چه کرده ای تو به این خانه؟
خانه ات آباد....
که رفته ای
و خیالت نمی رود از یاد🌸🌸🌸
🔷🦋
#انتخابات
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
💖 🦋💖
آدمهای اَمـن
همانی هستنـد ڪه همه چيز ميتونی بهشون بگی،
بدون اينڪه قضاوت يا تحقيرت ڪنند،
ميتونی ڪنارشـون احساسِ بودن ڪنی
زندگیـتون پر از آدمهاۍ اَمــن 💙
🔷🦋
#انتخابات
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
💖 🦋💖
تو مردها ...
حسے بہ نام غیرت هست
یا شایدم حسادت
اما من میگم عشق..
چون تا عشقے نباشہ هیچ مردے نہ
غیرتے میشہ نہ حسود ...
♥️✌️
🔷🦋
#انتخابات
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
💖 🦋💖
تنها شما نویسندۀ کتاب زندگی خود هستید، پس زیباترین سرنوشت را برای خویشتن به قلم بیاورید.
#شبتون_به_رنگ_خدا ✨✨✨✨✨
💖🌹🌟🌙✨🌹💖
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
❣پروردگارا
🔶بااولین قدمهایم برجاده های صبح
🔸 نامت راعاشقانه زمزمه میکنم
🔸کوله بارتمنایم خالی وموج
🔶سخاوت توجاری
الهی به امید تو💚
🌹💖🌷🌻🦋💐☘
گل آتش دل به چهره می پردازد
ابر آبش در سینه همی اندازد
باد از بزر خاک به گل می تازد
«من منتظرم» بهار کی آغازد
🔷🦋
#انتخابات
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
💖 🦋💖
"صبح" مسافری ست🍂
با چمدانی پر از "لبخنـد"
کافیست عاشقـانه♡🍂🌸
به استقبالش بروی
طلــوع آفتاب امروز
"گرمــابخش وجودتـان"
سلام....☺️🍂🌸
همراهان همیشگی
صبح جذابتون بخیــر🍂🌸
🔷🦋
#انتخابات
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
💖 🦋💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای کاش که هرکس به مرادش برسد
شب رفته و روزهای شادش برسد...
آن دل که شده از ستم دنیا ؛ خون
شاید که فقط شعر به دادش برسد
🔷🦋
#انتخابات
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
💖 🦋💖
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#خورشیدایران
#صفحهبیستهشتم
#هفتمینمسابقه
موضعگیری امام رضا(ع) در برابر برمکیان
برمکیان خاندانی هستند که جدشان به نام «جعفر برمک» از مجوسیان بلخ بود، و مسلمان شد و در عصر خلافت سلیمانبن عبدالملک (هفتمین خلیفه اموی) توسط معرفی یکی از اندیشمندان دربار او، به دمشق دعوت شد و سرانجام به عنوان وزیر، به دربار سلیمانبن عبدالملک وارد گردید، و پس از انقراض امویان، و روی کار آمدن عباسیان، خالد پسر جعفر، وزیر عبدالله سفّاح (نخستین خلیفه عباسی) شد، و به این ترتیب برمکیان به عنوان کارگزار و کارمند به درون دولت بنیعباس رخنه کرده و وارد شدند و در عصر خلافت هارون، کار به جایی رسید که برمکیان پستهای حساس را به دست گرفتند و رگ و ریشه کشور اسلامی به دستشان افتاد، یحییبن خالدبن جعفر، وزیر هارون گردید، سپس دو پسرش فضل و جعفر، مدتی وزیر هارون شدند.
خوشگذرانی و بریز و بپاش برمکیان و بخششهای بیحد آنها از کیسهی خلیفه به مردم، آنها را معروف و مشهور به سخاوت نموده و در دل آنها جای داده بود، و احتمال میرفت که در آینده آنها زمام کشور اسلامی را به دست خود گیرند.
برمکیان برای حفظ موقعیت خود با امامان(ع) و علویان مخالف و دشمنی میکردند، زیرا امامان(ع) و پیروانشان هرگز حاضر نبودند که کشور اسلامی در تیول برمکیان هوسباز باشد.
