بسمه تعالی
سلام علیکم و رحمه الله
ضمن اعتذار در رابطه با اشتباه پیش آمده در رابطه با نام گذاری فایلهای ارسالی بحث سیر مطالعات حدیثی،
فایل جلسه اول و جلسه دوم بهمراه فایل پرسشها دوباره خدمتتان ارسال شد
سلمکم الله جمیعا
01مبانی بایدها و نبایدها مطالعات حدیثی جلسه اول 2 آبان 1400.mp3
20.52M
جلسه اول مطالعات حدیث با موضوع ضرورت و مبانی #حدیث_خوانی روشمند
02سیر مطالعات و پژوهش احادیث جلسه دوم 11 آبا 1400.mp3
23.6M
جلسه دوم در موضوع روش و سیر مطالعات احادیث و نکات تکمیلی #حدیث_خوانی روشمند
03سیر مطالعات و پژوهش احادیث پرسش و پاسخ جلسه سوم 11 آبان 1400.mp3
11.51M
پرسش و پاسخها در باره سیر مطالعات و پژوهش در احادیث نورانی اهل بیت (علیهم السلام) #حدیث_خوانی .
🔴افاضات مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی
🔻#أحاديث_ناب :
⏺ حدیث سه شنبه 19/1/93
روایت دیگری که شیخ صدوق در این مجلس بیان میفرمایند، این است:
1-قال: قال قیسُ بنُ عاصم: وفَدتُ مَع جماعةٍ من بنی تمیم الی النّبیّ صلیالله علیه وآله فَدخلتُ و عنده الصَّلصال بن الدَّلَهمَس. فقلتُ یا نبیَّ الله! عِظنا موعظةً نَنتَفِعُ بها فإنّا قومٌ نَعمُر فی البَریَّة.
قیس بن عاصم به پیامبر اکرمصلیالله علیه وآله عرض کرد: ما در بیابانها زندگی میکنیم، دسترسی به شما نداریم، نصیحتی بفرمائید که از آن استفاده کنیم و آنرا وسیلۀ زندگیمان قرار دهیم. حضرت، کلام جامعی را میفرمایند، حاصل آن، این است که: برو سراغِ عملِ صالح.
2-فقال رسولُ الله صلیالله علیه وآله: یا قیس! إنَّ مع العِزّ ذُلّاً و إنّ مع الحیاةِ موتاً.
حضرت فرمودند: زندگی اینطور است که در آن، عزّت هست، ذلّت هست، و پس از آن، مرگ هم هست، هر دو حقیقتهای متساوی و متوازیاند. شما که زندگی را میبینی، مرگ را هم ببین، بدان که مرگی هم وجود دارد. این، آنچیزی که متأسفانه انسان دیر آنرا احساس میکند. و
3-انّ مع الدّنیا آخرةً،
بدان در مقابلِ زندگیِ دمِ دستیای که داری، زندگیِ دیگری هم وجود دارد (در آخرت).
4-و إنّ لکلِّ شیءٍ حَسیباً،
هر چیزی حسابگری دارد؛ هر کاری که میکنی، بیحساب و کتاب نیست. حرکات، حرفها و اقدامات تو یک حسابگری دارد که اینها را محاسبه میکند، ضبط میکند، نگه میدارد. اینرا بدان!
5-علی کلِّ شیءٍ رَقیباً،
چشمِ بینائی وجود دارد که از همۀ جزئیات و ریز و درشتِ کارِ تو مراقبت میکند!
6-و إنّ لکلِّ حَسنةٍ ثواباً،
هر کارِ خوبی که بکنی، یک پاداشی دارد، برو برگرد ندارد.
7-و لکلِّ سیئةٍ عقاباً،
هر کارِ بدی که بکنی، عقابی پشتِ سرش است. اگر توبه نکردی، پاکش نکردی؛ قطعاً این عقاب دنبالِ آن کارِ بد خواهد بود.
8-و لکلِّ أجلٍ کتاباً،
هر سرآمدی یک تقدیرِ مسلّمی دارد. اینطور نیست که انسان خیال کند همهچیز بیحساب و کتاب است! خیر، معلوم است که شما در چه زمانی قرار است از دنیا بروی، چه زمانی باید فلان حادثه برایت پیش بیاید. همۀ این سرآمدها، کتاب دارد؛ یعنی نوشته و تقدیرشده است.
9-و إنّه لابدّ لَک یا قیس مِن قرینٍ یُدفَن معک،
بدان که وقتی تو را بعد از مرگ در خاک دفن میکنند، یک رفیق و قرینی هم داری که او را نیز با تو دفن میکنند.
