🌹 شهید_محمدباقر_مشهدی_عبادی🌹
وصیت نامه:
چه خوش است دست از جان شستن
و دنیا را سه طلاقه کردن..
از همه قید و بند اسارت حیات آزاد شدن،
بدون بیم بر علیه ستمگران جنگیدن ..
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
@Alachiigh
❌❌ تیتر یکسان روزنامههای هم میهن و سازندگی و اسرائیل به فارسی!
🔴همینه که نتانیاهو میگه اصلاح طلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستن!!
#انتخابات
#روشنگری
#اصلاحات
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_زیبا
#حریفت_منم👌👌
🔥 شلیک موشک های سپاه به سمت پایگاه های تروریست های موساد و آمریکا در عراق و سوریه
منم که اهل ایرانم حریفت منم
حزب الله لبنانم حریفت منم
از عراق راه افتادم حریفت منم
به شاه نجف دل دادم حریفت منم
شبیه هر فلسطینی حریفت منم
انی احامی ابدا عن دینی
#نقطه_زن
#ایران_قوی
#حمله_سپاه
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️تخریب خودی ها ممنوعه⛔️
⭕️گلایه حضرت آقا از درگیری بین نیروهای انقلاب
❌قابل توجه کسانی که تنها تکلیف خودشون را تخریب جبهه انقلاب میدانند!!
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️به این که ۶۵۰۰ کارخانه یا واحد اقتصادی احیا شده و به چرخه اقتصادی برگشته فکر نکنید!
❌به این فکر کنید اینا چرا تا الان تعطیل بودن.....⁉️
@Alachiigh
#ناحله
#قسمت_هفتاد
امروز چهارمین روزی بود که بابا تو بخش مراقبت های ویژه بستری شده بود و همینجوری بیهوش گوشه ی تخت افتاده بود.
هیچ کس دل تو دلش نبود .
سخت ترین شرایط بود برای هممون.
کسی از بیمارستان تکون نمیخورد .
زنداداش نرگس و روح الله هم چند باری اومده بودن بابا رو ببینن.
به ساعتم نگاه کردم.
دم دمای اذان صبح بود.
داشتم از پشت شیشه به بابا نگاه میکردم.
ریحانه هم به موازات من رو صندلیای روبه رو نشسته و با تسبیح تودستاش ور میرفت.
نمیدونم چرا یهو بابا اینجوری شده بود.
بابا حالش خیلی خوب بود دلیلی نداشت برای حال بدش...
این دفعه علی به خاطر فرشته با خودش زنداداش و نیاورده بود.
ریحانه هم این بار کسل تر از همیشه به روح الله زنگ نزده بود.
چشم هام از بی خوابی دیگه تار میدید.
خسته و کسل تر از همیشه دعا میکردم بابا زودتر بهوش بیاد .
دکتراش گفته بودن پشت هم دوتا سکته داشته انگار بهش شوک وارد شده ، ولی ما که میدونستیم هیچ اتفاقی نیافتاده.
صدای اذان گوشیم بلند شد .
با دستام چشم هام رو مالوندم و خواستم چشم از بابا بردارم و برم وضو بگیرم که دیدم دستگاه بالای سر بابا بوق میزنه
پرستارا جمع شدن دورش.
یکیشون دویید بیرون . خواستم برم دنبالش که دیدم دستگاهی که ضربان ها رو نشون میده تبدیل شد به یه خط صاف.
بدنم خشک شد.
حس کردم فکم قفل شده و نمیتونم حرف بزنم.
بدون اینکه به بقیه چیزی بگم خواستم برم تو که دوتا پرستار ممانعت کردن.
چند نفر دیگه هم دوییدن تو اتاق.
همشون دور بابا جمع شده بودن.
با دیدن اینا ریحانه و علی هم از جاشون پاشدن و اومدن سمت من که یه پرستار پرده رو هم کشید.
وای بابا بابا بابا
حس میکردم قلبم از همیشه ناآروم تره.
داشتم خواب میدیدم یا واقعی بود ؟
بابای من چرا به این وضع افتاده؟
ریحانه که دیگه فهمیده بود اوضاع از چه قراره شروع کرده بود به گریه کردن.
