eitaa logo
اخبار لفور
1.6هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
15هزار ویدیو
215 فایل
هرچیزی که درباره #لفور بایدبدانید #لفور جایی که بایدرفت ودید اخبار و مطالب ارسالی شما👇👇 @Ab_Azizi #تبلیغات پذیرفته می‌شود👆👆 کانال ایتا @akhbarelafoor گروه ایتا eitaa.com/joinchat/131203086C0505ea2121 کانال تلگرام t.me/akhbarelafoor
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ زندگینامه شهیدوالامقام آیت الله عبدالوهاب قاسمی: ⭐️ قسمت دوم ⭐️ 🔵 تولد تا جوانی : شهید والامقام آیت الله عبدالوهاب قاسمی فرزند عزیز الله، مهر ماه ۱۳۱۲ (هـ .ش) در روستای لفورک از توابع شهرستان سوادکوه در استان مازندران دیده به جهان گشود. والدینش در اولین فرصت نوزاد را به دامن عموی جلیل القدرش که تازه از عتبات عالیات بازگشته بود، رساندند تا اذان و اقامه را در گوش این کودک بخواند. سپس درباره نام کودک با یکدیگر مشورت کردند تا نامی شایسته برای فرزند خود انتخاب کنند. آنها که از خانواده ای روحانی و مقید به اجرای فرامین مذهبی بودند می دانستند که بهترین نام آن است که معنای «عبودیت الله» را بدهد و از بین همه نام هایی که این خصیصه را داشت نام زیبای عبدالوهاب را برای نو رسیده خود برگزیدند. عبدالوهاب از کودکی در کسب کمال بود و به همین خاطر با کودکان هم سن و سال خود همان رفتاری را داشت که با بزرگترها به رسم ادب داشت،‌بنابراین با عظمت و ابهت جلوه می کرد. اهل خانه او را عبدالوهاب می خواندند اما مردم او را در محل «آقا» خطاب می کردند که نشانه ای از فوق العادگی او و دورنمایی از آینده افتخار آفرینش بود. پدر وقتی این پدیده زودرس خودسازی را در فرزند خود مشاهده کرد تلاش نمود، در کنار کارهای وقت گیر روزانه اش که همانا کشاورزی بود، کار پراهمیت تعلیم و تربیت او را بر عهده بگیرد. عبدالوهاب پنج ساله بود که قرآن می خواند و در هفت سالگی از عموی گرانقدرش نیز مقدمات علوم و ادبیات عرب را آموخت. اما تحصیل مداوم در محضر عمویش امکان پذیر نبود چون ایشان، برای ارائه خدمات مذهبی و رفع نیازهای معنوی مردم، نمی توانست پیوسته در لفورک اقامت داشته باشد. عبدالوهاب و پدرش متوجه شدند که روستای لفورک با همه جاذبه های طبیعی و خدادادی دیگر جوابگوی نیازهای او نیست. بنابراین قرار شد او را برای تحصیل علوم دینی به بابل بفرستند. عبدالوهاب با اتکا به خداوند در این شهر به تکمیل صرف و نحو عربی که مقدماتش را نزد عمو فرا گرفته بود پرداخت. پس از سه سال طلبگی در بابل به تهران هجرت کرد و در مدارس «حاج ابوالحسن معمارباشی» و «خازن الملک»، «حاج میرزا ابوالفتح» و «شیخ عبدالحسین»، از محضر علما و اساتید عالیقدر از جمله آیت الله آملی و علامه یحیی نوری بهره برد. در سال ۱۳۳۴ نیاز بود تا برای آموختن سطوح عالی فقه و اصول به مشهد یا قم برود که به عللی مشهد را انتخاب کرد و عازم ارض شهید طوس شد. ابتدا با اقامت در مدرسه سلمان خان مشغول تحصیل علوم دینی و تکمیل معارف اسلامی شد. او بواسطه استعداد و هوش سرشاری که داشت در علم حدیث و منطق متبحر و در فلسفه نیز آگاه به مسئله بود. اصول را در سطح عالی یعنی کفایه طی کرد و به آن اشراف داشت. او فقه آل محمد(ص) را به خوبی از استادان بنام حوزه های علمیه مشهد فرا گرفت و در سطح و خارج جهد نمود و تا مرز اجتهاد پیش رفت. از علم تفسیر و کلام آفریدگار بهره¬ها برد و در حفظ قرآن ممارست داشت. 🔵 ادامه دارد.... @akhbarelafoor
