eitaa logo
⛅ امام زمان (عج) 🇮🇷
3.2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
14.6هزار ویدیو
411 فایل
اقا جانم از خدا میخواهیم پرده های جهل و غفلت از دیدگان ما کنار رود تا جمال دلربای شما را بنگریم 🌥اللهم عجل لولیک الفرج تعجیل در ظهور اقا #صلوات ⚘ 🌟حتما به کانال کودک مهدوی سر بزنید: @montazer_koocholo تبادل: @tabadolmahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
زنانی که به یاری امام مهدی علیه‌السلام می‌آیند، چه تعداد هستند و چه نقشی ایفا می‌کنند؟ برای پاسخ به این سؤال توجه چند نکته لازم است: الف. در دیدگاه اسلام، حضور زن در امور اجتماعی یک مسأله پذیرفته شده است و می‌توان برای آن مؤیداتی نیز آورد: 1. حضور حضرت زهرا و زینب کبرا سلام‌الله‌علیهما در امور اجتماعی و سیاسی؛ 2. حضور زنان در میان سپاهیان پیامبر که وظایفی همچون: رساندن آب و غذا به رزمندگان، پرستاری مجروحان، تهیه دارو، رساندن مهمات، انتقال شهدا و… داشتند. چنین سیره‌ای در روش جنگی امام علی علیه‌السلام نیز دیده می‌شود؛ مثل داستان حضور زنی به نام «سوده حمدانی» در جنگ صفین که رزمندگان را علیه معاویه تشویق می‌کرد. در نتیجه در سیره پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و امیرالمؤمنین علیه‌السلام، حضور زن در میان یاران آنان، امری مسلَّم است. ب. با توجه به اینکه سیره امام زمان علیه‌السلام ادامه سیره نبوی و علوی است، قطعاً در دولت آرمانی امام موعود نیز زنان دارای چنین جایگاهی خواهند بود. امام صادق علیه‌السلام فرمود: زنان همان کارهایی را که در زمان پیامبر انجام می‌دادند، در زمان قائم نیز انجام خواهند داد.[۱] در رابطه با تعداد زنان در سپاهیان و اصحاب حضرت روایات را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد: 1. در برخی از روایات، فقط به حضور زنان تأکید شده و صحبتی از تعداد آنان نشده است؛ 2. برخی از روایات به سیزده زن اشاره دارد که هنگام ظهور حضرت مهدی علیه‌السلام با حضرت خواهند بود[2] (البته این روایت تعداد زنان رجعت‌کننده در زمان ظهور حضرت را بیان می‌کند)؛ 3. برخی از روایات تعداد زنان در جمع یاوران اصلی حضرت را پنجاه نفر بیان کرده‌اند؛ مانند روایت نقل شده از امام باقر علیه‌السلام که در آن تعبیر «فیهم خمسون امرئه» آمده است؛(3) 4. دسته دیگری از روایات، تعداد یاران زن را تا چند هزار نفر برشمرده‌اند.[4] البته این زنان غیر از یاوران اصلی حضرت هستند. نتیجه می‌توان گفت که با توجه به سیره نبوی و علوی، حضور زن در حکومت حضرت ولی‌عصر و در میان یاران آن حضرت، امری مسلم است، اما اینکه چه تعداد از آنان زن هستند و یا اینکه در جمع 313 نفر یار اصلی، چند نفر زن هستند، نمی‌توان عدد مشخصی را بیان داشت؛ زیرا بعضی از روایاتی که تعداد تعیین کرده‌اند (مثل روایت پنجاه نفر) از حیث سند ضعیف به شمار می‌آیند. در آخر توجه به این نکته بایسته است که یاری‌رساندن زنان به حضرت ـ بر خلاف آنچه متصور است ‌ـ به جبهه جنگ منحصر نیست، بلکه عرصه‌های مختلفی، همچون حوزه فرهنگ و سیاست، امور اجتماعی و تربیتی را نیز در برمی‌گیرد. حوزه‌هایی که در آنها میدان یاری برای زنان با حفظ کرامت زن، باز است و قطعاً زنان در حکومت حضرت می‌توانند در این عرصه‌ها نقش داشته باشند. معرفی منابع برای مطاله بیشتر • سیمای آفتاب، حبییب‌الله طاهری؛ • چشم‌اندازی به حکومت مهدی، نجم‌الدین طبسی. پی‌نوشت‌ها 1. دلائل الامامه، طبری، ص 259؛ اثبات‌الهداه، شیخ حر عاملی، ج3، ص75. 