eitaa logo
آخَراشِه
739 دنبال‌کننده
191 عکس
149 ویدیو
12 فایل
👈 در کانال #آخراشه قراره با کمک هم #روایتگر یه #ظلم_تاریخی باشیم. 💡 ⛔️ ظلمی که به روزهای پایانی‌اش نزدیک میشه. ⏳ همه‌ی ما قراره به اندازه توانمون توش سهیم باشیم. 📺 اگه آماده‌ای، بیا تا هم‌قدم بشیم... https://shad.ir/akharashe
مشاهده در ایتا
دانلود
20.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇵🇸 پرچمت بالاست فلسطین عزیز 🇵🇸 ✌️بالای بلندترین قله‌های مقاومت و مردانگی 💪 😎 و زیرپاته هیبت آبکی صهیون و غیرت نداشته‌‌ی حکام عرب! 😏 ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ◉━━━━━━──── 🆔 @Akharashe 📌 https://shad.ir/akharashe
🖋ام‌البنین ناظری استان سیستان و بلوچستان شهر زاهدان ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ◉━━━━━━──── 🆔 @Akharashe 📌 https://shad.ir/akharashe
🖋زینب شاه حسینی ۱۲ ساله از علی آباد کتول ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ◉━━━━━━──── 🆔 @Akharashe 📌 https://shad.ir/akharashe
🖋 ابوالفضل پاپی زاده،۱۶ ساله از خوزستان ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ◉━━━━━━──── 🆔 @Akharashe 📌 https://shad.ir/akharashe
🎤سلام، براتون یه پویش جدید آوردیم، اونم چه پویشی😊 از جنس گفتن! اگر گفتین اسمش چیه ؟ بله درست حدس زدین ؛ گویندگی. 📱شرایط فرستادن صوت چیه؟ 💫متن زیر رو برامون با حس و حالی که دارید بخونید. 💫 با میکروفون موبایل‌تون ضبط کنین و فایلش رو بفرستین! 💫اسم و فامیل و شهرتونم برامون بفرستین. 💫تا یک هفته فرصت فرستادن صوت دارین! 💫قواعد گویندگی (فراز و فرودها و...) رعایت کنین. 💫 در آخر برای ادمین عزیز به آیدی @Akharashe1403 بفرستین. منتظرتونیم. ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ◉━━━━━━──── 🆔 @Akharashe 📌 https://shad.ir/akharashe
📌 *توجه: تو در غزه‌ای!* فکر می‌کردم انسان وقتی به درد عادت کند، دیگر آن را با همان شدتی که در ابتدا احساس می‌کرد، حس نخواهد کرد و با آن کنار خواهد آمد. اما وقتی در غزه هستی، تمام باورهایت تغییر می‌کند. تصور می‌کردم که ترس من از موشک‌ها و بمباران‌های وحشیانه به چیزی عادی تبدیل شده و دیگر مانند گذشته مرا نمی‌ترساند. اما این یک باور اشتباه بود. عصر یکشنبه، بیست‌وهشتم اولین ماه از این سال، خانواده‌ای که دور هم جمع شده بودند، چیزی جز شنیدن اخبار نداشتند. در آن لحظه احساس امنیت داشتیم، و چون امنیت در این جنگ نایاب است، تصمیم گرفتیم این لحظه ارزشمند را بدزدیم و آن را صرف تجربه زندگی طبیعی کنیم، چیزی که قطعاً از یاد برده‌ایم. من و خواهر و برادرانم به سرعت در آشپزخانه جمع شدیم تا غذایی آماده کنیم که گرسنگی‌مان را فروبنشاند. غذای روزمره‌مان، عدس، را که به سختی در شمال غزه، تحت محاصره شدید اشغالگران، پیدا می‌شود، روی سفره گذاشتیم؛ همان اشغالگرانی که وزیر جنگ‌شان گفته بود: «با آن‌ها مانند حیوانات رفتار خواهیم کرد؛ بدون آب، بدون غذا، بدون