4_5850714564982737812.mp3
4.23M
⇆◁❚❚▷↻
[°•ࢪاز داسـٺـٰانحضࢪتیوســف•°]
شـماهـممـۍتـونـیدممـ؏ـشوقامـامزمانباشـیـد...🌱
🎙⃟🎧¦⇢ #صـوٺ_مَـھـدوۍ••
🎙⃟🎧¦⇢ #استٰـاد_پنـاھیـان••
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
【➔•@alahassanenajmeh】
⸢بسمـرَبــالعشقــ♥️⸥
آسمانے شدن راه و رســم میخواهد...
عشـق میخواهد...بلـد ِراه میخواهد...
چه کسے بهتر از شما برادر جان !بیا و
راهنمایـم باش و مرا هم راهے آسمان کن🕊
#شهید_علاء_حسن_نجمه
#شهـღـیدانهـ
#ســلام_الي_علاءالغالے
#تراب_الحسین
#ادیت
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
@alahassanenajmeh
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
『🖼| #profile』
اَبووِصآل ، رسیدن به وصال یار گوارای وجودت!✨گوارایِ آن وجودی که زلال و دور از معصیت نگاه داشتی؛
گوارایِ تویی که تا بودی نور چشمان
خانواده و رفقا بودی و حالا نوری هستی در زندگیِ ما ..
راستی ... جنس نگاهت چگونه بود
که اینقدر خدا عاشقت گشت ؟؟
#شهـღـیدانهـ
#ســلام_الي_علاءالغالے
#شهید_علاء_حسن_نجمه
#تراب_الحسین
#ادیت
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
@alahassanenajmeh
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
#الله ✨
وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُم
خدا
به تو پناه میبرم
از اون روزی که پرده ها کنار میره
و چهره ها نمایان...🌱
❥•@alahassanenajmeh
اگر چادر زینب🍃
لباس یاری امام زمانش بود🕊
پس چادر من نذر زینب است🌾
ما در اینراه پشتسر زینب میرویم
#زینبیام 😌💚
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
@alahassanenajmeh
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
❀شَـھٖـید؏ٰـݪاءحَـسَـݩنِـجـمِـہْ❀🇵🇸
پیـگیرپریشانےمـادیربہدیراسـت... دلتنگبہیكخندهۍاو؛ زودبہزودیم…💔 #برادرشھیدم🎈 #شهید_علاء_حسن_نج
شب ها را دوسـت دارم...
حالِ خوشے دارد :)♥️
سرگردانے در خیالِ تو یڪ دلخوشےِ ساده است براے من...🍃💔
#برادرشھیدم🎈
#شهید_علاء_حسن_نجمه💛🌿
#نجوا_با_شہدا⚘
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
@alahassanenajmeh
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
•💌•
خدامیگه:
+لٰـاتَخَفۡیعنی:نگرانآیندهاتنباش..
+وَلاتَحۡزَنۡیعنی:غمگذشتترونخور..
-منکنارتمبسپربهخودم♥️
😍¦⇠#غمتنباشهرفیقخداهست
♥️¦⇠#رفیقمنلارفیقله
❥•@alahassanenajmeh
💔͜͡🍃
شبجمعہاۍنیمہهاۍشب
آرومآرومبۍصدارفتۍ…🥺
••³⁴رۅزمـٰاندهتـٰاسـٰالگَرددوم••
🥺¦⇠#حاجقاسم
💔¦⇠#حکایتدلتنگیامون
❥•@alahassanenajmeh
❀شَـھٖـید؏ٰـݪاءحَـسَـݩنِـجـمِـہْ❀🇵🇸
[•⛅️•] یک محبت میکنی مارا حرم دعوت کنی؟ گریه کردن بر شما گفتی اثر دارد حسین😇🌿 - السلام اےھمهۍ عشق
💔
- سینه ام
- سرشار دردُ
- کربلایت مرهم است؛
کاش درمانم دهی و کربلا خاکم کنی!
#از_دور_اربابم_سلام
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#اللهمالرزقناحرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
@alahassanenajmeh
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
❀شَـھٖـید؏ٰـݪاءحَـسَـݩنِـجـمِـہْ❀🇵🇸
•💔• . جآےِخآلےِتوراهیچڪَساِحسآسنَڪَرد! بہگَمآنَمڪہبہدورےِتوعآدَتڪَردیم . #یاایهاالعزیز🥀✨
‹💙🖇›
تبِفراقتو..
بیچــارهکردهدنیارا،بدونتو
بہدلماقرار،بۍمعناست🥀
#یاایهاالعزیز🥀✨
#السلام_علیک_یا_قائمآلمحمد🌱🌸
| #اللهـمعجـللولیـڪالفـرجـــ|
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
@alahassanenajmeh
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-بہ چشمان تو سوگند،
مبتلاۍ توام؛
نگاه از تو نگیرم یڪ دم...!🔗♥️
ڪلیپیاز #شهید_علاء_حسن_نجمه🌿
#رفیقانہ💫
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
@alahassanenajmeh
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
[نَفسآدممثلبچہآدممیمونه
بایدوقتگذاشتوتربیتشڪرد!
اگہرهابڪنیمشتربیتندارهڪہهیچ
خودمونروهمبہبادمیده
بزاریدنفستونباتربیتباشہ
بدونہجلوےامامزمانشنبایدگناهڪنہ..💔]
#حࢪفحساب
❥•@alahassanenajmeh
برای امام زَمانتون [نخودی] نباشید!
آچار فرانسه باشید..:)
#امام_زمان 🕊
❥•@alahassanenajmeh
در ملڪوت اعلا ڪسے
جز شھید زنده نیست...
و حیاٺ دیگران اگر هم باشد
بہ طفیلے شهداست❤️🌙
#آسدمرتضے_آوینے🥀
#شهید_علاء_حسن_نجمه🌱
#برادرم_علاء🦋
#ســلام_الي_علاءالغالے✨
╭─❀••❈✿♡✿❈••❀─╮
@alahassanenajmeh
╰─❀••❈✿♡✿❈••❀─╯
-اینوسوسھشـیطاناستکھشما
گمانمـےڪنیدحالندارید..!
•
-بایدتوجھکردبھنمازاولوقتدائم
الوضوبودن،نمازشب،مراقبھو
محاسبھازلزوماتسیروسلوکاست..🌸'
.
-آیتاللھقاضـے'ره'
•
(@alahassanenajmeh)
❀شَـھٖـید؏ٰـݪاءحَـسَـݩنِـجـمِـہْ❀🇵🇸
شب ها را دوسـت دارم... حالِ خوشے دارد :)♥️ سرگردانے در خیالِ تو یڪ دلخوشےِ ساده است براے من...🍃💔 #ب
لطفے ڪن و در خلوتِ محزونِ من اے دوست...
آرام و قرارِ دل دیوانه ے من باش! :)💔
#برادرشھیدم🎈
#شهید_علاء_حسن_نجمه🦋
#نجوا_با_شہدا⚘
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
@alahassanenajmeh
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
❀شَـھٖـید؏ٰـݪاءحَـسَـݩنِـجـمِـہْ❀🇵🇸
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمتــ_شصتوسومـ #مدافعانحرم ديگر يقين داشتمــ ڪه
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمتــ_شصتوچهارمـ
#مدافعانحرم
جواد با اصرار از من سؤال مےڪرد و من جواب مےدادمــ.
در آخر گفتــ: چه چيزی بيش از همه در آنطرف به درد مےخورد؟
گفتمــ بعد از اهميتــ به نماز، با نيتــ الهي و خالصانه، هر چه مےتوانيد برای خدا و بندگان خدا ڪار ڪنيد.😇😇
روز بعد يادمــ هستــ ڪه يڪے از مسئولين جمهوری اسلامے، در مورد مسائل نظامے اظهار نظری ڪرده بود ڪه براۍ غربےها خوراڪ خوبے ايجاد شد. خيلے از رزمندگان مدافع حرمــ از اين صحبت ناراحت بودند. 🧐🙁😞
جواد محمدۍ مطلبــ همان مسئول را به من نشان داد و گفت: مےبينے، پسفردا همين مسئولے ڪه اينطور خون بچهها را پايمال مےڪند، از دنيا مےرود و مےگويند شهيد شد!😱😱
خيلے آرامــ گفتمــ: آقا جواد، من مرگ اين آقا را ديدم. او در همين سالها طوری از دنيا مےرود ڪه هيچ ڪاری نمےتوانند برايش انجام دهند! حتے مرگش هم نشان خواهد داد ڪه از راه و رسمــ امامــ و شهدا فاصله داشته.😤😣
چند روز بعد، آماده عملياتــ شديمــ. جيره جنگے را گرفتيمــ و تجهيزات را بستيمــ. خودمــ را حسابے برای شهادت آماده ڪردمــ. 😊😇
من آرپي جي برداشتمــ و در ڪنار رفقايے ڪه مطمئن بودمــ شهيد مےشوند با تمام اين افراد قرار گرفتمــ. گفتمــ اگر پيش اينها باشمــ بهتره. احتمالا همگے با همـ شهيد ميشويم. نيمههای شبــ، هنوز ستون نيروها حركت نكرده بود ڪه جواد محمدی خودش را به من رساند.
