eitaa logo
اخبار مشهد
248.8هزار دنبال‌کننده
51.3هزار عکس
24.6هزار ویدیو
784 فایل
تعرفه رزرو تبلیغات اخبارمشهد👇🏻 @tarefetablighh ارتباط مستقیم با ادمین تبلیغ👇🏻 @tablighmashhad مشاوره تلفنی تبلیغات👇🏻 09981578265 ویترین جامع تبلیغات رسام👇🏻 http://eitaa.com/vitrin_rasam ارسال پیام ها و گزارشات مردمی👇🏻 @mashhadionline
مشاهده در ایتا
دانلود
📷از زعفران‌زارهای گناباد تا دانشگاه شریف؛ روایتی از شهیدی با دستان پینه‌بسته و فکری روشن 🔹شهید حسین شوریده از دوران کودکی در کارهای کشاورزی به خانواده‌اش کمک می‌کرد و در فصل پاییز، همراه آن‌ها در چیدن زعفران شرکت داشت؛ کاری که موجب ترک‌خوردگی دستانش شده بود. سال‌های اول و دوم دبیرستان را در شهرستان‌های گناباد و طبس گذراند، اما به‌دلیل نبود رشته ریاضی در گناباد، برای ادامه تحصیل به مشهد رفت و در دبیرستان خصوصی «دانش و هنر» موفق به دریافت دیپلم ریاضی شد. 🔹این شهید والامقام در کنکور سراسری در رشته‌های مهندسی نفت، مهندسی مکانیک و دانشگاه شیراز پذیرفته شد، اما با علاقه‌ای که به مهندسی مکانیک داشت، رشته مکانیک دانشگاه صنعتی شریف را انتخاب کرد و برای ادامه تحصیل راهی تهران شد. 🔹در جریان تسخیر سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، همسر حسین شوریده از دانشجویان فعال این اقدام بود. با وجود مخالفت اولیه، حسین شوریده پس از آن به محل سفارت رفت و نظرات انتقادی خود را با دانشجویان در میان گذاشت. دیدگاه‌های سیاسی و فکری او مورد توجه و احترام دانشجویان حاضر قرار داشت. @AkhbarMashhad
📷جانشین دلاور گردان «قدر»؛ شهید محمدزاده شهری از پیشگامان دفاع مقدس 🔹شهید حسین محمدزاده شهری، پاسدار رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جانشین فرمانده گردان «قَدر» از لشکر ۵ نصر خراسان، از رزمندگان پیشتاز دوران دفاع مقدس بود که از نخستین روزهای جنگ تحمیلی به جبهه‌های جنوب کشور اعزام شد. 🔹این شهید والامقام پیش از جنگ نیز در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، حضوری فعال در فعالیت‌های مردمی و حمایت از نهضت امام خمینی(ره) داشت. حضور مستمر شهید محمدزاده در عملیات‌های مختلف و ایفای نقش کلیدی در فرماندهی، موجب شد تا به یکی از چهره‌های اثرگذار و قابل اتکا در میان نیروهای عملیاتی بدل شود. 🔹بنابر روایت همرزمان، او از شجاعت، دقت، مهارت در شناسایی و اخلاقی نیکو برخوردار بود و همواره با صمیمیت و جدیت، در مسیر دفاع از میهن نقش‌آفرینی می‌کرد. @AkhbarMashhad
📷روایتی از ایثار و دیانت؛ شهید سید حسن دوستدار، سنگر‌نشین جبهه و مدافع ارزش‌های اسلامی 🔹شهید سید حسن دوستدار احترام ویژه‌ای برای خانواده شهدا قائل بود و همواره با نهایت ادب و فروتنی با والدین خود رفتار می‌کرد؛ به‌گونه‌ای که هرگز صدای خود را در برابر پدر و مادرش بلند نکرد. وی از دروغ‌گویی و نفاق بیزار بود و با تکیه بر فریضه امر به معروف و نهی از منکر، تلاش می‌کرد افراد را به راه راست دعوت کند. 🔹با آغاز جنگ تحمیلی، شهید سید حسن دوستدار از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عازم جبهه‌های نبرد شد و حضور فعالی در عرصه‌های مختلف دفاع مقدس داشت. او در ستاد تبلیغات و پشتیبانی جنگ در سطح شهر و روستا نقش‌آفرینی می‌کرد و با روحیه‌ای جهادی به تبیین اهداف و ارزش‌های دفاع مقدس می‌پرداخت. 🔹سید حسن دوستدار همچنین مسئولیت‌هایی در ستاد معراج شهدا (قرارگاه کربلا) بر عهده داشت و با دلسوزی در زمینه شناسایی مجروحان و شهدای جنگ و انتقال پیکر مطهر شهدا به عقب ایفای نقش می‌نمود. حتی در ایام مرخصی نیز آرام نمی‌گرفت و با جدیت به جمع‌آوری کمک‌های مردمی برای رزمندگان و فعالیت‌های تبلیغی و فرهنگی مشغول بود. @AkhbarMashhad
📷معلمی برای بیداری؛ مشعل‌دار علم و ایمان در روستاهای فردوس 🔹در سال ۱۳۵۹ شهید یوسف قویم مأمور شد تا با همکاری یکی از همکاران، نهضت سوادآموزی را در شهرستان فردوس پایه‌گذاری کند. او طی چهار سال با تلاش شبانه‌روزی، نور دانش را به محروم‌ترین روستاهای منطقه رساند. 🔹این شهید والامقام در سال ۱۳۶۴ به عنوان یکی از دو سرپرست مرکز تربیت معلم شهید مفتح فردوس منصوب شد. حضور دوساله‌اش در این مرکز، تأثیری عمیق بر دانشجویان برجای گذاشت؛ چرا که آنان در او تجسم عملی ارزش‌های دینی و اخلاقی را می‌دیدند. 🔹شهید قویم با آگاهی عمیق از جهان‌بینی اسلامی، همواره اهل عمل و حضور در میدان بود؛ معلمی پرشور که آسودگی را نمی‌شناخت و با قلبی سرشار از ایمان و مسئولیت، در مسیر تعلیم، تربیت و بیداری جامعه گام برداشت. @AkhbarMashhad
📷 از مکتب ریاب تا شلمچه؛ روایتی از حیات انقلابی و جهادی شهید سید حسین دوستدار 🔹شهید سید حسین دوستدار، سردار مؤمن و ولایت‌مدار روستای ریاب، نه‌تنها در میدان نبرد، بلکه در زندگی فردی و اجتماعی نیز نمونه‌ای از صداقت، تعهد و اخلاص بود. وی در رعایت اموال بیت‌المال به‌شدت حساس و دقیق بود. حُسن خلق، مسئولیت‌پذیری، صبر و استقامت از ویژگی‌های بارز اخلاقی‌اش بود که همگان به آن اذعان داشتند. برخلاف روحیه آرامش، وقتی سخن از بدگویی علیه امام خمینی(ره)، اسلام یا انقلاب به میان می‌آمد، واکنشی تند و غیرتمندانه نشان می‌داد. 🔹آرزوی دیرینه‌اش زیارت کربلای معلی، پیروزی رزمندگان اسلام و در نهایت شهادت در راه خدا بود؛ آرزویی که سرانجام به آن رسید. 🔹پیش از پیروزی انقلاب، همراه با برادر شهیدش سید حسن دوستدار، وارد فعالیت‌های انقلابی شد و پس از انقلاب نیز در مسیر همکاری با نهادهای انقلابی نقش فعالی ایفا کرد. با آغاز جنگ تحمیلی، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و فعالیت‌های فرهنگی، امنیتی و اعزام نیرو به جبهه را برعهده گرفت. مدتی در کردستان خدمت کرد و سپس به یگان تعاون سپاه سوم قدس و بخش معراج شهدا ملحق شد. 🔹شهید دوستدار در عملیات‌های بزرگی چون والفجر ۸، کربلای ۴ و فتح‌المبین حضور داشت و در این مسیر دو بار مجروح شد؛ یک‌بار از ناحیه پا در عملیات فتح‌المبین (۱۳۶۱) و بار دیگر از ناحیه گردن. اما این مجروحیت‌ها مانع او نشد و با اراده‌ای راسخ، دوباره راهی خط مقدم شد. @AkhbarMashhad
