هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#خورشیدایران
#صفحهسوم
#هفتمینمسابقه
5. هنگامی که هارون از رقّه عازم مکّه شد، یکی از همراهانش عیسیبن جعفر به او گفت: «به یاد بیاور که سوگند یاد نمودهای اگر کسی بعد از موسی بن جعفر(ع) ادعای امامت کند، گردنش را بزنی، اینک این علی (حضرت رضا) پسر موسی بن جعفر است که ادعای امامت میکند، و شیعیانش همان اعتقاد را که در مورد موسی بن جعفر(ع) دربارهی او دارند؟!»
هارون در حالیکه خشمگین بود به او گفت: «این چه سخنی است که میگویی آیا میخواهی همهی آنها را بکشم؟»
پاسخ به یک سؤال
در اینجا این سؤال مطرح میشود که چرا هارون نسبت به امام کاظم(ع) آنگونه برخورد خشن داشت، ولی نسبت به امام رضا(ع) چنان برخوردی نداشت.
پاسخ این که: شهادت امام کاظم(ع) در زندان هارون، برای هارون بسیار گران تمام شد، گرچه هارون در مورد کتمان شهادت امام کاظم(ع) بسیار کوشید، و حتی در پیامی به سلیمان بن ابی جعفر گفت: «خداوند سندی بن شاهک را لعنت کند او این کار را کرد.» ولی حقیقت موضوع برای بسیاری کشف شد، از این رو هارون از پشت کردن مردم به او، نگران بود و نمیخواست دستش را به خون پاک حضرت رضا(ع) بیالاید.
بر همین اساس، وقتی که یحیی بن خالد برمکی برای تحریک هارون بر ضد حضرت رضا(ع)، به هارون گفت: «این علی (حضرت رضا) پسر او (امام کاظم) است که بر مسند نشسته، و ادعای امامت برای خود میکند.» هارون در پاسخ گفت:
«ما یَکفِینا ما صَنَعنا بِاَبِیهِ؟ تُرِیدُ اَن نَقتُلَهُم جَمِیعاً:
آیا آنچه با پدرش کردیم کافی نیست؟ میخواهی همهی علویان را بکشیم؟»
🌹💖🌟🌹💖🌟🌹💖🌟
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#خورشیدایران
#صفحهبیستچهارم
#هفتمینمسابقه
تاکتیکی از امام رضا(ع) برای حفظ خود از خطر هارون......
مطابق بعضی از روایات خفقان و فشار رژیم هارون بقدری شدید بود، که پس از شهادت امام کاظم(ع)، حضرت رضا(ع) به بازار رفت، یک سگ و یک خروس و یک گوسفند خرید، و به خانه آورد... .
جاسوسهای هارون، این موضوع را به هارون گزارش دادند.
هارون گفت:
«قَد اَمِنَّا جانِبَهُ:
از ناحیهی حضرت رضا(ع) ایمن و راحت شدیم.» (او خود را به دامداری مشغول ساخته و از سیاست کنارهگیری نموده، بنابراین ما از ناحیهی او آسیب نمیبینیم.)
اتخاذ این سیاست از طرف امام رضا(ع) در حقیقت تاکتیکی بود تا به این وسیله خود را از گزند هارون حفظ کند.
از اینرو، یکی از افراد زبیری (که از دشمنان حضرت رضا(ع) بود) برای هارون نامه نوشت که: «علی بن موسی الرضا(ع) درِ خانهاش را به روی مردم گشوده، و مردم را به سوی (امامت) خود دعوت میکند.» [منظور زبیری این بود که هارون را بر ضدّ حضرت رضا(ع) تحریک کند]، هارون پس از دریافت و خواندن نامهي او گفت:
«شگفتا از این شخص زبیری، با این که به من گزارش رسیده که حضرت رضا(ع) گوسفند و سگ و خروس خریده و به این امور مشغول است، زبیری چنین نوشته است!!»
به این ترتیب، هارون سخنچینی زبیری را رد کرد، و به بهانهی این که حضرت رضا به دامداری اشتغال دارد، دست از آن حضرت برداشت.
به هر حال هارون در مورد قتل امام کاظم(ع) نگران بود، از اینرو به طور جدی مراقب بود که بار دیگر تراژدی امام کاظم(ع) با آسیب رسانی به امام رضا(ع) تجدید نگردد. ولی در عین حال حضرت رضا(ع) در فشار بود با این فرق که نسبت به امام کاظم(ع)، آزادی نسبی داشت، یکی از شواهد بر این که حضرت رضا(ع) در فشار بود، همان ماجرای تاکتیک حضرت رضا(ع) در مورد خریداری سگ و خروس و گوسفند بود که ذکر شد، شواهد دیگری نیز بیانگر این مطلب است، از جمله قتل و غارت جلودّی دژخیم خونخوار هارون در مدینه و سخن امام رضا(ع) به بَزَنطی که نظر شما را به ذکر این دو شاهد جلب میکنیم:
قتل و غارت جلودّی در مدینه
عصر خلافت هارون، بعد از شهادت امام کاظم (ع) بود، یکی از علویان به نام محمد بن جعفر بر ضدّ حکومت هارون خروج کرده بود، هارون در بغداد یکی از دژخیمان خونخوار خود به نام «جلودّی» را برای سرکوب شورشیان، به مدینه فرستاد، و به او دستور داد که اگر به محمدبن جعفر پیروز شد، گردنش را بزند، سپس خانههای علویان را غارت نماید، و برای زنان آنها جز یک لباس نگذارد.
🌹💖🌹💖🌹💖🌹💖🌹💖
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#انتخابات
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#خورشیدایران
#صفحهببستپنجم
#هفتمینمسابقه
جلودّی با لشگر خود وارد مدینه شد و همین فرمان را اجرا کرد، و خانههای علویان را غارت نمود، هنگامیکه به خانه حضرت امام رضا(ع) رسید، با لشگر خود به خانهی آن حضرت یورش برد، هنگامیکه حضرت رضا(ع) در برابر این حادثهي تلخ قرار گرفت، همهی زنان خانه را در اطاقی جای داد، و خود در جلو درِ آن اطاق ایستاد و آنگاه جلودّی نزد امام رضا(ع) آمد و بین آنها چنین گفتگو شد:
جلودّی: حتماً باید وارد اطاق شوم و لباسهای زنان (جز یک لباس) را غارت نمایم.
امام رضا: من خودم لباسهای آنها را از آنها میگیرم و به تو تحویل میدهم.
جلودّی: نه، باید من وارد اطاق شوم.
امام رضا: همین که گفتم، من نمیگذارم وارد اطاق شوی، سوگند به خدا خودم لباسهای آنها را میگیرم و به تو تحویل میدهم.
جلودّی همچنان (با غرور و گستاخی بیشرمانهای) اصرار میکرد که خودش وارد اطاق گردد، ولی امام هشتم(ع) مانع میشد، سرانجام جلودّی چارهای ندید جز اینکه تسلیم پیشنهاد امام رضا(ع) شود، امام وارد اطاق شد و لباسهای اضافی زنان و حتی گوشوارهها و زیورآلات و آنچه در خانه بود، همه را گرفت و به جلودّی تحویل داد و او را از در خانه رد کرد.
به این ترتیب حضرت رضا(ع) با استقامت خود نوامیس خود را حفظ کرد، و از ورود جلودّی، دژخیم بیرحم هارون به اطاقی که زنان در آنجا بودند جلوگیری نمود.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#انتخابات
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#خورشیدایران
#صفحهبیستششم
#هفتمینمسابقه
از بزرگواری حضرت رضا(ع) این که: در عصر خلافت مأمون، مأمون بر گروهی از سرکردگان که یکی از آنها جلودّی بود، غضب کرد و آنها را گردن زد، هنگامی که جلودّی را برای اعدام به پیش آوردند، حضرت رضا(ع) به مأمون فرمود: «این شخص را ببخش و نکش.»
مأمون گفت: این همان کسی است که در مدینه به بانوان خاندان رسالت، گستاخی کرد و آنچه داشتند، همه را غارت نمود، حضرت فرمود: «در عین حال از او بگذر.»
جلودّی خیال کرد که حضرت رضا(ع) در گفتگوی محرمانهاش با مأمون، از مأمون میخواهد که او را اعدام کند، از این رو به مأمون گفت: «ای امیرمومنان! تو را به خدا و به خدمتی که به هارون الرشید کردهام، سوگند میدهم، سخن این شخص (امام رضا) را در مورد من نپذیر.»
مأمون به امام رضا(ع) گفت: «اینک او سوگندی یاد کرد و ما هم سوگندش را اجرا میکنیم.» سپس به جلودّی گفت: «نه به خدا سوگند، سخن حضرت رضا(ع) را در مورد تو گوش نمیکنم.» آنگاه به میرغضبها فرمان داد؛ گردن جلودّی را بزنید، آنها همان دم جلودّی را اعدام کردند.
🌻🌻🦋🦋🦋🦋🌻🌻
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#انتخابات
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#خورشیدایران
#صفحهبیستهفتم
#هفتمینمسابقه
2- سخن امام رضا(ع) به بَزَنطی
احمدبن محمد بن ابی نصر، معروف به «بَزَنطی» از شاگردان امام کاظم(ع) بود، پس از شهادت آن حضرت، تبلیغات سرسامآور گروهک واقفیّه باعث شد که در مورد امامت حضرت رضا(ع) به شکّ و تردید افتاد، ولی قضیّهای موجب یقین او به حقانیّت امامت حضرت رضا(ع) گردید، و آن قضیّه این بود؛ بزنطی میگوید: نامهای به امام رضا(ع) نوشتم که به من اجازه ورود به محضرش بدهد، و من در ذهن خودم، چند سؤال را ردیف کرده بودم، تا وقتی که به محضر آن حضرت رسیدم، از او بپرسم.
جواب نامه آن حضرت به دستم رسید، در آن نوشته بود:
«عافانَا اللهُ وَ اِیّاکَ، اَمّاما طَلَبتَ مِنَ الاِذنِ عَلَیَّ، فَاِنَّ الدُّخُولَ عَلَیَّ صَعبٌ وَ هؤُلاء قَد ضَیَّقُوا عَلَیَّ ذلِکَ، فَلَستَ تَقدِرُ عَلَیهِ الآنُ، وَ سَیَکُونَ اِن شاءَ اللهِ:
خداوند ما و شما را در عافیت قرار دهد، اما در مورد تقاضای اجازه برای آمدن به نزد من، بدان که فعلاً حضورت در محضر ما مشکل است، زیرا آنها (دستگاه طاغوتی هارون با گماشتن مأمورانی) مرا در مورد تماس با مردم در تنگنا و فشار قرار دادهاند، به خواست خدا در آینده، این فشار برداشته میشود.»
بزنطی میگوید: امام رضا(ع) در همان نامه به سؤالهایی که در ذهن من بود و به آن حضرت نگفته بودم، پاسخ داده بود، تعجب کردم و شک و تردیدم در مورد حقانیت امامت آن حضرت، برطرف گردید.
از عبارت فوق به روشنی فهمیده میشود که امام رضا(ع) در عصر خلافت هارون تحت فشار و محاصره بوده است.
🌻🌷🌻🌷🌻🌷🌻🌷
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#انتخابات
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#خورشیدایران
#صفحهبیستهشتم
#هفتمینمسابقه
موضعگیری امام رضا(ع) در برابر برمکیان
برمکیان خاندانی هستند که جدشان به نام «جعفر برمک» از مجوسیان بلخ بود، و مسلمان شد و در عصر خلافت سلیمانبن عبدالملک (هفتمین خلیفه اموی) توسط معرفی یکی از اندیشمندان دربار او، به دمشق دعوت شد و سرانجام به عنوان وزیر، به دربار سلیمانبن عبدالملک وارد گردید، و پس از انقراض امویان، و روی کار آمدن عباسیان، خالد پسر جعفر، وزیر عبدالله سفّاح (نخستین خلیفه عباسی) شد، و به این ترتیب برمکیان به عنوان کارگزار و کارمند به درون دولت بنیعباس رخنه کرده و وارد شدند و در عصر خلافت هارون، کار به جایی رسید که برمکیان پستهای حساس را به دست گرفتند و رگ و ریشه کشور اسلامی به دستشان افتاد، یحییبن خالدبن جعفر، وزیر هارون گردید، سپس دو پسرش فضل و جعفر، مدتی وزیر هارون شدند.
خوشگذرانی و بریز و بپاش برمکیان و بخششهای بیحد آنها از کیسهی خلیفه به مردم، آنها را معروف و مشهور به سخاوت نموده و در دل آنها جای داده بود، و احتمال میرفت که در آینده آنها زمام کشور اسلامی را به دست خود گیرند.
برمکیان برای حفظ موقعیت خود با امامان(ع) و علویان مخالف و دشمنی میکردند، زیرا امامان(ع) و پیروانشان هرگز حاضر نبودند که کشور اسلامی در تیول برمکیان هوسباز باشد.
یحییبن خالد برمکی به طور مرموزی، هارون را بر ضد امام کاظم(ع) تحریک کرد، و با دادن پول گزاف، علیبن اسماعیل (برادرزادهی امام کاظم(ع)) را وسیلهی تحریک هارون قرار داد، و باعث شهادت امام کاظم(ع) گردید.
همین یحیی برمکی، در مورد حضرت رضا(ع) نیز، هارون را بر ضد آن حضرت بدبین و تحریک میکرد که به هدف شوم خود نرسید (چنانکه قبلا ذکر شد). حتی مطابق بعضی از روایات، حضرت رضا(ع) فرمود: «یحیی برمکی پدرم را با سی عدد خرمای زهرآلود، مسموم کرد.»
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#انتخابات
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#خورشیدایران
#صفحهبیستنهم
حضرت رضا(ع) در برابر برمکیان، موضعی قاطع داشت، نه تنها هرگز آنها را نستود، بلکه با صراحت از آنها انتقاد مینمود و دشمنی آنها را به اسلام و خاندان رسالت افشا میکرد، به عنوان نمونه:
در همان سالی که هارون بر برمکیان غضب کرد و دودمان آنها را ریشهکن نمود، چند روز قبل از حادثهی براندازی آنها، امام رضا(ع) در مراسم حج شرکت کرد، و در صحرای عرفات آنها را نفرین نمود، سپس سرش را پایین انداخت، یکی از حاضران علت پرسید، فرمود:
«اِنِّی کُنتُ اَدعُو اللهَ تَعالی عَلَی البَرامَکَةِ بِما فَعَلُوا بِاَبِی عَلَیهِ السَّلامُ فَاستَجابَ اللهُ لِی الیَومُ فِیهِم:
من مشغول نفرین کردن بر برمکیان بودم، به خاطر آن ستمهایی که بر پدرم امام کاظم(ع) روا داشتند، خداوند نفرین مرا در مورد آنها، به استجابت رسانید.»
نیز روایت شده: شخصی به نام مسافر میگوید: همان سال در سرزمین مِنی همراه امام رضا(ع) بودم، یحیی بن خالد برمکی، درحالیکه سرش را پوشیده بود تا گرد و غبار به او نرسد از پیش روی ما عبور کرد، همین که چشم حضرت رضا(ع) به او افتاد، فرمود:
«مَساکِینٌ لا یَدرُونَ ما یُحَلُّ بِهِم مِن هذِهِ السَّنَةِ:
این بیچارهها نمیدانند که در همین سال، چه بر سرشان میآید.» (خود را از گرد و غبار میپوشانند، ولی بزودی بر خاک سیاه مینشینند).
🌻🌷☘🌻🌷☘🌻🌷☘
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#انتخابات
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
#خورشیدایران
#صفحهسیام
#هفتمینمسابقه
خبر دادن حضرت رضا(ع) از براندازی برمکیان
رو در رویی حضرت رضا(ع) با برمکیان، به گونهای بود که آن حضرت همواره در انتظار سرنگونی آنها بود، سرانجام حدود یک ماه قبل از همان سال (189 هـ.ق) حضرت رضا(ع) به آن خبر داد.
یکی از اصحاب حضرت رضا(ع) میگوید: در آن سالی که هارون به مکه رفت، حضرت رضا(ع) نیز به قصد حج از مدینه خارج شد، در مسیر راه در جانب چپ جاده، به کوهی رسید، که نام آن کوه «فارِع» بود، حضرت رضا(ع) فرمود: «بنا کنندهی ساختمان در این کوه، و ویران کنندهی آن کشته میشود و قطعهقطعه میگردد.»