برق، بدون سوخت. آن‌ها را پنجاه سال به عقب خواهیم برد.» اما حقیقت این است که ما را بیش از صد سال به عقب برگردانده‌اند، نه فقط پنجاه سال. لحظه کوتاه زندگی‌مان را یک موشک قطع کرد؛ موشکی که شدت انفجارش نزدیک بود گوش‌هایمان را کر کند. و در اینجا بود که باورم مبنی بر کاهش ترسم از موشک‌ها فرو ریخت. مانند کسی که از هوش رفته باشد، تنها خود را در آغوش مادرم یافتم، چشمانم را به محکمی بسته بودم، ضربان قلبم به سرعت می‌تپید، و انگشت شهادتم (انگشت اشاره) را بالا برده بودم؛ درست مانند کسی که در آستانه مرگ قرار دارد، چشم‌هایش بسته است و چیزی جز حضور مرگ در اطرافش را درک نمی‌کند. یک دقیقه پس از فرود موشک گذشت. نفس عمیقی کشیدم و به خود آمدم. بدنم را لمس کردم؛ بله، هنوز سالم بودم، تکه‌تکه نشده بودم. چشمانم را باز کردم، مانند کسی که برای اولین بار می‌بیند، و متوجه شدم که هنوز زنده‌ام! و آن موشک لعنتی به سمت من نیامده بود، بلکه به سمت دیگرانی رفته بود که قطعاً همان حس من را در لحظه سقوط تجربه کرده بودند. اما تفاوت در این بود که من هنوز زنده‌ام، در حالی که آن‌ها تکه‌تکه شده و با عزت به شهادت رسیده‌اند. با درد از خودم پرسیدم که چرا وقتی صدای هر موشک را می‌شنوم، ناخودآگاه انگشت شهادتم را بلند می‌کنم. آیا این حرکت نشان می‌دهد که من مرگ را پذیرفته‌ام؟ یا این‌که کاملاً آگاه هستم که از ترس مرگ، آن‌هم به‌صورت تکه‌تکه، بیمار شده‌ام؟ آیا آن‌ها واقعاً توانسته‌اند حق ما برای زندگی را از ما بگیرند؟ خدایا! این افکار دیوانه‌وار در ذهنم می‌چرخند. چند سال دارم که چنین سؤالاتی را از خود می‌پرسم، در حالی که کسانی که هم‌سن من هستند، در دهه بیست زندگی‌شان، سؤالاتی درباره عشق، اشتیاق و زندگی دارند، چیزهایی که آن‌ها واقعاً ما را از آن محروم کرده‌اند. من دیگر باور ندارم که تنها هدف‌شان تخریب خانه‌ها، شهر، خیابان‌ها و خاطرات ماست. آن‌ها می‌خواهند ما را از درون نابود کنند و بیشتر از همه ما را از نظر روانی شکنجه دهند. می‌خواهند ما را به موجوداتی درمانده، وحشت‌زده، خائف و پریشان تبدیل کنند که هرگز آرامش نیابند و معنای آسایش را ندانند. می‌خواهند ما آرزوی مرگ کنیم و از این عذابی که شاید مرگ از آن آسان‌تر باشد، رهایی یابیم! ای پست‌ترین، نجس‌ترین و ظالم‌ترین کسانی که دنیا به خود دیده است! خدا شما را از تمام چیزهایی که ما را از آن محروم کردید، محروم کند؛ از امنیت، آرامش و عشق به زندگی! قصهٔ غزه ترجمه: علی مینای نویسنده: حنين ماهر سالم راوینا(روایت مردم ایران) ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ◉━━━━━━──── 🆔 @Akharashe 📌 https://shad.ir/akharashe
12.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای‌ت می‌خوانیم! درست است، جنگ اطراف‌مان را گرفته، اما شادی و سرور در وجودِ ما هست! عشق و نشاط، در روحِ ما تنیده و حرب باعث از بین رفتن‌ش نمی‌شود. 🎼جوانان فلسطینی ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ◉━━━━━━──── 🆔 @Akharashe 📌 https://shad.ir/akharashe
