🖌 سفارشات و هدایای #امام_زمان(علیه‌السلام) 🎙آیة اللّه نجفی مرعشی(رحمه الله علیه): 🔺در اقامتم در سامرّاء، شب هایی را در سرداب مقدّس بیتوته کردم؛ آن هم شب های زمستانی. در یکی از شب ها، آخر شب، صدای پایی شنیدم؛ با این که درب سرداب، بسته و قفل بود. ترسیدم؛ زیرا عدّه ای از دشمنان اهل بیت به دنبال کشتن من بودند. شمعی که همراه داشتم نیز خاموش شده بود. 🍃🌸🍃 🍃🌸 🌸 🔺ناگاه صدای دلربایی شنیدم که سلام داد؛ به این نحو: «سلامٌ علیکم یا سیّد». و نام مرا برد. جواب داده و گفتم: «شما کیستید؟» فرمود: «یکی از بنی اعمام تو.» گفتم: «درب بسته بود از کجا آمدی؟» فرمود: «خداوند بر هر چیزی قدرت دارد.» پرسیدم: «اهل کجایید؟» فرمود: «حجاز.» سپس سیّد حجازی فرمود: «به چه جهت آمده ای اینجا در این وقت شب؟» گفتم: «به جهت حاجت هایی.» فرمود: «برآورده شد.» 🍃🌸🍃 🍃🌸 🌸 🔴 سپس #سفارش فرمود بر: ◀️ نماز جماعت ◀️ و مطالعه در فقه و حدیث و تفسیر. 🔴 و #تأکید فرمود بر: ◀️ صله رحم ◀️ و رعایت حقوق استاد و معلّمین 🔴 و نیز #سفارش فرمود به: ◀️ مطالعه و حفظ نهج البلاغه و حفظ دعاهای #صحیفه_سجّادیّه. 🍃🌸🍃 🍃🌸 🌸 از ایشان خواستم درباره من دعا فرماید. پس دست بلند کرده به این نحو دعایم کرد: ✴️ خدایا به حقّ پیغمبر و آل او، موفّق کن این سیّد را برای #خدمت_شرع ⚛ و بچشان بر او شیرینی مناجاتت را ✴️ و قرار بده دوستی او را در دل های مردم ⚛ و حفظ کن او را از شرّ و کید شیاطین؛ مخصوصاً حسد. در بین گفتارش فرمود: 🔸 با من تربت سیّد الشّهداء(علیه السلام) است؛ تربت اصل که با چیزی مخلوط نشده است. پس چند مثقالی کرامت فرمود و همیشه مقداری از آن نزد من بود؛ چنانکه انگشتری عقیق نیز عطا فرمود که همیشه با من است. 🖋 و ما توفیقی الا بالله ❇️ #اداره_کل_امور_تربیتی