آلاچیق 🏡
🌺نیمہ ݐــنہان ماه 🌺 ✿ قسمت 7⃣3⃣ دیگر نه زور من به او می رسید نه محمدحسین تا نگذاریم از خانه بیرو
🌺نیمہ ݐــنہان ماه 🌺
✿ قسمت 8⃣3⃣
عاشق #طبیعت بود و چون قبل ازدواجمان #کوه_نورد بود، جاهای بکر و دست نخورده ای را می شناخت.
توی راه #کلیسای_جلفا بودیم.
ایوب تپه ای را نشان کرد و ماشین را از سر بالایی تند آن بالا برد.
بالای تپه پر بود از گل های ریز رنگی.
ایوب گفت:
_"حالا که اول بهار است، باید اردیبهشت بیایید، بببنید اینجا چه بهشتی می شود."
در ماشین را باز کردیم که عکس بگیریم.باد پیچید توی ماشین به زور پیاده شدیم و ژست گرفتیم.
ایوب دوربین را بین سنگ ها جا داد و دوید بینمان.
بالای تپه جان می داد برای چای دارچینی و سیب زمینی زغالی که ایوب استاد درست کردنشان بود.
ولی کم مانده بود باد ماشین را بلند کند.
رفتیم سمت کلیسای جلفا
هرچه به مرز نزدیک تر می شدیم، تعداد سرباز های بالای برجک ها و کنار سیم خاردارها بیشتر می شد.
ایوب از توی آیینه بچه ها را نگاه کرد، کنار هم روی صندلی عقب خوابشان برده بود.
گفت:
_"شهلا فکرش را بکن یک روز محمدحسین و محمدحسن هم #سرباز می شوند، میایند همچین جایی. بعد من و تو باید مدام به آن ها سر بزنیم و برایشان وسایل بیاوریم.
بچه ها را توی لباس خاکی تصور کردم. حواسم نبود چند لحظه است که ایوب ساکت شده، نگاهش کردم...
اشک از گوشه ی چشمانش چکید پایین نگاهم کرد:
_"نه شهلا...می دانم #تمام_این_زحمت_ها گردن خودت است...من آن وقت دیگر #نیستم."
آن روزها حال و روز خوشی نداشتیم...
خانم برادر ایوب تازه فوت کرده بود...
و محسن، خواهر زاده ام، داشت با #سرطان دست و پنجه نرم می کرد. فقط پنج سالش بود،
ایوب #طاقت زجر کشیدنش را نداشت. بعد از نماز هایش از خدا می خواست هر چه درد و رنج محسن است به او بدهد.
تنها آمدم تهران تا کنار #خواهرم باشم.
چند وقت بعد محسن از دنیا رفت.
ایوب گفت:
_"من هم تا #چهل_روز بیشتر پیش شما نیستم"
بعد از فوت محسن، ایوب برای روزنامه #مقاله_انتقادی نوشت، درباره کمبود امکانات دارویی و پزشکی اسمش را گذاشته بود:
👈"آقای وزیر.....محسن مرد...."👉
مقاله اش با #کلی_سانسور در روزنامه چاپ شد.
ایوب #عصبانی شد.
گفت دیگر برای این روزنامه مقاله نمی نویسد.
از تبریز تلفن کرد:
_"شهلا...حالم خیلی بد است، تب شدید دارم."
هول کردم:
_"دکتر رفتی؟"
_ آره، می گوید توی خونم عفونت است. می دانی درد پایم برای چی بود؟
گیج شدم، ارتباط تب و عفونت و درد پا را نمی فهمیدم.
_ آن #ترکش_کوچکی که از پایم رد شده بود، آلوده بوده، حالا جایش یک #تومور توی پایم درست شده...
گفت می خواهد همانجا به دکتر اجازه دهد تا غده را دربیاورد.
گفتم:
_"توی تبریز نه، بیا تهران."
با ناله گفت:
_"پدرم را درآورده، دیگر...طاقت... ندارم."
