#خاطرات پاسدار شهید نورالله یادگاری 👇👇👇👇 🌹چون از نوجوانی طعم یتیمی را تجربه کرده بود، توجه خاصی به بچه های به بچه های #یتیم و بی سرپرست می نمود، در فصل بازگشایی مدارس با فرزندانمان، به بازار می رفتیم و برایشان لباس و #لوازم_التحریر می خریدیم، اما نورالله علاوه بر نیاز فرزندان، چند عدد اضافه می خرید. آخر شب می گفت:(حالا بلند شو و وسایلی را که خریدیم بیاور).او سرکوچه ها می ایستاد و من وسایل اضافه را به منزل یتیمان تحویل می دادم. یکی از روزهای زمستان وقتی نورالله به منزل بازگشت، زن و مرد مسنّ با چند بچه به همراه آورده بود. پس از صرف شام گفت:(این خانواده چند ماه مهمانی ما خواهند بود، آنها علاوه بر کهولت سن، بیمار هم هستند و وسیله گرمایی در منزل خود ندارند). 🌹نورالله، از جمله افراد، بومی بود که پس از انقلاب و با شروع شرارتهای ضد انقلاب در منطقه ی کردستان،  پا در میدان #جهاد گذاشت و با ایفای نقشی فعال، سال ها با عوامل کوردل استکبار #مبارزه مستقیم و رو در رو نمود. بی تردید، عشق و علاقه ایشان به انقلاب و اسلام بود که تا آخرین نفس #استقامت و ایثار از خود نشان داد. 🌹مدتی در یکی از روستاهای اطراف سنندج به نام ((#نایسر)) اقامت داشت.وقتی نیروهای ضد انقلاب از وجود ایشان در روستا مطلع شدند و از #اعتقادات انقلابی و مبارزات بی امانشان با خبر گشتند، با #برنامه ریزی قبلی، وی را در نیمه شبی به اسارت گرفتند و به خارج از روستا منتقل ساختند. پس از مدتی جنازه غرق به خون این پاسدار پرافتخار اسلام،  در حوالی #رودخانه در نزدیک روستای محل اقامتش شناسایی و برای تشییع تدفین به سریش آباد منتقل شد.حضور شهید نور الله یادگاری با لباس #پیشمرگان کُرد ، درمناطق مختلف کردستان، برای  گروهک های وابسته به استکبار جهانی ناگوار و تلخ بود وجود او را در عرصه مبارزه ، همانند #خاری در چشمان خود احساس می کردند ؛ بطوری که برای از بین بردن او با عوامل خود در روستای نایسر هماهنگ نموده بودند بالاخره او را با قساوت ربودند و به شهادت رساندند. روحش شاد و یادش گرامی باد الفاتحه مع الصلوات 📚منبع: کتاب عاشورائیان ✍نویسنده: آقای حسین حاجیان @akhbareserishabad