eitaa logo
حَیَّ عَلَی الله
1.1هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
7.3هزار ویدیو
122 فایل
کانالی با موضوعات مختلف به همراه کنفرانس با صلوات وارد شو اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم وصیت و دلنوشته های شهدای عزیزانتان را با ما به اشتراک بگذارید و به رسالت زینبی خود عمل کنید https://eitaa.com/Sahebzamanalamann
مشاهده در ایتا
دانلود
اگه خواستی تکیه بدی نه به "چهره ها "اعتماد کن ؛ نه به "زبون ها" به دوتا چیز؛ اما میشه تکیه کرد... "یکی"مرام و مردونگی "دومی "ایمان و خداباوری" بامرام؛ نمک میشناسه و باایمان ظلم نمیکنه.... @ala_allah
🍃ای کاش که انتخابمان مهـ💚ـدی بود 🍃هر پرسش و هر جوابمان مهـ💚ـدی بود 🍃ما طالب غیریم و ز این بدبختیم 🍃ای کاش که رای نابمان مهـ💚ـدی بود😭 🔅اَلَّلهُمـ ّعجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🔅 @ala_allah
رائفی پور _ مناجات دلنشین.mp3
3.46M
🎙استاد رائفی پور 🎼هیچکس تاب وتب چشم‌ تو را درک نکرد هیچکس اشک شب چشم تو را درک نکرد #⃣مناجات بسیار زیبا 😍😍😍😍😍😍😍😍 😭😭😭😭😭😭😭😭 ✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅✅✅✅✅✅✅✅ @ala_allah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖داستان درد دل گنجشک بسم الله الرحمن الرحیم روزگاری در مرغزاری گنجشکی بر شاخه یک درخت لانه ای داشت و زندگی می کرد. گنجشک هر روز با خدا راز و نیاز و درد دل می کرد و فرشتگان هم به این راز و نیاز هر روزه خو گرفته بودند تا اینکه بعد از مدت زمانی طوفانی رخ داد و بعد از آن ، روزها گذشت و گنجشك با خدا هیچ نگفت! فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: " می آید، من تنها گوشی هستم كه غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی ام كه دردهایش را در خود نگه می دارد و سر انجام گنجشك روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. " فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشك هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود: " با من بگو از آنچه سنگینی سینه توست. " گنجشك گفت: " لانه كوچكی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی كسی ام. تو همان را هم از من گرفتی. این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی از لانه محقرم كجای دنیا را گرفته بود؟ و سنگینی بغضی راه بر كلامش بست. سكوتی در عرش طنین انداز شد. فرشتگان همه سر به زیر انداختند. خدا گفت: " ماری در راه لانه ات بود. خواب بودی. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون كند. آنگاه تو از كمین مار پر گشودی. " گنجشك خیره در خدایی خدا مانده بود. خدا گفت: " و چه بسیار بلاها كه به واسطه محبتم از تو دور كردم و تو ندانسته به دشمنی ام بر خاستی. " اشك در دیدگان گنجشك نشسته بود. ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت. های های گریه هایش ملكوت خدا را پر كرد.. @ala_allah
براى یک شروع تازه با خدا هرگز دیر نیست ** @ala_allah
گاهےخداراصدابزن. بےآنکه بخواهے از او گله کنےبی آنکه بگویےچرا؟ و بےآنکه نداشتنهاو نبودن هارابه او نسبت بدهےگاهےخدارا به خاطرخدا بودنش صدابزن @ala_allah
امام علی علیه السلام عَلَيكُم بِكِتابِ اللّه ... مَن عَمِلَ بِهِ سَبَقَ؛  بر شما باد رجوع به كتاب خدا (قرآن) ... كسى كه به آن عمل كند از همه پيشى مى‌گيرد.  📚نهج البلاغه(صبحی صالح) ص۲۱۹ ، خطبه ۱۵۶   @ala_allah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه خوش خیال است فاصله را می گویم به خیالش تو را از من دور کرده نمی داند جای تو امن است اینجا در میان دل من ** @ala_allah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا