📜 متن رساله حقوق امام سجاد علیه السلام :
ترجمه «رسالة الحقوق» امام سجاد ع
«خدایت بیامرزد! آگاه باش که پروردگار را بر تو حقوقى است که سراپاى وجودت را فراگرفته است: در هر جنبش و آرامشت در هر جایگاهى که به آن درآیى و در هر اندامى که آن را حرکت دهى و در هر ابزارى که آن را بکارگیرى، از او بر تو حقى واجب است.
برخى از این حقوق، بزرگتر از برخى دیگر است و والاترین حقوق الهى، حق خود حضرت اوست که پاس داشت آن را بر تو واجب کرده است؛ و این حق، بنمایه دیگر حقوق است و هر حقى از آن ریشه مى گیرد. سپس حقوقى است که نسبت به اندام هاى گوناگونت بر تو واجب کرده و از سر تا قدمت را فراگرفته است؛ چنان که هر یک از اندام هاى هفت گانه چشم و گوش و زبان و دست و پا و شکم و آلت که کارها بدان ها صورت مى بندد، بر تو حقى دارد.
خداوند بزرگ، گذشته از اندام ها براى کارهایت نیز حقوقى برگردنت نهاده است، از این رو، نماز و روزه و صدقه و قربانى و دیگر کارهایت بر تو حقى دارد. پس از این ها، حقوق دیگر حق مدارانى است که بر تو حق واجب دارند و از همه واجب تر، حقوق فرادستان توست، سپس حقوق فرودستان و پس از آن حقوق خویشاوندانت. این ها حقوقى است که از هر یک از آن ها حقوق دیگرى برمى آید: حق رهبران بر سه بخش است که واجب ترین آن ها، حق کسى است که به نیرو تو را رهبرى مى کنند. پس از آن حق کسى است که پیشواى علمى توست و سپس حق کسى است که امور مالى تو را اداره مى کند. هر پیشوا و رهبرى، امام بشمار مى رود.
حق زیردستان تو نیز سه بخش است: از همه واجب تر حق کسانى است که بر آن ها چیرگى دارى. سپس حق کسانى است که از تو مى آموزند؛ زیرا جاهل، زیردست عالم است و پس از آن حق کسانى چون زنان و خادمان است که در اختیار تو هستند.
حقوق خویشاوندان بسیار و چونان سلسله نسب پیوسته و هر که نزدیک تر باشد حقش بیشتر و مقدم بر همه حق مادر است. بعد به ترتیب، پدر و فرزند و برادر و دیگر خویشان نیز هر یک که نزدیک تر است حقوق بیشترى دارد. سپس به ترتیب، حق آن که آزادت کرده است، آن که آزادش کرده اى، آن که به تو احسان کرده است، مؤذن نماز، پیش نماز، همنشین، همسایه، رفیق، مال، بدهکار، طلبکار، معاشر، کسى که بر تو ادعایى دارد، آن که بر او ادعایى دارى،کسى که با تو مشورت مى کند،آن که با او مشورت مى کنى، کسى که از تو اندرز جوید،آن که به او اندرزگویى،بزرگتر،کوچکتر، کسى که درخواستى دارد،آن که از او درخواستى دارى، آن که با حرف یا عمل به تو بد کرده و یا با گفتار یا کردار ـ آگاهانه یا ناخودآگاه ـ خشنودت کرده است،عموم هم کیشان،اهل ذمه و سرانجام،حقوقى که لازمه پیامد حالت ها و مناسبت هاى گوناگون است.
خوشا به حال کسى که خداوند او را در اداى حقوقى که برگردنش نهاده است یارى کند و به او پیروزى و پایدارى بخشد. (و اینک تفصیل حقوق):
۱ - حق خدا :
حق خداى بزرگ آن است که او را بپرستى و چیزى را با او شریک نسازى.اگر با اخلاص چنین کنى،خدا تعهد کرده است که کار دنیا وآخرتت را اصلاح و آن چه در دنیا دوست دارى برایت فراهم کند.
۲ - حق خود و اندامت:
حق خودت این است که وجودت را وقف اطاعت خدا کنى و حق زبان،گوش، چشم، دست، پا،شکم،عضو جنسى را به جا آرى و در این راه از خدا کمک بخواهى.
۳ - حق زبان این است که با خوددارى از گفتار زشت حرمتش را نگه دارى،به گفتار نیک عادتش دهى،آن را جز در موارد نیاز و منافع دین و دنیا بکار نیندازى،آن را از سخنان بیهوده و زشت و بى ثمر که احتمال زیان دارد و سود چندانى ندارد، بازدارى. زبان،شاخص عقل و زیب و زینت فرد و نشانه ى نیک سیرتى است.ولا قوه الاّ باللّه العلى العظیم.
۴ - حق گوش دور داشت آن از شنیدن سخنان است،مگر آن چه که در دل خیرى پدید آورد، یا خوى ارجمندى به آن بیفزاید. در واقع گوش دریچه ى ورود سخن به قلب است که مفاهیم گوناگون و نیک و بد را به آن مى رساند.ولا قوة الاّ باللّه.
۵ - حق چشم این است که آن را به حرام ندوزى وجز آن جا که عبرتى در کار باشد یا بصیرتى بیفزاید یا علمى بدست آورد، بکار نگیرى؛زیرا چشم دریچه ى عبرت است.
۶ - حق پا آن است که با آن راه ناروا نپویى و آن را به راهى که پویندگانش خوار و بى مقدارند مرکب خود نسازى.پا جا به جا کننده توست و تو را به راه دین و پیشرفت مى برد. ولا قوة الاّ باللّه.
۷ - حق دست آن است که با آن به آن چه بر تو روا نیست دست نبرى تا فردا به کیفر خدا، و امروز به سرزنش نکوهش گران گرفتار نشوى.دیگر آن که آن را از کارهایى که خداوند واجب کرده است بازندارى وبا دست کشیدن از بسیارى از نارواها ودست زدن به بسیارى از آن چه که بر او واجب نیست عزیزش دارى.چون چنین شود خردمندى کرده اى و بزرگى دنیا و پاداش آخرت دست مى یابى.
#ولادت_امام_سجاد_ع_مبارک
#حق_خدا
#حق_خود_و_اندامت
#حق_زبان
#حق_گوش
#حق_چشم
#حق_پا
#حق_دست
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید