eitaa logo
اخبار ویژه
147.7هزار دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
17هزار ویدیو
29 فایل
#به_ویژه_ترین کانال خبری در ایتا بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/4073259207Ce587f9582c ارسال نظرات،اخبار، انجام تبلیغات @foad5660
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍دعوتید به جشن عروسی ❤️ برادر و دوشیزه رحمانی ❤️خواهر و رضا علیمرادیان 💐همزمان با میلاد حضرت زهرا(س) 🌟زمان:چهارشنبه۲۱دی ماه ساعت۱۵ 🌟مکان:مترو بهارستان،نرسیده به سرچشمه ،کوچه شهید صیرفی پور،مجموعه سرچشمه 📌با حضور خواهر مادر❤️ 📌با حضورجانباز مدافع حرم کانال خبری در ایتا‌بپیوندید👇. https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3
✳️ قبل از عملیات مطلع الفجر بود. جهت هماهنگی بهتر، جلسه‌ای در محل گروه اندرزگو برگزار شد. من و ابراهیم و شش نفر از فرماندهان ارتش و سپاه در جلسه حضور داشتیم. اواسط جلسه بود، که ناگهان از پنجره یک نارنجک به داخل پرتاب شد! دقیقا وسط اتاق افتاد. از ترس رنگم پرید. همان‌طور که نشسته بودم سرم را در بین دستانم گرفتم و به سمت دیوار چمباتمه زدم! بقیه هم مانند من، هر یک به گوشه‌ای خزیدند. 🔸 لحظات به سختی می‌گذشت، اما صدای انفجار نیامد! خیلی آرام چشمانم را باز کردم. از لابه لای دستانم به وسط اتاق نگاه کردم. باورکردنی نبود! با چشمانی که از تعجب بزرگ شده بود گفتم: « آقا ابرام …! » 🔹 بقیه هم یکی یکی سرهای خود را بلند کردند. همه با رنگ پریده وسط اتاق را نگاه می‌کردند. در حالی که همه ما در گوشه و کنار اتاق خزیده بودیم، ابراهیم روی نارنجک خوابید بود. 🔸 در همین حین مسئول آموزش وارد اتاق شد. با کلی معذرت خواهی گفت: خیلی شرمنده‌ام، این نارنجک آموزشی بود، اشتباهی افتاد داخل اتاق شما! 👈 گویی این نارنجک آمده بود تا مردانگی ما و ابراهیم را بسنجد. 📚 برگرفته از کتاب «سلام بر ابراهیم » زندگینامه و خاطراتی از اسطوره دفاع مقدس کانال خبری در ایتا‌بپیوندید👇. https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3