.
کانن دویل احتمالا در هنگام پایان دادن به ماجراهای هلمز فکر می کرده که این داستان به همین راحتی تمام خواهد شد. واکنش عمومی به مرگ این شخصیت پرطرفدار، شبیه به هیچ یک از رویدادهای مربوط به داستان ها در گذشته نبود. بیش از بیست هزار مخاطب مجله ی استرند که از مرگ ناگهانی هلمز خونشان به جوش آمده بود، اشتراک خود را به این مجله لغو کردند و همین موضوع باعث شد استرند، لطمه ی سنگینی را متحمل شود. کارکنان این مجله از مرگ هلمز با عنوان حادثه ی وحشتناک یاد می کردند.
.
.
در آن دوره، چنین بازخوردهایی بسیار باعث شوکه شدن کانن دویل شده بود چرا که قبل از این، طرفداران هیچ مجموعه یا شخصیتی هیچ وقت دست به چنین کارهایی نزده بودند. مخاطبین و هواداران در گذشته، اتفاقاتی را که در کتاب ها می افتاد، می پذیرفتند و از آن می گذشتند، اما اکنون آن ها داشتند این فرهنگ عامه را با زندگی شخصی خود یکی می کردند و از آثار مورد علاقه شان انتظار داشتند که برخی از توقعات مشخص آن ها را برآورده سازد. به نظر می رسید که آن ها در واقع توقع وجود رابطه ای دوطرفه را با اثری که عاشقش بودند، داشتند.
.
.
شخصیت شرلوک هلمز اولین بار در سال 1887 و با داستان اتود در قرمز لاكی پا به عرصه ی وجود گذاشت. او از همان ابتدا آن قدر پرطرفدار شد که کانن دویل خیلی زود از خلق این شخصیت پشیمان گشت چرا که داستان های هلمز، سایه ای بسیار سنگین بر آثارِ به زعم خود کانن دویل، جدی تر او انداخته بود. هر زمان که قرار بود قصه ای جدید از هلمز منتشر شود، مخاطبین در مقابل دکه های روزنامه فروشی، صف های طویلی تشکیل می دادند.
.
.
برخی می گویند که یک ماه پس از مرگ خیالی هلمز، مردانی جوان در سراسر لندن، پارچه های سیاه عذا به کلاه یا دور بازوی خود می بستند و در خیابان ها قدم می زدند؛ اگرچه صحت این موضوع اخیراً زیر سوال برده شده است و عده ای اعتقاد دارند پسر کانن دویل در مصاحبه هایش در مورد این موضوع اغراق کرده است. نامه های اعتراضی فراوانی به دفتر مجله ارسال می شد و در آمریکا نیز، باشگاه هایی با نام «بیایید هلمز را زنده نگه داریم» به وجود آمد.
.
.
اگر نگاهی به قهرمانان مختلف سریال های تلویزیونی حال حاضر بیاندازید، می بینید که بسیاری از آن ها از فرمول «نابغه اما مشکلدارِ» شرلوک هلمز استفاده می کنند. کانن دویل این ایده را خلق کرد که داشتن نوعی از ناکارآمدی اجتماعی، تاوان و بهای برخوردار بودن از نبوغ است. هلمز ، نابغه است، بنابراین در نظر دیگران اندکی عجیب و غریب به نظر می رسد.
.
.
گیتیس به این موضوع اشاره می کند که هلمز، یکی از معدود کارآگاه های دارای شخصیت منحصر به فرد خود است و اغلب کارآگاه های دیگر که پس از هلمز به وجود آمدند، رونوشتی از این شخصیت و یا واکنشی مستقیم به او هستند: هر چیزی که بعد از این شاهکار کانن دویل خلق شده، رگه هایی از هلمز و واتسون را در خود دارد.
.
.
طرفداران هلمز از آن زمان تا کنون فقط و فقط پرشورتر و عاشق تر از گذشته شده اند. به عنوان مثال، طرفداران سریال شرلوک با بازی بندیکت کامبربچ همیشه به ساندویچ فروشی مورد علاقه ی هلمز و واتسون در سریال، کافه اسپیدی، می روند و در هنگام فیلمبرداری، جمعیتی عظیم در خیابان ها گرد هم جمع می شوند. طرفداران ژاپنی، برای خرید مانگاهای مربوط به دنیای این کارآگاه نابغه صف می کشند و گروه های موسیقی کره ای نیز آهنگ هایی را برای بزرگداشت جهان فراموش نشدنی هلمز خلق کرده اند.
.