10-و هو حیٌّ،
آن قرینی که با تو در خاک دفن میشود، زنده است.
11-و تُدفَن معه و أنت میِّت،
در حالیکه تو مردهای.
12-فإن کان کریماً،
اگر این قرینِ تو شریف باشد، موجودِ شریف و کریمی باشد؛
13-أکرَمَک،
تو را اکرام خواهد کرد، به تو محبت خواهد کرد، رفتار خوبی خواهد داشت.
14-و إن کان لئیماً أسلَمَک،
اما اگر این قرینی که با تو دفن میشود، لئیم باشد، موجودِ پستی باشد، موجود بدی باشد، تو را تسلیم خواهد کرد! یعنی تو را به آنچه سرنوشتت است واگذار خواهد کرد! رهایت میکند! به دادت نمیرسد!
15-ثمّ لایُحشَر الّا معک،
همین قرین در روز قیامت هم با تو محشور خواهد شد.
16و لاتُبعَث الّا معه،
تو هم مبعوث نمیشوی مگر با این قرین؛ همه جا با توست؛ هم در قبر، هم در برزخ، هم در قیامت.
17-و لاتُسألُ الّا عنه،
همۀ سؤال و جوابها و مؤاخذههای تو مربوط به همین قرینی میشود که با تو همراه است.
18-فلاتَجعله الّا صالحاً،
حال، این قرینی را که در مرگ با تو همراه است، در قبر با تو همراه است، در قیامت با تو همراه است، مؤاخذهای که از تو میکنند دربارۀ او میکنند، این را قرار مده مگر قرینِ صالحی.
19-فإنّه إن صَلَح أنِستَ به،
زیرا اگر خوب باشد، تو با او مأنوس میشوی، به او دلخوش میشوی، در کنار او به تو خوش میگذرد.
20-و إن فَسَد لاتَستَوحِش الّا منه،
و اگر این رفیق و قرین بد باشد، فاسد باشد، هیچ مشکلی برای تو بجز از ناحیۀ او وجود نخواهد داشت. اهمیت این قرین را حضرت در اینجا برای ما روشن میفرمایند. این قرین کیست؟
21-و هو فِعلُک،
این قرین، کاری است که انجام میدهی.
ما خیال میکنیم کلمهای که از زبان ما خارج شد، تمام میشود! اینطور نیست، این کلمات قرینِ ماست، عملِ ماست، با ما همراه است و خدای متعال بر اساس هویت و حقیقت و ماهیت این حرف با ما رفتار خواهد کرد؛ اگر کذب باشد، افتراء باشد، تهمت باشد، افساد باشد، دو بهم زنی باشد، خیانت باشد، اینها یک نوع قرین دارد. از آن طرف هم اگر نصیحت باشد، هدایت و ارشاد باشد، رفعِ همّ و غمّ از کسی باشد، این قرینِ دیگری است. به دو صورت میشود حرف زد، دو گونه میشود عمل کرد. عمل شما، با شما هست؛ حرفِ شما، اقدام شما، کارِ شبانهروزی شما، در قبر هم با شما است، در قیامت هم با شماست، مؤاخذۀ شما هم مربوط به آن است.
📘امالی، صفحۀ 51.
🔴افاضات مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی
🔻#أحاديث_ناب :
⏺ حدیث یک شنبه 24/1/93
⬅️عن ابان بن عثمان و هشام بن سالم و محمد بن عمران، عن الصادق علیه السلام . این روایت مربوط به جلسۀ دوّم صدوق رضوان الله علیه است.
1⏪- قال: عَجِبتُ لِمَن فَزع لأربعٍ کَیف لایَفزَع الی اربعٍ.
کسی که از چهار چیز بیمناک است، چرا به چهار پناهگاه برای مصونماندنِ از آن چهار چیز مراجعه نمیکند! آن چهار چیزی که از آنها بیم داریم، چه هستند؟ و علاج هر کدام از این چهار چیست؟
2⏪- قال: عَجِبتُ لِمَن خاف العدوّ کَیف لایَفزَع الی قولِه تعالی «حَسبُنا الله و نِعمَ الوکیل».
شما که از دشمن میترسید، چرا پناه نمیبرید به حسبنا الله و نِعم الوکیل؟ چطور؟ دنبالش استدلال هست:
3-فإنّی سَمعتُ اللهَ عز ّو جلّ یقول بِعَقِبِها: «فَانقَلبوا بنعمةٍ مِن الله و فضلٍ لمیمسسهم سوء. آنان که گفتند: حَسبنا الله و نعم الوکیل نتیجهاش این شد که: فانقلبوا بنعمة من الله و فضلٍ لمیمسسهم سوء.
نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که: پناه بردنِ به حَسبنا الله و نعم الوکیل، یعنی چه؟ از دشمن که میترسیم، بگوییم: حسبنا الله و نعم الوکیل؛ همین؟! یا نه، با این مفهومِ حسبنا الله و نعم الوکیل، دل و جانمان را آمیخته کنیم و عملمان را دنبالش بیاوریم. چنانچه در فانقلبوا بنعمة من الله، همین بود. بعد از جنگِ سختِ احد با آنهمه خسارتها و زخمی و کشته، مسلمانها به مدینه برگشتند، در این بین یک عدهای مسلمانان را از قدرت دشمن میترساندند. کفار جمع شده بودند نزدیکِ مدینه که دوباره به مسلمانها حمله کنند. یک عده هم مُرجِفین، آن کسانی که شأنشان همین است که دلِ مردم را خالی کنند. آیۀ شریفه نازل شد: الذین قال لهم الناس انّ الناس قد جَمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایماناً و قالوا حسبنا الله و نعمَ الوکیل. پیغمبر فرمود: کسانی که امروز در جنگ احد مجروح شدند، اینها بیایند برویم در مقابل این کسانی که جمع شدند شبانه به ما حمله کنند. اگر کسی هم نیاید، من خودم تنها میروم. پیغمبر راه افتاد، زخمیهای مسلمان فوراً لباسِ جنگ پوشیدند و دنبال پیغمبر راه افتادند، دشمن را متواری کردند، تار و مار کردند؛ فانقلبوا، یعنی برگشتند، بنعمةٍ من الله و فضل لمیمسسهم سوء، هم نعمت آوردند یعنی از آنها غنیمت گرفتند. و فضلٍ، زیادتیِ از سوی پروردگار که احساس پیروزی و احساس قدرت کردند. لمیمسسهم سوء، هیچ ضرری هم به آنها نرسید. و اتّبعوا رضوانَ الله. تمسک به حسبنا الله و نعم الوکیل یعنی این. صِرفِ اینکه انسان بنشیند بگوید: ما از دشمن نمیترسیم! صد مرتبه هم حسبنا الله بگوید، این، کافی نیست. گاهی هم وسطِ این حسبنا الله و نعم الوکیل گفتن، حواسِ انسان میرود به دکان، درس، مسجد و مُرید. این، کافی نیست. اینکه میگویند پناه ببرید به حسبنا الله و نعم الوکیل، یعنی همچنانی که آن مسلمانانِ صدر اسلام پناه بُردند به حسبنا الله و نعم الوکیل؛ اوّلاً در دلِ خود، معتقد شدند به اینکه وقتی که در راه خدایند، خدا برای کمک به آنها کافی است. ثانیاً: بر طبق این اعتقاد عمل هم کردند، با همان حال زخمی به طرف میدان جنگ راه افتادند، اینجاست که خداوند آنان را از شر دشمن حفظ خواهد کرد.
☑️امالی، صفحۀ 51.
با سلام خدمت اعزه
با توجه به درخواست برخی از سروران فهرست ابواب کتابهای شریف کافی و بحار الانوار خدمتتان ارسال شد
سلمکم الله
بسمه تعالی
سلام علیکم
فایل بارگذاری شده ناظر به بیان نشانه های محبیت و قرب به خداوند متعال و همچنین نشانه های دوری و بغض خداوند سبحان نسبت به بندگان است
در ایات کریمه و روایات شریفه با تعابیری نظیر «إذا أحب الله عبدا ....» و « إذا أبغض الله عبدا» و تعابیر مشابهی مواجه میشویم که مشعر به این نکته است که در لایه های مختلف وجودی ما نشانه ها و آثاری وجود دارد که کاشف از محبت الهی یا بغض الهی نسبت به انسان است و تدبر در این نشانه ها و مراقبت نفس می تواند جایگاه انسان در نزد خداوند متعال را مشخص کند و با اصلاح و تهذیب نفس، سیر حرکت انسان در مسیر عبودی اصلاح یا سریعتر شود
جهت تسهیل در ارائه مطلب این نشانها در 5ساحت دسته بندی شده است 1- ساحت و نظام فکری و بینش 2-ساحت نظام گرایشی - عواطف اخلاق
3-ساحت و نظام عملی
4-ساحت و نظام اجتماعی(معاشرت ها) 5-ساحت روابط عبودی