📷از انقلابی تا جاویدالاثر فکه؛ روایتی از زندگی و شهادت شهید سید یوسف حسینی 🔹به گفته همسر شهید، سید یوسف در کنار اخلاق نیکو و رفتار مؤمنانه‌اش، حضوری جدی و فعال در جریان انقلاب اسلامی داشت. او در سال‌های مبارزه، با شجاعت و تدبیر به فعالیت‌های انقلابی می‌پرداخت؛ به منزل آیت‌الله شیرازی رفت‌وآمد داشت و بارها اسلحه به روستا می‌آورد. 🔹در یکی از خاطرات همسر شهید آمده است: «یک‌بار برای اینکه اسلحه‌ای را پنهان کنیم، آن را در قنداق دخترمان گذاشتم. مأموران نتوانستند پیدایش کنند. پاسگاه محل از فعالیت‌هایش مشکوک شده بود اما نتوانست جلوی او را بگیرد.» 🔹شهید حسینی با هوشیاری خاصی اعلامیه‌های انقلابی را میان اجناس و حتی داخل لباس خود پنهان می‌کرد و آن‌ها را از محلی به محل دیگر منتقل می‌کرد. او انقلابیِ خاموشی بود که در میدان عمل می‌درخشید. 🔹شهید سید یوسف حسینی در حالی به کاروان شهدا پیوست که تنها ۲۶ سال داشت و یکی از دو شهید خانواده‌اش به شمار می‌رفت. او متأهل بود و با نثار خون پاک خود، برگ زرینی در تاریخ افتخارآفرینی مردم نیشابور رقم زد. یاد و نام این شهید والامقام همواره در دل‌های خانواده، دوستان و همرزمانش زنده و جاوید خواهد ماند. @AkhbarMashhad
📷روایت فرمانده‌ای که جور نگهبانان جبهه را کشید تا آنها بخوابند 🔹شهید محمدجواد مهدیان‌پور در یکی از عملیات‌ها نیمه‌شب برای سرکشی به خط مقدم رفت و متوجه شد بخشی از خط بدون نگهبان است، زیرا چند نفر در سنگر خوابیده بودند. این وضعیت می‌توانست خطرناک باشد چون دشمن بعد از عملیات‌ها معمولاً به دنبال نفوذ بود. 🔹شهید مهدیان‌پور نگهبانان را بیدار کرد و با آن‌ها صحبت کرد که نگهبانی وظیفه‌ای مهم و بدون خواب است. وقتی آن‌ها از خستگی شکایت کردند، مهدیان‌پور پیشنهاد داد خودش جای آن‌ها نگهبانی دهد. وقتی نیروی پاس‌بخش رسید و او را در حال نگهبانی دید، متعجب شد. با شنیدن این موضوع، نگهبانان از اینکه فرمانده‌شان به جای آن‌ها نگهبانی داده بود شرمسار شدند. 🔹صدیقه ردایی، همسر شهید، می‌گوید: «سال ۶۶ برای اولین بار عوارض جراحات شیمیایی جنگ در جسم همسرم ظاهر شد. بدنش عرق زیادی می‌کرد و از شدت سرما و دردهای شیمیایی به خود می‌لرزید. سال‌ها از او خواستیم برای درمان به خارج از کشور برود، اما قبول نمی‌کرد و می‌گفت: «باید با این دردها بمیرم و به آرزویم برسم. آرزویم رسیدن به برادران شهیدی است که سال‌ها از آنها دور بوده‌ام.» @AkhbarMashhad