✳️ زندگینامه شهید آيت الله قاسمی ⭐️ قسمت دوم ⭐️ 🔵 تولد تا جوانی : شهید والامقام آیت الله عبدالوهاب قاسمی فرزند عزیز الله، مهر ماه ۱۳۱۲ (هـ .ش) در روستای لفورک از توابع شهرستان سوادکوه در استان مازندران دیده به جهان گشود. والدینش در اولین فرصت نوزاد را به دامن عموی جلیل القدرش که تازه از عتبات عالیات بازگشته بود، رساندند تا اذان و اقامه را در گوش این کودک بخواند. سپس درباره نام کودک با یکدیگر مشورت کردند تا نامی شایسته برای فرزند خود انتخاب کنند. آنها که از خانواده ای روحانی و مقید به اجرای فرامین مذهبی بودند می دانستند که بهترین نام آن است که معنای «عبودیت الله» را بدهد و از بین همه نام هایی که این خصیصه را داشت نام زیبای عبدالوهاب را برای نو رسیده خود برگزیدند. عبدالوهاب از کودکی در کسب کمال بود و به همین خاطر با کودکان هم سن و سال خود همان رفتاری را داشت که با بزرگترها به رسم ادب داشت،‌بنابراین با عظمت و ابهت جلوه می کرد. اهل خانه او را عبدالوهاب می خواندند اما مردم او را در محل «آقا» خطاب می کردند که نشانه ای از فوق العادگی او و دورنمایی از آینده افتخار آفرینش بود. پدر وقتی این پدیده زودرس خودسازی را در فرزند خود مشاهده کرد تلاش نمود، در کنار کارهای وقت گیر روزانه اش که همانا کشاورزی بود، کار پراهمیت تعلیم و تربیت او را بر عهده بگیرد. عبدالوهاب پنج ساله بود که قرآن می خواند و در هفت سالگی از عموی گرانقدرش نیز مقدمات علوم و ادبیات عرب را آموخت. اما تحصیل مداوم در محضر عمویش امکان پذیر نبود چون ایشان، برای ارائه خدمات مذهبی و رفع نیازهای معنوی مردم، نمی توانست پیوسته در لفورک اقامت داشته باشد. عبدالوهاب و پدرش متوجه شدند که روستای لفورک با همه جاذبه های طبیعی و خدادادی دیگر جوابگوی نیازهای او نیست. بنابراین قرار شد او را برای تحصیل علوم دینی به بابل بفرستند. عبدالوهاب با اتکا به خداوند در این شهر به تکمیل صرف و نحو عربی که مقدماتش را نزد عمو فرا گرفته بود پرداخت. پس از سه سال طلبگی در بابل به تهران هجرت کرد و در مدارس «حاج ابوالحسن معمارباشی» و «خازن الملک»، «حاج میرزا ابوالفتح» و «شیخ عبدالحسین»، از محضر علما و اساتید عالیقدر از جمله آیت الله آملی و علامه یحیی نوری بهره برد. در سال ۱۳۳۴ نیاز بود تا برای آموختن سطوح عالی فقه و اصول به مشهد یا قم برود که به عللی مشهد را انتخاب کرد و عازم ارض شهید طوس شد. ابتدا با اقامت در مدرسه سلمان خان مشغول تحصیل علوم دینی و تکمیل معارف اسلامی شد. او بواسطه استعداد و هوش سرشاری که داشت در علم حدیث و منطق متبحر و در فلسفه نیز آگاه به مسئله بود. اصول را در سطح عالی یعنی کفایه طی کرد و به آن اشراف داشت. او فقه آل محمد(ص) را به خوبی از استادان بنام حوزه های علمیه مشهد فرا گرفت و در سطح و خارج جهد نمود و تا مرز اجتهاد پیش رفت. از علم تفسیر و کلام آفریدگار بهره¬ها برد و در حفظ قرآن ممارست داشت. 🔵 ادامه دارد.... ستاد یادواره شهید والامقام آیت الله قاسمی سوادکوهی