eitaa logo
🌿🌹آخرین باران✨🌹🌿
1.3هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
10.7هزار ویدیو
27 فایل
﷽ظھور نزدیڪ اَست ! ███████████] 99 + غریب تر از حسین سراغ داری؟! -مهدی فاطمه...:)💔😔 پیامبراکرم(ص):هرکس بمیرد و امام زمان خودرانشناسد به مرگ جاهلیت مرده است⚠️ کپی پست‌ هاباذکر صلوات✅ ارتباط بامدیر کانال @mary13_60
مشاهده در ایتا
دانلود
11.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥 یک گناه ساده !! تصورش را هم نمی‌ڪنیم؛ ڪه یک سوم عذاب‌هاے برزخ مربوط به این‌ گناه است، و قادر است تمام اعمال خیر انسان را نابود ڪند.
*سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام* 8️⃣ *هدیه* گاه در زندگی با افرادی برخود می‌کنیم که بسیار برای دوستی شایسته هستند اما نمی‌توانیم انچه در دل داریم را به زبان بیاوریم و بین او و خودمان محبت و دوستی ایجاد کنیم و این بسیار آزاردهنده هست. حضرت رسول اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم یکی از مؤثرترین روش‌ها برای دوست داشتنی شدن و دوست پیداکردن را به ما فرموده‌اند: *هديه دادن محبّت مى‌آورد و برادرى را نگه مى‌دارد و كينه و دشمنى را از بین می‌برد، براى يكديگر هديه ببريد تا دوستدار هم شويد*. 📚بحار الأنوار ۷۷/۱۶۶/۲ اللهم عجل لولیک الفرج
‍رفته بودم زیارت... حرم ثامن الحجج علیه السلام... یک شب نسبتا شلوغ... هوا خوب بود... مردم تو صحنهای حرم نشسته بودند... کفشامو دادم کفشداری چشام هوس ضریح داشت دلم تمنای یک درددل جانانه... سرتا پا مشتاق و بیقرار کلا حال عجیبی بود.... به سمت رواقهای منتهی به روضه منوره راه افتادم... با خودم مقدمه چینی میکردم، برای حرفایی که میخوام بزنم... و حرفایی که سنگینی کرده رو دلم.. حاجتایی که باید بگم... چیزایی که میخوام... نیازهایی که باید مطرحشون کنم با همین افکار قدم به قدم... نزدیک میشدم به مقصود... گویا خودم بودم و خودم... انگار !!! من تنها بودم... گریه پسربچه چهار ساله ای... رشته افکارم رو پاره کرد... نگاهمو انداختم سمت اون... گوله گوله اشکاش میدوید رو صورتش... مستاصل بود... حیرون... درمانده!!! رفتم سمتش چیشده عزیزم!؟ چرا گریه میکنی!؟ خجالت کشید... ولی انقد غصه داشت که،نمیتونست حرف بزنه... هق هق امونشو بریده بود... نشستم مقابلش... با انگشتم، اشکاشو فراری دادم... نگاهش کردم... با پس زمینه ای از تبسم، چیشده!؟ باباتو گم کردی!؟ کودک ، منتظر همین حرف بود... چشماش درشت شد... یکی دیگر هم،غم اونو فهمید... درکش کرد... اما چشاش پُر تر بارید... شکلاتهای خادمای حرم،نوازشهای من، دلجویی مردم، هیچکدوم فایده نداشت... اصلا منم یادم رفت که چقد حرف با امام رضا داشتم... ظاهرا عبای من، ی جورایی باعث شد که به من اطمینان کنه.... باز کودک را مقابلم دیدم، اینبار مانوس تر بودیم دست من را گرفته، محکم و با یقین... قرار است این صاحب عبا،پدرش را پیدا کند... هر دو استوار بودیم او از اطمینان به من... من به پیدا کردن پدرش... راه افتادیم... به سمت صحن، پرسیدم ازش، آخرین بار کجا پدرت را دیدی!؟ آخرین بار کجا باهم بودین..؟ اشاره کرد به سمت دارالولایه... اونجا بودم با بابام! با تعجب گفتم ! پس اینجا چکار میکنی!؟ هیچی نگفت... نخواستم خجالت، رو غم گم شدنش اضافه شه... دستشو گرفتم و رفتیم ... سمت دارالولایه... گفتم خوب نگاه کن، پدرتو دیدی به من بگو، و خودم فرو رفتم در افکارم... *چه داستان قریبی دارد این طفل*... *چقدر آشنای این زمانه هست*... *اگر در دارالولایه،دست پدرت را رها کنی و غافل شوی*... *نه تنها پدرت را گم میکنی،حتی از دارالولایه هم خارج میشوی*!!! و سرگردان و متحیر... باز خدا بیامرزد رفتگان این طفل را... لااقل به دنبال پدر گمشده اش هست... دستم را کشید، به خودم آمدم... مردی به سمت ما میدوید... مشتاقتر از طفل... پریشانتر از گمشده... انگار خودش گمشده... دوید و نزدیک... نزدیک و نزدیکتر... هیچکس را نمیدید... جز طفل گمشده... دستم رو رها کرد... هر دو به وصال هم رسیدن... و من نفهمیدم کدام یک مشتاقتر بودند... گمشده یا فراموش شده!!! پدر برخاست...صورتم را بوسید،خدا خیرتون بده،داشتم دق میکردم... خدا هرچی میخواین بهتون بده... نمیدونم چرا لال شدم... آره... لال لال سمت ضریح رفتم... تمام حاجتا و درددلا رو فراموش... اشک امونم نمیداد... میگفتم آقا جان... خودتون گفتید... امام پدری مهربان است.. *تمام عمرم،بلکه به اندازه تمام عمر پدرم یعنی۱۱۸۷سال، پدرمان را گم کرده ایم*...😔 در همان دارالولایه ای که،دستش را رها کردیم!!! و غافل ماندیم از دارالولایه خارج شدیم... نفهمیدیم،به اندازه طفلی هم، اشک نریختیم... نفهمیدیم گم شدیم... *و وای از دل پدرمان،او که مشتاقتر است به ما.*.. *اوکه میگوید،هرگز فراموشتان نمیکنم*... غیر مهملین لمراعاتکم... او در چه حال است!!!😓 خودم را مقابل ضریح دیدم... کی رسیدم.... چگونه رسیدم،نفهمیدم... همه حرفهایم را فراموش کردم... حرف مهمتری داشتم... گونه ام مرطوب... چشمانم مرطوب اما لبانم خشک... فقط یک حاجت... یک درد دل... یک خواسته... آقا جان... *به عبایت قسم*... *ما را به پدرمان برسان*...😓 اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج
شهید محمد‌ حسین یوسف الهی 🌷 وقتی محمد حسین در کلاس اول دبیرستان بود، رفته بود مسجد. دیر کرده بود. نگرانش شدم. وقتی پدرش آمد، از او پرسیدم: محمد حسین کجاست؟ گفت: نگران نباش! مسجد است می آید. وقتی آمد خانه از علت دیر آمدنش پرسیدم و گفتم: مگر نباید ناهار بخوری؟ 🧔 گفت: با بچه ها قرار گذاشتیم روزی چند ساعت به مطالعه های شهید مطهری و دکتر شریعتی بگذرانیم. شما دیگر باید به دیر آمدن و نیامدن من عادت کنید. (راوی: مادر شهید) 📚 کتاب حسین پسر غلام حسین (نخل سوخته، ص 32.
AUD-20211130-WA0016.m4a
2.86M
*صاحب لوا،مجموعه ی سخن آوایی پیرامون وجود مقدس امام عصرعلیه السلام* *با نگاهی به مکیال المکارم* کاری از گروه التجا اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج
🍃🌺🍃 ﷽ *السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان* 🌺 🍃🌺 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📖 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ المُرتَجیٰ لِإزالَهِ الجَورِ وَالعُدوانِ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که همه مظلومان تاریخ به ظهور تو چشم دوخته اند. سلام بر تو و بر روزی که درخت ستم و دشمنی را از ریشه خواهی خشکاند! 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس
۳۸۱- وَ قَالَ ( علیه السلام ) : الْکَلَامُ فِی وَثَاقِکَ مَا لَمْ تَتَکَلَّمْ بِهِ فَإِذَا تَکَلَّمْتَ بِهِ صِرْتَ فِی وَثَاقِهِ فَاخْزُنْ لِسَانَکَ کَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَکَ وَ وَرِقَکَ فَرُبَّ کَلِمَةٍ سَلَبَتْ نِعْمَةً وَ جَلَبَتْ نِقْمَةً . و درود خدا بر او فرمود: سخن در بند توست، تا آن را نگفته باشی، و چون گفتی، تو در بند آنی، پس زبانت را نگهدار چنانکه درهم و دینار را نگه می داری، زیرا چه بسا سخنی که نعمتی را طرد یا نعمتی را جلب نمود.