📷سقّایی عاشقانه در خط مقدم 🔹شهید علی پیرایش نوجوانی خوش‌خلق، متین و باوقار بود که احترام بزرگ‌ترها را به‌جا می‌آورد و نسبت به انجام واجبات دینی تعهدی مثال‌زدنی داشت. ساده‌زیست بود و به چیزی جز رضایت والدین و کار کردن نمی‌اندیشید. 🔹این شهید والامقام در ایام انقلاب اسلامی، با وجود سن و سال کم، همراه مردم روستا به بردسکن می‌آمد و در تظاهرات مردمی علیه فقر، تبعیض و ظلم شعار می‌داد. پس از پیروزی انقلاب، به عضویت بسیج درآمد و در کلاس‌های عقیدتی، فرهنگی و اسلحه‌شناسی روستا حضوری فعال داشت. 🔹شهید پیرایش با آغاز جنگ تحمیلی، بارها داوطلب اعزام به جبهه شد اما به دلیل کوچک بودن واحد اعزامی روستا، درخواستش پذیرفته نمی‌شد. سرانجام با مراجعه به جهاد سازندگی، به عنوان کمک‌راننده همراه جهادگران راهی جبهه شد. 🔹علی پیرایش در منطقه عملیاتی، مأموریت سقّایی رزمندگان را بر عهده داشت و با تانکر آب در خطوط مقدم تردد می‌کرد؛ همان‌جا که سرانجام نیز به آرزوی دیرینه‌اش، شهادت در راه خدا، رسید. @AkhbarMashhad
📷شهیدی که با غیرت از تعمیرگاه مشهد تا خط مقدم جنگ رفت 🔹شهید محمود رمضانی با علاقه‌ای فراوان، کار خود را به‌عنوان شاگرد در یک مغازه صافکاری اتومبیل در مشهد آغاز کرد و در مدت کوتاهی به استادکاری ماهر تبدیل شد. پس از آن، تعمیر خودروهای بنزینی را نیز آموخت و به همراه چند تن از دوستانش مشغول کاسبی شد. 🔹در ایام پیروزی انقلاب اسلامی، شهید رمضانی در صفوف راهپیمایان علیه رژیم پهلوی در مشهد حضور داشت و در کنار مردم فریاد آزادی‌خواهی سر داد. پس از پیروزی انقلاب، به زادگاهش بردسکن بازگشت و مغازه‌ای شراکتی در کنار پاسگاه افتتاح کرد. حسن خلق، انصاف و دقت در کار باعث شد تا مشتریان زیادی به او اعتماد کنند. 🔹این شهید والامقام با آغاز جنگ تحمیلی، ماندن در خانه را خلاف غیرت دانست و بدون اطلاع قبلی، عازم جبهه شد. پس از رسیدن به منطقه عملیاتی، در نامه‌هایی از خانواده‌اش پوزش خواست و رضایت آن‌ها را جلب کرد. خانواده نیز به وجود فرزندی چنین باایمان و شجاع افتخار کردند. 🔹به دلیل مهارت فنی بالا، مسئولان منطقه، شهید رمضانی را مأمور تعمیر خودروهای جنگ‌زده کردند تا به پشت جبهه کمک فنی برساند. @AkhbarMashhad
اخبار مشهد
📷شهیدی که با غیرت از تعمیرگاه مشهد تا خط مقدم جنگ رفت 🔹شهید محمود رمضانی با علاقه‌ای فراوان، کار خو
📷رنج‌هایی که پنهان ماند؛ فداکاری بی‌ادعای شهید شمس‌آبادی 🔹شهید محمدرضا شمس‌آبادی سرانجام در سال ۱۳۶۴ به آرزوی دیرینه‌اش رسید و همراه با جمعی از برادران جهادگر راهی جبهه شد. او به مدت حدود پانزده ماه در مناطق مختلف حضور داشت؛ شش ماه را در منطقه سومار در خدمت جهاد سازندگی گذراند و از تیر تا اسفند سال ۱۳۶۵، پیش از شهادتش، فرماندهی گردان مهندسی‌رزمی جوادالائمه را در جبهه جنوب بر عهده داشت. در زمان عملیات‌ها آن‌قدر پر تلاش و فعال بود که گاهی تا چهار شبانه‌روز نمی‌خوابید. 🔹شهید شمس‌آبادی در جبهه با وجود آن‌که مجروح شده بود، هرگز دردهایش را ابراز نمی‌کرد. یکی از همرزمانش روایت می‌کند: «با اینکه از ناحیه چشم دچار ناراحتی بود، وقتی به او گفتم برای درمان مراجعه کند، پاسخ داد: "من باید بعد از جنگ یک خدمت عمومی انجام دهم." بعدها متوجه شدم که او از ناحیه کمر، پا و معده نیز در رنج بود، اما هیچ‌گاه از آن سخن نمی‌گفت.» @AkhbarMashhad