ما نفهمیدیم که منظور حضرت رضا(ع) چیست، هنگامیکه حضرت رضا از آنجا به سوی مکّه رفت، کاروان هارون به آنجا رسید، و در آنجا بار انداخت، «جعفر برمکی» (شخصیّت برجسته دربار هارون) که در آن کاروان بود، بالای آن کوه رفت و دستور داد در آنجا ساختمانی بنا کنند.
سپس کاروان به سوی مکّه رهسپار شدند، پس از مراسم حج، هنگام مراجعت، وقتی که کاروان هارون به پای آن کوه (فارع) رسیدند، جعفر برمکی بالای آن کوه رفت و دید طبق دستور قبلی، ساختمان ساخته شده است، دستور داد آن را ویران نمودند.
هنگامی که کاروان هارون به بغداد بازگشتند (بر اثر خشم هارون بر برمکیان، زندگی برمکیان تار و مار شد، عدهای از آنها کشته و عدهای دربدر شدند) جعفر برمکی کشته شد و بدنش را قطعهقطعه نمودند. و خبر امام رضا(ع) از حوادث آینده، تحقق یافت.
آری نفرین امام رضا(ع) در مورد برمکیان هوسباز و حیلهگر آنچنان آنها را ـ آن هم به دست ظالمی دیگر ـ واژگون کرد، و فوّاره اقبال آنها سرنگون نمود که محمدبن عبدالرحمن هاشمی میگوید: روز عید قربان بود، به خانهام رفتم، دیدم زنی فرتوت با لباسهای مندرس نزد مادرم نشسته، و از گذشتهها سخن میگوید، مادرم به من گفت: آیا این زن را میشناسی؟ گفتم: نه، گفت: این زن «عباده» مادر جعفر برمکی است.»
من اندکی با او صحبت کردم، در ضمن گفتارش گفت: «روز عید قربان بود، نزد پسرم جعفر رفتم، چهارصد کنیز در خدمت من ایستاده بودند، در عین حال با خودم میگفتم: پسرم جعفر در ادای حقّ من کوتاهی کرده، ولی امروز که روز عید قربان است، یگانه آرزویم این است که دو پوست گوسفند داشته باشم که یکی را زیرانداز و دیگری را روانداز خود قرار دهم!!»
محمد میگوید: من پانصد درهم به او صدقه دادم، او فوقالعاده خوشحال شد.
💖💖💖💖💖💖💖💖
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#انتخابات
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#خورشیدایران
#صفحهسییکم
#هفتمینمسابقه
حضرت رضا(ع) در عصر خلافت امین
هارون فرزند ارشد خود «محمّد امین» را که مادرش زبیده بود، ولیعهد خود قرار داد، و از مردم برای او بیعت گرفت، و عبدالله مأمون را به عنوان ولیعهد دوم (خلیفهی بعد از امین) قرار داد.
پس از این اعلان و معرفی، برای سرکوبی شورشیان خراسان، شخصاً همراه پسرش مأمون، در سال 193 هـ .ق به خراسان سفر کرد و سرانجام در همان سال در سرزمین طوس خراسان از دنیا رفت.
پس از مرگ هارون، مردم در بغداد با امین بیعت کردند، و در همهجا امین به عنوان خلیفه، معرفی شد، خلافت او حدود پنج سال طول کشید، او در همین مدت از یکسو به عیّاشی و هوسبازی سرگرم بود، و از سوی دیگر با برادرش مأمون، ناسازگاری کرد، و به جای او پسرش موسی را ولیعهد خود قرار داد، و مأمون نیز در خراسان دم از خلافت زد و سرانجام جنگ سختی بین این دو برابر درگرفت و امین شکست خورد و کشته شد، و مأمون به عنوان خلیفه بدون رقیب، بر مسند نشست.
توضیح اینکه: مأمون، لشگر مجهزی را به فرماندهی طاهربن حسین (معروف به طاهر ذوالیمینین) و هَرثَمهبن اعین، به سوی بغداد فرستاد، پیشروی لشگر مأمون در بغداد، بقدری عرصه را بر لشگریان امین تنگ کرد، که نزدیک بود لشگریان او از گرسنگی و تشنگی به هلاکت برسند، در این هنگام امین برای هرثمه نامه نوشت که به من امان بده تا در نزد تو آیم، هرثمه امان او را پذیرفت، او سوار کشتی شده و خود را به هرثمه رسانید، هرثمه پیشانی او را بوسید و با او گرم گرفت، ولی سپاه طاهر به دستور طاهر، امین را دستگیر کرده، و به فرمان طاهر، آنقدر شمشیر بر او زدند که به هلاکت رسید، آنگاه سرش را از بدنش جدا ساختند، و طاهر آن را برای مأمون فرستاد.
از بیوفایی روزگار اینکه: مأمون دستور داد سر بریدهی برادرش امین را در صحن خانهاش بر چوبی نصب کردند، سپاهیان خود را طلبید، هر کدام از آنها کنار سر میرفت و او را لعنت میکرد، و جایزه میگرفت... سرانجام یک نفر خراسانی وارد شد و به او گفتند: صاحب سر را لعنت کن، او گفت: «لعنت خدا بر این و بر پدر و مادرش خداوند آنها را در فلان مادرانشان داخل کند.» همین موضوع باعث شرمندگی و افتضاح شد، مأمون همان دم دستور داد سر بریده را از بالای چوب گرفتند و شستند و به بغداد فرستادند، تا در کنار جسدش دفن شود.
💖💖💖💖💖💖💖
#سلامبرخورشید
#زیارتعاشورا
#انتخابات
#نشرحداکثری
#شهداء_ومهدویت
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#خورشیدایران
#صفحهسیدوم
#هفتمینمسابقه
به این ترتیب گرفتاریهای امین، در آغاز به عیاشی و هوسبازی و سپس به جنگ و درگیری، باعث شد که او به حضرت رضا(ع) آسیب نرسانید، و آن حضرت در این عصر (حدود پنج سال در مدینه) از آزادی نسبی برخوردار بود.
امام از این آزادی، کمال استفاده را در جهت تربیت شاگرد، و رسیدگی به امور شیعیان و تبیین اصول تشیّع، و تهذیب و تکمیل احادیث خاندان نبوّت، و مناظره و مباحثه با غیرمسلمانان نمود، و قدمهای استوار و ماندگار در تعمیق و تحکیم و گسترش تشیّع برداشت، در عین آنکه بر مشکلات و نیازهای شیعیان توجه و عنایت خاصی داشت، و در رفع و دفع مشکلات زندگی آنها میکوشید، سخن در این راستا بسیار است، ما به عنوان مشت نمونه خروار، نظر شما را به چند حادثهای که از آن حضرت در رابطه با حفظ عقاید و مشکلات مادی شیعیان بوده و در مدینه رخ داده است جلب میکنم:
1. نهی حضرت رضا(ع) از همنشینی با شخص منحرف
حضرت رضا(ع) که عنایات مخصوصی به فرهنگ تشیّع، و نگهبانی شیعیان از انحراف فکری و عقیدتی داشت، روزی به یکی از شاگردانش به نام داودبن قاسم، معروف به ابوهاشم جعفری فرمود:
«چرا تو را میبینم که با عبدالرّحمن بن یعقوب همنشینی میکنی؟»
ابوهاشم: «عبدالرّحمن دایی من است.»
امام رضا: او دربارهی ذات پاک خدا مطالبی میگوید که ساحت پاک خدا از آن منزّه است.
«فَاِمّا جَلَستَ مَعَهُ وَتَرَکتَنا، وَ اِمّا جَلَستَ مَعَنا وَ تَرَکتَهُ:
یا با او همنشین باش و ما را ترک کن، و یا با ما همنشین باش و از او دوری کن.»
ابوهاشم: او هر عقیدهای دارد و هر چه میگوید، بر من چه آسیبی دارد با اینکه من بر عقیدهی حق خود استوار هستم، و از عقیده او دوری میکنم.
