آیت الله ناصریna 88-06-25.mp3
زمان:
حجم:
1.21M
🎙بیان معنوی...
#حکایات #مجربات #آئین_بندگی
•«النظر سهم من سهام ابلیس».
نگاه کردن به نامحرم هان، تیری است از تیرهای شیطان به قلب و من شما میخورد.
«النظر سهم من سهام ابلیس»
روایات متعدد است.
٫منظور، این است، خدا میداند همین داستان را میگویم برایتان. مال عراق بود. عرض میشود که بیست و هفت هشت سال، آنجا بودیم و خب، آشناها بودند، مال دولتآباد و جاهای دیگر، اینها میآمدند آنجا و از اصفهان و شهرستان، یا جاهای دیگر. آقا پدرم خدا رحمت کند آشنا بودند با اینها و وضعشان، کار ندارم.
٫وقتی که میآمدندشان آنجا، مثل حالا نبود که کاروانی باشد و ... نه بابا، چهار تا پنج تا کاسب، چهار تا پنج تا مثلا تاجر بر میداشتند ... با هم شریک میشدند، پول میگذاشتند روی هم میآمدند آنجا و بر میگشتند. بعد هم حساب میکردند دانگهایشان را میدادند. این قاعده این طوری بود. مثل حالا که نبود که. عرض میشود این یک روز صبحی، بله بفرمایید که صبح که مینشینند برای ناشتایی، سه چهار نفری، یک نفرشان میگوید به رفیقش: رفیق، من دیشب یک خوابی بدی برایت دیدم. میگوید: خب بگو. میگوید:...
*هر کدامش یک تیری است به قلب امام زمان، الان. من نگاه بکنم به زن نامحرم، مثل تیری است که به قلب امام زمان بزنم. این است خدا میداند.
(۶/۶۰۰۰۳)
📢اخلاق ناصری را
در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
🆔@akhlaqnaseri
ایتا بله X facebook telegram instagram
آیت الله ناصریAK 87.03.06.mp3
زمان:
حجم:
1.89M
🎙بیان معنوی...
#حکایات #معاد
•یکی از بزرگان را خواب دیده بودن فوت کرده است. نقل کرده بود برای اون شخصی که خوابشو دیده بود که ما اینطور گمان نمی کردیم.
٫اینجا مو رو از ماست می کشند حتی شوخی هایی که می کردیم اونجا، اینجا جدی حساب کردند و پام نوشتند. می نویسند. مو رو از ماست می کشند.
٫حضرت حق جلت عظمته اونجا می خواد جزاء اعمال رو بده. اعمال نیک انجام دادی اینجا، جزاشو اونجا بهت میده. عمل بد ناصری انجام داد اونجا جزاشو بهش میده. دار مکافات.
٫از مکافات عمل غافل مشو. هرچه کشت بکنی همون رو درو می کنی. حسد کشت کردی حاصلش رو در عالم برزخش بهت میدن آقا. منیت و کبر و بزرگی کشت کردی، اونجا به صورت مورچه خلقت می کنند زیر دست و پای مردم آقا. له میشی مرگ هم نیست. فریاد می زنی خبری نیست. اینه.
•جزاشو اونجا میدن. اینجا سرپوش روی اعمال ناصریه. سرپوش روشه کسی نمی داند چه کاره است. اما اون محله سرپوش ورداشته می شود. آثار عمل پیدا میشود.
(۶/۶۰۰۰۵)
📢اخلاق ناصری را
در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
🆔@akhlaqnaseri
ایتا بله X facebook telegram instagram
آیت الله ناصری AK 87.09.04.mp3
زمان:
حجم:
3.06M
🎙بیان معنوی...
#حکایات #روایات #اخلاق
•شخصی از شام میاد در مدینه. حضرت امام حسن مجتبی علیه آلاف تحیه و الثناء خیلی زیبا بودند و خیلی خوش لباس بودند....
٫این که از شام اومده بود و از فدایی های معاویه بود موقعی که دید این آقا سوار اسبند و با این هیکل و با این سبک میرن تعجب کرد و گفت این آقا کیه اینقدر زیبا و باوقار و باعظمت داره میره. گفتن این حسن بن علی بن ابیطالبه.
٫دوید آمد مقابل حضرت دهنه اسب رو گرفت و شروع کرد فحاشی کردن، بدگویی کردن. آنچه سزاوار معاویه و معاویه صفتان بود به حضرت امام حسن گفت. حضرت سرشون رو پایین انداختند. اگر می خواستند با یک اشاره نابودش کنند براشون کاری نداشت. زمین و زمان عالم وجود به فرمان ولی خداست، به فرمان امام زمان است.
٫حضرت موقعی که تمام شد سرشون رو بلند کردند. فرمودند که یا اخ ... سلام علیکم. این موند چی بگه. حضرت فرمودند ظاهرا شما غریب هستید وارد این شهر شدید. عرض کرد بله. فرمود بیا بریم منزل ما. از شما پذیرایی می کنیم، احترامت می کنیم، اگر قرض داری قرضاتو می دهیم، اگر دشمن داری دشمنت رو کفایت می کنیم. بیا بریم منزل ما.
*میگد یک دفعه منقلب شد. افتاد روی زمین و بلند شد پاهای حضرت رو بوسید. «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ». خدا می داند پیغمبر و امام رو کجا قرار بدهد. این با یک اخلاقش، با یک حلمش، با یک عرض می شود تحمل ناراحتی یک نفر را بلکه یک طایفه ای را به ولایت دعوت کردند حضرت علیه اسلام.
اینطور است.
(۶/۶۰۰۱۴)
📢اخلاق ناصری را
در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
🆔@akhlaqnaseri
ایتا بله X facebook telegram instagram
آیت الله ناصری AK 87.02.23.mp3
زمان:
حجم:
4.14M
🎙بیان معنوی...
#معاد #حکایات
•یه نفر از یه شخصی حالا نمی خوام بگم کیه چیه فوت کرده بود. یکی از اولیای الهی خوابشو دیده بود. گفت دیدم در یک دهی است خیلی خرابه این ده. من خودمو اونجا دیدم.
٫اون نقل می کردا من نه ها، اون نقل می کرد. دیدم یه دهی است خیلی خرابه دیوارا خراب، دیوارا کوتاه، درا شکسته. رسیدیم و دیدم یه نفر رو از زیر بغلاش رو گرفتن دارن بیارندش.
٫دیدم!!! من اینو می شناسم. این فلان آدم بود می شناسمش کاملاً. نتونستم بگم اینو کجا می برینش. دنبالش آمدم کنار یه دیواری بود نشوندنش. یه صندلی شکسته براش آوردن نشست روی اون صندلی به زحمت. رنگ و رو پریده.
٫گفتن پرونده هاشو بیارید. رفتن پرونده آوردن گذاشتن رو هم رو هم. اینا که میاوردن قداشون بلند میشد. پرونده ها رفت تا طرف آسمون اما نمی ریخت. اینم نشسته بود. گفتن پرونده ها تمام شد؟
•گفتن بله. برای هر روز یه پرونده. آوردندش آمد گفتن جواب تمام این پرونده ها رو باید بدی. می گفت من از خوف و وحشت از خواب بیدار شدم.
این قصه آینده ماست.
*همینطوری نیست. من یه چیزی گفتم و اونم یه چیزی شنید و او گذشت و تهمت به او زدم، حسادت ورزیدم، ریا کردم، تکبر کردم، عجب کردم. یه روز بود و گذشت و رفت، نه، نگذاشته. مضبوطه.
(۶/۶۰۰۱۶)
📢اخلاق ناصری را
در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
🆔@akhlaqnaseri
ایتا بله X facebook telegram instagram
آیت الله ناصری AK 87.02.30(1).mp3
زمان:
حجم:
8.84M
🎙بیان معنوی...
#حکایات #روایات #فضائل_اهل_البیت
•یک شبی از شب ها موقعی که نماز عشاء تمام شد حضرت رسول آمدند برن منزل امیرالمومنین علیه آلاف التحیة والثناءدر محضر حضرت بودند حضرت رسول فرمودند یاعلی می فرماید منزل ما بفرماییدحضرت امیر فرمودند چشم رفتند...
٫ازاول شب تا نصف شب پیغمبر برای امیرالمومنین صحبت می کرد حضرت امیرعرض می کرد نعم یا سیدی نعم یا رسول الله از نصف شب تا اذان صبح امیر المومنین صحبت می کرد برای پیغمبر پیغمبر می فرمودند نعم یا امیر المومنین نعم اینطور نماز رو خواندند و رفتن منزل...
٫حضرت زهرا گفتند می دانم ازاول شب تا نصف شب پدرم برای شما صحبت می کرد از اول خلقت تا الآن آنچه واقع شده بود برای شما بیان کردند واز نصف شب تا اذان صبح آنچه از الآن تا قیامت واقع می شود شما برای پدرم بیان کردید یا علی می خواهی بگویم از قیامت تا خدا خدایی می کند چه اموری واقع می شود حضرت امیر ایستاده می داند این مطالب برای این که به ما برسد به این سبک درآمده است..
*حضرت امیر المومنین عقب عقب برگشتند پشتشان را به طرف حضرت زهرا نکردند و خارج شدند عقب عقب برگشتند...
•حضرت زهرا تمام این امور رامی داند علمش علم الهی است پیغمبرعلمش علم الهی است امیرالمومنین هم همینطور حضرت زهرا هم همینطور ائمه اطهارهمشون همینطور هستند علمشان علم لدنّی است علم الهی است.
(۶/۶۰۰۱۹)
📢اخلاق ناصری را
در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
🆔@akhlaqnaseri
ایتا بله X facebook telegram instagram
⬅️اَصبَحتُ علی یقین.....
#حکایات #روایات #مجربات
□یک شخصی آمد محضر نبی اکرم(ص)
عرض کرد که حضرت بعد از نماز صبح نگاه کردند دیدند یک جوانی خیلی زیبا و رنگ و رو پریده، چشم ها قار کشیده...
*حضرت فرمودند: جوان «کیف اصبحت»؟
چگونه صبح کردی؟ عرض کرد که یا رسول الله(ص) «اصبحت علی یقین».
من با یقین صبح کردم، یقین دارم.
□حضرت فرمودند علامت و نشانه ی یقینت چیست؟ که یقین به آخرت داری یا به بهشت و جهنم یقین داری؟
عرض کرد که خواب را از سرم ربوده است،
غذا نمی توانم بخورم، روزها نمی توانم غذا بخورم، روزها روزه می گیرم، شب ها خواب نمیروم، اشکم متصل جاری است که خدا با من چه می کند، حضرت فرمودند بله راست میگوی اهل یقین هستی، این اهل یقین است.
(۱/۰۲۶۵)
📢اخلاق ناصری را
در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
🆔@akhlaqnaseri
ایتا بله X facebook telegram instagram
آيت الله ناصري96.5.mp3
زمان:
حجم:
2.35M
🎙بیان معنوی...
#حکایات #روایات #تفسیر
•شخصی محضر حضرت صادق، مشرف شد. مریض بود، حالش خوب نبود. حضرت مشغول غذا خوردن بودند.
*موقعی که وارد شد، حضرت فرمودند: بیا از این غذا میل کن. عرض کرد: یا ابن رسول الله، مریضم، برایم بد است.
٫حضرت فرمودند: بیا «بسم الله» بگو و بخور، ضرر بهات نمیزند. عرض کرد: یا ابن رسول الله، اینجا همین طور است یا هر کجایی بروم، همین طور است؟
٫حضرت فرمودند: هر کجا بروی و هر غذایی باشد که بترسی بهات ضرر بزند، «بسم الله» بگویی و بخوری، ضرر بهات نمیزند.
٫خب این مومن آمد و غذا را خورد و مفصل و آجری بار کرد و نه، طوریاش هم نشد و خوشحال شد.
*گفت: خوب رمزی پیدا کردم برای همه جا غذا خوردن، آقا، و هر چی خوردن.
•رفت در یک منزلی، بستگانشان و دو سه رقم غذا بود و گفت: حضرت فرمودهاند «بسم الله» بگو و بخور آقا. شروع کرد خوردن و بعد، یک ساعت بعدش هم افتاد آقا.
*ناراحتیاش شدید شد و با این حالت ناراحتی آمد محضر حضرت صادق(ع).
٫عرض کرد: یا ابن رسول الله، شما فرمودید که «بسم الله» بگو و بخور. من خوردم و حالم بد شد خیلی. حضرت فرمودند: چند نوع غذا در سفره بود؟ عرض کرد: سه چهار رقم غذا. فرمودند: چند تا «بسم الله» گفتی؟ عرض کرد: یک «بسم الله».