اخبار مشهد
🔸از شاگردی تا معماری؛ تلاش بی‌وقفه شهید خاکشیر برای روزی حلال 🔹شهید علی‌اکبر خاکشیر از دیدگاه مادرش
📷زندگی سراسر ایثار شهید رجب‌علی رجبی؛ از مسجد تا میدان نبرد 🔹شهید رجب‌علی رجبی، همواره در مسیر خدمت به مردم و دفاع از ارزش‌های اسلامی گام برمی‌داشت. او در حد توان به یاری مستمندان و نیازمندان می‌شتافت و همواره در انجام کارهای خیر پیش‌قدم بود. 🔹این شهید والامقام به فرائض دینی، به‌ویژه نماز اول وقت، اهمیت بسیاری می‌داد. اهل مسجد، نماز جماعت و از شرکت‌کنندگان فعال نماز جمعه بود. همچنین در جلسات قرائت قرآن و دعاهای کمیل و توسل حضوری مستمر داشت و عشق و ارادت ویژه‌ای به اهل بیت(ع) و شرکت در مجالس عزاداری ایشان داشت. 🔹پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شهید رجبی به عضویت پایگاه بسیج درآمد و در فعالیت‌های فرهنگی و نظامی مشارکت فعال داشت. او در گشت‌های شبانه شرکت می‌کرد و نقش مؤثری در جمع‌آوری کمک‌های مردمی و ارسال آن به جبهه‌ها ایفا نمود. مدتی نیز به‌عنوان فرمانده پایگاه مقاومت بسیج فعالیت می‌کرد و تلاش فراوانی برای تشویق جوانان به حضور در جبهه انجام داد. 🔹او برای نخستین بار در سال ۱۳۶۰ به‌صورت داوطلبانه و از طریق بسیج به جبهه‌های نبرد اعزام شد و تا زمان شهادت، همواره در خط مقدم دفاع از میهن اسلامی حضور داشت. @AkhbarMashhad
اخبار مشهد
📷زندگی سراسر ایثار شهید رجب‌علی رجبی؛ از مسجد تا میدان نبرد 🔹شهید رجب‌علی رجبی، همواره در مسیر خدمت
📷اصرار نوجوان مؤمن برای رفتن به جبهه؛ علیرضا بالاخره راهی شد 🔹با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، علیرضا فعالیت خود را در پایگاه بسیج حضرت امام حسین(ع) آغاز کرد و در راهپیمایی‌ها و برنامه‌های مذهبی و سیاسی حضوری چشمگیر داشت. او ارادت ویژه‌ای به حضرت امام خمینی(ره) داشت و از گروهک‌های ضدانقلاب بیزاری می‌جست. 🔹شهید عباسی همواره بر ضرورت دفاع از اسلام، انقلاب و ولایت فقیه تأکید داشت و به برادرش توصیه می‌کرد: «اسلام، انقلاب و امام را در همه حال کمک کنید و پشتیبان ولایت فقیه باشید.» 🔹بزرگ‌ترین آرزوی او حضور در جبهه‌های دفاع مقدس بود. با وجود مخالفت اولیه پدر و مادر به دلیل حضور دو برادر دیگر در جبهه، علیرضا دست از تلاش نکشید. برادرش روایت می‌کند: «روزی که در کوچه بودم، صدای گریه‌ای بلند از خانه شنیدم. وقتی وارد خانه شدم، دیدم علیرضا خود را در اتاق حبس کرده و با صدای بلند گریه می‌کند و می‌گوید: من می‌خواهم به جبهه بروم.» 🔹سرانجام با اصرار و اشتیاق فراوان، رضایت پدر جلب شد و علیرضا به آرزوی خود برای حضور در خط مقدم نبرد حق علیه باطل دست یافت. @AkhbarMashhad