eitaa logo
مرکز تخصصی اخلاق
593 دنبال‌کننده
418 عکس
48 ویدیو
6 فایل
مرکز تخصصی اخلاق دارالهدی (ویژه آموزش طلاب سطح دو، سه و چهار) [وابسته به بنیاد علمی فرهنگی هاد] تحت اشراف حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری شعبه قم: خ صفائیه روبروی کوچه۲۱ مدرسه المهدی شعبه اصفهان: خ امام خمینی خ درخشان خ حکمت
مشاهده در ایتا
دانلود
مرکز تخصصی اخلاق
💠 مراحل تأثیرگذار در #تربیت_فرزند #استاد_سلطانی: ۱) در انتخاب همسر كه مرحله اول تربيت فرزند است، هم
ادامه مطلب قبل... مراحل تأثیرگذار در تربیت فرزند: ۲. مرحله دوم تربيت، توليد نطفه صالح براى تعلق‏گرفتن روحى صالح به آن است. در اين مرحله نيز علم ، مجموعه‏اى از بايدها و نبايدها را در خوراك، خواب، پوشاك، افكار، اخلاق و رفتار به حسب اختلاف اشخاص در مزاج و زمان و مكان پيشنهاد مى‏كند. 3. مرحله سوم، انعقاد نطفه است. در اين مرحله هم علم طب با بررسى مزاج بدنى زوجين، بايدها و نبايدهايى را براى زمان انعقاد و روان زوجين و رفتار و افكار آنها در حين مباشرت، ارائه مى‏كند. به همين قياس، در مراحل ديگر ، طب نقش‏آفرينى مى‏كند. 📿کانال رسمی مرکز تخصصی اخلاق: @AkhlaqHad ‌ ‌
💠 ارتباط علم طب با تهذيب نفس 🔻 در سلوك و تهذيب و تربيت نفس، علم يكى از علوم كليدى براى راهنمايى سالك است؛ چون بدون اعتدال بدنى و روانى، امرى دشوار يا دست‏كم راهى ناهموار است. از ميرزا على آقا شيرازى، حكيم معروف و مفسر نهج‏البلاغه، نقل شده كه اگر خواب و خوراك تنظيم شود، سلوك تنظيم مى‏شود. علم طب طريقه در خوراك، خواب، امور روانى و حتى افكار و تخيلات را نشان مى‏دهد؛ چون طبق قواعد طبى ميان قواى آدمى- از جمله قوه خيال- و ارواح بدنى و نيز بين ارواح بدنى و اخلاط، ارتباطى تنگاتنگ وجود دارد و امورى چند مانند غذا، خواب، هوا، استحمام و رفتار بر روى اخلاط تأثير مى‏گذارند و علم طب همه اين امور را بررسى مى‏كند و طريقه اعتدال را در آنها نشان مى‏دهد و اعتدال اين امور، آرامش بدن را به دنبال دارد كه در آرامش نفس مؤثر است و آرامش نفس از شرايط لازم در تربيت و و نفس است. 📿کانال رسمی مرکز تخصصی اخلاق: @AkhlaqHad ‌ ‌
💠 راه درمان در علم طب و علم اخلاق يكى از اصول درمان در علم طب، علاج به ضد است. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: «أنا أداوي الحارّ بالبارد، و البارد بالحار، و الرطب باليابس، و اليابس بالرطب‏؛ من مرض گرم را به امور سرد، و مرض سرد را به امور گرم، و مرض مرطوب را به امور خشك، و مرض خشك را به امور مرطوب مداوا مى‏كنم». (خصال، ص 512، حديث 3) توضيح اينكه هر مرضى، مزاجى خاص دارد. بعضى از مرض‏ها از گرمى مزاج، برخى از سردى مزاج، بعضى از رطوبت مزاج و بعضى از خشكى مزاج است و علاج هر مرضى به برگرداندن مزاج به اعتدال است. در بسيارى از امراض اخلاقى نيز مرض ناشى از انحراف مزاج از اعتدال است و با ضد آن درمان مى‏شود؛ مثلًا