. ♻️ چرا مردم ايران به فروشگاهها حمله نمی‌کنند؟ 🔸 ممكن است براي شما هم اين سوال پيش امده باشد كه چرا در كشورهاي پيشرفته دنيا مردم اين چنين به فروشگاه‌ها حمله می‌كنند؟ چرا مواد غذايي در فروشگاه‌ها به سرعت تمام می‌شود؟ اما در ايران تاكنون با چنين صحنه‌هايی مواجه نشده‌ايم؟ 🔸 اين تفاوت، دلايل زيادی دارد؛ يكی از دلايل مهمش در بند بعدي آمده؛ دليل ديگرش تصوير غلط و بزك شده‌ای است كه رسانه‌ها براي ما از غرب ساخته اند. اما در اينجا تنها از دو زاويه به اين تفاوت نگاه كرده ايم. 🔰 اول؛ يك دليل ساده اما بسيار معنادار دارد اين تفاوت رفتار كه كمتر به آن توجه شده: 🔸 سيستم غير متمركز، خرده فروشي و مويرگيِ مغازه محور توزيع و فروش كالا در مقابل سيستم متكي بر مال ها، هايپر شاپها و فروشگاه‌هاي زنجيره اي بزرگ! 🔸 وقتي شما سبك و مدل فروش را بر فروشگاه‌هاي بزرگِ همه چيز فروشي متمركز كني و مغازه هاي كوچك و كاسبي‌هاي خرد صنوف مختلف را از سطح شهر جمع كني، يكي از تبعاتش مي شود همين صحنه‌هايي كه در مواقع بحران در شهرهاي اروپا و امريكا ديده می‌شود. 🔸 شما در شهرهاي ايران حتي كلان شهري مثل تهران، كافي است از در خانه به سر كوچه بياييد تا در زماني كمتر از پنج دقيقه حداقل به دو مغازه سوپر ماركت برسيد با انواع خوراكي‌هاي مورد نياز شما. 🔸 طبيعي است در چنين فضايي كه همه مايحتاج روزمره شما از مغازه سر كوچه تامين مي شود، ضرورتي بر حضور در هايپرها نداريد و طبيعتا از تجمع و فشار جمعيت هم در زنجيره اي ها كاسته مي‌شود. نگراني و دغدغه اي هم براي خريد كالاي مطلوبتان نداريد. 🔸اما همين تفاوت ساده كه سال‌هاست به عنوان نماد باكلاسي و پيشرفت آن ور آبي‌ها و عقب ماندگي ما اين وريها در مغز ما فرو كرده اند، ناشي از تفاوت نگاه مصرفگرا، سودمحور و سرمايه سالار تمدن غرب به كالا و اقتصاد و مردم و همه چيز است. 🔸 سال‌هاست بسياري از دلسوزان انقلاب، از تبعات سهمگين فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي مال گرايي و رشد قارچ گونه فروشگاه‌هاي زنجيره اي در ايران از دهه هفتاد تا امروز، گلايه كرده‌اند. 🔸كاري به سهمي كه اين نوع از فروشگاه‌ها در پروار كردن سرمايه دارها، مكيدن خون مستضعفان، مصرفگرا كردن مردم، استثمار كارگران، نابود كردن بقالي‌هاي سنتي و مغازه داران خرد و ... دارند ندارم؛ 🔸 همين تفاوت رفتار مردم ما با مردم شهرهاي مبتني بر فروشگاه‌هاي زنجيره‌اي بزرگ در بحران كرونا، شايد جرقه‌اي باشد كه بعضي‌ها را از خواب غرب پرستي و غربگرايي بيدار كند! 🔸 شايد هيچ وقت فكر نمي‌كرديم تبعات مخرب فرهنگي اجتماعي مصرفگرايي و مال گرايي را بتوانيم اين چنين عيان و عيني نشان دهيم؛ عزت لگدمال شده مردمان ساكن شهرهاي اروپا و آمريكا، جنگ و دعواي بين شهروندان و استرس و هراس در چشمانشان به خاطر گرسنه نماندن، روضه مكشوف همين سيستم سرمايه‌سالار است. 🔰 دوم؛ يكي از فيلم‌هايي كه اين روزها در فضاي مجازي از غارت يا هجوم مردم به فروشگاه‌ها در اروپا منتشر شده است را ديدم؛ اولين حسي كه با ديدن زنان و مردان مضطرب و نگران اروپايي به من دست داد، دلسوزي بود! واقعا از اعماق قلبم دلم براي اين مردم سوخت. 🔸 چرا اين انسان‌هاي در كنار هم، اينچنين با هم غريبه اند؟ چرا براي يك لقمه نان هيچ رحم و مروتي نسبت به بغل دستی‌شان ندارند؟ انسان مگر حرمت ندارد؟ چرا بايد به اينجا برسد كه مثل موجودات ديگر بر سر نان، جنگ كند؟ 🔸 علت العللش يك چيز است؛ جهان‌بيني و در نهايت سبك زندگي اي كه تمدن غرب برايش به ارمغان اورده، به او گفته است فقط به فكر خودش بايد باشد و به حاكمانش هم ياد داده به فكر ان باشند كه سودشان در آن است، اين وسط عده اي هم له شوند، به درك! 🔸 دلم برايشان سوخت به خاطر حاكمان بي رحمشان، به خاطر متفكرين بي خدايشان كه اين چنين برايشان ذلت هديه آورده‌اند! 🔸 و احساس غرور كردم از عزتي كه مردم ما در سايه حكومت ولايي دارند و البته خيليها قدرش را نمي دانند. إنّ العزّه لله و لرسوله و للمومنين قدر داشته هايمان را بدانيم!

