#بزرگان_نحله_نجف #ملاحسینقلی_همدانی
۱) ولادت و نسبت
🔻 ملا حسینقلی همدانی در سال ۱۲۳۹ ه.ق در روستای شوند درگزین از توابع همدان متولد شد.
نسب آخوند همدانی به جابر بن عبدالله انصاری صحابی مشهور پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ میرسد.
🔸 در زادگاه وی، شوَند درگزین جمع زیادی از نوادگان جابر زندگی میکنند. نزد آنان جامهای از حضرت علی ـ علیه السلام ـ بوده است که هرگاه مرض طاعون در آن منطقه و روستاهای اطراف پیدا میشده آن جامه را در آبی شستشو میدادند و به عنوان تبرک از آن آب مینوشیدند. کسانی که از آن آب مینوشیدند، به طاعون مبتلا نمیشدند. آن گاه که شاه عباس صفوی از این موضوع مطلع گردید، مقداری از این لباس را جهت تبرک از آنان گرفت. این جامهای است که علی ـ علیه السلام ـ آن را به جابر، جدّ اعلای آخوند همدانی هدیه کرده است.
(بزرگان و سخن سرایان همدان، ج۲، ص۶۷)
📿کانال رسمی مرکز تخصصی اخلاق:
@AkhlaqHad
#بزرگان_نحله_نجف #ملاحسینقلی_همدانی
۲) دوره علمی
🔻 پدر ملاحسینقلی، حسینقلی را برای تحصیل علوم دینی به تهران فرستاد. وی در تهران درسهای مقدماتی، سطوح فقه و اصول را فرا گرفت و سپس در درسهای خارج فقه و اصول عالمان تهران، به خصوص حلقۀ درس شیخ عبدالحسین طهرانی (متوفی ۱۲۸۶) مشهور به شیخ العراقین، شرکت کرد. وی برای شرکت در درس فلسفه ملا هادی سبزواری به سبزوار رفت و پس از مدتی اقامت در آنجا، عازم نجف شد. در نجف از درس فقه و اصول شیخ مرتضی انصاری بهرهمند شد و از طریق وی بود که به درس اخلاق سید علی شوشتری راه یافت و در سلک شاگردان او درآمد.
🔸 او پس از رحلت شیخ انصاری، میخواست دروس فقه و اصول استاد خود، انصاری را تدریس کند؛ اما به توصیۀ سید شوشتری از این کار خودداری کرد و به تعلیم و تربیت اخلاقی شاگردان مستعد پرداخت و پس از رحلت سید شوشتری، علاوه بر تدریس فقه و اصول، در منزلش درس اخلاق برگزار کرد.
(الآثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۴، ص۱۰۸۷، اصفهان ۱۳۵۲ش
نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، نجف ۱۳۷۳ ق.)
📿کانال رسمی مرکز تخصصی اخلاق:
@AkhlaqHad
#بزرگان_نحله_نجف #ملاحسینقلی_همدانی
۳) سلوک علمی
🔸ملا حسینقلی همدانی در سلوک و تعلیم و تربیت از مشایخ خود تأثیر میگرفت و این شیوه را به شاگردان خود نیز میآموخت.
🔹مشایخ
شیوۀ سلوک و تعلیم و تربیت همدانی مطابق با شیوۀ سلوک سیدعلی شوشتری بوده و گفته شده است که مشایخ سلوکی او از طریق سیدعلی شوشتری به محمدرضا دزفولی و از طریق او به سیدصدرالدین دزفولی و از او به محمد بیدآبادی و از او به سیدقطبالدین نیریزی، از مشایخ سلسله ذهبیه، میرسد.
همچنین گفتهاند سیدمهدی بحرالعلوم – که در بعضی منابع او را، از طریق نور علیشاه، به سلسله نعمت اللهیه منتسب دانستهاند – از مشایخ طریقتی ملاحسینقلی بوده است،
🔸 اما برخی ارتباط حسینقلی را با سلاسل صوفیه مردود دانسته.
البته برخی نکات مشترک میان شیوۀ سلوک وی با شیوۀ سلوک اهل تصوف وجود دارد، اما خود وی در یکی از نامههایش بر نادرستی روش صوفیان تأکید کرده و سخنان آنان را از قبیل «خرافات ذوقیه» دانسته است.
🔹 وی را در زمان حیاتش به صوفی بودن متهم کردند و حتی گروهی بر ضد وی به فاضل شربیانی، مرجع مطلق وقت، عریضه نوشتند و از روش عرفانی او انتقاد کردند و او را صوفی خواندند، اما شربیانی در پاسخ نوشت: «کاش خدا من را هم مثل آخوند، صوفی قرار بدهد» و با این سخنِ شربیانی، دسیسهها فرونشست.
(تحریر ثانی تاریخ حکما و عرفای متأخر، ج۱، ص۲۱۳، طرائق الحقائق، ج۳، ص۱۹۹-۲۰۰ و ج۱، ص۴۶۶)
@AkhlaqHad