یحییبن خالد برمکی به طور مرموزی، هارون را بر ضد امام کاظم(ع) تحریک کرد، و با دادن پول گزاف، علیبن اسماعیل (برادرزادهی امام کاظم(ع)) را وسیلهی تحریک هارون قرار داد، و باعث شهادت امام کاظم(ع) گردید.
همین یحیی برمکی، در مورد حضرت رضا(ع) نیز، هارون را بر ضد آن حضرت بدبین و تحریک میکرد که به هدف شوم خود نرسید (چنانکه قبلا ذکر شد). حتی مطابق بعضی از روایات، حضرت رضا(ع) فرمود: «یحیی برمکی پدرم را با سی عدد خرمای زهرآلود، مسموم کرد.»
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#انتخابات
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❎ مشت محکم!
🎥 بازخوانی موضوع انتخابات در وصیت نامه شهدا
#ایران_قوی
🔷🦋
#انتخابات
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
💖 🦋💖
🥀عکس نوشته ایتا🥀
🌷ماجرای حقیقی معجزه ی دعای شهدا با سلام خدمت شما عزیزان که عاشقان و رهروان راه شهدا هستید همانرو
🌷ماجرای حقیقی معجزه ی دعای شهدا
با سلام خدمت شما عزیزان که عاشقان و رهروان راه شهدا هستید
به همراه همسرم از اتوبوس پیاده شدیم و همراه بسیجیان به سمت سنگر حرکت کردیم در مقابل درب ورودی سنگر با کمال احترام ایستادند و به من و همسرم تعارف کردند که وارد سنگر شویم. درب ورودی سنگر کمی شیب دار بود وقتی وارد سنگر شدیم چیزی که خیلی برایم جالب بود بزرگی بیش از حد آن سنگر بود که دست راست آن به صورت مسجد بسیار بزرگی بود البته بدون فرش که تعداد زیادی رزمنده با سربند یا فاطمه زهراس بر روی زمین نشسته بودند و به شدت مشغول کار بودند. پرونده های زیادی در دست داشتند و در حال رسیدگی به پروندهها بودند چند نفر از آنان نیز بی سیم به دست داشتند و مرتباً با بی سیم صحبت میکردند حال و هوای بسیجیان خیلی مانند شبهای عملیاتی بود که در تلویزیون دیده بودم. در سمت چپ سنگر یک دروازه ای وجود داشت که سراسر نور بود و شدت نور آن به گونه ای بود که قادر به دیدن آن طرف نور نبودم. نور بسیار عجیبی بود و این بسیجیان همگی در داخل این نور وارد می شدند و بعد از مدتی با تعداد زیادی پرونده خارج می شدند تمام آنان سربند یا فاطمه زهراس بسته بودند. به قدری کار و تلاش و زحمت آنان زیاد بود که پیش خودم فکر میکردم چقدر انرژی بالایی دارن در این هنگام از داخل دروازه سراسر نور آقایی بسیار رشید و خوشرو و پر انرژی به سمت ما آمدند و احوالپرسی گرمی کردند و نام مرا به زبان جاری کرده و خوش آمد گفتند و بعد من و همسرم را به سمت صندلی که از گونیهای شنی ساخته شده بود راهنمایی کردند(. بسیجیان ایشان را حاج آقا یاسینی صدا میکردند.) این گونی های شنی نزدیک آن دروازه نورانی روی هم چیده شده بودند و به عنوان صندلی از آن استفاده می شد در این هنگام نوجوان بسیار خوش چهره و چابک از داخل نور بیرون آمد . نامش علی اصغر قلعه ای بود که آقای یاسینی به علی اصغر گفت آقای قلعه ای برای میهمانان ما وسایل پذیرایی بیاورید علی اصغر که نوجوان ۱۶ ساله خوش چهره و نورانی بود به سمت من و همسرم آمد و بعد از احوالپرسی بسیار گرمی از من پرسید آیا شربت میل دارید من که در حالت بهت و تعجب به سر می بردم با کمال خجالت گفتم اگر امکان داشته باشد میخورم.
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
🔷🦋
#انتخابات
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
💖 🦋💖