#حالا_که_تو_خرابه
#حضرت_رقیه_س
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
خواهر جونم سکینه
رو سری رو سرم کرد
می گفت رقیه جونم
گوشِت چرا ورم کرد؟
حالا که تو خرابه
عمه جونم مقیمم
چقد منو می زنن
گنام چیه یتیمم ؟
عمه جـونم صورتم
مگه چقدر جون داره
که سیلی مثل بارون
رو صورتم می باره
عمه جون اون آقاهه
صدای غمگین داره
نزار بـیاد به سمتم
دستای سنگین داره
عـمه ببـین نـگاشو
چه بد بمن می دوزه
بـجون بـابـام قسم
پهلوم هنوز می سوزه
عمه چرا به زخمم
اون نانجیب نمک زد
تا گفته ام بابا جون
تا می تونست کتک زد
هـمراه باباش اومد
دختره با آب وتاب
تا دید یتیمم می گفت
بـابـا دارم دلت آب
هـرکـه اومـد خرابه
یه جوری تحقیرم کرد
زخـم زبـان شـامی
عمه جونم پیرم کرد
از نـاقه کـه افتادم
شب بودورفتن همه
یـهو دیـدم نشـستم
تـو بغـل فـاطـمه
همش می گفت از غمِ
بـابـات بـه تاب و تبم
صـورتـمو کـه بوسید
گفـت مــادر زینـبم
عـمه مـگه نگــفتی
مادر تو جوون بود؟
دیدم خمیده می رفت
چقدری مهربون بود
میخوام بابام که اومد
تو گریه هِق هِق کنم
الهی از خوشحالی
تو بغلش دِق کنم
عمه میگم به بابام
خیلی منو بَد زدن
موهامو می کشیدن
پـهلومو لگد زدن
عمه میگم به بـابـام
سختمه دیگه مُـردم
دستام اگه می لرزه
چندروز غذا نخوردم
عـمه میگم بـه بابام
بوی غـذا شنـیدم
از وقتی که تو رفتی
گـرسنگی کشـیدم
میـگم غـذاشو عمه
هر روز به بچه هاداد
وقت نـماز خوندن
دیدم رو زمین افتاد
بـابـا واسه ی عـمه
دیگه جونی نموده
دیدم که نمازاشو
دیگه نشسته خونده
منو ببر باباجون
واسه همه شَر شدم
بیشتر واسه ی عمه
دیگه دردسر شدم
بـا سیلـیِ قـاتلات
صورت من شد کبود
آنچه که گفته «مداح»
گوشه ای از غمم بود
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید