایی گروه‌های جدید و تازه نفس باشیم. گروه‌هایی که علاوه بر استعداد برای خنداندن مردم، فضا را برای گروه‌های استانی و شهرستانی بیشتر آماده کنند. البته این به معنای انکار زحمات سلبریتی‌ها در این حوزه نیست. اما تکثر چهره‌های جوان و جویای نام و ایده‌های نمایشی و برنامه سازی در یک سال اخیر، از قبل بیشتر شده است. این شبها سه برنامه را با خانواده دنبال می‌کنیم که توصیه میکنم شما هم ببینید و به دوستان معرفی کنید: ۱. ۲. ۳. تماشا کنید با برنامه تماس بگیرید پیامک بدید با همه انتقاداتی که داریم اما لطفا تشویقشون کنید تا قوی‌تر کار کنند. خلاصه هر کاری که واسه تشویق و روحیه دادن به بنده در مسیر نویسندگی و روشنگری کردید و تا عمر دارم مدیونتون هستم، واسه اینا انجام بدید تا ادامه بدهند و مجبور به ساخت کارهای قوی‌تر بشوند. ما باید موفق بشیم که عَلَم خنده و خنداندن مردم را از انحصار بعضیا دربیاریم. و الان بهترین فرصت هست تا خودی نشون بدیم. @Mohamadrezahadadpour