غضب، بيشتر در انسان‏هاى گرم مزاج، ظهور و بروز دارد و براى علاج آن، علم طب مجموعه‏اى از بايدها و نبايدها را در خوراك، خواب، هوا، مجالست با افراد، رنگ لباس، شنيدنى‏ها و ديدنى‏ها با محوريت علاج به ضد توصيه مى‏كند. اگر مرض اخلاقى ناشى از انحراف مزاج از اعتدال نباشد نيز تدبير اعتدالى امور مادى بدن براى درمان آن نافع است؛ چون اعتدال بدن، آرامش روانى مى‏آورد كه امرى بسيار ضروری در اصلاح اخلاق است. @AkhlaqHad ‌ ‌
💠 علم طب و تهذیب نفس در نفوس، يكى از راه‏هاى علاج امراض ‏اخلاقى، اذكار است. علم نیز راهنماى خوبى است؛ چون حروف داراى مزاج‏ هستند و به چهار دسته نارى، هوايى، مائى و ارضى تقسيم مى‏شوند. تركيب آنها به منزله معجون دارويى است و تأثير كيفى در بدن دارد و در بدن حرارت يا برودت ايجاد مى‏كند. بايد بر اساس بدن ذاكر، بر محور قانون علاج به ضد، ارائه شود؛ مثلًا در علاج غضب، اگر شخص گرم مزاج باشد، بايد ذكرى سرد و تر گفته شود؛ گرچه در اذكار، قواعد ديگرى غير از مزاج هم بايد محاسبه شود و چه بسا آن قواعد، بر قواعد مزاج حاكم باشند و اين در جاى خود بايد بررسى شود. 📿کانال رسمی مرکز تخصصی اخلاق: @AkhlaqHad
💠 علم طب و معرفت نفس علم طب در معرفت نظرى نفس نيز نقش‏آفرينى مى‏كند. از امام صادق عليه السلام روايتى نقل شده كه اشاره به اين معنا دارد: «عِرْفَانُ الْمَرْءِ نَفْسَهُ أَنْ يَعْرِفَهَا بِأَرْبَعِ طَبَائِعَ وَ أَرْبَعِ دَعَائِمَ وَ أَرْبَعَةِ أَرْكَانٍ وَ طَبَائِعُهُ الدَّمُ وَ الْمِرَّةُ وَ الرِّيحُ وَ الْبَلْغَمُ وَ دَعَائِمُهُ الْأَرْبَعُ الْعَقْلُ وَ مِنَ الْعَقْلِ الْفِطْنَةُ وَ الْفَهْمُ وَ الْحِفْظُ وَ الْعِلْمُ وَ أَرْكَانُهُ النُّورُ وَ النَّارُ وَ الرُّوحُ وَ الْمَاءُ؛ معرفت نفس اين است كه نفس شناخته شود به چهار طبيعت و چهار ستون و چهار ركن و چهار طبيعت عبارت‏اند از: خون و مرة (صفراء) و باد و بلغم، و چهار ستون انسان، اول عقل است كه زيركى هم از عقل است و دوم فهم و سوم حفظ و چهارم علم، و اركان انسان، نور و آتش و روح و آب است». در ذيل این روايت طولانی، به ارتباط بين رفتار انسان و حالات بدن تصريح شده است که متصدّى بررسى بسيارى از اين امور، علم طب است و شناخت اينها، مستلزم شناخت نفس است؛ چون اركان و امزجه و طبايع از امور بسيار مؤثر در شاكله نفس هستند. 💠 @AkhlaqHad
💠 علم طب و مديريت و برنامه‏ ريزى‏ علم طب يكى از علوم كليدى است كه می تواند در مديريت‏ها و برنامه‏ ريزیهاى كلان اجتماعى برنامه‏ هاى بسيار منظمى در زمينه‏ هاى مختلف ارائه كند؛ از جمله: 1. شناسايى استعدادهاى اشخاص براى به كارگيرى آنان در امور مختلف اجتماع از امور مديريتى و نظامى و فرهنگى و علمى و امثال آن. مثلًا افراد صفراوى مزاج در كارهاى نظامى، بلغمی ها در برخورد با ارباب رجوع و سوداوی ها در كارهاى علمى و تحقيقى، استعداد بيشترى دارند. خلاصه، علم طبّ ما را در تشخيص مزاج افراد يارى می دهد تا بدانيم فردى كه چنين مزاجى را داراست، موقعيت و زمينه پيشرفت و نبوغ در چه رشته‏ اى را دارد. رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرموده: «اِعمَلوا فَكلٌّ مُيَسَّرٌ لِما خُلِقَ لَهُ‏؛ عمل كنيد كه هر كسى حركتش در آنچه كه براى آن خلق شده، هموار و آسان است». ادمه دارد ..... @akhlaqhad
💠 طبیب یکی از ارکان سه‌گانه حفظ جامعه ادامه قبل... از آنچه گفته شد، مى‏توان حدس زد كه چرا امام صادق عليه السلام در حديثى طبيب را يكى از اركان سه‏گانه حفظ جامعه مى‏دانند و مى‏فرمايند: «لا يَستَغْني أهلُ كلِ بلدٍ عن ثلاثةٍ يُفزَعُ إليهِم في أمرِ دُنياهُم وآخِرَتِهِم، فإن عَدِموا ذلكَ كانوا هَمَجا: فَقيهٌ عالِمٌ وَرِعٌ و أميرٌ خَيّرٌ مُطاعٌ و طبيبٌ بَصيرٌ ثِقةٌ؛ اهل هر شهرى از سه طائفه بى‏نياز نيستند تا در امر دنيا و آخرت به آنها مراجعه كنند و اگر فاقد اينها باشند، دچار آشفتگى در امور و بى‏تدبيرى و بى‏سياستى مى‏شوند: يكى فقيه متبحّر و پرهيزكار است، يكى حاكمِ پرخيرِ اطاعت شده است، و ديگرى طبيب آگاه و ماهر و مورد اطمينان است». بنابراين دانشى كه طبيب دارد، قابليت استخراج برنامه در زمينه‏هاى مختلف را دارد. @akhlaqhad
💠 آثار تربیتی اخلاقی طب علم طب و فهم روايات‏ 🔷 بر اهل انس با روايات پوشيده نيست كه برداشت از روايات، براى همه يك‏سان نيست. فهم عوام از روايات، سطحى و عاميانه است، خواص هم برداشتى عميق‏تر دارند و خواصِ از خواص هم برداشتى عميق‏تر و بيشتر. 🔷 هر فهمى، يكى از آفاق معنا را نشان مى‏دهد و هر مرتبه از درك، در مرتبه خودش صحيح است، اما آنچه فهم انسان را ارتقا مى‏دهد، دو چيز است: يكى باز شدن افق درك باطنى و نفسى كه حاصل عمل است و ديگرى بازشدن افق درك آفاقى و نظرى كه از علم حاصل مى‏شود: «سنريهم آياتنا في الآفاق و في انفسهم‏». 🔷 علم طب از علومى است كه افق درك نظرى انسان را باز مى‏كند و انسان را به فهم عميق‏تر روايات اهل‏بيت عليهم السلام قادر مى‏سازد؛ چون كليات علم طب، نوعى جهان‏بينى است و از اين‏رو، طبيب داراى بينشى خاص مى‏شود و چون اصول علم طب مورد امضاى اهل‏بيت عليهم السلام قرار گرفته، اين نوع بينش مى‏تواند شارح بسيارى از روايات باشد. پس انسان آگاه به اين علم، به فهم عميق‏ترى از ملاكات و مناطات و حكم موجود در روايات قادر است. ادامه دارد... @akhlaqhad
ادامه قبل ... 🔹 گذشته از اين، هزاران روايت طبى در مجامع روايى ما هست كه فقط در يك مجموعه 2056 روايت طبى جمع‏ آورى شده كه به حتم، روايات اين باب؛ بيش از اين است. 🔸 معلوم است كه فهم روايات طبى، براى كسى ميسّر است كه متخصص در اين رشته باشد. يادگيرى علم طب ما را قادر بر فهم صحيح روايات مربوط به اين دانش مى‏كند و حتى مى‏توانيم با تدوين اين روايات، اصول طب و درمان را از آنها استخراج كنيم و به سؤالاتى كه در اين زمينه وجود دارد، پاسخ دهيم. 