Fadaeian_Fatemiye_Dovom_98_Shab3_6.mp3
13.41M
🎤🎤نریمانی
🎼 فقط بگو خدا
تو خِیلِ فتنه ها
ز دامن علی(ع)
نباشه دستِ من جدا
ربّنا ثَبِّت اَقدامَنا
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✅✅✅✅✅✅✅✅✅
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
👌👌👌👌👌👌👌👌👌
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
@ala_allah
میتوانیم دنیای زیباتری داشته باشیم اگر قبل از انجام هر گناهی به صدای وجدان خودمان توجه کنیم و اگر کار اشتباهی انجام دادیم و یا مرتکب گناهی شدیم بجای اینکه از خدا بترسیم از خدا خجالت بکشیم.
♥♥♥♥♥♥♥♥♥
@ala_allah
يا صاحب الزمان(عج)
قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت / به قدر ِ نیم نگاهی ببینمت
تکلیفِ بیقراری این دل چه میشود؟!!! / اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت...
ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود/ در راهِ جمکران سر راهی ببینمت
یا که مُحَرَمی شود و بین کوچه ای/ در حالِ کار ِ نصبِ سیاهی ببینمت
آقا خدا نیاوَرَد آن روز را که من/ سرگرم میشوم به گناهی ببینمت
با این دلِ سیاه و تباهم چه دلخوشم / بر این خیالِ کهنه يِ واهی: ببینمت!
دارم یقین که روز ِ وصالِ تو میرسد/ ذکر ِ لبم شده که الهی ببینمت ...
@ala_allah
📖داستان توحالاهمان خورشیدی
خدا چراغی به او داد ...
روز قسمت بود.
خدا هستی را قسمت می کرد.
خدا گفت: «چیزی از من بخواهید، هر چه که باشد، شما را خواهم داد. سهمتان را از هستی طلب کنید، زیرا خدا بسیار بخشنده است.»
و هر که آمد چیزی خواست.
یکی بالی برای پریدن و دیگری پایی برای دویدن.
یکی جثه ای بزرگ خواست و دیگری چشمانی تیز.
یکی دریا را انتخاب کرد ودیگری آسمان را.
در این میان کرمی کوچک جلو آمد و به خدا گفت: خدایا من چیز زیادی از این هستی نمی خواهم. نه چشمانی تیز و نه جثه ای بزرگ، نه بالی نه پایی، نه آسمان نه دریا، تنها کمی از خودت تنها کمی از خودت به من بده.
و خدا کمی نور به او داد. نام او کرم شب تاب شد.
خدا گفت: آن که نوری با خود دارد بزرگ است. حتی اگر به قدر ذره ای باشد. تو حالا همان خورشیدی که گاهی زیر برگی کوچک پنهان می شوی.
و خطاب به دیگران گفت: کاش می دانستید که این کرم کوچک، بهترین را خواست. زیرا که از خدا جز خدا نباید خواست.
@ala_allah
خداوند برای حقیقت دروازههای بسیاری تعبیه کرده تا به هر مؤمنی که بر آنها میکوبد، خوشآمد بگوید.
✍جبران خلیل جبران
@ala_allah
هر که منظور خود از غیر خدا میطلبد
چون گداییست که حاجت ز گدا میطلبد
@ala_allah
اي مسلمان عهد و پيمان بسته ايم
عهد، ما با نور قــــرآن بــــسته ايــم
نــــور قــــرآن رهنــــمــــاي راه مـــا
مي نمــــايـاند بــــه انــــسان راه را
@ala_allah
الا اي شيعه من خير تو جويم
سحرگه راز خود راباتو گويم
من مهدي که فرزند حسينم
براي حال تو در شور و شينم
تو آگاهي چه کردي يا چه خوردي؟
که نام عشق ما از ياد بردي؟
چرا اينگونه در عصيان ذليلي؟
مگر برجرم خود داري دليلي؟
نکردي تو مراعات حرم را؟
چه مي گويي جواب مادرم را؟
مکن کاري ز خود دورت نمايم
عوض شو تا که من پيش ات بيايم
@ala_allah