#امام_امت
#ولایت_فقیه_همان_ولایت_رسول_الله_است
#خمینی_کبیر
💠 رابطه امام خمینی و آیة الله خویی
🔻 درباره رابطه آقای خویی و آقای خمینی چند مطلب نقل میکنم:
۱. این را از حاج آقای والد شنیدم و از دیگری نشنیدم: وقتی آقای خویی قم آمد و بر آقای خمینی وارد شـد، مـا بـه عنوان اینکه مقرر درس آقای نائینی آمده است، رفتیم و از ایشان دیدن کـردیـم. ايـن قـضـيـه قـبـل از دوره ما واقع شد. در دوره ما هم یک بار آقای خویی به قم تشریف آورد و ما ایشان را زیارت کردیم.
۲. شنیدم وقتی آقای خمینی به عراق تبعید شد، وقتی به کاظمین وارد شد، به آقای خویی تلگراف یا تلفن کرد که من آمدهام.
۳. مطلب دیگری که شنیدم و قطعى و مسلم است، اینکه در نجف وقتی آقای خویی از آقای خمینی دیدن میکند، چند روز بعد ایشان دوباره تصمیم میگیرد به دیدن ایشان برود. برخی نجفیها به آقای خویی اعتراض میکنند که شما با این کار نجف را تضعیف میکنید. دفعه قبل دیدن کردید و دیدار مجدد لزومی ندارد. آقای خویی ترتیب اثر نمیدهد و دفعات متعدد به دیدن آقای خمینی میرود.
۴. وقتی مرحوم آقا مصطفی از دنیا رفت، نماز ایشان را آقای خویی خواند.
۵. یک وقت آقای خوبی به مرحوم آقای آسید احمد فهـری عبایی میدهد که به آقای خمینی هدیه بدهد. وقتی آقای فهری عبا را به آقای خمینی تقدیم میکند، آقای خمینی میفرماید: خیلی خوشـوقتـم کـه شـمـا رابطـهات را با ایشان حفظ کردهاید. و از این جهت آقای خمینی قدردانی میکند. همچنین میفرماید: اگر فرستنده آقای خویی نبود، من همین عبا را به شما هدیه میکردم ولی چون ایشان هدیه داده است، من این را برای خودم نگه میدارم. سپس داخل میرود یا دستور میدهد که از داخل عبایی بیاورند و آن عبا را به آقای فهری اهدا میکند.
۶. به نظرم از حسین آقا - فرزند مرحوم آقا مصطفی - شنیدم: اوائلی که آقای خمینی در نجف بود، منزل ایشان خیلی گرم بود و گرما ایشان را خیلی اذیت میکرد. آقای خویی تا وارد منزل آقای خمینی شد، نگاهی به اطراف منزل کـرد و یک دستور معماری داد که مثلا فلان جای منزل را خراب و در سرداب فلان تغییر را ایجاد کنید تا مشکل گرمای هوای منزل حل شود. آنها هم طبق دستور آقای خویی عمل کردند و مشکل گرما حل شد. آقای خویی در معماری مسلط بود.
۷. از افراد متعددی این قضیه را شنیدم: کسی (که نامش را ذکر نمیکنم) نزد آقای خمینی آمد و از آقای حائری شیرازی امام جمعه سابق شیراز شکایت و تعبیر کرد که :«او مروج خویی است»! آقای خمینی از این حرف خیلی بدش آمد و به آن شخص تند شد که چرا از ایشان بی ادبانه تعبیر کردید؟ سپس فرمود: «ایشان آية الله خویی و از اعاظم است».
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۶۷۲
✍️آیت الله شبیری زنجانی
@ala_allah
#ولایت_فقیه_همان_ولایت_رسول_الله_است
#امام_امت
#خمینی_کبیر
💠 امام خمینی و امیرکبیر
🔹 به عقيده من اگر امیرکبیر در زمان آقای خمینی بود، آقای خمینی با او درگیر میشد. چـون امیرکبیـر چـنـدان متشرع نـبـود، برخلاف آقای خمینی که بسیار متشرع بـود، لذا آقای خمینی نمیتوانست با او کنار بیاید. البته تردیدی نیست که امیرکبیر وطنی بود و میخواست ایران پیشرفت کند، ولی همیشـه طـبـق موازيـن شـريعت عمل نمیکرد.
🔸 برای نمونه حسین مکّی در کتاب زندگانی میرزا تقی خان امیرکبیر نوشته است: «آلوفروشی نزد امیرکبیـر شـکایت کـرد کـه سـربازت آلوهـای مـرا خـورده و پولش را نداده است. امیرکبیر به سرباز گفت: حرف این آلوفروش درست است؟ سرباز گفت: من با او قرار گذاشتم که برای هر ده تا هسته آلو يك شـاهی به او بدهم و مطابق آن هم به او پول دادهام. اميركبـيـر بـه آلـوفـروش رو کرد و گفت: تو چه میگویی؟ آلـوفـروش گفت: بله، ما چنین قراری گذاشته بودیم ولی این سرباز، آلوها را با هسته خورده است. امیرکبیر به آلوفروش گفت: من شکم ایـن سـرباز را میدرم، اگر حرف تو درست بود که هیچ، وگرنه شکم تو را هم میدرم! همین کار را هم کرد، شکم سرباز را پاره کرد و هسته آلوها از شکم سرباز بیرون ریخت و حرف آلوفروش ثابت شد.» (۱)
🔹 از این روست که میگویم اميركبير متشرع نـبـود و اگر در زمان آقای خمینی بـود، آقای خمینی نمیتوانست او را تحمل کند.
1⃣ تفصيل نقل حسین مکّی در کتاب «زندگانی میرزا تقی خان امیرکبیر» صص ۲۸۰ - ۲۸۲ آمده است.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۶۴۳
✍️آیت الله شبیری زنجانی
@ala_allah