امام رضا: آیا نمیترسی که بلایی به او برسد و تو نیز به بلای او بسوزی؟ آیا به این داستان آگاهی نداری که: شخصی از یاران حضرت موسی(ع) بود، ولی پدرش از یاران فرعون بود، هنگامیکه سپاه فرعون به سپاه موسی(ع) رسید، او نزد پدر رفت تا او را موعظه کن و به سپاه موسی(ع) ملحق سازد، ولی پدر سخن او را رد می کرد، و همچنان با هم ستیز میکردند که ناگاه بلای غرق شدن فرعونیان فرا رسید، و آن پسر نیز همراه پدر غرق شد، وقتی که این خبر به موسی(ع) رسید، موسی(ع) فرمود:
«هُوَ فِی رَحمِهِ اللهِ، وَلکِنّ النَّقمَهَ اِذا نَزَلَت لَم یَکُن لَها عَمَّن قارَبَ المُذنِبَ دِفاعٌ:
او در رحمت خدا است، ولی چون عذاب فرود آید، از آن کس که نزدیک گنهکار است، دفاعی نشود.»
ادامه دارد
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#انتخابات
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#خورشیدایران
#صفحهسیسوم
#هفتمینمسابقه
2. عنایت مخصوص به مقروض درمانده....
یکی از شیعیان مدینه به نام عبداللهبن ابراهیم غفاری میگوید مردی از خاندان ابورافع (غلام پیامبر) به نام «طَیس» از من طلبی داشت و آن را از من طلب میکرد، و اصرار میورزید، مردم نیز او را کمک میکردند، چون خود را در مانده یافتم و دیدم او دست بردار نیست (و دست من نیز خالی است و نمیتوانم طلب او را بپردازم) نماز صبح را در مسجد مدینه خواندم و تصمیم گرفتم به حضرت امام رضا(ع) که در آن وقت در عُرَیض (روستایی نزدیک مدینه) بود، پناه ببرم، به عُرَیض رفتم، وقتی که به نزدیک خانهی آن حضرت رسیدم، دیدم آن حضرت بر الاغی سوار است، و خجالت کشیدم به محضرش بروم، حضرت به طرف من آمد وقتی که به من رسید ایستاد و نگاه کرد، سلام کردم، ماه رمضان بود، عرض کردم: «قربانت گردم غلام شما طَیس از من طلبی دارد، و در دریافت آن پافشاری میکند و مرا رسوا کرده است.»
من پیش خود میگفتم، حضرت رضا(ع) به طَیس میگوید، به غفاری مهلت بده، و اصلاً نگفتم که طَیس چقدر پول از من میخواهد.
امام رضا(ع) به من فرمود: بنشین تا برگردم، نماز مغرب را خواندم و روزه هم بودم که هنوز افطار نکرده بودم، سینهام تنگ شده بود و خواستم برگردم که دیدم امام رضا(ع) درحالیکه مردم در گردش بودند و گداها سر راهش نشسته بودند آمد، او به آنها انفاق میکرد، تا اینکه از آنها گذشت و وارد خانه شد و سپس بیرون آمد، مرا طلبید، به حضورش رفتم، با هم وارد خانه شدیم، و کنار هم نشستیم و دربارهی ابنمسیّب امیر مدینه که بسیاری از اوقات دربارهی او با آن حضرت سخن میگفتیم گفتگو کردیم، سپس فرمود: «گمان ندارم که هنوز افطار کرده باشی؟»
گفتم، نه، افطار نکردهام، برایم غذا طلبید و نزدم گذارد و همراه غلامش از آن غذا خوردیم، بعد از غذا، به من فرمود: تُشک را بلند کن و زیر تُشک هر چه هست برای خود بردار.
تشک را بلند کردم، دینارهایی در آنجا بود، همهی آنها را برداشتم و در آستینم نهادم.
آنگاه امام رضا(ع) دستور داد تا چهار نفر از غلامانش بیایند و مرا تا خانهام برسانند، عرض کردم: «نیازی به آمدن غلامها نیست، شبگردهای ابن مسیّب، در گردش هستند و من تنها به خانهام میروم، و دوست ندارم شبگردها مرا همراه غلامان شما بنگرند.»
فرمود: راست گفتی، خدا تو را هدایت کند، به غلامان دستور داد، هرگاه من گفتم برگردند.
غلامان تا نزدیک خانهام آمدند، در آنجا دلم آرام گرفت و به آنها گفتم برگردید، آنها برگشتند، من به خانهام رفتم و چراغ را روشن کردم، دیدم پولی را که زیر تشک برداشتهام 48 دینار است، و طلب طَیش 28 دینار بود، در بین آن دینارها، یکی از آنها نظرم را جلب کرد، دیدم بسیار زیبا و خوشرنگ است، آن را برداشتم و کنار نور چراغ بودم، دیدم به طور آشکار بر روی آن نوشته شده: «28 دینار طلب آن مرد است، و بقیه مال خودت باشد.»
سوگند به خدا، به امام رضا(ع) نگفته بودم که طلب طَیش چقدر است، حمد و سپاس مخصوص خد اوندی است که به ولیّ خود عزّت بخشد.
آری حضرت رضا(ع) این گونه نسبت به من مهربانی کرد و 20 دینار بیش از بدهکاریم به من داد، علاوه بر اینکه بدهکاریم را ادا کرد
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#انتخابات
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
دوستان عزیزم سلام💖💖
عزیزانی که تمایل به شرکت در مسابقهی #خورشیدایران رو دارن لطفا زودتر مطالب #خورشیدایران رو مطالعه کنند که از مسابقه جا نمانند🦋🦋🌻🦋👇👇
#خورشیدایران
#هفتمینمسابقه
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#خورشیدایران
#صفحهسیچهارم
#هفتمینمسابقه
3. محبّت آبرومندانهی حضرت رضا(ع) به مسافر درمانده
یَسع بن حمزه میگوید: من در مجلس حضرت رضا (ع) بودم، و با آن حضرت گفتگو میکردم، جمعیت بسیار در محضرش بودند، و از مسائل حلال و حرام میپرسیدند، در این هنگام ناگاه مردی بلند قامت و گندمگون وارد شد و گفت:
«اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسُولِ اللهِ:
سلام بر تو ای پسر رسول خدا(ص)»، من یکی از دوستان شما و دوستان پدران و اجداد شما هستم، از سفر حج میآیم، ولی اندوختهام تمام شده، به گونهای که آنقدر ندارم تا با آن به اندازهی مسیر یک منزلگاه راه بروم، اگر صلاح میدانید، مقداری از توشهی راه را، که مرا تا وطنم برساند به من بدهید، خداوند به من نعمت داده (و در شهر خودم ثروتمند هستم) وقتی که به شهر خودم رسیدم، معادل همان مقدار، صدقه خواهم داد، خودم فقیر و مستحق صدقه نیستم.
امام رضا(ع) به او فرمود: «بنشین»، سپس به طرف مردم رو کرد و با آنها به گفتگو پرداخت تا همه رفتند، و فقط آن حضرت و سلیمان جعفری و خیثمه و من ماندیم، در این هنگام امام رضا(ع) فرمود: «اجازه میدهید به اندرون بروم؟»، سلیمان عرض کرد: «خداوند کار شما را پیش ببرد.»
امام رضا(ع) برخاست و به اندرون خانه رفت و پس از ساعتی بیرون آمد، و درِ اطاق را بست و دستش را از پنجرهی بالای در، بیرون آورد و به آن حاجی درمانده فرمود: «این دویست درهم را بگیر، و مخارج سفر را با آن تأمین کن، وقتی که به وطن رسیدی، لازم نیست که آن را از جانب من به فقرا، صدقه بدهی، آن را به تو بخشیدم، برو که نه من تو را ببینم، و نه تو مرا ببینی.»
آن شخص به سوی وطن بازگشت، سلیمان به امام رضا(ع) عرض کرد: «فدایت گردم، لطف و مرحمت فراوان نمودی، ولی چرا پول را از بالای پنجره دادی و خود را از آن مسافر پوشاندی؟»
امام رضا(ع) در پاسخ فرمود: از آن ترسیدم که مبادا وقتی که با او رخ به رخ شدم، خواری سوال کردن را در چهرهاش مشاهده نمایم، آیا نشنیدهای که رسول خدا (ص) فرمود:
«اَلمُستَتِرُ بِالحَسَنَةِ تَعدِلُ سَبعِینَ حَجَّةً وَ المُذِیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخذوُلٌ، وَ المُستَتِرُ بِها مَغفُورٌ:
آن کسی که احسان خود را (برای حفظ حریم اخلاص) بپوشاند، پاداش او، برابر پاداش هفتاد حج (مستحبی) است، و آن کسی که آشکارا گناه کند، درماندهی بیچاره است، و آن کس که آن را بپوشاند، زیر پوشش آمرزش خدا است.»
و آیا سخن یکی از پیشینیان را نشنیدهای که (در تمجید محبوبش) گوید:
مَتی آتِهِ یَوماً لِاَطلُبَ حاجَهً
رَجَعتُ اِلی اَهلِی، وَوَجهِی بِمائِهِ
«هرگاه برای رفع نیازی، نزد او بروم، به سوی اهل خانهام باز میگردم، در حالی که آبرویم به جای خود باقی است.»
💖💖💖💖💖💖💖💖💖
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#انتخابات
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#خورشیدایران
#صفحهسیششم
از محمّد بن عیسی یقطینی روایت شده، گفت: همهی مسائلی که از حضرت رضا(ع) پرسیدم، و آن حضرت پاسخ داد و جمع نمودم به پانزده هزار مسأله رسید، و طبق روایت دیگر، به هیجده هزار مسأله رسید.
علامهی طبرسی(ره) از اباصلت هِرَوی نقل میکند که گفت:
«ما رَأَیتُ اَعلَمُ مِن عَلِیِّ بنِ مُوسَی الرِّضا (ع) وَ لا رَاَهُ عالِمٌ اِلّا شَهِدَ لَهُ بِمِثلِ شَهادَتی:
کسی را عالمتر از حضرت رضا(ع) ندیدهام، و نیز هیچ عالم و دانشمندی آن حضرت را ندید (و به حضورش نرسید) مگر اینکه مانند من گواهی داد.» [که کسی را عالمتر از او ندیده است.]
شاگردان برجستهی حضرت رضا(ع)
حضرت رضا(ع) در مدینه دارای شاگردان بسیار بود که به گرد شمع وجود آن بزرگوار اجتماع میکردند و از علوم فرهنگساز آن حضرت بهرهمند میشدند، ما در اینجا به طور کوتاه، به ذکر چند نفر از شاگردان برجستهی آن بزرگوار میپردازیم:
1. زکریّا بن آدم
زکریّا بن آدم اشعری قمی از شاگردان و اصحاب برجستهی حضرت رضا (ع) بود، و بهرههایی که از آن بزرگوار برده بود به صورت کتاب و مجموعه مسائل، نموده بود، او نمایندهی حضرت رضا (ع) در قم گردید، در سطحی که علیبن مسیّب از حضرت رضا(ع) پرسید: «فاصلهی مسافت زیادی که بین من و شما است، برایم مشکل است که بتوانم به محضر شما برسم، احکام دینم را از چه کسی کسب کنم؟»
حضرت رضا(ع) در پاسخ فرمود:
«مِن زَکَرِیّابنِ آدَمِ القُمِّی اَلمَأمُونِ عَلَی الدّینِ وَ الدُّنیا:
از زکریابن آدم قمی بیاموز که در امر دین و دنیا، امین و مورد اعتماد است.»
محمدبن قولویه نقل میکند؛ زکریابن آدم به امام رضا(ع) عرض کرد: «میخواهم از قم بروم، زیرا در بین آنها افراد نادان و سفیه زیاد شدهاند.»
حضرت رضا(ع) به او فرمود:
«لاتَفعَل فَاِنَّ اَهلَ بَیتِکَ یُدفَعُ عَنهُم بِکَ، کَما یُدفَعُ عَن اَهلِ بَغداد بِاَبِی الحَسنِ الکاظِمِ (ع):
چنین کاری نکن، زیرا خداوند به خاطر وجود تو بلا را از مردم قم دور میسازد، چنانکه بلا را به خاطر وجود امام کاظم(ع) از مردم بغداد برطرف میگرداند.»
مرقد شریف زکریابن آدم در قم، در قبرستان شیخان، دارای بارگاه است و زیارتگاه زائران میباشد.
ادامه دارد
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#انتخابات
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
سوالهای مسابقه #خورشیدایران
#هفتمینمسابقه
1- چرا حضرت نجمه(ع) در مدّتی که به حضرت رضا(ع) شیر میداد، درخواست دایه کرد؟
2- به چه دلایلی لقب امام هشتم(ع) رضا میباشد؟
3- مادر ارجمند حضرت رضا(ع) چه نام داشتند و اهل کجا بودند؟
۴- امام رضا(ع) در چند سالگی به امامت رسیدند؟
۵- امام کاظم(ع) به چه منظوری بنیهاشم را به خانه خود دعوت کردند؟
۶- یکی از تلخترین و رنجآورترین حادثهای که بعد از شهادت امام کاظم(ع) رخ داد، چه بود؟ دلیل آن را بیان کنید.
۷- موضعگیری امام رضا(ع) در برابر هارون چگونه بود؟
۸- امام رضا(ع) در پاسخ افرادی که میگفتند «از آشکار شدن امامت شما میترسیم» چه پاسخی دادند؟
۹- چرا هارون نسبت به امام کاظم(ع) آنگونه برخورد خشن داشت، ولی نسبت به امام رضا(ع) چنان برخوردی نداشت؟
۱۰- چرا برمکیان با امامان(ع) و علویان مخالف و دشمنی میکردند؟
۱۱- موضع حضرت رضا(ع) در برابر برمکیان چه بود؟
۱۲- چرا «جعفر برمکی» مورد خشم هارون قرار گرفت و سرنوشتش چه شد؟
جواب مسابقه رو تا عید سعید قربان به آیدی زیر ارسال کنید
🌹🌹🌹 👇👇
@Yare_mahdii313
#خورشیدایران
#هفتمینمسابقه
امام رضا(ع) در عصر پدر
پدر و مادر امام رضا(ع)
پدر بزرگوار امام علی بن موسی الرّضا(ع) حضرت امام موسی بن جعفر(ع) است که شرح زندگی او در شمارهی قبل گذشت.
مادر ارجمند حضرت رضا(ع) بانویی از اهالی مغرب (اندلس سابق) به نام نجمه بود که حُمَیده مادر امام کاظم(ع) (که او نیز از اهالی اندلس بود) با او آشنا شد، و او را همسر فرزندش امام کاظم(ع) نمود.
هنگامی که نجمه قبل از ازدواج با امام کاظم(ع) به خانهی آن حضرت راه یافت، از محضر حُمَیده (مادر امام کاظم(ع)) اصول و کمالات اسلامی را آموخت، نجمه(ع) از نظر عقل و هوشیاری و دین از بهترین بانوان بود. به حضرت حُمَیده(ع) احترام شایان میکرد، تا آنجا که حُمَیده به احترام او، در کنار او نمینشست، و موازین ادب را به طور کامل رعایت میکرد. حُمیده میگوید: وقتی که نجمه(ع) به خانهی ما راه یافت، پیامبر(ص) را در عالم خواب دیدم به من فرمود: «ای حمیده! نجمه را به پسرت موسی(ع) ببخش. (و همسر او کن.)»
«فَاِنَّهُ سَیَلِدُ مِنها خَیرُ اَهلِ الاَرضِ:
همانا به زودی بهترین فرد روی زمین، از او متولّد میشود.»
من به این دستور عمل کردم، و نجمه را همسر فرزندم امام کاظم(ع) نمودم از او حضرت رضا(ع) به دنیا آمد.
در روایت آمده: حُمَیده به پسرش امام کاظم(ع) فرمود: «پسرم! تُکتَم بانویی است که هرگز بانویی بهتر از آن را ندیدهام، آن را همسر تو نمودم، و به تو نیکی به او را سفارش میکنم.»
حضرت نجمه(ع) به قدری به عبادت و مناجات و ذکر خدا علاقه داشت که در آن مدّتی که به حضرت رضا(ع) شیر میداد، به بستگان گفت: «با یافتن دایه، مرا کمک کنید.» از او سوال شد مگر شیرت کم شده؟ در پاسخ گفت:
«لا اَکذِبُ وَ اللهِ، ما نَقَصَ الدَّرُّ، وَلکِن عَلَیَّ وِردٌ مِن صَلاتی و تَسبِیحِی، وَ قَد نَقَصَ مَنذُ وَلَدتُ:
سوگند به خدا دروغ نمیگویم، شیرم کم نشده، ولی برای من ذکرهایی از نماز و تسبیح هست که از هنگام پرستاری و شیر دادن به این نوزاد، از آن عباداتم کاسته شده است.» (کمک میخواهم تا به عبادات و مناجات برسم.)
مولود مبارک، از کرامت پروردگار
از حضرت نجمه علیهاالسّلام مادر حضرت رضا(ع) نقل شده: هنگامی که به پسرم علی (بن موسی الرّضا) باردار شدم، هیچگونه احساس سنگینی نکردم، هنگامی که میخوابیدم صدای تسبیح و تهلیل و حمد را از رحم خود میشنیدم، هراسان میگشتم، هنگامی که بیدار میشدم دیگر چیزی نمیشنیدم، وقتی که (حضرت رضا) به دنیا آمد، یک دستش را بر زمین نهاد و سرش را به سوی آسمان بلند کرد، لبهایش را حرکت میداد که گویی سخن میگوید، در این لحظه پدرش حضرت موسی بن جعفر(ع) بر من وارد گردید و به من فرمود:
«هَنِیئاً لَکِ یا نَجمَةُ کَرامَةُ رَبِّکِ:
ای نجمه! کرامت پروردگارت بر تو گوارا باد.»
نوزاد را به پارچهی سفیدی پیچیدم و به حضرت موسی بن جعفر(ع) دادم، در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت، آب فرات طلبید، و کام او را با آب فرات برداشت، سپس او را به من سپرد و فرمود:
«خُذِیهِ فَاِنَّهُ بَقِیَّةُ اللهِ فِی اَرضِهِ:
این کودک را بگیر که بقیّهی خدا در زمینش میباشد.»
علّت نامگذاری به «رضا»
نام اصلی امام هشتم(ع) علی بن موسی(ع) است، لقب یا نام معروفش رضا(ع) میباشد، به طوری که از روایات فهمیده میشود علّت نامگذاری آن حضرت به رضا(ع) چند جهت بوده است:
1. آن حضرت مورد رضا و پسند خداوند در آسمان، و مورد رضا و پسند رسول خدا(ص) و امامان(ع) در زمین بود.
2. مخالف و موافق، شیعه و سنّی، او را پسندیدند و آن حضرت مورد رضا و پسند همه بود.
3. آن حضرت به رضای پروردگار راضی بود و این خصلت ارزشمند را که مقامی بالاتر از مقام صبر است، به طور کامل داشت او در عصری بود که ظهور چنین خصلت، برای اسلام، بسیار کارساز بود، از این رو این خصلت در همهی شیوههای زندگی او بروز و ظهور کرد، و مشکلات پیچیده عصرش را با دریایی از سعهی صدر، متانت، بردباری، صبر انقلابی و سر پنجهی تدبیر، حلّ کرد، و مصداق عالی سخن جدّش امیرمؤمنان علی(ع) شد که در مناجات خود به خدا عرض میکرد:
«اِلهِی لَو اَدخَلتَنِی نارَکَ لَم اَقُل اَنَّها نارٌ، اَقُولُ اَنَّها جَنَّتی لِاَنَّ رِضاکَ جَنَّتِی، فَاَینَما اَنزَلتَنِی اَعرِفُ رِضاکَ فِیهِ:
ای معبود من! هرگاه تو مرا در آتش دوزخت وارد سازی، نمیگویم آن آتش است، بلکه میگویم آن بهشت من است، زیرا خشنودی تو، بهشت من است، در هر کجا که مرا وارد کنی، رضای تو را در آن میشناسم.»
هر کجا تو با منی من خوشدلم
گر بود در قعر چاهی منزلم
هر کجا یاراست آنجا دلگشا است
دلگشا بییار، زندان بلا است
💖💖💖💖💖💖💖
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#انتخابات
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
دوستان عزیزم سلام 🌹🌹
وقت ارسال جواب مسابقه #خورشیدایران به پایان رسید
از تمامی دوستان عزیزی که در مسابقه شرکت کردند تشکر میکنم
نام برندگان مسابقه در روز عید بزرگ غدیر همراه با نام شرکت کنندگان #هشتمینمسابقه ویژه #عیدبزرگغدیر اعلام خواهد شد
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@kamali220
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
نام اسامی شرکت کنندگان در مسابقه #خورشیدایران
۱_ سارا حاجی زاده از کرج
۲_ بهاره سادات حسینی از آغاجری
۳_ یوسف چمانی
۴_ ملیحه رفیعی از تهران
۵_ فاطمه خیّر از شهر قم
۶_ ندا رفیعی: از تهران
۷_ فاطمه جعفری از زابل
۸_ زهراپودینه زابل
۹_ مرضیه محمدی از زابل
۱۰_ محمد شاهرودی زابل
۱۱_ امیرحسین هراتی از زابل
۱۲_ پدرام قرغانی از شاهین شهر
۱۳سمیه جلیلیان از ایلام
سمیه جلیلیان
۱۴_ امیر محمد هراتی از زابل
۱۵_ مریم مرادی شهر آغاجاری
۱۶_ زینب کاشی از ساوه
۱۷_ ریحانه عاشوری
۱۸_ روح انگیز یوسفی تبریزخادم
۱۸مریم نامدار از خرم آبا
۱۹_ اعظم عزیزی از استان تهران
۲۰_ زهراباقرزاده
۲۱_ فاطمه صغری عباسی
۲۲_ معصومه کاظمی از گیلان
۲۳_ اسماء شایسته فرد بندر عباس
۳۴_ مهناز عابدی
۲۵_ نرگس یوسفی تبریز
۲۶_ فاطمه جعفری از تفرش
۲۷_ اکرمزارع زاده از یزد
۲۸_ فاطمه عابدی
۲۹_ سیمین حکیمزاده از سیرجان
۳۰_ میثم عابدی ازتهران
۳۱_ رقیه بیک محمدزاده ازتهران
۳۲_ فاطمه بیک محمدزاده
۳۳_ هاجر تقوی از تهران
۳۴مهدیه صادقی مقدم از خراسان رضوی
۳۵_ زهرابیک محمدزاده
۳۶_ محمد مهدی از شیراز
۳۷_ نرگس مرادی نیا
۳۹_ سیده فاطمه پورجلال از مسجد سلیمان
اگر دوستی نامش از قلم افتاده لطفا نام خود را به آیدی زیر ارسال کند.👇👇👇
@Yare_mahdii313
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
نام اسامی شرکت کنندگان در مسابقه #خورشیدایران
۴۰ زینب حسینی از شاهرود
۴۱ هادی عزیزمحمدی از کاشان
۴۲ حسنی از قم
۴۳ حسن کریمی از یزد
۴۴ لیدا محمدی لز کرج
۴۵ حشمت حاجی لو از تهران
۴۶ زهرا خجسته از تهران
۴۷ اکرم خجسته از تهران
۴۸ کریمی از زاهدان
۴۹ حاجی زاده از زاهدان
۵۰ اکبری قادری از تبریز
۵۱ منا قادری از تبریز
۵۲ رویا گل محمدی از کرمان
۵۳ عرب شاهی از استان لرستان
۵۴ مهدی یعقوبی از تهران
۵۵ ساناز یعقوبی از تهران
۵۶ شاکری از ایلام
۵۷ خان محمدی از یزد
۵۸ فرحناز محمدی از تهران
۵۹ لیلا محمدی از تهران
نام اسامی شرکت کنندگان در مسابقه #خورشیدایران 👇👇
@Yare_mahdii313
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
دوستان عزیزم سلام عیدتون پیشاپیش مبارک 🌹🌹🌹🌹
برای ارسال جواب های مسابقه #خورشیدایران
تا ساعت یازده امشب فرصت دارید جوابها رو به آیدی زیر ارسال کنید 👇👇👇
@Yare_mahdii313
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
جواب صحیح سوالهای مسابقه #خورشیدایران
#هفتمینمسابقه
1- چرا حضرت نجمه(ع) در مدّتی که به حضرت رضا(ع) شیر میداد، درخواست دایه کرد؟
برای من ذکرهایی از نماز و تسبیح هست که از هنگام پرستاری و شیر دادن به این نوزاد، از آن عباداتم کاسته شده است.» (کمک میخواهم تا به عبادات و مناجات برسم.)
2- به چه دلایلی لقب امام هشتم(ع) رضا میباشد؟
1. آن حضرت مورد رضا و پسند خداوند در آسمان، و مورد رضا و پسند رسول خدا(ص) و امامان(ع) در زمین بود.
2. مخالف و موافق، شیعه و سنّی، او را پسندیدند و آن حضرت مورد رضا و پسند همه بود.
3. آن حضرت به رضای پروردگار راضی بود و این خصلت ارزشمند را که مقامی بالاتر از مقام صبر است، به طور کامل داشت
3- مادر ارجمند حضرت رضا(ع) چه نام داشتند و اهل کجا بودند؟
مادر ارجمند حضرت رضا(ع) بانویی از اهالی مغرب (اندلس سابق) به نام نجمه بود
۴- امام رضا(ع) در چند سالگی به امامت رسیدند؟
35 سالگی
۵- امام کاظم(ع) به چه منظوری بنیهاشم را به خانه خود دعوت کردند؟
«گواهی دهید که این پسرم (اشاره به حضرت رضا(ع) ) وصیّ من، و سرپرست امور من و خلیفه من بعد از من است، هرکس از من طلب دارد، از او بگیرد، به هر کسی وعدهای دادهام، از او بخواهد که ادا کند، و هر کسی که ناچار شده با من ملاقات نماید قبلاً از ناحیهی او نامهای نزد من بیاورد، سپس با من ملاقات کند.»
۶- یکی از تلخترین و رنجآورترین حادثهای که بعد از شهادت امام کاظم(ع) رخ داد، چه بود؟ دلیل آن را بیان کنید.
یکی از تلخترین و رنجآورترین حادثهای که بعد از شهادت امام کاظم(ع) رخ داد و موجب ریختن آب به آسیاب دشمن گردید، پدید آمدن گروه واقفیّه در برابر حضرت رضا(ع) بود.
توضیح این که امام کاظم(ع) وقتی که در زندان بود، نمایندگانی داشت که خمس و وجوهات را از شیعیان و دوستان امام میگرفتند، و در راههای صحیح به مصرف میرساندند، این نمایندگان عبارت بودند از:
علی بن حمزهی بطائنی، زیادبن مروان قندی، عثمان بن عیسی رواسی، احمد بن ابیبشر سراج و ... .
پول بسیار در نزد اینها جمع شده بود، پولپرستی و دنیاخواهی موجب شد که این افراد، منکر وفات امام کاظم(ع) شدند، و کمکم فرقهی واقفیه را به وجود آوردند، آنها و طرفدارانشان را از اینرو واقفی میگویند که در اعتقاد به هفت امام، متوقف شدند و امامان بعد را نپذیرفتند و به نام هفت امامی، حادثهی تلخ جدیدی در تاریخ تشیّع پدید آوردند.
۷- موضعگیری امام رضا(ع) در برابر هارون چگونه بود؟
موضعگیری امام رضا(ع) در برابر هارون، مانند موضعگیری پدر بزرگوارش امام کاظم(ع) بود، و از این موضع، کوچکترین عقبنشینی نکرد، در همین عصر، امامت خود را آشکار نمود، و این خود اعلان آشکار بر ضدّ حکومت هارون بود، امام رضا(ع) هرگز حکومت هارون را تأیید نکرد، و چنانکه قبلاً ذکر شد، هرگونه کمک به دولت عباسیان را، تحریم نمود و صریحاً فرمود: «کمک به آنها و کارمند شدن در ادارات آنها، و کوشش برای تأمین نیازهای آنها معادل کفر است، و توجه عمدی به آنها از گناهان کبیرهای است که نتیجهاش عذاب آتش دوزخ است.»
۸- امام رضا(ع) در پاسخ افرادی که میگفتند «از آشکار شدن امامت شما میترسیم» چه پاسخی دادند؟
امام رضا(ع) فرمود: «او (هارون) هر چه میخواهد تلاش کند ولی بر من راهی ندارد.»
۹- چرا هارون نسبت به امام کاظم(ع) آنگونه برخورد خشن داشت، ولی نسبت به امام رضا(ع) چنان برخوردی نداشت؟
شهادت امام کاظم(ع) در زندان هارون، برای هارون بسیار گران تمام شد، گرچه هارون در مورد کتمان شهادت امام کاظم(ع) بسیار کوشید، و حتی در پیامی به سلیمان بن ابی جعفر گفت: «خداوند سندی بن شاهک را لعنت کند او این کار را کرد.» ولی حقیقت موضوع برای بسیاری کشف شد، از این رو هارون از پشت کردن مردم به او، نگران بود و نمیخواست دستش را به خون پاک حضرت رضا(ع) بیالاید.
بر همین اساس، وقتی که یحیی بن خالد برمکی برای تحریک هارون بر ضد حضرت رضا(ع)، به هارون گفت: «این علی (حضرت رضا) پسر او (امام کاظم) است که بر مسند نشسته، و ادعای امامت برای خود میکند.» هارون در پاسخ گفت:
«ما یَکفِینا ما صَنَعنا بِاَبِیهِ؟ تُرِیدُ اَن نَقتُلَهُم جَمِیعاً:
آیا آنچه با پدرش کردیم کافی نیست؟ میخواهی همهی علویان را بکشیم؟»
۱۰- چرا برمکیان با امامان(ع) و علویان مخالف و دشمنی میکردند؟
برمکیان برای حفظ موقعیت خود با امامان(ع) و علویان مخالف و دشمنی میکردند، زیرا امامان(ع) و پیروانشان هرگز حاضر نبودند که کشور اسلامی در تیول برمکیان هوسباز باشد.
۱۱- موضع حضرت رضا(ع) در برابر برمکیان چه بود؟
حضرت رضا(ع) در برابر برمکیان، موضعی قاطع داشت، نه تنها هرگز آنها را نستود، بلکه با صراحت از آنها انتقاد مینمود و دشمنی آنها را به اسلام و خاندان رسالت افشا میکرد
👇👇👇
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
اسامی دوستانی که دیروز برامون جواب مسابقه #خورشیدایران رو ارسال کرده بودند و دوستانی که برای ما دلنوشته غدیر ارسال کرده بودند تا شب در کانال ما قرار خواهد گرفت 🌹🌹🌹
از همه ی دوستانی که در مسابقه های ما شرکت میکنند بسیار سپاسگزارم 💖💖
@kamali220
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
اسامی شرکت کنندگان در مسابقه #خورشیدایران
۱_ سارا حاجی زاده از کرج
۲_ بهاره سادات حسینی از آغاجری
۳_ یوسف چمانی
۴_ ملیحه رفیعی از تهران
۵_ فاطمه خیّر از شهر قم
۶_ ندا رفیعی: از تهران
۷_ فاطمه جعفری از زابل
۸_ زهراپودینه زابل
۹_ مرضیه محمدی از زابل
۱۰_ محمد شاهرودی زابل
۱۱_ امیرحسین هراتی از زابل
۱۲_ پدرام قرغانی از شاهین شهر
۱۳سمیه جلیلیان از ایلام
سمیه جلیلیان
۱۴_ امیر محمد هراتی از زابل
۱۵_ مریم مرادی شهر آغاجاری
۱۶_ زینب کاشی از ساوه
۱۷_ ریحانه عاشوری
۱۸_ روح انگیز یوسفی تبریزخادم
۱۸مریم نامدار از خرم آبا
۱۹_ اعظم عزیزی از استان تهران
۲۰_ زهراباقرزاده
۲۱_ فاطمه صغری عباسی
۲۲_ معصومه کاظمی از گیلان
۲۳_ اسماء شایسته فرد بندر عباس
۳۴_ مهناز عابدی
۲۵_ نرگس یوسفی تبریز
۲۶_ فاطمه جعفری از تفرش
۲۷_ اکرمزارع زاده از یزد
۲۸_ فاطمه عابدی
۲۹_ سیمین حکیمزاده از سیرجان
۳۰_ میثم عابدی ازتهران
۳۱_ رقیه بیک محمدزاده ازتهران
۳۲_ فاطمه بیک محمدزاده
۳۳_ هاجر تقوی از تهران
۳۴مهدیه صادقی مقدم از خراسان رضوی
۳۵_ زهرابیک محمدزاده
۳۶_ محمد مهدی از شیراز
۳۷_ نرگس مرادی نیا
۳۹_ سیده فاطمه پورجلال از مسجد سلیمان
۴۰ زینب حسینی از شاهرود
۴۱ هادی عزیزمحمدی از کاشان
۴۲ حسنی از قم
۴۳ حسن کریمی از یزد
۴۴ لیدا محمدی لز کرج
۴۵ حشمت حاجی لو از تهران
۴۶ زهرا خجسته از تهران
۴۷ اکرم خجسته از تهران
۴۸ کریمی از زاهدان
۴۹ حاجی زاده از زاهدان
۵۰ اکبری قادری از تبریز
۵۱ منا قادری از تبریز
۵۲ رویا گل محمدی از کرمان
۵۳ عرب شاهی از استان لرستان
۵۴ مهدی یعقوبی از تهران
۵۵ ساناز یعقوبی از تهران
۵۶ شاکری از ایلام
۵۷ خان محمدی از یزد
۵۸ فرحناز محمدی از تهران
۵۹ لیلا محمدی از تهران
۶۰ محسن بسطامی از ایلام
۶۱ کیوان رستمیان راد از خراسان رضوی
۶۲ کیان رستمیان .خراسان رضوی
۶۳ بهاره سادات حسینی شهرستان محلات
۶۴ زهره اشنار از خراسان رضوی
۶۵ غلامرضا رستمیان راد .گناباد
۶۶ زهرا عبد الله نسب از خوزستان
۶۷ کارن رستمیان از خراسان رضوی
۶۸ ناظوی از مشهد
۶۹ نگین شمسی پور از تهران
۷۰ زینب احمدیان از مشهد
۷۱سودابه نوذری از محمدآباد مرکزی
۷۲ آغا سلطان
۷۳ پالیزبان از استان ایلام
۷۴محمد روانان از خراسان رضوی
۷۵ زهره بختیاری از تهران
۷۶ شکوه پالیزبان از شهرستان دهلران
۷۵ زهرا پالیزبان از شهرستان دهلران
۷۶هاجر تقوی از تهران
۷۷سیمین حکیم زاده
۷۸ عبد الله نسب از خوزستان
۷۹ اکرم بلالی از خراسان رضوی سبزوار
دوستان عزیزم اگر نام کسی از قلم افتاده فردا تا ظهر مهلت داره نامش رو با همون آیدی که جواب سوال هارو ارسال کرده به آیدی زیر ارسال کنه👇👇
@Yare_mahdii313
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
اسامی شرکت کنندگان در مسابقه #خورشیدایران
۱_ سارا حاجی زاده از کرج
۲_ بهاره سادات حسینی از آغاجری
۳_ یوسف چمانی
۴_ ملیحه رفیعی از تهران
۵_ فاطمه خیّر از شهر قم
۶_ ندا رفیعی: از تهران
۷_ فاطمه جعفری از زابل
۸_ زهراپودینه زابل
۹_ مرضیه محمدی از زابل
۱۰_ محمد شاهرودی زابل
۱۱_ امیرحسین هراتی از زابل
۱۲_ پدرام قرغانی از شاهین شهر
۱۳سمیه جلیلیان از ایلام
سمیه جلیلیان
۱۴_ امیر محمد هراتی از زابل
۱۵_ مریم مرادی شهر آغاجاری
۱۶_ زینب کاشی از ساوه
۱۷_ ریحانه عاشوری
۱۸_ روح انگیز یوسفی تبریزخادم
۱۸مریم نامدار از خرم آبا
۱۹_ اعظم عزیزی از استان تهران
۲۰_ زهراباقرزاده
۲۱_ فاطمه صغری عباسی
۲۲_ معصومه کاظمی از گیلان
۲۳_ اسماء شایسته فرد بندر عباس
۳۴_ مهناز عابدی
۲۵_ نرگس یوسفی تبریز
۲۶_ فاطمه جعفری از تفرش
۲۷_ اکرمزارع زاده از یزد
۲۸_ فاطمه عابدی
۲۹_ سیمین حکیمزاده از سیرجان
۳۰_ میثم عابدی ازتهران
۳۱_ رقیه بیک محمدزاده ازتهران
۳۲_ فاطمه بیک محمدزاده
۳۳_ هاجر تقوی از تهران
۳۴مهدیه صادقی مقدم از خراسان رضوی
۳۵_ زهرابیک محمدزاده
۳۶_ محمد مهدی از شیراز
۳۷_ نرگس مرادی نیا
۳۹_ سیده فاطمه پورجلال از مسجد سلیمان
۴۰ زینب حسینی از شاهرود
۴۱ هادی عزیزمحمدی از کاشان
۴۲ حسنی از قم
۴۳ حسن کریمی از یزد
۴۴ لیدا محمدی لز کرج
۴۵ حشمت حاجی لو از تهران
۴۶ زهرا خجسته از تهران
۴۷ اکرم خجسته از تهران
۴۸ کریمی از زاهدان
۴۹ حاجی زاده از زاهدان
۵۰ اکبری قادری از تبریز
۵۱ منا قادری از تبریز
۵۲ رویا گل محمدی از کرمان
۵۳ عرب شاهی از استان لرستان
۵۴ مهدی یعقوبی از تهران
۵۵ ساناز یعقوبی از تهران
۵۶ شاکری از ایلام
۵۷ خان محمدی از یزد
۵۸ فرحناز محمدی از تهران
۵۹ لیلا محمدی از تهران
۶۰ محسن بسطامی از ایلام
۶۱ کیوان رستمیان راد از خراسان رضوی
۶۲ کیان رستمیان .خراسان رضوی
۶۳ بهاره سادات حسینی شهرستان محلات
۶۴ زهره اشنار از خراسان رضوی
۶۵ غلامرضا رستمیان راد .گناباد
۶۶ زهرا عبد الله نسب از خوزستان
۶۷ کارن رستمیان از خراسان رضوی
۶۸ ناظوی از مشهد
۶۹ نگین شمسی پور از تهران
۷۰ زینب احمدیان از مشهد
۷۱سودابه نوذری از محمدآباد مرکزی
۷۲ آغا سلطان
۷۳ پالیزبان از استان ایلام
۷۴محمد روانان از خراسان رضوی
۷۵ زهره بختیاری از تهران
۷۶ شکوه پالیزبان از شهرستان دهلران
۷۵ زهرا پالیزبان از شهرستان دهلران
۷۶هاجر تقوی از تهران
۷۷ زهرا حکیم زاده
۷۸ عبد الله نسب از خوزستان
۷۹ اکرم بلالی از خراسان رضوی سبزوار
۸۰ معصومه کاظمی از گیلان
۸۱سیده ماه پاره موسوی از خوزستان
۸۲ فاطمه عباسی
۸۳ اکرم بلالی از خراسان رضوی🌷🌻
۸۴ سودابه نوذری از آران و بیدگل
نام شرکت کنندگان در هشتمین مسابقه ویژه #عیدبزرگغدیر
۱ علی دشتبانی آران و بیدگل
۲ علی مسیبی
۳ علی سرپرست از اصفهان
۴ علی صمدیان از تهران
۵ علی دشتبانی از آران و بیدگل
۶ علی شریفی رسایی از تهران
۷ علی زارع الوانی از همدان
۸ علی شوریده
۹ علی خیّر از قم
۱۰ علی اکبری از استان فارس
۱۱ علی نعمتی از تهران
۱۲ علی فیضی از کاشان
۱۳ علی حیدری از تهران
۱۴ علی کیائی از قم
۱۵ علی خدابنده از رشت
۱۶ علی علی اکبری از یزد
۱۷ علی ستوده از اصفهان
۱۸ علی کرمانشاهی از قزوین
۱۹ علی نصرالله زاده
۲۰ علیرضا نیکوصفت از خوانسار
اسامی کل شرکت کنندگان 💖🌹💖🌹
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
بسم الله الرحمن الرحیم 🌻🦋
یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد 💖🌹
نام برندگان هفتیم مسابقه ما #خورشیدایران 💖🌹
۷_ خانم فاطمه جعفری از زابل
۲۰_ خانم زهرا باقر زاده
۳۷_ خانم نرگس مرادی نیا
۶۶_ خانم زهرا عبدالله نسب از خوزستان
۷۶_ خانم هاجر تقوی از تهران
دوستان عزیزم مباروتون باشه لطفا با همون آیدی که جواب هارو فرستادید شماره کارتتون رو به آیدی زیر ارسال کنید 💖
@Yare_mahdii313