eitaa logo
آلاچیق 🏡
1هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
57 فایل
فعالیتهای کانال، به نیت مهدیِ فاطمه عجل الله تعالی فرجه ادمین تبادل، انتقاد-پیشنهاد-مسابقه : @nilofarane56 پ زینب کبری سلام الله علیها کپی مطالب با ذکر صلوات 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
۹دی .pdf
476.8K
❄️ 📝 | ویژه حماسه #۹دی 🍃🌹🍃 🍁〰🍂 @Alachiigh
❄️ 📝 | مکتب ، نیاز امروز ما 🍃🌹🍃 عمل گرا: یکی از سرداران بزرگ سپاه بعد از شهادت گفت که ما و خیلی از دوستان و همرزمان او با هم در سنگر دفاع از کشور و انقلاب بودیم، اما او تنها کسی بود که تا روز آخر در سنگر ماند. حاج‌قاسم به مانند برخی همرزمان خود می توانست پس‌از دفاع مقدس در مناصب دیگر خدمت کند، اما هیچ‌گاه لباس رزم و جهاد را از تن برنَکَند و تا روز شهادت بر عهد خود با خدا ایستاد و به قول خودش در کوه‌ها و بیابان‌ها به‌دنبال شهادت می‌گشت. او در زمان دفاع مقدس و پس‌از آن در تامین امنیت منطقه شرق کشور و در نهایت هم در مبارزه با دشمنان جهان اسلام، همواره به‌عنوان یک جهادگر مخلص عمل کرد. درایت و قاطعیت او در میدان های نبرد، الهام‌بخش هر رزمنده‌ای بود و اشتیاق رزمندگان به وی، برگرفته از اخلاص او بود. 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامه جنجالی امام به منتظری: چون ساده لوح هستید درهیچ کارسیاسی دخالت نکنید! 💬اینستا انقلابی 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛گوشه‌ای از ابعاد پیچیده‌ی جنگ نرم آمریکا در فتنه ها ❌در نیمه اسفندماه سال 89 کاندولیزا رایس از فرایند تربیت نیرو در ایران رازگشایی کرد: در همین ارتباط به واسطه موسسه ملی دموکراسی آمریکا تاکنون توانسته‎ایم هزاران فعال را آموزش دهیم. ما تاکنون به اشکال بسیار مختلف در بحث آموزش، سرمایه‎گذاری کرده‎ایم تا یک لایه‎ی اجتماعی از لحاظ فکری سکولار را در عرصه‎های بین‎المللی رشد و پرورش دهیم ۸۸ 🍁〰🍂 @Alachiigh
🌺دلارام من🌺 قسمت 59 جلوی در خانه منتظرمانند؛ اول عمه سوار می‌شود و من کنار پنجره می‌نشینم، چه بوی گلاب می‌آید! جای مادر خالی! از عطر مشهدی بدش می‌آید؛ همیشه می‌گفت: بوی امامزاده میده! علی پشت فرمان می‌نشیند و صدای ضبط را زیاد می‌کند: ولله که من عاشق چشمان تو هستم / ولله که تو باخبر از این دل زاری مهمان خیالم شده‌ای هر شب و هرشب / ولله شبیه من دیوانه نداری​ این آهنگ را دوست دارم، علی با یک دست خوب می‌راند؛ اما به من ربطی ندارد! بیرون را نگاه می‌کنم تا برسیم به باغ غدیر و پارک کند، من در حال و هوای آهنگم: باید به تو زنجیر کنم بند دلم را / جانی و جهانی و چنینی و چنانی...​ زیرانداز پهن می‌شود و مستقر می‌شویم؛ همان اول، عمه به راضیه خانم می‌گوید: اون نیمکته خوبه؟ راضیه خانم درحالی که با سر تایید می‌کند، مرا خطاب می‌کند: چرا وایسادی دخترم؟ متوجه می‌شوم علی منتظرم ایستاده، گیرم انداخته‌اند! چاره‌ای نیست؛ کفش‌هایم را می‌پوشم؛ خجالت می‌کشم کنارش راه بروم؛ سر صحبت را باز می‌کند: درباره حرفاتون فکر کردم. در ذهنم صحبت‌های دیروز را مرور می‌کنم که می‌گوید: با یه ازدواج درست، خیلی از خلاء‌های عاطفی پر میشه. تا ته منظورش را می‌خوانم که حرف دلم را زده است؛ چقدرهم از خود راضی‌اند آقا! لابد منظورش از ازدواج درست، خودش است! دلم می‌خواهد قدم بزنیم؛ تعارف می‌کند که بنشینیم، اما خودش هم رغبتی برای نشستن ندارد؛ این را در لفافه می‌گوید: دوست ندارم یه جا ساکن باشم، میشه راهو ادامه بدیم باهم؟ ته دلم غنج می‌رود! به خودم نهیب می‌زنم: جمع کن خودتو دختر! درحال قدم زدن می‌پرسد: با مادرتون صحبت کردید؟ - خیلی موافق نیستن، ولی واگذار کردن به خودم. - بله بخاطر دستم؛ به خودمم گفتن، نگرانتونن؛ قدرشونو بدونین، خیلی دوستتون دارن. دقایقی در سکوت می‌گذرد، ناگاه می‌ایستد: کی باورش می‌شد یه ترکش دو و نیم سانتی منو از وسط میدون جنگ و خون و خاک بکشونه ایران و بعد عنایت امام رضا(ع) منو مقابل شما قرار بده؟ زیرلب می‌گویم: همه چی توی دنیا به هم ربط داره! ادامه راه را درباره آینده حرف می‌زنیم. - سلام! خوبی؟ صدا واضح نیست اما شنیده می‌شود: سلام! الحمدلله! شما چی؟ - خواب دیدم حامد! همون خواب رو! ولی تو گذاشتی رفتی! - خیره انشالله! حالا چرا بغض کردی؟ - آخر هفته شهید حججی رو میارن! نمیای تشییعش؟ - ما امروز خدمتشون بودیم! جای شما خالی! - خوش به‌حالت! سلام منو رسوندی؟ می‌توانم از تغییر صدایش بفهمم گریه می‌کند: ارباً اربا بود... مونده بودیم باید چجوری باید سرمونو جلوی خونوادش بلند کنیم؟ شهید اربا اربا دیده بودم، اما اصلا آقا محسن فرق می‌کنه! خیلی به مولاش رفته! اشکم را می‌گیرم: می‌خوای آتیشم بزنی؟ - خودم دارم می‌سوزم! اون دنیا چه جوابی باید بدیم؟ - تسلیم شدم!غلط کردم... ازت گذشتم! ولی به یادم باش، تو که داری میری سفارش منم بکن! یه وقت یادت نره خواهری داشتیا! دعا کن روسفید بشیم! راستی: ما روسفیدتریم یا جون، غلام امام حسین(علیه السلام)؟ - هرچی اربا ارباتر، روسفیدتر! دعا کن روسفید بشم! پا می‌گذارم روی دلم و به سختی می‌گویم: انشالله! این انشالله، گفتنش مثل بلندکردن وزنه ده تنی بود؛ یعنی دعا کنی برایش که... بماند! دیگر صدایی از گلویم خارج نمی‌شود. می‌گوید: وقتی رفتی تشییع، دعامون کن... برای عاقبت بخیری‌امون... به‌جای منم گریه کن، به‌جای منم سینه بزن، به‌جای منم یا حسین(علیه السلام) بگو! جامو پر کن! التماس دعای شدید! می‌خواهم بگویم «محتاجیم» که قطع می‌شود و تلاش نمی‌کنم دوباره تماس بگیرم؛ به اتاقش می‌روم که نگذاشته‌ام خاک روی وسایلش بنشیند؛ بیت شعری که علی به خط شکسته نستعلیق برایش نوشته و قاب کرده را زیر لب می‌خوانم: می‌خواهم از خدا به دعا صدهزار جان تا صدهزار بار بمیرم برای تو! ... یا حسین(علیه السلام)! ادامه دارد ... 🍁〰🍂 @Alachiigh
✳️قبل از خواب آب بنوشید؛ مغز انسان به‌طور ذاتی احساس تشنگی قبل از خواب را شبیه سازی میکند تا کم آبی بدن در هنگام خواب را جبران کند 🍁〰🍂 @Alachiigh
⚜یاد کنیم یکدیگر را تا خدا ما را یادکند. ⚜در گذریم؛تا خدا از ما در گذرد. ⚜خوب بخواهیم؛تا خدا برایمان خوب بخواهد. ⚜خطاهای دیگران را بپوشانیم؛ تا خدا خطاهایمان را بپوشاند.! 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ* ⭐️صفحه ۲۹۷ مصحف شریف ✨همراه تدبر و چند نکته ⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏 🍁〰🍂 @Alachiigh
🌹‌شـهید مرتضی زارع🌹 ✍شب عروسیمون باران شدید می بارید من مطمئن بودم ڪہ خداوند با بارش باران رحمتش بہ من یادآوری می ڪرد ڪہ همسرت گل سرسبد نعمت هایی است ڪہ من از روی رحمت بہ تو عطا ڪرده ام ؛ چرا ڪہ صدای رحمت خدا مانند صدای پای پروانہ روی گل ها بی صداست… ❣در راه آرایشگاه بہ تالار ، زندگیمان را با آغاز ڪردیم . 📿یادم میاد چون نزدیڪ اذان مغرب بود ، آقا مرتضی آن قدر با سرعت رانندگی می ڪرد ڪہ فیلمبردار بہ او تذڪر داد . ولی آقا مرتضی گفت: مهم تره تا فیلمبرداری. 🌺و وقتی وارد تالار شدیم آقامرتضی به مهمانان گفت: برای تعجیل در فرج حضرت صلوات بفرستید. راوی : همسر شهید (شهید زارع از دوستان صمیمی راوی کتاب سه دقیقه در قیامت بود‌که خبر شهادتش را از راوی کتاب شنیده بود...) ⭐️شادی روح پاک همه شهدا 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❄️ ✅ (۱۳۶) 🌀 خبر: بیش از دو دهه است که غربی‌ها در مسئله هسته‌ای برای جمهوری اسلامی چالش آفرینی کرده‌اند و همین مسئله باعث شده است تا جامعه ایران انرژی هسته‌ای را صرفاً با غنی‌سازی و سانتریفیوژ مترادف بداند، درحالی‌که کاربردها و تأثیرات گسترده این فناوری امروزه در زندگی عمومی مردم و جامعه غیرقابل‌انکار است. 🍃🌹🍃 💢 گزاره‌ خبری: 1⃣ رئیس سازمان انرژی اتمی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت: «مرکز نوآوری رسا با برنامه‌ریزی انجام‌شده و همچنین اهداف ترسیم‌شده درصدد شتاب‌دهی به تحقیقات و عملیاتی‌سازی پژوهش‌های دانشجویان و متخصصان علوم و فناوری هسته‌ای است». ❌ گزاره تحلیلی: 1⃣ یکی از سیاست‌های رئیس جدید سازمان انرژی اتمی، موضوع فعالیت هرچه بیشتر و مفیدتر مرکز نوآوری رسا است؛ تولید رادیو داروهای جدید برای درمان و تشخیص بیماری‌های صعب‌العلاج، تولید واکسن کرونا، سرم‌سازی، صنعت نفت و ... تنها بخشی از دستاوردهای هسته‌ای کشور است. امروزه می‌بایست این مرکز حلقه اتصال میان دستاوردهای تحقیقاتی و تبدیل آن‌ها به محصول نهایی موردنیاز جامعه باشد. 2⃣ امروزه در سطح جهان عمده گردش مالی در صنعت هسته‌ای در بخش غیرقدرت می‌باشد. این بخش محل اصلی فعالیت کارآفرینان بخش خصوصی است. سهم این بخش در آمریکا بیش از ۷۰ درصد و در ژاپن بیش از ۵۰ درصد است که نشان از اهمیت آن دارد. طبق آمارها و مطالعات انجام‌شده، گردش مالی بخش غیرقدرت در سال ۲۰۲۰ حدود ۵۰۰ میلیارد دلار بود. جمهوری اسلامی می‌بایست با برنامه‌ریزی درست در عرصه تجاری‌سازی توانمندی‌های علمی، پژوهشی و فناورانه محققان و پژوهشگران هسته‌ای، با کمک سرمایه گذران بخش خصوصی و دولتی در صنایع و بخش‌های مختلف بازارهای داخلی و خارجی، زمینه را برای راه‌اندازی کسب‌وکار با محوریت فناوری‌ هسته‌ای فراهم کند. ✍ فرهاد کوچک‌زاده 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امید دانا از براندازان سابق و مدافعان امروز جمهوری اسلامی از هوشمندی مرحوم امام خمینی (ره) و دیدگاه غلط خودش در گذشته می گوید 👌👌👌 عااالی # روشنگری 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دمــت گــــرم ⭕️ نمی‌دونم اگه ما جای این پلیس‌های عزیز بودیم باز هم حاضر می‌شدیم در لحظه چنین تصمیمی بگیریم و برای حفظ جان همشهریان این مدلی جونمون رو به خطر بندازیم؟ واقعاً دم این دو پلیس قهرمان گرم! 🇮🇷 👤 محمد اکبرزاده ⭕️ کبرا 11 داشتیم وقتی کبرا 11 مد نبود ! صــراط 🍁〰🍂 @Alachiigh