👓 کشیدن مواد مخدر؟ شوخیه! روابط دختر و پسر؟ داره مسخره میکنه! پنهانکاری و دروغ مداوم؟ جزء قصه است! کتک زدن و توهین به پدر؟ در خوابه! و.... اینچنین #پایتخت دونه دونه داره قبح هارو پشت سر می ذاره! تازه معلوم شد، نویسنده اصلی مرحوم الوند بوده! وگرنه تنابنده همینقدر پوچ و بی سر و ته و با نیش و کنایه می نویسه!

لطفا به بانوان محترم بفرمایید ؛ با اجرای طرح قرنطینه خانگی، شوهرانتان در دست شما حکم اسیران جنگی را دارند؛ شایسته است طبق کنوانسیون ژنو با آنها خوش‌رفتاری کنید. 🤣🤣🤣🤣 "ستاد مبارزه با کرونا"

📚 #حکایت_طنز گويند جوانی قصد زن گرفتن داشت، به پیرزنی سفارش کرد تا برای او دختری پیدا کند. پیرزن به جستجو پرداخت، دختری را پیدا کرد و به جوان معرفی کرد و گفت این دختر از هر جهت سعادت شما را در زندگی فراهم خواهد کرد. جوان گفت: شنیده ام قد او کوتاه است. پیرزن گفت: اتفاقا این صفت بسیار خوبی است، زیرا لباس های خانم ارزان تر تمام می شود. جوان گفت: شنیده ام زبانش هم لکنت دارد. پیرزن گفت: این هم دیگر نعمتی است زیرا می دانید که عیب بزرگ زن ها پر حرفی است، اما این دختر چون لکنت زبان دارد پر حرفی نمی کند و سرت را به درد نمی آورد. جوان گفت: خانم همسایه گفته است که چشمش هم معیوب است. پیرزن گفت: درست است، این هم یکی از خوشبختی هاست که کسی مزاحم آسایش شما نمی شود و به او طمع نمی برد. جوان گفت: شنیده ام پایش هم می لنگد و این عیب بزرگی است. پیرزن گفت: شما تجربه ندارید، نمی دانید که این صفت، باعث می شود که خانمتان کمتر از خانه بیرون برود و علاوه بر سالم ماندن، هر روز هم از خیابان گردی، خرج برایت نمی تراشد. جوان گفت: این همه به کنار، ولی شنیده ام که عقل درستی هم ندارد. پیرزن گفت: ای وای، شما مردها چقدر بهانه گیر هستید، پس یعنی می خواستی عروس به این نازنینی، این یک عیب کوچک را هم نداشته باشد...😄 البته برای بعضیا این خاطره است ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