#مشّایه
مشایه یعنی پیاده روی.....یعنی یک نوع زبان بدن که قدم صدق را فریاد می زند...
مشایه یعنی انتخاب راه و زخم به زخم و تاول به تاول در راه بودن و خود را به محبوب رساندن ...
مشایه یعنی با پای زمینی دنبال پای دل رفتن و با هیچ سدّ و مانعی متوقف نشدن...
همه گفتند " مرو" دیدم و نشنیدمشان
مثل این بود یه یک رود بگویند: بایست
مشایه یعنی اعلام همراهی و یاری ...
مشایه یعنی پای رفاقت موندن .....
مشایه یعنی ادب زیارت
مشایه در یک کلام یعنی : اللهم ثبّت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین
مشایه یک گفتمان است...یک پاسخ کوبنده به تمامی مکتب ها و فلاسفه ای که می ترسند به اشتباه خودشان اعتراف کنند...
چقدر باعث غرور است که قرن ها در مسیری باشی و یک لحظه به حقانیتش شک نداشته باشی.....
مشایه یعنی لشکر پیاده ها رو به رخ قدرت های پوشالی دنیا کشیدن.......
یک قدم عقب نکشیدن....تا آخرین قدم پای عقیده ایستادگی کردن....
از برتراند راسل پرسیدند: چرا یک آدم متعصب می ترسد نسبت به اعتقاداتش شک کند و راهش را اصلاح کند؟
برتراند راسل جواب میدهد:
چون همیشه با خودش فکر می کند چه جور می توانم به تاول های کف پایم بگویم تمام مسیری را که آمده ام اشتباه بوده است !
و شاید نقاشی " یک جفت کفش" اثر ونگوگ ، سمبل همین خستگی و فرسودگی هزار راه رفته و نرفته ای است که بشر امروز از پیمودن آن احساس پشیمانی می کند اما جرئت اعتراف را ندارد....
ما سه جور راه رفتن داریم:
سینه خیز...قدم زدن...هروله و دویدن
سینه خیز رفتن نماد نهایت خاکساری و گاهی تنبیه خطاکار است...
بازگشت به اولین تقلای کودکانه برای به راه افتادن و چهار دست و پا راه رفتن است....استمداد طلبیدن است.....
از آداب کوی دوست، سینه خیز رفتن است...که در آن ابراز ندامت و استمداد و نیاز و ذلت و بی چیزی در بارگاه حضرت دوست است...
و قدم زدن با پای پیاده و پای برهنه یکی دیگر از آداب زیارت است.
زیارت آدابی دارد....مانند غسل زیارت...لباس پاکیزه بر تن کردن....با آرامش و وقار راه رفتن....ذکر و تسبیح گفتن....
قدم زدن به انسان فرصت تفکر می دهد...فرصت سیاحت آفاقی و انفسی....
ارسطو در حال قدم زدن می اندیشید و فلسفه مشّاء رو به وجود آورد........
شمرده شمرده قدم برداشتن همراه با ذکر یکی از آداب زیارت جامعه کبیره در حرم هاست.روشی که حس خشوع و آمادگی رو در زائر بوجود میاره.
وقتی پیاده با پای برهنه قدم می زنی، یعنی احترام ویژه ای برای مسیر و مقصد قائل هستی....که از همه تعلقات حتی کفش هم میگذری و به راه خودت ادامه میدهی.....
اما هروله داستان دیگری دارد... حاجیان بین صفا و مروه هروله می کنند.... حالتی بین راه رفتن و دویدن.....
هروله یعنی با سر دویدن....ندای دوست را دوان دوان اجابت کردن.....نه به کُندی....نه با تاخیر....
هروله یکی از آداب عزاداری امام حسین است که عزاداران روستای طویرج در نزدیکی کربلا ، در حالی که خاک الود و غبار الود هستند ، به سینه و سر زنان در حال دویدن ، خود را به حرم امام حسین علیه السلام می رسانند... هروله یعنی پاسخ سریع به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین در روز عاشورا...
قدم زدن در حالت عادی زیارت است...اما هروله برای جایی است که امام تو رو برای یاری صدا می زند....و تو باید دوان دوان خودت را به قافله برسانی.....
در جهان #مسیحیت هم مشایه وجود دارد و آن را با آداب خاصی انجام می دهند.
هر ساله کاتولیک های مسیحی در کاستاریکا و کشورهای اطراف ،به مدت یک هفته در مسیر ۱۵ کیلومتری تا معبد مقدس باسیلیکا رو پیاده روی می کنند. و به زیارت قدیسه ای می روند که او را حامی و حافظ کاستاریکا می دونند.
یا تجمع سالیانه در معبد فاطیما در پرتقال که ماجرای این معبد مقدس به سال ۱۹۱۷ برمیگرده. زمانی که سه کودک محلی بانویی درخشان و تسبیح به دست را می بینند که برای مردم اروپا و پاپ بین دو جنگ جهانی پیام صلح می آورد.
زائران این معبد در مسیر مقدس، باید تا رسیدن به معبد بر روی زانوهای خود حرکت کنند و برخی این مسیر رو سینه خیز هم طی می کنند.
همچنین در مراسم مصائب مسیح ۲۹ مارس هر سال، در تمام اروپا و آسیای شرقی از لهستان و رومانی و اسپانیا گرفته تا فیلیپین ، عزاداران مسیح، چهره و تن برهنه خودشون رو با ابزارآلات گوناگون مثل میخ و خرده شیشه می خراشند و شلاق می زنند و خودشون رو به سبک و سیاق همان مصائبی که معتقدند حضرت عیسی تحمل کرده، زخمی و شکنجه می کنند.آنها باور دارند که جاری شدن خون آنها باعث بخشش گناهان آنها در طول سال است.
هیچکدام از رسانه های غربی به خشن بودن چنین مراسمی نمی پردازند اما بجای انعکاس حرکت باشکوه و میلیونی اربعین، تنها قمه زنی را نماد عزاداری خشن برای امام حسین علیه السلام معرفی می کنند.
#اربعین_تابلوی_جاودانگی