🌺شهيد يعقوب مهدي زاده اصل
«خدايا! اگر کمکم نکني، دستم نگيري، چه کنم و به کجا پناه ببرم. من به غير از تو کسي را ندارم، پناهي ندارم و تنها هستم. يا رب! دست اين بنده ناچيز را بگير و نداي او را که از اعماق قلب بر ميخيزد، گوش کن و مرا يک لحظه به حال خودمان وامگذار.»
@ala_allah
🌺شهيد بهنام يوسفي اردبيلي
«اي معبود من، اي آن که دلهاي پاک در لقاي تو ميتپد. خدايا، من با تو در شهادت دوستانم و به هنگام بلند شدن نالههاي کودکان مادر از دست داده در بمبارانهاي دشمن، با تو پيمان بستم و عهد نمودم که تا پايان راه بروم و حال بر پيمان خود وفا کردم. الهي، من به وفاداري و خلوص عمل نمودم، تو نيز مرا بپذير.»
@ala_allah
🌺شهيد جواد حيدري فرد
«خدايا، به تو پناه ميآورم از نفسي که سير نميشود و از دانشي که سود نميدهد، از نمازي که بالا نميرود و از دعايي که به اجابت نميرسد.
@ala_allah
🌺 شهيد بهزاد حداد ماهي
«خدايا دوست دارم که اگر شهيد شدم، بي سر باشم که در مقابل امام حسين (ع) روسفيد باشم... . خدايا، بر من رحم کن. خدايا هميشه خواستهام که شهيد شوم. اين آرزو را برايم برآورده کن.»
@ala_allah
🌺شهيد ابوالفضل راز فاني
«الهي، يا قدوس، با ارحم الراحمين، من ذليليم، من کوچکم، به عظمت خودت تواناييم ده. با نور خودت آشنايم کن، قطعه قطعه بدن پر دردم، عاشق اسلام و عاشق شهادت است. خدايا، نگذار چشم بسته از اين دنيا بروم.»
@ala_allah
🌺شهيد مجتبي رسول زاده
«خدايا اگر ميداني که عاشقت شدهام، مرا به سوي خود فراخوان والا مرا رشد بده و توفيق تکامل اليالله نصيبم کن تا لايق شهادت گردم.
@ala_allah
🌺شهيد «خیرالله الطافی»
خدايا مردم مرا نمیشناسند و به من به چشم يک پاسدار يک مؤمن نگاه میکنند. مردم ظاهر مرا میبينند برای بعضیها حرف میزنم درس خداشناسی میگويم اما خودت میدانی و خودم نيز از مردم بهتر خودم را میشناسم و میدانم که پروندهام سياه است با همه اين ها با همه آنچه را که تو میدانی که من آرزوی دانائی و يا نادانی در نهان و آشکار کردهام.
تو را قسم به اهل بيت عصمت و طهارت میدهم که مرا ببخش خدا تو میدانی که بنده ضعيف و حقير و ذليل و مسکين و مستکين تو جز تو کسی را ندارد و خدا تو مردم را مامور به ظاهر کردی و مردم فريب ظاهرم را خوردهاند اما خودم میدانم که عاصی و گنهکارم و تو نيز بهتر مرا میشناسی که چه هستم پس بارالها مرا به کرم و عزتت ببخش و مرا عقوبت نکن از آنچه خلاف کرده ام و بازخواست نکن از آنچه وظيفه داشتم ولی بدان عمل نکردم.
@ala_allah
🌺گریه شهید زین الدین در مهمانخانه
پیش از عملیات خیبر، با شهید زین الدین و چند تا از دوستان دیگر رفتیم برای بازدید از منطقه ای در فکه. موقع برگشتن به اهواز، از شوش که رد می شدیم، آقا مهدی گفت: «خوب، حالا به کدام میهمانخانه برویم؟!»
گفتیم: «مهمانخانه ای هست بغل سپاه شوش که بچه ها خیلی تعریفش را می کنند.»
رفتیم. وضو که گرفتیم، آقا مهدی گفت: «هر کس هر غذایی دوست داشت سفارش بدهد.»
بچه ها هم هر چی دوست داشتند سفارش دادند. بعد رفتیم بالا، نماز جماعتی خواندیم و آمدیم نشستیم روی میز.
آقا مهدی همین طوری روی سجاده نشسته بود، مشغول تعقیبات. بعضی از مردم و راننده ها هم در حال غذا خوردن و گپ زدن بودند.
خدا شاهد است که من از ذهنم نمی رود آن اشکها و گریه ها و «الهی العفو» گفتن های عاشقانه آقا مهدی که دل آدم را می لرزاند.
موی بدنمان سیخ شد. این مردم هم با ناباوری چشمهاشان متوجه بالکن بود که چه اتفاقی افتاده است!
شاید کسانی که درک نمی کردند، توی دلشان می گفتند مردم چه بچه بازیهایی در می آورند!