التماسش کردم:
_"همه برای دوا و دکتر می آیند تهران، آن وقت تو از تهران رفتی جای دیگر؟ تو را به خدا بیا تهران
به روایت هسمر شهید
⭐️برای خواݩدݩهرقسمٺاز رماݩ1صݪواٺ به نیت فرج اݪـزامیسٺ
#ادامه_دارد
#داستان_شب
#رمان_واقعی
#زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
🍁〰🍂
@Alachiigh
❌🔴 آخــــــر خــــــــــط روحــــــــــــــــــانی؛
🔻به روایــــــت سردبیــــــــر هـــــــــممیــــــــهن
✖️روزنامه هممیهن،
✖️در حالی سخنان مغالطهآمیز و طلبکارانه حسن روحانی را تیتر یک خود کرد، که سردبیر این روزنامه قبلا تاکید کرده بود،
✖️روحانی برای مذاکره به هر قیمت با آمریکا، قیمت بنزین را سه برابر کرده بود تا مردم را عصبانی کند و به نظام فشار بیاورد.
✖️روزنامه هممیهن پنجشنبه گذشته، تیتر اول خود را به سخنان روحانی اختصاص داد و ذیل تیتر «هنوز آخر خط نیستیم»، نوشت:
✖️«حسن روحانی، رئیسجمهوری پیشین که اخیراً کاندیداتوری خود را برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری اعلام کرده، در جدیدترین سخنرانیاش درباره دلایل این تصمیم گفت:
❌سال ۹۸ و ۱۴۰۰ که دیدیم کاری کردند که شرکتکننده بسیار کم شد.
❌ظاهراً بعد از ۹۸ فکر کردند که آب از سرشان گذشته و مهم نیست شرکتکننده کم باشد یا زیاد.
❌کار خودشان را شدیدتر در ۱۴۰۰ انجام دادند.
❌هدف آنها این است که اصلاحطلبان و اعتدالیون قهر کنند و همه کنار بروند.
❌تحلیل طیف اقلیت این بود که من در انتخابات شرکت نمیکنم.
❌با این حال، آن طیف اقلیت دچار تعجب شد که من ثبتنام کردم.»
✖️اهمیت دادن هممیهن به فرافکنی و فرار به جلو آقای روحانی در حالی است،
✖️که وی پس از بیصداقتی و دهنکجی به مردم در موارد متعدد مدیریتی،
✖️به آخر خط رسید و سقوط محبوبیت رئیس دولت به زیر شش درصد در تمام نظرسنجیهای دولتی را به عنوان یک رکورد به نام خود ثبت کرد.
✖️سردبیر فعلی نشریه هممیهن، درباره نگاه و رفتار روحانی با مردم، ۱۶ آذر ۱۳۹۸ به سایت انصافنیوز گفته بود:
❌«چرا روحانی چهار روز قبل از گرانی بنزین آنگونه سخنرانی میکند؟
❌کدام رئیسجمهور اعلام کرده بود که فلان قدر کسری بودجه داریم؟
❌آقای روحانی در یزد از کسری بودجه گفت و یکسری حملات هم به رئیسی انجام داد.
❌همین روش را در کرمان به شکلی دیگر ادامه داد.
❌مهمتر از همه اینها اعلام کرد به توافقات پشتپرده هم پایبند است؛
❌همه اینها، یعنی روحانی میخواهد به هر قیمتی شده،
❌دوباره با آمریکا مذاکره کند.
❌اینجا بود که #قمار کرد.
❌وقتی دید چیزی دستش ندارد،
❌بنزین را گران کرد تا جامعه به شرایط اقتصادی واکنش نشان دهد؛
❌فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانهزنی کنند که مذاکره انجام شود.
❌میگویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید،
❌جامعه بههم میریزد،
❌و روحانی #خندیده است.
❌اینکه میگویند گران کردن بنزین تصمیم غیرکارشناسی و اطلاعرسانی آن هم غلط بوده؛
❌اتفاقاً از نظر روحانی، تصمیم هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاعرسانی- در واقع اطلاعنرسانی- درست بوده،
❌تا جامعه بیشتر #عصبانی شود!»
✍ #محمد_ایمانی
#عموفیدل
@Alachiigh