اتل متل یه مورچه🐜🐜🐜
قدم میزد تو کوچه🐜🐜🐜
اومد یه کفش ولگرد🐜🐜
پای اونو لگد کرد🐜🐜🐜
مورچه یه پاش شکسته🐜
راه نمیره نشسته🐜🐜
بابرگی پاشو بسته🐜
نمیتونه کار کنه🐜
دونه هارو بار کنه🐜
تو لونه انبار کنه🐜
مورچه جونم تو ماهی🐜
عیب نداره سیاهی🐜
خوب بشه پات الهی🐜
داری شعرو میخونی؟!
یه نگاه به قدو قوارت بنداز!
سنی ازت گذشته;خجالت داره چه با ریتمم میخونه!😐😂😂😂😂😂😂😂😝
✨🍃🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🍃🍃🌺🍃
🍃🌺🍃
🌺🍃
🍃
✅ به زندگی فکر کن! ولی برای زندگی غصه نخور.
✅ دیدن حقیقت است،
ولی درست دیدن ، فضلیت.
✅ ادب خرجی نداره .ولی همه چیز را
میخرد.
✅ با شروع هر صبح فکر کن تازه بهدنیا آمدی.
مهربان باش و دوست بدار و عاشق باش.
شاید فردایی نباشد.
شاید فردایی باشد اما عزیزی نباشد.
✅ یادمان باشد .....
با شکستن پای دیگران،
ما بهتر راه نخواهیم رفت!
✅ یادمان باشد....
با شکستن دل دیگران،
ما خوشبخت تر نمی شویم!
✅ کاش ..............بدانیم
اگر دلیل اشک کسی شویم،
دیگر با او طرف نیستیم؛ با خدای او طرف هستیم.
👤 دکتر الهی قمشه ای
#سخنان_ناب
اینقد که باگوشی چت کردم که
موقع انشاء نوشتن هم هی میخام اخر جمله ها استیکر بزارم😐😂
آلاچیق مهربانی
#داستان_زندگی #یادت_باشد قسمت یازدهم با صدای برادرم علی که گفت: آبجی سبد رو بده به خودم آمدم☺️ با
#داستان_زندگی
#یادت_باشد
قسمت دوازدهم
مانتوی بلند و گشاد قهوه ای رنگم را پوشیدم☺️
روسری گلدار کرم رنگم را لبنانی سر کردم و به آشپزخانه رفتم.😌
از صدای احوال پرسی ها متوجه شدم که عمه،حمید،حسن آقاو خانمش آمده اند.🙂
روبه رو شدن با عمه و حمید در این شرایط برایم سخت بود چه برسد به اینکه بخواهم برایشان چای هم ببرم!☕️
چای را که ریختم فاطمه را صدا کردم و گفتم بی زحمت تو چای رو ببر.
بعد از احوال پرسی کنار خانم حسن آقا نشستم
متوجه نگاهای خاص عمه و لبخند های مادرم شده بودم.
چند دقیقه ای بیشتر نتوانستم این فضا را تحمل کنم. 🙃
برای همین خیلی زود به اتاقم رفتم.
ادامه دارد...
@alachighemehrabani
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞🦋
❣ #سلام_امام_زمانم❣
🌸«امروز» بگو میان قُنوتٺ🤲
به صد نیاز
☘عَجّل علی ظُهورکَ
#یافارسَ_الحِجاز
🌸 هردم بگوبه اشڪ روان 😭
روبه آسمان
☘عَجّل علی ظُهورکَ
#یاصاحِبَ_الزَمان
#اللهـم_عجـل_لولیـک_الفـرج🌸🍃
@alachighemehrabani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضربان قلبم
مهدے
┄┅┄┅✶◍⃟♥️✶┄┅┄┄
°•💖 @alachighemehrabani
پسرا قبل ازدواج همه زورشونو میزنن نشون بدن پولدارن
بعد از ازدواج دو برابر همین زور رو میزنن نشون بدن آه در بساط ندارن😂😂😂
آلاچیق مهربانی
#داستان_زندگی #یادت_باشد قسمت دوازدهم مانتوی بلند و گشاد قهوه ای رنگم را پوشیدم☺️ روسری گلدار کرم
#داستان_زندگی
#یادت_باشد
قسمت سیزدهم
چند دقیقه که گذشت فاطمه داخل اتاق آمد.
گفت:فکر کنم این بار قضیه شوخی شوخی جدی شده!
داری عروس میشی😁
اخم کردم و گفتم:یعنی چی!؟
درست بگو ببینم چی شده!؟🧐
گفت:اون طور که من از حرفاشون فهمیدم،فکر کنم حمید آقارو بفرستن که باتو حرف بزنه 😜
تا شنیدم که قرار است بدون هیچ مقدمه و خبر قبلی با حمید آقا صحبت کنم،همانجا گریم گرفت.😭
آبجی که با دیدن حال و روزم بدتر از من هول کرده بود گفت:شوخی کردم .تورو خدا گریه نکن.😐
ناراحت نباش هیچی نیست!
بعد هم وقتی دید،اوضاع ناجور است از اتاق زد بیرون😒
دلم مثل سیر و سرکه میجوشید.😩
دست خودم نبود
روسریم را آزاد تر کردم تا راحت تر نفس بکشم.😕
مادرم داخل اتاق آمد .