6.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با توجه به⏰ ساعت جادویی 💥 🤔 از ماجرای مسجد گوهرشاد چیزی شنیدی؟! مثلا اینکه یکی از خفن‌ترین کارهایی بوده که مردم در برابر رژیم زورگوی پهلوی انجام دادن و از طریق اون قیام با رژیم شاه مقابله کردن!😎 🕰 انیمیشن ساعت جادویی با شخصیت‌های بامزه و جذاب داستان همون روزا رو برامون تعریف میکنه 🥳 هرکس دیده خوشش اومده! 🤩 میگی نه؟! این کلیپ رو تماشا کن 😍 ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ◉━━━━━━──── 🆔 @Akharashe 📌 https://shad.ir/akharashe
😎 کار باحال بروبچ خوش‌فکر سبزواری رو ببین! برای بعد از نماز جمعه بساط تیراندازی راه انداختن و مردم هم که همه علاقه‌مند...! 😃 😳 هجده میلیون و اندی بابت تیرانداز شدن پول دادن و بچه‌ها هم اون مبلغ رو فرستادن برای جبهه مقاومت 😌 ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ◉━━━━━━──── 🆔 @Akharashe 📌 https://shad.ir/akharashe
آخراشه، کنار راننده نشسته بود. یکهو که رسیدند، دختر با شتاپ پله های اتوبوس را طی کرد و مادرش را محکم در بغل گرفت. هردویِ‌شان از شدت خوشحالی پایین و بالا می پریدند! و با همدیگر می‌گفتند:« دیگه واقعا آخراشه!» ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ◉━━━━━━──── 🆔 @Akharashe 📌 https://shad.ir/akharashe
📚 | دختری که باغ را سرسبز کرد ماریا لوز و خانواده‌اش در تپه‌های هندوراس زندگی می‌کنند. آن‌ها کشاورز هستند. ماریا لوز به پدرش در مزرعه کمک می‌کند. روزی پدر برای بدست آوردن بذر به کوهستان سفر می‌کند. ماریا لوز تصمیم می‌گیرد برای تامین مخارج خانواده خودش کشاورزی کند و در این راه از معلمش کمک می‌گیرد. همه چیز خوب است تا اینکه سروکله‌ی خریداری طعمکار پیدا می‌شود اما ماریا لوز نمی‌خواهد محصولاتش را ارزان بفروشد... 🔸کتاب: دختری که باغ را سرسبز کرد 🔹انتشارات: ادامه 🔸تعداد صفحات: 32 🔹نویسنده: کیتی اسمیت میلوی 🔸مترجم: الهام خشه‌چی ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ◉━━━━━━──── 🆔 @Akharashe 📌 https://shad.ir/akharashe
هدایت شده از هم بازی
اداره کل فرهنگی، هنری، اردوها و فضاهای پرورشی وزارت آموزش و پرورش با همکاری خانه هم‌بازی برگزار می‌کند: ✅ در مسیر ۵۷ کارگاه نظری - مهارتی «تربیت انقلابی» 👈 ویژه فرهنگیان رسمی و دانشجومعلمان | مجازی و حضوری (مشهد) 🎯 محورهای دوره: ✓ الفبای تربیت انقلابی؛ از مبانی نظری تا بروز در متن زندگی ✓ چرایی و چگونگی روایت تاریخ انقلاب اسلامی برای دانش‌آموزان ✓ میدانِ اجرا از ایده‌های قصه و بازی تا تجربه‌های واقعی 💯 با تدریس اساتید مجرب و کاربلد | معرفی: به‌زودی! ➖➖➖➖➖➖ 🗓 پنجشنبه‌ها، ۴ و ۱۱ بهمن در پنج جلسه ↙️ بها: ۵۰۰ هزارتومان | برای فرهنگیان رسمی و دانشجومعلمان 📍اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام: 📲 09057229981 🆔 @charkhefalak_admin ♾ همراه ما باشید: 🔘 @hambazi_tv