🔹 شيوه‏ اى كه شيخ مفيد و شيخ طوسى در علم فقه، در پيش‏ گرفتند. همان گونه كه روايات فقهى، عام و خاص، و مطلق و مقيد دارد، روايات طبى نيز چنين است. جمع‏ آورى اين روايات باعث مى‏شود تا با ديدن يك روايت، نتيجه نهايى گرفته نشود. 🔸 در اينجا نيز اين متخصص در طب است كه مى‏تواند حكم طبى را از مجموعه روايات يك موضوع، استنباط و استخراج كند؛ همان‏گونه كه فقيه، احكام فقهى را از مجموعه روايات استنباط مى‏كند. @akhlaqhad
آثار طبيعت و مزاج‏ باب اول: طبيعت «ضرورت بحث از طبيعت‏» 🔹 يكى از امور بدنى بسيار مؤثر در اخلاق و رفتار انسان كه در كتب طب و طبيعيات مطرح شده، «طبيعت» است. طبيعت و طباع بدن از مبادى كليدى مؤثر در بدن انسان و نفس انسان است. 🔹طبيعت بدن و نفس بر يكديگر تأثير مى‏گذارند. هم نفس مؤثر در طبيعت است و با استخدام طبيعت، امور بدنى را تدبير مى‏كند و هم طبيعت، مؤثر در نفس است و اقتضائات خود را به نفس تحميل مى‏كند كه در اصطلاح اهل سلوك از آن تعبير مى‏شود به حكومت نفس بر طبع و حكومت طبع بر نفس. ادامه دارد... @akhlaqhad
...ادامه قبل 🔹هواهاى نفسانى در انسان منشأهايى دارد كه از جمله آنها طبيعت است. طبيعت هر شخصى با شاكله تكوينى خود اقتضائات خاصى دارد كه اگر حاكم بر نفس باشد، به عنوان هوا و تمايلات نفسانى آنها را بروز مى‏دهد و مبارزه با هواى نفس از اين منظر يعنى حاكم كردن نفس انسانى كه همان عقل است، بر طبيعت و اقتضائات آن: «الهى... و عقلى مغلوب و هوائى غالب». 🔹به سبب اعتدال طبيعت با اجتماع شرايط ديگر، اخلاق و رفتار معتدل خواهد شد؛ چنان‏كه امور بدنى انسان هم معتدل خواهد شد، و از طرفى با عدم اعتدال آن، اخلاق و رفتار غير معتدل مى‏شود؛ همان‏گونه كه امور بدنى انسان نيز مثل هضم و جذب و دفع، اعتدالش را از دست مى‏دهد. @akhlaqhad‌
ضرورت بحث از طبیعت: 🔹براى تهذيب اخلاق، بايد طبيعت و طباع بدن معتدل شود تا مانع تكامل نفس نشود؛ چنان‏كه براى صحت كامل بدن هم بايد طبيعت معتدل شود. 🔹شيخ‏ بهايى روايتى را از اميرمؤمنان على عليه السلام چنين نقل فرموده است: «من اعتدلت طباعه صفي مزاجه و من صفي مزاجه قوي اثر النفس فيه و من قوي اثر النفس فيه سما الي ما يرتقيه و من سما الي ما يرتقيه تخلق باخلاق النّفسانيّه و من تخلق باخلاق النفسانيه صار موجوداً بما هو انسان دون موجوداً بما هو حيوان و دخل في الباب الملكي‏»؛ يعنى كسى كه طباع او معتدل باشد، مزاجش صفا دارد و از كدورت و ثقل و انحراف در اقتضائات دور است و چنين مزاجى حاكم بر نفس نيست و اقتضائات غيرمعتدلى ندارد تا به نفس تحميل كند و نفس براى اصلاح اين اقتضائات غير معتدل، مجبور باشد از عالم قدس منصرف شود و به اصلاح امور غير معتدل بدن بپردازد، بلكه نفس حاكم بر اين مزاج است و تأثيرش در مزاج قوى‏تر از تأثير مزاج است در نفس، و بدن را به سوى خود مى‏كشد و بدن را نيز هم‏سنخ خود مى‏كند و آثار ملكوتى را در بدن ظاهر مى‏كند. ادامه دارد... @akhlaqhad