او ڪارها را پيگيری مےڪرد. سريع پيش من آمد و گفت: الآن داريمــ مےرويمــ برای عمليات، خيلے حساسيتــ منطقه بالاست.🤨🧐
او مےخواستــ من را از همراهے با نيروها منصرف كند. من هم به او گفتمــ: چند نفر از اين بچهها به زودی شهيد مےشوند.
از جمله بيشتر دوستانے ڪه با همــ بوديمــ. من همــ مےخواهمــ با آنها باشمــ، بلڪه بهخاطر آنها، ما همــ توفيق داشته باشيمــ. دستور حرڪت صادر شد.💪💪
من از ساعتها قبل آماده بودمــ. سر
ستون ايستاده بودم و با آمادگے ڪامل مےخواستمــ اولين نفر باشمــ ڪه پرواز مےڪند.🕊🕊
هنوز چند قدمي نرفته بوديمــ ڪه جواد محمدی با موتور جلو آمد و مرا صدا ڪرد. خيلے جدی گفتــ: سوارشو، بايد از يڪ طرف ديگر، خط شڪن محور باشے. بايد حرفش را قبول مےڪردمــ. من هم خوشحال، سوار موتور جواد شدم. ده دقيقهای رفتيمــ تا به يڪ تپه رسيديمــ. به من گفت: پياده شو. زود باش.🤨🤨
بعد جواد داد زد: سيديحيے بيا.
سيد يحيی سريع خودش را رساند و سوار موتور شد. من به جواد گفتمــ: اينجا ڪجاستــ، خط ڪجاست؟ نيروها ڪجايند؟🙄🙄
جواد هم گفت: اين آرپيجي را بگير، برو بالای تپه. بچهها تو را توجيه مےڪنند.
رفتم بالای تپه و جواد با موتور برگشتــ!
اين منطقه خيلے آرام بود. تعجب ڪردم! از چند نفری ڪه در سنگر حضور داشتمــ پرسيدم: چه ڪار ڪنيمـ. خط دشمن ڪجاستــ؟🤔🤔
يڪي از آنها گفتــ: بگير بشين. اينجا خط پدافندی استــ. بايد فقط مراقبـــ حرڪات دشمن باشيمــ.
تازه فهميدم كه جواد محمدي چه كرده!😭😭
روز بعد ڪه عمليات تمام شد، وقتے جواد محمدی را ديدمــ، باعصبانيت گفتمــ: خدا بگمــ چيڪارت بکنه، برا چی من رو بردی پشتــ خط؟!😠😤
ً او هم لبخندی زد و گفتــ: تو فعلا نبايد شهيد شوے. بايد برای مردمــ بگويے ڪه آن طرف چه خبر است. مردمــ معاد رو فراموش کردهاند.🙁🙁
برای همين جايی تو را بردمــ ڪه از خط دور باشی.
اما رفقای ما آن شب به خط دشمن زدند. سجاد مرادي و سيديحيے براتی ڪه سر ستون قرار گرفتند، اولين شهدا بودند، مدتي بعد مرتضے زارع، بعد شاهسنايي و عبدالمهدی ڪاظمی و... در طی مدت ڪوتاهے تمام رفقای ما ڪه با همــ بوديمــ، همگے پرڪشيدند و رفتند.🕊🕊🕊
درست همان طور ڪه قبلا ديده بودمـ.