🍃🇮🇷🍃 👈 همزمان با روز بصیرت مراسم تجمع مردمی ↘️ پنجشنبه ۹ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۰ صبح سه راه فردوسی شاهین‌شهر 🔴 از عموم خواهران و برادران دعوت می‌شود در این مراسم باشکوه شرکت نمایند 🇮🇷 یوم‌الله نهم دی؛ تجلی وحدت ملی و رمز عبور از فتنه‌ها✌️ 🌹🍃🌹🍃🇮🇷🍃🌹🍃🌹 🍁〰🍂 @Alachiigh
📣📣 🔰 برنامه تشییع پیکرهای مطهر شهدای دفاع مقدس در شاهین شهر همزمان با ایام فاطمیه 🔹 زمان : شنبه ۱۱ دی از ساعت ۱۵ 🔹 مسیر حرکت : از میدان فاطمیه (شهرداری) به سمت سه راه فردوسی (تجمع هیئات مذهبی) 💌 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺دلارام من 🌺 قسمت 60 کاش می‌دانستم عزاداری‌هایش در سوریه چه شکلی‌ست؟ امسال هیئتمان را بدون حامد گرفته‌ایم؛ و چقدر جایش خالی ست. دیروز در تشییع شهید حججی، خودم نبودم؛ حامد بودم، اصلا انگار به‌جای همه گریه کردم و سینه زدم؛ حتی بجای توریست‌هایی که آمده بودند بازدید میدان امام و مبهوت به جمعیت نگاه می‌کردند؛ عمه را هم گم کردم، همراه آنتن نمی‌داد، بعد مراسم هم که یکدیگر را پیدا کردیم، ده دقیقه در آغوشم اشک ریخت. نمی‌دانم نگران من بود یا حامد؟ علی و پدرش رفته‌اند نجف آباد برای مراسم، اما من و عمه نرفتیم برای کارهای نذری پزان؛ دو سال پیش، همین موقع‌ها بود که پیدایشان کردم؛ در همین نذری پزان؛ تلوزیون روشن است و مراسم تشییع در نجف آباد را نشان می‌دهد؛ محشری به پا شده! اگر برای نوکر ارباب خدا انقدر ریخت و پاش کرده باشد، برای خود ارباب چه کرده! بیخود نیست که میلیونی به زیارت اربعین می‌روند؛ صدای مداحی روی تصاویر پخش می‌شود: عجب محرمی شد امسال/ شهیدِ بی‌سرم برگشته/ بیاید بریم به استقبالش/ مدافع حرم برگشته... / وای... غمت غم وطن شد/ وای... سر تو بی‌بدن شد/ وای... خدا رو شکر عزیزم/ که پیکرت کفن شد... ناگهان عمه می‌گوید: نگران حامدم! به دلم شور افتاده! نجمه دلداری می‌دهد: نترسین مامان؛ انشالله حالش خوبه. عمه اما آرام نمی‌گیرد؛ دنبال تلفن می‌گردد: بذار بهش زنگ بزنم. به اتاق می‌رود و بعد بیست دقیقه، بیرون می‌آید درحالی که آرام شده؛ توانسته چند کلمه‌ای با حامد صحبت کند. پیام می‌دهم: «شب عاشورا اونجا چه حالی داره؟» جواب می‌آید: «چه پنهان، تازگی‌ها خواب اقیانوس می‌بینم/ قفس تنگ است ای صیاد! واکن بال و پرهارا... التماس دعا» هرچه می‌گیرمش، در دسترس نیست و جواب پیامک هم نمی‌دهد، شب عاشورا را با چشمان بیدار صبح می‌کنم. *** کارهایی باید برای نذری و روضه به من محول شده را از شب قبل و صبح زود انجام می‌دهم، می‌خواهم عاشورایم را تنها کنار پدر باشم؛ کمی که کارها سبک‌تر می‌شود، آماده می‌شوم که بروم گلستان؛ یکی دو ساعتی به ظهر مانده است، نماز ظهر عاشورایم را هم همان‌جا می‌خوانم. خیابان‌ها شلوغند؛ مخصوصا خیابان‌های منتهی به گلستان؛ از میدان بسیج به بعد کلا بسته است برای تردد دسته‌های عزاداری، روی پل هوایی می‌ایستم. دسته‌های عزاداری هیئت‌های مختلف از دو طرف خیابان می‌آیند و وارد گلستان می‌شوند؛ علم‌ها و پرچم‌ها روی دست می‌چرخند و نوحه‌های قدیمی تکرار می‌شوند؛ هر دسته‌ای به سبک محله خودش سینه میزند؛ دسته آبادانی‌ها، نایینی‌ها، شهرکردی‌ها و... قیامت کوچکی‌ست و حال غریبی دارم. در گلستان می‌چرخم و سینه میزنم برای خودم، انگار شهدا هم ایستاده‌اند به سینه زنی و اصلا آن‌ها می‌اندارند. بعد از نماز ظهر عاشورا که با حال پریشان اقامه کردیم، راهی می‌شوم سمت خانه. تمام راه دلم شور میزند و تپش قلبم شدت می‌گیرد؛ همراه حامد همچنان در دسترس نیست، هرچه ذکر بلد بودم گفتم ولی بی‌فایده است. به خانه میرسم، کلید را در قفل می‌اندازم و داخل می‌شوم؛ نذری‌ها را پخش کرده‌اند و باید روضه تمام شده باشد؛ اما از داخل خانه هنوز هم صدای گریه می‌آید و خانه شلوغ است؛ از عمو رحیم که اولین کسی‌ست که می‌بینم، می‌پرسم: اینجا چه خبره؟ مگه روضه تموم نشده؟ عمه کجاست؟ عمو با دیدنم قدمی به عقب می‌گذارد: بیا تو دخترم، چرا نگرانی؟ ادامه دارد... 🍁〰🍂 @Alachiigh
❄️ 📝 | #۹دی، انقلابی علیه استبدادی دیگر 🍃🌹🍃 🔻 ۱۹ دی ماه ۵۶ خروش انقلابی مردم با بصیرت قم در دفاع از امام و مقتدای شان خون تازه‌ای را در رگهای بزرگترین انقلاب مردمی قرن جاری ساخت که ثمره آن ۱۳ ماه بعد در ۲۲ بهمن ۵۷ به ثمر نشست و ریشه استبداد پهلوی را از بیخ و بن بر کند، استبدادی که در بیرون از مرزها سرسپرده و غلام حلقه به گوش شیطان بزرگ بود و در درون خودکامه و مستبد در برابر ملت. 🔸 زمانه گذشت تا بار دیگر استبدادی دیگر از همان جنس اما با چهره‌ای دیگر در برابر اراده و خواست مردم قد علم کرد و به بهانه دروغین تقلب در انتخابات، به رای و نظر مردم که تبلور آن در صندوق‌های رای بود، تن نداد و ۸ ماه کشور رو بستر فتنه و آشوب قرار داد و انواع و اقسام ظلم‌ها و جفاها را در حق انقلاب، مردم و نظام و ارزش‌های آن روا داشت و این بار هم ملت بابصیرت و انقلابی ایران اسلامی در حماسه ۹ دی طومار این فتنه گران را در هم پیچیدند. 🔹 این فتنه به همین جا ختم نشد. چرا که بهانه‌ای به دست دشمنان ملت انقلابی ایران داد تا برای انتقام از آنها و به بهانه حمایت از جنبش به اصطلاح سبز بخوانید فتنه فتنه گران، درست در ایام سالگرد فتنه ۸۸ و در ۱۹ خرداد ۸۹ با تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ تحریم های ظالمانه را علیه ملت ایران روا دارند، قطعنامه‌ای که بعدها غرب پرستان دیگری برای بی اثر کردن آن در بین سالهای ۹۲ تا ۱۴۰۰ با پذیرش توافق خسارت بار موسوم به برجام اثرات آن تحریم های ظالمانه را تکمیل تر کردند. 🔺 راستی چه فرقی است بین استبداد پهلوی دهه ۵۰ و سران فتنه ۸۸، هردو خودکامه و مستبد در برابر اراده ملت و هر دو سرسپرده و غلام حلقه به گوش در برابر شیطان بزرگ. ✍ حمید جعفری 🍁〰🍂 @Alachiigh
✳️خانمها حتما پیشبند ببندند !👇 🔸خانمها حتما موقع شستن ظروف و کار با آب پیشبند ببندید، چون وقتی شکمتان خیس یا نمدار میشود ،باعث سرد شدن رحم و مستعد شدنش برای انواع کیست، عفونت، قارچ، نازایی و مشکلاتی از این قبیل میشود. ✅مراقب خودت باش 🍁〰🍂 @Alachiigh
یک عمر باید بگذرد تا بفهمی بیشتر غصه هایی که خوردی نه خوردنی بود نه پوشیدنی! ؟؟ فقط دور ریختنی بود … زندگـی همین روزهایی‌ست که منتظـر گذشتنش هستیم …! پس خوب و در انتظار خوبی ها زندگی کن💐 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ* ⭐️صفحه ۲۹۸ مصحف شریف ✨همراه تدبر و چند نکته ⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏 🍁〰🍂 @Alachiigh