مشخص بود خودش هم استرس دارد
گفت:دخترم اجازه بده حمید بیاد باهم حرف بزنین.
حرف زدن که اشکال نداره.
بیشتر آشنا میشین
در نهایت باز هرچی خودت بگی همون میشه.🙂
ادامه دارد...
@alachighemehrabani
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞🦋
🤣😁
چهار چیز که حوّا نمی توونست به آدم بگه
۱- آدمت می کنم
۲- از شوهرای دیگه یاد بگیر
۳- قبل از تو صد تا خواستگار داشتم
۴- میرم خونه مامانم
خوش بحال آدم😂
@alachighemehrabani
#صبحتبخیرمولایمن
منم و
جمعه های بی سامان
منو و
این ندبه های بی پایان
در این کویر پر زسراب
کجاست آن باران . . . ؟
یا ایها العزیز ...
ندارها مهدی جان
#من_امام_زمان_را_دوست_دارم
#آدینهتونمهدوی
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
@alachighemehrabani
1_7006508.mp3
11.74M
#دعایندبه
قرارصبحجمعه
عطرظهورمولا
دکترحاجمیثممطیعی
⚘با تو مارا خوشترین دیدار باد
هر کجا هستی خدایت یار باد⚘
#من_عاشق_امام_زمانم
#اللهمعجللولیکالفرج
@alachighemehrabani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎂تزئین کیک تولد برای کوچولوهای تو خونه
@alachighemehrabani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎💎💎
💎💎
💎
#کودکان 🤱
#رفتار_با_کودک
برخورد حاج آقا پناهیان با کودکی که سخنرانی اش را قطع کرد‼️
چونکه باکودک سر وکارت فُتاد👼
پـس زبان کـــودکــی باید گُشــاد👼
@alachighemehrabani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🍃💚 #نسیم_یار_مهربان 💚🍃🌷
قوم حضرت موسی (ع) واقعاً از ظلم به ستوه آمده بودند، لذا دعا و تضرع کردند و فرج هم برایشان مهیا شد، اما چون آمادگیِ لازم را نداشتند، بعد از مدت کمی، گوسالهپرست شدند!
مردمی که به در خانۀ امیرالمؤمنین(ع) آمدند و ایشان را مجبور کردند که امر خلافت را بپذیرند؛ هرچند این حق حضرت بود، ولی آن مردم، آمادگیاش را نداشتند، آنها از ظلم خسته شده بودند، اما تحمل عدالت علوی را نداشتند.
خودسازی مهمترین وظیفه ما قبل از ظهور حضرت است.
╭═━๑❀🎁❀๑━═╮
🦋 @alachighemehrabani
╰═━๑❀🎁❀๑━═╯
هدایت شده از جمعیت انقلابی ایتا
⚠️ #ٺلݩگراݩھ |
🌿دل گرفتگی روز جمعه به خاطر
این است که امام زمان(عج)
اعمال یک هفته شیعیان را بررسی
میکنند و محزون میشوند،
به سبب محزون شدن حضرت،
ما هم غمگین میشویم...!
#آیت_الله_کشمیری(ره)🌿
#ختمصلواٺ
💛ختم صلوات به نیت سلامتی وتعجیل فرج امام زمان عج و حل مشکلات ، برای شفای بیماران ،همه گرفتاری ها وعاقبت بخیری برای همه حاجات اعضای عزیز💛
☘️تعدادصلوات موردنظرروبه ایدی زیربفرستید👇
•[@momenanee313•]
آلاچیق مهربانی
#داستان_زندگی #یادت_باشد قسمت سیزدهم چند دقیقه که گذشت فاطمه داخل اتاق آمد. گفت:فکر کنم این بار ق
#داستان_زندگی
#یادت_باشد
قسمت چهاردهم
شبیه برق گرفته ها شده بودم🤯
اشکم در آمده بود😭
خیلی محکم گفتم:نه
اصلا من که قصد ازدواج ندارم.😑
تازه دانشگاه قبول شدم میخوام درس بخوانم☹️
هنوز مادرم ، از چارچوب در بیرون نرفته بود که پدرم عصا زنان وارد اتاق شد
و گفت:من نه میگم صحبت کنید نه میگم حرف نزنین هرچیزی که نظر خودت باشه.
میخوای با حمید حرف بزنی یا نه!؟🤷♂
مات و مبهوت مانده بودم😲
گفتم :نه
من برای ازدواج تصمیمی ندارم
باکسی هم حرف نمیزنم.
حالا حمید آقا باشه یا هرکس دیگه.😤
با آمدن ننه ورق برگشت.
ننه را نمیتوانستم دست خالی رد کنم.
گفت:تو نمیخوای به حرف من و پدر و مادرت گوش بدی!؟😲
با حمید صبحت کن!
خوشت نیومد بگو نه.😶
هیچکس نباید روی حرف من حرف بزنه.🙄
حرف ننه بین خانواده ما ، حرف آخر بود .
همه از او حساب میبردیم.
کاری بود که شده بود.
قبول کردم.
و اینطور شد که ما اولین بار صحبت کردیم.😉
ادامه دارد...
@alachighemehrabani
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞🦋