4_270538606995571405.mp3
1.22M
#دعای_عهد
آغاز روز با دعای عهد👆
التماس دعا
🙏🙏🙏🙏🙏
https://eitaa.com/hebye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز #جمعه است هم روز #بهارصلوات هم روززیارتی #امام_حسین (ع)هم روز #امام_عصر(عج)هم روزجشن #انقلاب_اسلامی تبریک میگم
@aksneveshteheitaa
سلام #صبح_بخیر
روز 2اسفندروز سرنوشت ساز برای مایه دست ماست
@aksneveshteheitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انتخابات برره!
صحنه هایی که این روزها زیاد شاهد خواهیم بود😀
#انتخاب_اصلح
#من_رای_میدهم 🇮🇷
😅 @aksneveshteheitaa
نظری کن ای توانگر
که به دیدنت فقیــرم...
🌺🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃
#کانال_عکس_نوشته_ایتا
@aksneveshteheitaa
4_5940503935797169086
7.83M
وطنم ای شکوه پابرجا
در دل التهاب دورانها
کشور روزهای دشوار
زخمی سربلند بحرانها
ایستادی به جنگ رودررو
خنجر از پشت می زند دشمن
گویی از ما ودر نهان بر ما
وطنم پشت حیله را بشکن
#کانال_عکس_نوشته_ایتا
@aksneveshteheitaa
🔴توصیه مهم امروز رهبر انقلاب به مردم درباره نحوه رای دادن
🔹رهبر انقلاب، امروز: در هر شهری به تعداد نامزدهای آن شهر، رای بدهند. مثلا در تهران به ۳۰نفر رای بدهند و اسم ۳۰ نفر را بنویسند. این خیلی کمک میکند به اینکه مجلس یک مجلس قوی باشد. (۹۸/۱۲/۲)
#کانال_عکس_نوشته_ایتا
@aksneveshteheitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنها نامزد انتخابات که صداقت به خرج داد
«من میخوام از حقوق مردم مظلوم استفاده کنم»😂
#انتخابات
😅😂😂😂😂😂
@aksneveshteheitaa
کمالی:
منو گذاشتی تنها...
#کیمیا
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
طراح: احسان شیرزادی
🆔 @aksneveshteheitaa
💎
گرگ و میش است هوا، گرگ منم، میش تویی
ظهر غمبارهی طوفانی در پیش تویی
#احسان_افشاری
🆔 @aksneveshteheitaa
❣
نیازمند لبت، جانِ بوسهخواهِ من است
نگاه کن به نیازی که در نگاه من است
ز دیده پرتو عشق ار برون زند چه کنم
دلی چو آینه دارم همین گناه من است
#کانال_عکس_نوشته_ایتا
🆔 @aksneveshteheitaa
💎
گرچه تا حالا به یادَت سرِ پا ماندم ولی
آخرش دلتنگیاَت کاری به دستم میدهد
#علیرضا_کبیری
🆔 @aksneveshteheitaa
🌼🌸🌼🌸🌼🌸
#رمان_عشق_باطعم_سادگی
#قسمت_36😍✋
احوال پرسی های عمه با مامان هنوز ادامه داشت و من هم طبق عادت بچگی هام پایین پای مامان
کنار میز تلفن نشسته بودم و سرم روی زانوی مامان بود و مامان مشغول نوازش موهام! مامان
_آره اینجاست همدم خانوم نه امروز کلاس نداشته گوشی خدمتتون از من خداحافظ
سلام برسونین..
تازه داشت خوابم میبرد از نوازشهای مامان که گوشی رو گرفت سمتم
_سلام عمه جون
عمه_ سلام عزیزم کم پیدا شدی؟
_شرمنده عمه کلاسهام این ترم اولی یکم فشرده است من شرمنده ام
عمه_دشمنت شرمنده گلم میدونم... این عطیه هم که خودش رو روزها حبس میکنه تو اتاق به
بهونه درس خوندن من که باور نمی کنم می خونده باشه
خندیدم_چرا عمه می خونه من مطمئنم
عمه هم خندید _شام بیا پیش ما امشب امیرمحمدم میاد
احساس کردم توی صدای عمه یک شادی در کنار غمه از این دیر اومدن ها!
تعارف زدم با شیطنت _مزاحم نمیشم
خندید_لوس نکن خودت رو تو از کی تعارفی شدی ؟
من هم خندیدم_چشم عمه جون میام من و تعارف! من و که میشناسین فقط خواستم یکم مثل
این عروسها ناز کنم نگین عروسمون هوله!
مامان چشم غره ظریفی به من رفت و عمه اون طرف خط از ته دل قهقه زد_امان از دست تو به امیرعلی میگم بیاد دنبالت
_نه خودم میام،می خوام عصری بیام کمکتون اون عطیه که فعال خودشه و کتابهاش
عمه با لذت گفت: ممنون عمه خوشحال میشم زودتر بیای ولی نه برای کمک بیا ببینمت
_چشم
عمه_ قربونت عزیزم کاری نداری؟
_سلام برسونین خداحافظ
با خداحافظی عمه گوشی رو گذاشتم سرجاش از جا بلند شدم رفتم سمت آشپزخونه برای
صحبتهای مادر دختری که آخرش ختم میشد به نصیحتهای مامان!
پوست دور گوجه فرنگی رو مارپیچ می گرفتم تا بتونم شکل گلش کنم برای تزیین سالاد!
_باز حس کدبانو بودن تورو گرفت؟
نگاهی به عطیه که با کتاب قطور دستش وارد آشپزخونه شده بود کردم و عمه به جای من جواب
داد_دخترم یک پا کدبانو هست
برای عطیه چشم ابرو اومدم که چشم غره ای به من رفت و به کلم هایی که سسی بود ناخنک زداروم زدم پشت دستش
_یک ساعته دارم روش و صاف و تزئین میکنم
اخمی کرد_خب حاالا باز تو یک کاری انجام دادی
عمه زیر برنجهاش رو که دمش باالا اومده بود کم کرد_طفلکی محیا که از وقتی اومده داره کار
میکنه ...توچیکار کردی؟ چپیدی تو اتاق به بهونه درس خوندن!
خندیدم که کوفت زیرلبی به من گفت و بلندتر ادامه داد_نه خیر مثل اینکه توطئه عمه و برادرزاده
است علیه من
گل گوجه ایم رو وسط ظرف گرد سالاد و روی کلم های بنفش گذاشتم وزیرلب گفتم:_حسود
پشت چشمی نازک کرد و کتابش رو انداخت روی سنگ کابینت
_ چه خبره مامان دومدل خورشت
کم تحویل بگیر این امیرمحمدت رو!
عمه گره روسریش رو مرتب کرد
_نگو مادر بچه ام دیر به دیرمیاد نمی خوام کم و کسر باشه
میدونم خورشت کرفس دوست داره برای همین کنار مرغ درست کردم براش لحن مادرانه عمه دلم رو لرزوندو عطیه هم کنار من روی زمین نشسته بود با پوف بلندی پوست
خیار سبز دستش رو پرت کرد توی سینی و اخمهاش سفت رفت توی هم با آرنجم زدم توی پهلوش تا باز کنه اون اخمهایی رو که عمه رو دمغ تر می کردبا اخم به من
نگاه کرد که لب زدم
_اونجوری قیافه نگیر!!
بعد هم به عمه که به ظاهر خودش رو سرگرم کرده بود و به غذاش سرکشی می کرد اشاره کردم
بلندشدم و ظرفهایی رو که کثیف کرده بودم و گذاشتم توی ظرفشویی و مشغول شستن شدم
_ به به سلام به خانومای خونه خسته نباشید همه به عمو احمد سلام کردیم و عطیه بلند شدو میوه ها رو از عمو گرفت عمو احمد نزدیک اومدو روی موهام رو بوسید_تو چرا دخترم مگه عطیه چیکارمیکنه؟
غرق لذت شدم از این بوسه پدرانه و خودم رو لوس کردم
_کاری که نمی کنم که وظیفمه عموجون!
عطیه که حرص می خورد گفت: راست میگه وظیفه اشه مهمون نیست که وقتی بهش میگین
دخترم
عمو احمد با اخم ظریفی نگاهش کرد که عمه گفت:پس امیرعلی کجاست؟
_سلام علیکم
قبل جواب دادن عمو امیرعلی واردآشپزخونه شد و همه جواب سلامش رو دادیم نگاهش کمی
بیشتر روی من موند و لبخند زد _خوبی؟ همونطور که لیوان رو آب میکشیدم گفتم: ممنون
نزدیکم اومدو دستش رو زیر شیر آب خیس کردو کشید روی لباس کرمی رنگش و من هم با بستن شیر آب نگاهی به لباسش که یک لک روغنی بزرگ افتاده بود انداختم!
بدونی اینکه من سوالی بپرسم و امیرعلی سربلند کنه گفت: لباس عوض کرده بودم تعطیل کنیم
یک آقایی اومد روغن ماشینش رو عوض کنه لباسم کثیف شد
آروم گفتم: فدای سرت اینجوری که پاک نمیشه برو لباست رو دربیار بده برات بشورم لکش
نمونه وقتی دید واقعا لکه با یک مشت و دو مشت آب نمیره سرش رو بلند کرد_نه ممنون خودم میشورم
لبخند مهربونی به صورتش پاشیدم_قول میدم تمییز بشورم بروعوضش کن
به لحن خودمونیم لبخندی زدو رفت سمت اتاقش و من هم بعد از اینکه مطمئن شدم دیگه کاری
نیست رفتم دنبالش
چند تقه به در زدم_بیام تو؟
صداش
#عکس_نوشته_ایتا
@aksneveshteheitaa
°•| 🌿🌸
گذشت جمعه
ولی ، دعای ما نگرفت!!
دعاے ما نه ،
بگو « ادعای » ما نگرفت...
"" اَلّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج ""
#شبتون_مهدوی❤️
#التماس _دعای_فرج🤲
#کانال_عکس_نوشته_ایتا
@aksneveshteheitaa
🍂🌼
الهی ....
در این صبح زیبا
تو را به بزرگی و مهربانیت قسم،
دلهای گرفته را شاد،
دستهای نیازمند را بینیاز کن
و قلبی نورانی،
تنی سالم،
خردی بیدار،
زندگی آرام،
خیالی آسوده،
به دوستان و عزیزانم عطا فرما ...
صبحتون بخیر و زیبا عزیزان!
🍂🌼
@aksneveshteheitaa
#کانال_عکس_نوشته_ایتا
غربیا وقتی استقبال ملت ایران واسه رأی گیری رو میبینن!
#انتخابات_مجلس
😂 @aksneveshteheitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق به غذا رو میشه از اندازه ی باز کردن دهنش فهمید😂
#کانال_عکس_نوشته_ایتا
@aksneveshteheitaa
نتیجهی زندگی
چیزهایی نیست که جمع میکنیم،
بلکه قلبهاییست که
جذب میکنیم...
سلام، صبح بخیر
@aksneveshteheitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎
مادر من مادر من
تو یاری و یاور من
ترانه مادر من
با صدای زنده یاد
#خسرو_شکیبایی
تقدیم به همه مادران سرزمینم
❣ #روز_مادر_مبارک
🆔 @aksneveshteheitaa