🔘 داستان کوتاه
در روزگاران قديم دو دوست بودند که کارشان خشتمالي بود . از صبح تا شب براي ديگران خشت درست مي کردند و اجرت بخور و نميري مي گرفتند. آنها هر روز مقدار زيادي خاک را با آب مخلوط مي کردند تا گل درست کنند ، بعد به کمک قالبي چوبي ، از گل آماده شده خشت مي زدند .يک روز ظهر که هر دو خيلي خسته و گرسنه بودند ، يکي از آنها گفت : " هرچه کار مي کنيم ، باز هم به جايي نمي رسيم . حتي آن قدر پول نداريم که غذايي بخريم و بخوريم . پولمان فقط به خريدن نان مي رسد . بهتر است تو بروي کمي نان بخري و بياوري و من هم کمي بيشتر کار کنم تا چند تا خشت بيشتر بزنم . " دوستش با پولي که داشتند ، رفت تا نان بخرد . به بازار که رسيد ، ديد يکجا کباب مي فروشند و يکجا آش، دلش از ديدن غذاهاي گوناگون ضعف رفت . اما چه مي توانست بکند ، پولش بسيار کم بود . به سختي توانست جلوي خودش را بگيرد و به طرف کباب و آش و غذاهاي متنوع ديگر نرود .وقتي كه به سوي نانوايي مي رفت ، از جلوي يک ميوه فروشي گذشت . ميوه فروش چه خربزه هايي داشت! مدتها بودکه خربزه نخورده بود . ديگر حتي قدرت آن را نداشت که قدم از قدم بردارد . با خود گفت : کاش کمي بيشتر پول داشتيم و امروز ناهار نان و خربزه مي خورديم . حيف که نداريم . تصميم گرفت از خربزه چشم پوشي كند و به طرف نانوايي برود. اما نتوانست. اين بار با خود گفت: اصلا ً چه طور است به جاي نان، خربزه بخرم. خربزه هم بد نيست، آدم را سير مي کند. با اين فکر ، هرچه پول داشت، به ميوه فروش داد و خربزه اي خريد و به محل کار ، برگشت.در راه در اين فكر بود كه آيا دوستش از او تشکر خواهد کرد؟ فکر مي کرد کار مهمي کرده که توانسته به جاي نان، خربزه بخرد. وقتي به دوستش رسيد ، او هنوز مشغول کار بود . عرق از سر و صورتش مي ريخت و از حالش معلوم بود که خيلي گرسنه است . او درحالي که خربزه را پشت خودش پنهان کرده بود ، به دوستش گفت : " اگر گفتي چي خريده ام؟ "دوستش گفت : " نان را بياور بخوريم که خيلي گرسنه ام . مگر با پولي که داشتيم ، چيزي جز نان هم مي توانستي بخري؟ زود باش . تا من دستهايم را بشويم، سفره را باز کن."مرد وقتي اين حرفها را شنيد ، کمي نگران شد و با خود گفت: " نکند خربزه سيرمان نکند. " دوستش که برگشت ، ديد که او زانوي غم بغل گرفته و به جاي نان ، خربزه اي درکنار اوست.در همان نگاه اول همه چيز را فهميد . جلوي عصبانيت خودش را گرفت و گفت:" پس خربزه دلت را برد؟ حتما ً انتظار داري با خوردن خربزه بتوانيم تا شب گل لگد کنيم و خشت بزنيم ، نه جان من ، نان قوت ديگري دارد . خربزه هر چقدر هم شيرين باشد ، فقط آب است. "آن روز دو دوست خشتمال به جاي ناهار ، خربزه خوردند و تا عصر با قار و قور شکم و گرسنگي به کارشان ادامه دادند .از آن پس ، هر وقت بخواهند از اهميت چيزي و درمقابل ،بي اهميت بودن چيز ديگري حرف بزنند ، مي گويند : " فکر نان کن که خربزه آب است . "
─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
@akse_nab 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبحها که ازخواب بیدار می شوید
دستگاه عیب سنج و ایراد گیر وجودتان را خاموش کنید
قول میدهم
خورشید درخشان تر
پرندگان
خوش آواز تر
مردم مهربان تر
و حتی کسب وکارتان
پر برکت ترخواهد شد
@akse_nab 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♡مادرت♡ را فراموش نکن
کسی که گهواره ات را تکان داد؛
میتواند با دعايش
دنیایت را هم تکان بدهد
مراقب گرانبهاترين
المـــــاس زندگيتان باشید
كه براي خوشبختي تان محتاج
دعاي خيرش هستين♡
@akse_nab 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁این صبح شورانگیزِ مست
🍂صبح طرب خیزی که هست
🍁آئینه ی مهر خداست
🍂یک جلوه ازآئینه هاست
🍁برخیز و درآئینه ها
🍂لبخند را آغاز کن
🍁خورشید “روز”آورده است
🍂در را به رویش باز کن
🍁صبح پاییزیتـون زیبـا و با طراوت
@akse_nab 🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش امروز
اُمیدواری در خانهات را بزند
کاش زمین بر وفق مرادت بچرخد
و همان آرزویی که
برایش تلاش میکنی،
درست روی شانههایت بنشیند
الهی لبخند بیاید و از خانهات نرود
غصهها بگریزند
و قناریها بخوانند که دیگر
غصه از این دیار پر کشیده است❤️
#فاطمه_اندربای
@akse_nab 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخند!
آنقدرجانانه
که دلِ تمام ثانیه ها شادشود
این نهایت مهربانی توست
درحق دنیایی؛
که در برابرحجم غمهایمان کم آورده !
#نرگس_صرافیان_طوفان
@akse_nab 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁گاهی بی توجه باش...
به تمام آدم های اطرافت
همان هایی که
از موفقیت چیزی نمی دانند
و تو را از تلاش منع می کنند...
این ها را نادیده بگیر...
راهت را ادامه بده...
گام هایت را محکم تر بردار...
خدا با توجه به ظرفیت
و توان تو در دلت آرزو و در سرت
هدف میگذارد...
حتما لیاقتش را داشته ای...
خودت را به نشنیدن بزن
ارزشِ تو خیلی بیشتر از این حرف هاست...
🍁باورکن هیچ چیز برای تو
غیر ممکن نیست ...
@akse_nab 🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🆓یکشنبه تون به زیبایی گلها
💎لحظه ها تون پراز یاد خدا
🔴این سبد گل زیبا 🎉
📈با بهترین آرزوها
🔴تقدیم به تک تک شما خوبان
@akse_nab 🌸🍃
🔴سلام به یکشنبه 20
🌼آبان ماه خوش آمدین
🌷سلام به شما مهربانان
🌼امروزتان زیبا و
🌷روزگارتون پر برکت
🌼سرنوشتتون روشن
🌷خانه دلتون عاشقانه
🌼و دست مهربون خدا
🌷همیشه یاورتون
@akse_nab 🌸🍃
🌼💫یکشنبہ تون شاد و زیبـا
🍁💫یه آرزوی قشنگ
💕💫تقدیم شما
🌼💫الهی ڪه همیشه
🍁💫خبراے خوب وعالی
💕💫بهتون برسه
🌼💫و نامه ی زندگیتون
🍁💫پر باشه
💕💫از اتفاقات خوشایند
🌼💫دلتون پراز شادی
🍁💫لبخند خدا بدرقه زندگیتون
@akse_nab 🌸🍃