علی هم با ترس به شیشه خیره بود.
بغض سراپای وجودمو گرفته بود .
نشستم رو صندلی و آرنجمو گذاشتم رو پام و با دستام سرم رو میفشردم.
اگه اتفاقی برای بابا بیافته من چیکار کنم؟
من که تو دنیا هیچ کسی رو جز اون بعد خدا ندارم.
دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم به اشکام اجازه باریدن دادم.
منتظر بودم بیان هر لحظه بگن بابات زندس.
نمیتونستم نبودش رو تحمل کنم
حتی یک ثانیه .
از جام پاشدم و دوباره خیره شدم به شیشه .
فقط سایه ها رو میشد از پشت پرده دید که با عجله حرکت میکنن.
میخواستم داد بکشم.
دیگه بریده بودم از دنیا !
من بدون بابا میخواستم چیکار این زندگی رو؟
همه ی وجودم درد میکرد.
فقط صدای ریحانه که بلند بلند گریه میکرد تو سرم اکو میشد .
بدنم شده بود کوره ی آتیش.
من چی کار میکردم بعد از بابا.
بی اراده سرمو میکوبیدم به شیشه که یه نفر دستمو کشید .
بابای من رفته بود؟
کی باور میکرد؟
چی دردناک تر از این بود؟
چی میتونست حال بدمو توصیف کنه؟
من نمیخواستم بدون بابا
نمیتونستم بدون بابا
__
فاطمه :
دلم خیلی شور میزد .
همش میترسیدم نظر دختره برگرده و ازدواج کنن!!
نمیدونم چه استرسی بود که دو روز وجودمو گرفته بود.
ریحانه دیگه نه تلفن هام رو جواب میداد نه پیامک هام.
میترسیدم اتفاقی براشون افتاده باشه.
شماره ی کس دیگه ای رو هم نداشتم
به مامان که داشت سیب زمینی خورد میکرد نگاه کردم و با ترس گفتم
_مامان!! ریحانه دوروزه تلفنم رو جواب نمیده! نکنه اتفاقی افتاده باشه؟
+خب به خونشون زنگبزن.
_ندارم تلفنشون رو .
مامان دلمشور میزنه..!
+چرا دخترم؟
_اگه اتفاقی افتاده باشه چی؟
+عه زبونتو گاز بگیر.
میخوای برو یه سر خونشون خبرش رو بگیر.
با این حرفش از جام پریدم و رفتم تو اتاق.
دست دراز کردم و نزدیک ترین مانتومو که یه مانتوی مشکیِ بلند بود برداشتمو تنم کردم.
شلوار کرم لوله تفنگیمو برداشتم و اونم پوشیدم.
یه روسری تقریبا هم رنگ شلوارم برداشتم ودور سرم بستمو چادرمو گذاشتم رو سرم.
چقدر این دوتا رنگ بهم میومدن و صورتمو خوشگل تر میکردن.
چیزی به صورتم نمالیدم.
با عجله رفتم پایین و به مامان گفتم
_خودم برم یا منو میبری؟
+الان ک دستم بنده دارم نهار درست میکنم.
یه سر خودت برو خواستی برگردی میام دنبالت
خداحافظی کردمو رفتم پایین
کفشمو پوشیدم و رفتم تا سر کوچه که آژانس بگیرم .
سوار یه ماشین شدم و آدرس رو دادم بهش.
اونم حرکت کرد سمت خونشون.
سر خیابونشون کرسیدیم یه بنر توجهم رو ب خودش جلب کرد
دقت که کردمعکس بابای محمد بود .
تند دنبال متنی ک روش نوشته بود گشتم و خوندم:
_زنده یاد جانباز شهید هادی دهقان فرد!!!!
#نویسنده : فاطمه زهرادرزی،غزاله میرزاپور
#رمان_مذهبی
@Alachiigh
🔴 درمان ساده ترک پا ...
1⃣ابتدا به مدت 10دقیقه پاها را در 2 تا4 فنجان شیر گرم بخیسانید
2⃣حال 3 ق جوش شیرین اضافه و پاها را با برس بسابید
3⃣در نهایت پاها را با آب گرم بشویید
#ترک_پا
#سلامت_بمانید
@Alachiigh
🌹 شهید نواب🌹
ملاقات با شاه
♦️#شهید_نواب_صفوی به جهت لغو حکم اعدام یکی از شاگردانش به دیدار محمدرضا پهلوی میرود. در مورد این دیدار میگوید: وقتی به دربار رفتم آقای جم وزیر دربار به من گوشزد کرد ملاقات با اعلیحضرت عرفی دارد، از جمله تعظیم به وی، رعایت زمان ملاقات و...، ولی من گوشم بدهکار این حرفها نبود، به نزد شاه که رسیدم تعظیم نکردم بلکه سلام دادم و سر جایم ایستادم، به ناچار شاه دستش را دراز کرد و با من دست داد و پرسید: آقای نواب صفوی چه میخوانید؟ من شنیده ام شما طلبه هستید و درس میخوانید، ما آمادگی داریم هزینه تحصیل شما را تأمین کنیم.
شهید نواب صفوی در ادامه میگوید: دستم را محکم بر روی میز کوبیدم و گفتم: من درس هستی و سیاه مشق زندگی میخوانم، من به شما نصیحت میکنم باید از فلسطین حمایت کنید و همراه با مردم مظلوم و فقیر باشید.
👌پس از پایان وقت ملاقات، شاه به وزیر دربار میگوید: این سید مثل یک افسر که با سرباز صحبت میکند با من صحبت کرد و اصلا انگار نه انگار شاهی وجود دارد.
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🔴 مردم ما مردمی خوب و مومن هستند، حتی آنها که برخی ظواهر شرعی را مراعات نمیکنند.
دیدار با ائمه جمعه
پینوشت ۱. این حرفها تفسیر و توضیح نمیخواهد! واضحِ واضح است ...
پینوشت ۲. این سخنان در جمع نمایندگان شرعی ولی فقیه در استانها که مجتهد هستند طرح شده و نه مردم عادی.
پینوشت ۳. چرا این حرفها در ایتا پخش نمیشود؟!
#حمید_کثیری
#حجاب
#دیدار_رهبری_با_ائمه_جمعه
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴💢شاهکار آمستردام👏👌
👌زیرنویس رو بخونید
#رژیم_حرامزاده_صهیونیستی
#طوفان_الأقصی
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴این 👆خانم معنای #مذهبی_صورتی را نمیداند پس لازم است مواردی را متذکر شویم
🔻مذهبی صورتی کسی است که نمیداند دین اسلام بر اساس #طهارت و پاکی جسم و روح بنا شده است. ومومنان بوی بد، نمیدهند.
🔻مذهبی صورتی کسی است که نمیداند دین اسلام اهتمام به حفظ و تقویت روابط اجتماعی و صله ارحام دارد و برای روابط احسن حدیث اموزشی دارد.
🔻مذهبی صورتی نمیداند دین ما تاکید فراوان به استفاده از عطر دارد اما استفاده عطر در بیرون از خانه برای زنان حرام است.
🔻مذهبی صورتی کسی است که نمیداند دین اسلام تاکید دارد زنی که در هنگام عبادت از زینت استفاده میکند ثواب نمازش هفتاد برابر میشود، اما همان اسلام زن را از تبرج و دلبری و جلوهگری پوششهای زیبا در مقابل نامحرمان منع کرده است.
🔻مذهبی صورتی کسی است که نمیداند تحقیر مذهبیها، تحقیر حجاب و چادر اولین بار توسط بهائیان حکومت پهلوی انجام شد تا افکار عمومی را آماده بی حجابی و تبرج کنند. و علیه زنان باحجاب نفرت افکنی کنند.
🔻مذهبی صورتی اهل امربه معروف نهی ازمنکر نیست. دسیسههای دشمن را نمیشناسد، گناهکاری را قطب حساب میکند و تلاش میکند حساسیتهای دینی در جامعه کم رنگ شوند و مثل غرب مفسدان بر مقدرات مؤمنان مسلط شوند.
🔻مذهبی صورتی فتنه را نمیشناسد، در فتنه سمت دشمن میایستد. و بلندگوی حرف دشمن در پیجهای مجازی میشود.
🔻مذهبی صورتی کسی است که منافعش رنگ دینداری او را مشخص میکند. مثلا دیروز شلحجاب، امروز حجاب استایل، فردا بیحجاب است.
✍عالیه سادات
#شکوه_زن_وزنانگی
@Alachiigh
شب شبِ #لیلةالرغائب بود،
همه بودند ولی یار، غائب بود ..
- العجل ..💙
🙏ما رو هم از دعای خیرتون بی نصیب نگذارید ♥️
#آقانمیایی؟
#امام_زمان
#ماه_رجب
@Alachiigh
محمدحسین_پویانفر_امام_حسين_پيرمردای_دها_MP3_6563208_uVidBot.mp3
5.99M
🙏صَلَی اللهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ♥️🤚
ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم
بــا راه بندگـی خـدا آشــنا شدیم
هرکس وسیله داشت برای هدایتش
ما با نســیم روضـهی تو با خــدا شدیم
🙏بسیار زیبا ..التماس دعا
📝 امام حسینِ پیرمردای دهاتی
👤 کربلاییمحمدحسین #پویانفر
🔊 تنظیم #استودیویی
#هیئت_مجازی
#شب_زیارتی_امام_حسین_علیه_السلام
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
@Alachiigh
مهم نیست که آخرین زلزله زندگی ات چند ریشترِ!
مهم نیست که در ان زلزله چه چیزهایی را از دست میدی!
مهم اینه که دوباره از نو بسازی...
ﺟﻬﺎﻧﺖ ﺭﺍ،
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ،
ﺑﺎﻭﺭﺕ ﺭﺍ…
ﻣﻬﻢ ﺷﺮﻭﻉ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺳﺖ.
💐💐💐
#مثبت_اندیشی
#انگیزشی
@Alachiigh
🌹شهید یونس زنگی آبادی🌹
حاج یونس زنگی آبادی تازه بچهدار شده بود و خوشحال بود
◇ شکلات گرفته بود و پخش میکرد که به او گفتم : نمیخواهی بروی بچهات را ببینی؟ دلت برای بچهات تنگ نشده ؟ جبهه و جنگ بس نیست ؟
◇ لبخند زد و گفت : اگر صد تا بچه هم داشته باشم و روزی صد مرتبه هم خبر بیاورند بچهات را ازت گرفته اند ، من دست از خمینی بر نمی دارم
و جبهه و جنگ را بر همه چیز ترجیح می دهم .
🔻 فرازی از وصیتنامه شهید حاج یونس زنگی آبادی:
از شما خانواده عزیزم می خواهم مرا عفو کنید زیرا نتوانستم آنطور که شما می خواستید باشم امیدوارم که مرا ببخشید.
◇ از شما می خواهم که امام امت را تنها نگذارید و از خدا میخواهم که رزمندگان اسلام را پیروز فرماید، ظهور امام زمان(عج) را نزدیک فرماید و اسلام را در سراسر جهان با نابودی کفر رایج بگرداند. ( آمین یا رب العالمین)
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
@Alachiigh
❌❌لطفا نخندید!
صداسیما در ادعایی جالب مدعی شده است که ابزار بازاریابی و تبلیغ رسانه ملی در خدمت «پیشرفت هویتمحور» و «عدالتگستر» ایران اسلامی است!
یعنی به نحو خارقالعادهای مرزهای معانی پیشرفت و هویت و عدالت جابجا شد..
واژگان انحصار و شرطیسازی مخاطب و.. هم رفتند به کارهای بدشون فکر کنند..
نقض قانون اساسی هم که ولش کن..
شهیدبهشتی هم بنا شد درباره حرمت تبلیغات بازرگانی تجدید نظر نمایند!
✍سیدامیرحسین حسینی
تحلیل سیاسی
@Alachiigh