شهید زین الدین توی حال خودش داشت می آمد پایین. شبنم اشکها بر نورانیت چهره اش افزوده بود با تبسمی شیرین آمد نشیت کنارمان. در دلم گفتم: «خدایا! این چه ارتباطی است که وقتی برقرار شد، دیگر خانه و مسجد و مهمانخانه نمی شناسد!»
غذا که رسید، منتظر بودم ببینم آقا مهدی چی سفارش داده است. خوب نگاه می کردم. یک بشقاب سوپ ساده جلویش گذاشتند. خیال کردم سوپ چاشنی پیش از غذای اصلی است! دیدم نه؛ نانها را خرد کرد، ریخت تویش، شروع کرد به خوردن....
از غذا خوری که زدیم بیرون، آقا مهدی گفت: «بچه ها طوری رانندگی کنید که بتوانم از آنجا تا اهواز را بخوابم.»
بهترین فرصت استراحتش توی ماشین و در ماموریتهای طولانی بود...
@ala_allah
🖼خدای بزرگ انسان را به اندازه
درد و رنجی که در راه خدا تحمل میکند پاداش میدهد
🌺شهید چمران
👆👆👆👆
@ala_allah
#ایران_قوی
⤵️رهبرانقلاب:
«یک روزی این دنیا دست دو قدرت بزرگ بود: قدرت آمریکا و قدرت شوروی سابق. هر دو در یک مسئله متّفق بودند و آن، ضدّیّت با جمهوری اسلامی بود. امام در مقابل اینها ایستاد، تسلیم نشد، صریح گفت «نه شرقی، نه غربی»؛ خیال میکردند نمیشود، خیال میکردند این نهال را میتوانند از ریشه بکَنند، این نهال امروز تبدیل شده به یک درخت تناور؛ غلط میکند فکرِ کندنِ آن را هم کسی بکند!»
@ala_allah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹مقایسه قدرت ایران در دوران پهلوی با بعد انقلاب اسلامی
#ایران_قوی
#ایران_مستقل_پیشرفته
👆👆👆👆👆👆👆👆
👌👌👌👌👌👌👌👌
✅☑️✅☑️✅☑️✅☑️
@ala_allah
#ما_پای_انقلابمان_میمانیم
⤵️پاسخ 🌺شهید ملا برهان عالی به درخواست دانشگاه علوم اسلامی الازهر مصر 🗣(راوی: آرام منبری از شاگردان شهید)
در سال 1387 از طرف مجمع تقریب مذاهب اسلامی در تهران همایشی برگزار شد تحت عنوان «غزه، نماد وحدت» در این همایش مهمانانی از کشورهای مختلف جهان حضور داشتند و زبان غالب همایش زبان عربی بود.
از استان کردستان هم جمعی از روحانیون در این همایش شرکت کرده بودند، برابر اعلام مسئولین همایش قرار شد یک نفر از روحانیون کردستان به نمایندگی از روحانیون استان در همایش سخنرانی کند، حاج ماموستا عالی را انتخاب کردیم، خدمت ایشان عرض کردند، می توانی با عربی صحبت کنی، فرمودند: به اذن الله و با کمک او سعی خواهم کرد.
وقتی در مقابل جمع قرار گرفت و بیاناتش را بدون نوشته آغاز کرد، آنچنان با فصاحت صحبت کرد که خیلی ها او را نمیشناختند تصور میکردند، زبان مادری ملا برهان عربی است، کلامشان بسیار فصیح و روان و مستدل بود و همه حاضران، خصوصاً مهمانان عرب زبان، وی را مورد تحسین و تشویق قرار دادند.
پس از جلسه یکی از مفتی های مصری خدمت حاج ماموستا رسید و ضمن تقدیر و تشکر فراوان از او، گفت: من فکر نمیکردم در کردستان ایران علمایی این چنین دانشمند وجود داشته باشد، شما با این همه علم و آگاهی و درایت، باید در بهترین دانشگاههای جهان اسلام کرسی استادی داشته باشید، واقعاً حیف است که طالبان علم در دنیای اسلام از وجود شما بی بهره باشند، من استاد دانشگاه الازهر مصر هستم، اگر قبول کنید به الازهر بیایید من تعهد میدهم تمام امکانات را برای شما فراهم کنم، هر شرایطی را که داشته باشید آنها را میپذیریم، فقط به شرط قبول و پذیرش شما.
حاج ماموستا فرمودند: استاد؛ من ریشه در این آب و خاک دارم و متعلق به این سرزمین هستم، اینجا سرزمین من است، اگر توانی داشته باشم ترجیح میدهم از آن در وطنم ایران استفاده کنم، چون پیشینیان ما گفته اند: چراغی که به منزل رواست به مسجد حرام است، درست است الازهر یک مرکز علمی مهم در جهان اسلام است، اما ما هم در استان کردستان حوزههای علمی خوبی داریم و باید در راستای تقویت آنها تلاش کنیم، لذا ضمن احترامی که برای شما و همکارانتان در دانشگاه الازهر قائل هستم، هیچ وقت چنین پیشنهادی را نخواهم پذیرفت و سرزمین مادریم را ترک نخواهم کرد.
📚برگرفته از کتاب ذکر عالی
@ala_allah