جواد محمدي هم بعدها به آنها ملحق شد. بچههای اصفهان را به ايران منتقل ڪردند. من هم با دستــ خالے از ميان مدافعان حرمــ به ايران برگشتمـــ. با حسرتے ڪه هنوز اعماق وجودمــ را آزار مےداد.😔😔
#ادامه_دارد
ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ
『@alahassanenajmeh』
❀شَـھٖـید؏ٰـݪاءحَـسَـݩنِـجـمِـہْ❀🇵🇸
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمتــ_شصتوچهارمـ #مدافعانحرم جواد با اصرار از من
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمتــ_شصتوپنجمـ
#مدافعانوطن
مدتے از ماجرای بيمارستان گذشتــ. پس از شهادت دوستان مدافع حرم، حال و روز من خيلے خراب بود. من تا نزديڪے شہادت رفتمــ، اما خودمـ مےدانستمــ ڪه چرا شهادت را از دست دادم!😭😭
به من گفته بودند ڪه هر نگاه حرامــ، حداقل شش ماه شهادت آنان ڪه عاشق شهادت هستند را عقب مےاندازد.
روزی ڪه عازمــ سوريه بوديمــ، پرواز ما با پرواز آنتاليا همزمان بود!
چند دختر جوان با لباسهايے بسيار زننده در مقابل من قرار گرفتند و ناخواسته نگاه من به آنها افتاد. بلند شدمــ و جاي خودمــ را تغيير دادمــ. 😔😢
هرچه مےخواستمــ حواس خودمـ را پرت ڪنمــ انگار نميشد. اما ديگر دوستان من، در جايے قرار گرفتند ڪه هيچ نامحرمے درڪنارشان نباشد.🍃✨🍃
اين دختران دوباره در مقابلمــ قرار گرفتند. نمےدانمــ، شايد فڪر ڪرده
بودند من هم مسافر آنتاليا هستم. هرچه بود، گويے ايمان من آزمايش شد. گويے شيطان و يارانش آمده بودند تا به من ثابت ڪنند هنوز آماده نيستے. با اينڪه در مقابل عشوههای آنان هيچ حرف و هيچ عڪس العملے انجام ندادمــ، اما متأسفانه نمره قبولے از اين آزمون نگرفتم.😢😢
در ميان دوستانے ڪه با هم در سوريه بوديم، چند نفر را ميشناختمــ ڪه آنها را جزو شهدا ديدم. مےدانستم آنها نيز شهيد خواهند شد.🍃✨🍃
يڪے از آنها علی خادمـ بود. علے پسر ساده و دوستداشتنے سپاه بود. آرام بود و بااخلاص. در فرودگاه جايي نشست ڪه هيچ ڪسے در مقابلش نباشد. تا يڪ وقت آلوده به نگاه حرام نشود.😔😔
در جريان شهادت رفقای ما، علے هم مجروح شد، اما همراه با ما به ايران برگشتــ. من با خودم فڪر مےڪردمـ ڪه علے به زودی شهيد خواهد شد، اما چگونه و كجا؟!🤔🤔
يڪے ديگر از رفقای ما ڪه او را در جمع شهدا ديده بودمـ، اسماعيل ڪرمی بود. او در ايران بود و حتے در جمع مدافعان حرم حضور نداشت. اما من او را در جمع شهدايے ڪه بدون حساب و ڪتاب راهے
بهشت مےشدند مشاهده ڪردمـ!☺️✋
من و اسماعيل، خيلے با هم دوست بوديم. يڪے از روزهاي سال 1397 به ديدنمــ آمد. ساعتے با هم صحبت ڪرديمـ. او خداحافظے ڪرد و گفت: قراراستــ براے مأموريتــ به مناطق مرزی اعزام شود.🍃✨🍃
رفقاے ما عازمــ سيستان و بلوچستان شدند. مسائل امنيتے در آن منطقه به گونهای استــ ڪه دوستان پاسدار، براي مأموريت به آنجا اعزام مےشدند. فرداي آن روز سراغ علي خادم را گرفتم. گفتند سيستان استــ.🌴🌴
يڪباره با خودمــ گفتمــ: نڪند باب شهادت از آنجا براي او باز شود!؟
سريع با فرماندهے مڪاتبه ڪردمــ و با اصرار، تقاضاي حضور در مرزهای شرقے را داشتمــ. اما مجوز حضورمــ صادر نشد.😑😬
مدتے گذشتــ. با رفقا در ارتباط بودم، اما نتوانستم آنها را همراهے ڪنمــ. در یڪے از روزهاي بهمن 97 خبري پخش شد. خبر خيلے ڪوتاه بود. اما شوڪ بزرگے به من و تمام رفقا وارد كرد😲😵.
يڪ انتحاری وهابے، خودش را به اتوبوس سپاه مےزند و دهها رزمنده را ڪه مأموريتشان به پايان رسيده بود به شهادت مےرساند.🕯🕯
سراغ رفقا را گرفتمــ. روز بعد ليستــ شهدا ارسال شد. علے خادم و اسماعيل ڪرمے هر دو در ميان شهدا بودند.😢😔
#ادامه_دارد
ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ
『@alahassanenajmeh』
❀شَـھٖـید؏ٰـݪاءحَـسَـݩنِـجـمِـہْ❀🇵🇸
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمتــ_شصتوپنجمـ #مدافعانوطن مدتے از ماجرای بيما
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمتــ_شصتوششمـ
#توفيق_شهادت
وقتے با آن شهيد صحبتــ مےڪردم، توصيفات جالبي از آن سوی هستے داشتــ. او اشاره مےڪرد كه بسياری از مشڪلات شما با توڪل به خدا و درخواست از شهدا برطرف مےگردد.✨🍃
مقامــ شهادت آنقدر در پيشگاه خداوند با عظمتــ استــ ڪه تا وارد برزخ نشويد متوجه نمےشويد. در اين مدتــ عمر، با اخلاص بندگے ڪنيد و به بندگان خداوند خدمتــ ڪنيد و دعا ڪنيد مرگ شما هم شهادت باشد.🕊🕊
بعد گفتــ: "اينجا بهشتيان همچون پروانه به گرد شمع وجودی اهلبيت حلقه مےزنند و از وجود نورانے آنها استفاده مےڪنند."
من از نعمتهای بهشتــ ڪه برای شهداستــ سؤال كردم. از قصرها و حوريهها و...گفت: "تمام نعمتها زيباستــ، اما اگر لذت حضور در جمع اهلبيت را درك كني، لحظهای حاضر به ترڪ محضر آنها نخواهے بود. من ديدهامــ ڪه برخے از شهدا، تاكنون سراغ حوريههای بهشتے نرفتهاند، از بس ڪه مجذوب جمال نوراني محمد (ص) و آل محمد(ص) شدهاند."🌹🌹
صحبتهای من با ايشان تمامــ شد. اما اين نڪته ڪه زيبايے جمال نورانے اهل بيتــ(ع) حتے با حوريهها قابل مقايسه نيست را در ماجرای عجيبی درڪ ڪردمــ.🍃🌹
در دوران نوجوانے و زمانے ڪه در بسيج مسجد فعال بودم، شبها در قبرستان محل، ڪه پشت مسجد قرار داشت، رفت وآمد داشتيم. ما طبق عادت نوجوانے، برخے شبــها به داخل قبرهای خالے
مےرفتيمــ و رفقا را مےترسانديمــ! اما يڪ شبــ ماجرای عجيبے پيش آمد. 🍃🌹
من داخل يڪ قبر رفتمــ، يڪباره متوجه شدمــ ديواره قبر ڪناری فروريخته و سنگ لحدهای قبر پيداستــ! من در تاريڪے، از حفره ايجاد شده به درون آن قبر نگاه کردم. اسکلت يک انسان پيدا بود!😥🙁
از نشانههاے روی قبر فهميدمـ ڪه آنجا قبر يڪ خانم است.
همان لحظه يڪے از دوستانمــ رسيد و وارد قبر شد.😑😑
او مےخواستــ اسڪلتهاے مرده را بردارد! هرچه با او صحبت کردم که اين ڪار را نڪن، قبول نڪرد. من از آنجا رفتمــ. لحظاتے بعد صدای جيغ اين
دوستمــ را شنيدمــ! نفميدمــ چه ديده بود ڪه از ترس اينگونه فرياد زد! 😰😰
من او را بيرون آوردمــ و بلافاصله وارد قبر شدمــ، به هر طريقے بود، قسمتــ سوراخ قبر را پوشاندمــ و با گذاشتن چند خشتــ و ريختن خاڪ، قبر آن مرحومه را ڪامل درستــ ