اَخترپنجم؛
دلم میخواست توی قطار بشینم و هیچوقت به مقصد نرسم و برای یه مدت همه چیز محو میشد و این استرس و دلشوره و معده درد و هزارتا چیز دیگه از بین میرفت و فقط به آهنگای آقای نوازنده گوش میدادم.
ولی ایستگاه بعد همه پیاده شدن و منم مجبور بودم همه چیز رو تحمل کنم و ادامه بدم.
فراموشت کردم؟
من هنوزم وقتی توی رندوم ترین لحظات یهویی بوی عطرتو حس میکنم پرت میشم توی خاطراتت، وقتی که انقدر طولانی بغلت میکردم که لباسام بوی عطرتو میگرفت.
اَخترپنجم؛
فراموشت کردم؟ من هنوزم وقتی توی رندوم ترین لحظات یهویی بوی عطرتو حس میکنم پرت میشم توی خاطراتت، وقتی
توی مترو
اتوبوس، تاکسی، مغازه، پیاده رو.
هر بار که فکر میکنم اون احساسات ناپدید شده دوباره بوی عطرت باعث میشه زانوهام سست بشه.
اَخترپنجم؛
green means grow grow/ بزرگ شدن، زیاد شدن، شدن، عمل امدن، بالیدن، ترقی کردن، کاشتن، رستن، رشد کردن،
لحظه/
آن، ثانیه، حین، دقیقه، دم، لمحه، نفس، وقت، وهله