•فرمودند: نه، برای هر غذایی، یک «بسم الله» بگو. اگر وارد منزلی شد و غذایی هست که میل داری بخوری و به حالت میسازد، با این روایت، به این روایت، عمل کن و بخور، ان شاء الله هیچ ضرری بهات میزند.
(۶/۶۰۰۴۲)
📢اخلاق ناصری را
در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
🆔@akhlaqnaseri
ایتا بله X facebook telegram instagram
🏷خدا و وصی و ولی اش را دوست دارم...
#روایات #حکایات #محبت
*
یه شخصی آمد محضر نبی اکرم(ص) عرض کرد یا رسول الله قیامت چه وقته؟ •حضرت فرمودند تو سراغ قیامت رو می گیری چه تهیه کردی برای قیامتت ها؟ •اگر چیزی که ازش سراغ می گیری آخه باید یه کاری کرده باشی.٫عرض کرد یا رسول الله نماز و روزه و عمل صالح هیچی. اینا چیزی نیست که اونجا ارزش داشته باشد. نماز امیرالمومنین(ع) میاد کسی دیگه جرئت دارد نمازاش را بیاورد اونجا عرضه بکنه؟ •نماز و روزه ها هیچی لکن یه چیزی دارم. حضرت فرمودند چی داری؟ ٫
عرض کرد خدا رو دوستش دارم، پیغمبرشم دوستش دارم، وصیشم دوستش دارم. اینو دارم چیز دیگه ندارم.٫حضرت فرمودند که:«ان المرء مع من احب»،هر کسی هر چی رو دوست دارد با همون محشور میشه. (۱/۰۱۴۱) 📢 اخلاق ناصری: ٫مجموعه رهنمودهای اخلاقی عرفانی استاد حوزه های علمیه، مرحوم حضرت آیت الله ناصری «قدس سره». 🆔@akhlaqnaseri ایتا بله X facebook telegram instagram
🏷برای خدا دوست دارم...
#حکایات #فضائل_اهل_البیت
٫امیرالمومنین(ع) نشسته بودند حضرت زینب(س) رو رو دامنشون نشونده بودن و نوازشش میکردند.
•حضرت زینب(س) عرض کرد یا اب اتحبنی؟
بابا منو دوسم داری؟
•حضرت فرمودند نعم یا بنیه دوست دارم. خب پاره تن منی دیگه دوست دارم.
•عرض کرد اتحب الله؟ خدا رم دوست داری؟ حضرت علی(ع) فرمودند:نعم، خدا را هم دوست دارم.
•حضرت زینب(س) عرض کرد که مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ در قرآن میفرماید دو تا قلب که نداری. چطور دو تا محبت رو در یک جادادی بابا؟
٫حضرت بوسیدند دخترشون رو فرمودند بابا قلب من مملو محبت حقه تو را هم برای او دوست دارم. قلب من غیر از حق درآن نیست هر چی هست حقه.
٫تو را هم دوست دارم برای او. مومنین هم باید همینطور باشند قلبشون مال خدا و وابسته های خدا باشد که چهارده نور مقدس باشند اینا وابسته به خدا هستند. قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ اینا همونان دیگه. همونا هستن وابسته به حق هستند.
(۱/۰۱۳۱)
📢اخلاق ناصری را
در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
🆔@akhlaqnaseri
ایتا بله X facebook telegram instagram
آیت الله ناصریAS 85.06.22.mp3
زمان:
حجم:
4.1M
🎙بیان معنوی...
#حکایات #امام_زمان
•یکی از دوستان ما بود خدا رحمتش بکند که تشرف داشت محضر امام زمان خودش برای من نقل کرد گفت که من یک روز دیدم پول ندارم، تمام طلبه های مدرسه هم رفتند به دهاتشون، مال اطراف بودند، همینطور موندم دیدم نون هم ندارم، هیچی، و کرسی می گذاشتند با ذغال و خاک ذغال، ذغال و خاک ذغالم هم تمام شده است و هیچ راهی ندارم، کسی هم نیست.
٫خادم هم در مدرسه رو بسته است و رفته است خودش برای من نقل کرد، گفت رفتم توی حجره و لحاف رو دور خودم گرفتم بعد از نماز مغرب و عشا و شروع کردم گریه کردن که من امشب اگر از گرسنگی نمیرم از سرما می میرم امشب دیگه، متوسل شدم یا امام زمان من آخه از سربازان توأم چیکار کنم راهی ندارم، خودت یک تفضلی بکن.
٫اگر هم که أجل من رسیده است که أشهد أن لا اله الا الله، اگر هم نرسیده است یک فکری به حال من بکن، می گفت همینطور زمزمه می کردم و یابن الحسن یابن الحسن می گفتم، هیچ کس هم تو مدرسه نبود، می گفت یک دفعه دیدم صدای پا میاد خدا شاهد است، صدای پا میاد ساکت شدم کسی شاید طلبه ها آمده است تو مدرسه حالا ببیند.
٫دیدم در زد گفتم کی هست، گفت در رو باز کن، در رو باز کردم خب تاریک بود چراغ نبود که آخه، گفت بگیر اینها رو، یک کیسه ای بود گفت اینها رو بگیر، گفتم چی هست آقا، گفت که این پول هست برو در مدرسه دکون هست هرچی میخوای بگیر بیا زندگیت رو مرتب کن، من خب چراغ که نداشت....
(۶/۰۰۷۰)
📢اخلاق ناصری را
در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
🆔@akhlaqnaseri
ایتا بله X facebook telegram instagram
آیة الله ناصری 29.4.77__ (2).mp3
زمان:
حجم:
1.77M
🎙بیان معنوی...
#حکایات #روایات #محبت
•حضرت اباعبدالله(ع) نشسته بودند در دامن پیغمبر. پیغمبر(ص) داشتند نوازشش می کردند می بوسیدن حسینشون را.
٫حضرت اباعبدالله عرض کرد که یا جداه شما پدر من رو دوست داری؟ حضرت فرمودند که بله پدرت رو دوست دارم.
٫نفس خودمه، وصی خودمه، نفس منه دوسش دارم. عرض کرد مادرمم دوست داری؟ حضرت فرمودند بله مادرتم دوست دارم. عرض کرد که برادرمم دوست داری؟ بله، منم دوست داری؟ بله.
•خدا را هم دوست داری یا رسول الله؟ بله خدا را هم دوست دارم.
٫یا جداه شما که یه قلب بیشتر نداری این همه محبت رو کجا جاش دادی؟ حضرت بوسیدندش فرمودند نور دیده محبت من مملو از محبت خداست شما رو برای خدا می خواهم شما رو میخوامتون برای خدا.
•حالا همینه قلبت رو بذار برای خدا، هر چی دیگه هم می خوای برای خدا بخواه.
(۶/۰۰۹۰)
📢 اخلاق ناصری:
٫مجموعه رهنمودهای اخلاقی عرفانی استاد حوزه های علمیه، مرحوم حضرت آیت الله ناصری
«قدس سره».
🆔@akhlaqnaseri
ایتا بله X facebook telegram instagra
⬅️ عاق پدر ورق را برگرداند!
#مجربات #حکایات #پدر_مادر
◇در روایتی دارد جوانی بود
در زمان نبی اکرم(ص)...
*این جوان خیلی وضعش خوب بود
وضع مادیاش فوق العاده بود ،محترم بود در مدینه و همچین جوان چاق و چله و خوش
سیمایی بود.
او پدری داشت مادرش فوت کرده بود
پدری داشت که خیلی فقیر بود و در فلاکت و ناراحتی و پسرش هیچ کمکی به این پدر
نمی کرد هیچ هیچ.
مدتی گذشت یک دفعه ورق برگشت و جوان...
•ثروتش مبدل به فقر شد.
•عزتش مبدل به ذلت شد.
•صحت بدنش مبدل به مرض شد.
■حضرت فرمودند: ای مردم از این شخص عبرت بگیرید در اثر عدم رعایت پدر و عدم اداره پدرش، آن عزت و آن ثروت و آن صحت به کلی تبدیل به ضدش شد ،عبرت بگیرید.
[همچنین (طبق شرع) که اولاد اگر فقیر باشد نفقه خور پدرش است پدرهم اگر که به زحمت باشد نفقه خور پسرش است...]
📢اخلاق ناصری را
در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
🆔@akhlaqnaseri
ایتا بله X facebook telegram instagram