نامه ی زیبای حاج قاسم عزیز به فرزند یکی از شهدای والای استان کرمان:
"فاطمه ام دختر خوبم سلام حجت قبول و سعی ات مشکورو تمام اعمالت مقبول
دخترم من به مصیبتی دچار شده ام
که کلیدش در دست ابروی تو است
دخترم خواهش میکنم، خواهش میکنم
جز شهادت برای من چیزی نخواه و گرنه
ظلم به من است لطف نیست. عزیز دخترم یادت نرود دخترم خیلی گرفتارم فاطمه ام من در شب تاریک در صحرایی حیران و گرفتارم.
جامانده ام،جامانده ام،جامانده ام.
#ابو_طاها
🔹✔️کانال #مکتب_حاج_قاسم✔️
🆔 Eitaa.com/maktab_hajghasem
هدایت شده از توییتا
4.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨حاج قاسم خطاب به مردم؛
از اصول مراقبت کنید...
اصول یعنی ولی فقیه ✅
#مکتب_حاج_قاسم
" *حنیفا* "
@twiita
هدایت شده از شبهای با شهدا
قرار بود عملیات کنیم؛ خط هنوز آرام بود با بچه ها نشسته بودیم دورهم.
یک دفعه یک موتوری ،آمد از بغلمان رد شد و رفت جلو.
گفتم: «این کیه دیگه؟ زود جلوش رو بگیرید نذارید بره اون سمت. صورتش را پوشانده بود. بچه ها افتادند .دنبالش ایستاد و چفیه اش را کنار زد. حاج قاسم بود.
کفری شدم، خون خونم را میخورد، گفتم «حاجی اینجا چه کار میکنی؟» طفره رفت. دست گذاشتم روی نقطه ضعفش :گفتم: «حاجی میدونی از ایران که بلند میشی میای تا وقتی برگردی دل آقا نسبت به شما چه جوره؟ اصلا اگه دست دشمن بیفتی میدونی چه اتفاقی برای امت اسلام و جبهه مظلومین میفته؟
نگاهم کرد. گفت : من میدونم کِی شهید می شم نگران نباش ، اجازه بده
برم ، گره به کار افتاده اگه نَرَم خیلی شهید می دیم.»
مسئولیت آن قسمت از منطقه با من بود. دهانم قفل شد. نتوانستم چیزی بگویم.
چند کیلومتری رفت داخل خط دشمن و تنهای تنها مخفیانه اطلاعاتی را که میخواست جمع کرد و آورد پیاده کرد روی نقشه.
آن عملیات تلفات زیادی از تکفیریها گرفتیم. شصت و چند جنازه را فقط خودم شمردم.
راوی ؛ حجت الاسلام کاظمی کیاسری
📚 برگرفته از کتاب #سلیمانی_عزیز
🌹هدیه به روح سردار دلها ؛ #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی صلوات
✏️ #مکتب_حاج_قاسم
🌙 شب جمعه #به_وقت_حاج_قاسم
https://eitaa.com/shabhayebashohada