2. همان. 3. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج‌52، ص223. 4. کتاب فتن،ابن‌حماد، ص151 ⁉️ 🗓 🏴🏴🏴 @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@alamatha_180920112958.mp3
4.05M
💢ذکر نام مقدس یا صاحب الزمان معجزه میکند 🎙مرحوم شیخ احمد 🏴🏴🏴 @mahdisahebazman
🔅 معنای انتظار ⁉️ برای ظهور امامی که مأمور به ایجاد عدالت است، آماده‌اید؟ ✅ انتظار یعنی چه؟ انتظار به معنای مترصّد ‌بودن است. در ادبیّات نظامی یک‌ چیزی داریم به نام «آماده‌باش»؛ انتظار یعنی «آماده‌باش»! باید «آماده‌باش» باشیم. انسان مؤمن و منتظر، آن‌کسی است که در حال «آماده‌باش» است. اگر امام شما که مأمورِ به ایجاد عدالت و استقرار عدالت در کلّ جهان است، امروز ظهور بکند، باید من و شما آماده باشیم. این «آماده‌باش» خیلی مهم است؛ انتظار به این معنا است. انتظار به معنای بی‌‌صبری کردن و پا به زمین کوبیدن و چرا دیر شد و چرا نشد و مانند اینها نیست، انتظار یعنی باید دائم در حال «آماده‌باش» باشید.» ۱۳۹۶/۰۲/۲۰ ➕ 👉 @mahdisahebazman
23 منتظر المهدی: ⭕️ با این تفاسیر، متخصص بی سواد هم داریم! 🔹 فقط بی سوادها بخوانند! از آنجایی که یکی از راههای مقابله با شستشوی مغزی، داشتن سواد رسانه ایست، در این شماره با بعضی از اصول مهم سواد رسانه آشنا می‌شویم. پنج گام از هزار گام برای کسب سواد رسانه ای: 🔸 گام اول: ترفندها و تکنیک های عملیات روانی رسانه ها را بشناسید. 🔸 گام دوم: هویت منبع اطلاعات رسانه مورد نظر و وابستگی ها و روابط آن را شناسایی کنید. 🔸 گام سوم: سابقه رسانه و موضع گیری های آن را بررسی کنید. 🔸 گام چهارم: تنها به تیتر اخبار و محتوای رسانه و اطلاعات اکتفا نکنید. 🔸 گام پنجم: منابع و رسانه های مخالف یا رقیب با منبع اطلاعاتی مورد نظر را شناسایی و بررسی کنید، تا به تحلیلی دقیق و بی طرفانه برسید. 📚 تکنیک های عملیات روانی، در حوزه رسانه و خبر؛ احمد قدیری ابیانه 🏴🏴🏴 @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای سمات
3.24M
قرات دعاي 🔻بزرگترین درد من این است که همه هستند و تو نیستی 😔 السلام علیک یا مهدی زهرا (عج) ▪️دنیا غروب جمعه چه دلگیر میشود اللّهُمَّ عَجِّل فَرجَ مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیها 🌹🍃🌹🍃 @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🔥 🔥 قسمت پنجم  آره... هم زبر و زرنگ تر شدم،هم قد کشیدم ... هم چیزهایی رو تجربه کردم که فکرش رو هم نمی کردم ... توی این مدت شماها کدوم گوری بودید؟😤 خم شدم از روی زمین، ساکم رو برداشتم و راه افتادم ... از پشت سر صدام زد ... تو کجا رو داری که بری؟ هر وقت عقل برگشت توی سرت برگرد پیش خودمون ... 😕 بین ما همیشه واسه تو جا هست ... اینو گفت. سوار ماشینش شد و رفت ... رفتم متل ... دست کردم توی ساکم دیدم یه بسته پول با دو تا جمله روی یه تکه کاغذ توشه ... این پول ها از راه حلال و کار درسته استنلی. خرج خلاف و موادش نکن ....☺️  گریه ام گرفت ...😭 دستخط حنیف بود ... به دیوار تکیه دادم و با صدای بلند گریه کردم ... فردا زدم بیرون دنبال کار ... هر جا می رفتم کسی حاضر نمی شد بهم کار بده ... بعد از کلی گشتن بالاخره توی یه رستوران به عنوان یه گارسن، یه کار نیمه وقت پیدا کردم ... رستوران کوچیکی بود و حقوقش خیلی کم بود یه اتاق هم اجاره کردم ... هفته ای 35 دلار ... به هر سختی و جون کندنی بود داشتم زندگیم رو می کردم که سر و کله چند تا از بچه های قدیم پیدا شد ... صاحب رستوران وقتی فهمید قبلا عضو یه باند قاچاق بودم و زندان رفتم ... با ترس عجیبی بهم زل زده بود ... یه کم که نگاهش کردم منظورش رو فهمیدم جز باقی مونده پول های حنیف، پس اندازی نداشتم ... بیشتر اونها هم پای دو هفته آخر اجاره خونه رفت ... بعد از چند وقت گشتن توی خیابون، رفتم سراغ ویل ... پیدا کردن شون سخت نبود ... تا چشمش به من افتاد، پرید بغلم کرد و گفت ... مرد من، می دونستم بالاخره برمی گردی پیش ما ... اینجا خونه توئه. ما هم خانواده ات .. یه مهمونی کوچیک ترتیب داد ... بساط مواد و شراب و ... گفت: وقتی می رفتی بچه بودی، حالا دیگه مرد شدی 👨 حال کن، امشب شب توئه😉 حس می کردم دارم خیانت می کنم ... به کی؟ نمی دونستم ... مهمونی شون که پا گرفت با یه بطری رفتم توی حیاط پشتی ... دیگه آدم اون فضاها نبودم ...  یکی از اون دخترها دنبالم اومد یه مرد جوون، این موقع شب، تنها ... اینو گفت و با خنده خاصی اومد طرفم دختر جذابی بود اما یه لحظه یاد مادرم افتادم ... خودم رو کشیدم کنار و گفتم: من پولی ندارم بهت بدم😡 کی حرف پول زد؟ امشب مهمون یکی دیگه ای  دوباره اومد سمتم ... برای چند لحظه بدجور دلم لرزید ... هلش دادم عقب و گفتم: پس برو سراغ همون ... و از مهمونی زدم بیرون ... تا صبح توی خیابون ها راه می رفتم ... هنوز با خودم کنار نیومده بودم ... وقتی برگشتم، ویل بهم تیکه انداخت ... تو بعد از 9 سال برگشتی که زندگی کنی، حال کنی ... ولی ول می کنی میری. نکنه از اون مدلشی و ... . حوصله اش رو نداشتم ... عشق و حال، مال خودت ... من واسه کار اینجام ... پولم رو که گرفتم فکر می کنم باهاش چه کار کنم ... . با حالت خاصی سر تکون داد و زد روی شونه ام ... و دوباره کار من اونجا شروع شد ... . با شروع کار، دوباره کابوس ها و فشارهای قدیم برگشت ... زود عصبی می شدم و کنترلم رو از دست می دادم ... شراب و سیگار ... کم کم بساط مواد هم دوباره باز شد ... حالا دیگه یه اسلحه هم همیشه سر کمرم بود ... هر چی جلوتر میومدم خراب تر می شد ... ترس، وحشت، اضطراب ... زیاد با بقیه قاطی نمی شدم ... توی درگیری ها شرکت نمی کردم اما روز به روز بیشتر غرق می شدم ... 🏴🏴🏴 @mahdisahebazman