❤️سجاده‌ی‌نماز‌شب‌، را بانام ❤شهید عباس دانشگر ❤ نذر آمدن قدوم مبارک آقامون ومولامون امام زمان پهن میکنیم و نماز امشب رو به محضر ایشان تقدیم میکنیم. ❤️خدایا ماروهم جزو نمازشب خوان ها قرار بده🤲 ❤خدایا در دفـتر حـضور و غـیاب ، ضیافت امشب...حـضورمان را بـپذیر و جایگاهمان را در کلاس بـندگی ات در ردیـف بـهترین هـا قـرار ده . 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
📌 مهندسی اسلامی ▪️ چون تیغ خود رقصان کند با نام و یاد کردگار بهر رضای خالقش طوفان کند در کارزار 🔸 در دولت کریمه، اوضاع و کیفیتِ ساختمان‌ها از نظر ساخت‌وساز، مُشرف بودن به حریم دیگران، ایجاد مزاحمت برای دیگران و... دگرگون می‌شود. از جمله در مساجد و اماکن مذهبی تغییرات اساسی ایجاد می‌شود. 🔹 در حکومت امام مهدی با از بین رفتن آثار معماریِ سکولار و تغییر و تحول در بافت، شکل و فرم معماری، تفکر و مبانیِ معماریِ قرآنی در تمامی نقاط عالم گسترش پیدا می‌کند. همچنین کعبه، مسجدالحرام و مسجدالنبی به همان صورتی که در زمان پیغمبر بودند، بازسازی می‌شوند. اما مساجد و بناهایی که در آن بدعتی(رَسمِ تازه‌ایی) به کار نرفته، از مالِ حرام، غصبی یا ربا ساخته نشده، و یا اشکال شرعی در ساختِ آن وجود نداشته، خراب نخواهند شد. ▫️ أَيْنَ مُحْيِي مَعَالِمِ الدِّينِ وَ أَهْلِهِ. کجاست آنکه نشانه‌ها و آثار دین و اهل دین را زنده کند؟ ۳۲
🌷 ۶- همگی در به سر می‌برند: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌فرمایند: *امت من در حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) آنچنان می‌شوند در ناز و نعمت هستند، که هرگز چنین بهرهمند نشده‌اند* ، 🌷 ۷- زمین پنهان خود را آشکار می‌کند: پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در این زمینه می‌فرمایند: *در آن زمان چهارپایان در امان هستند و درندگان با هم سازش می‌کنند ، زمین پنهان و با ارزش خود را می‌ریزد، پنهان زمین ستون‌هایی از و است* 🌷 ۸- و چهارپایان زیاد می‌شوند: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌فرمایند: * (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) خارج می‌شود، خداوند باران را می‌فرستد، زمین را می‌رویاند، و در جهان زیاد می‌شود، او را به طور مساوی تقسیم می‌کند و بزرگ و شکوهمند می‌گردد،* 🌷 ۹- رفع و ایجاد برای عموم مردم است: امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند: * (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) راه‌های اصلی را توسعه می‌دهد، بالکن‌هایی را که به خارج جاده‌ها آمده و از دیگران سلب آزادی کرده است و ناودان‌هایی را که به کوچه‌ها می‌ریزد، از بین می‌برد،* 🌷 ۱۰- پرده‌های کنار می‌رود: امام صادق (علیه‌السلام) در این باره می‌فرمایند: *وقتی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) ما کند، زمین به پروردگارش نورانی می‌شود، و مردم از نور خورشید بی‌نیاز می‌شوند و شب و روز یکی می‌شوند و تاریکی از بین می‌رود،* 🌷 ۱۱- ایجاد و میان انسان‌ها است: امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند: *هنگامی که (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) ما کند، دوران برابری و برادری فرا می‌رسد، در آن زمان یک مسلمان آنچه نیاز داشته باشد، از جیب برادر مسلمانش برمی‌دارد و او مانع نمی‌شود.* منابع: بحارالانوار ج ۵۲ ص ۳۷۲ ، ارشاد مفید ص ۳۶۵ ، المستدرک علی الصحیحین ج ۴ ص ۵۱۴ ، المحجه فیما نزل فی القائم الحجة ص ۱۸۵ ، تاریخ مابعد الظهور ص ۷۴۴ ، کتاب فرهنگ الفبایی مهدویت موعود نامه ص ۳۳ و ۳۴ ، برگرفته از نشریه موعود شماره ۱۲ ص ۷۸ ، عقد الدرر ص ۴۰ ، الحاوی للفتاوی ج ۲ ص ۸۲ ، صحیح البخاری ج ۲ ص ۱۳۶ ، بشارة الاسلام ص ۲۳۶ ، اعلام الوری ص۴۳۲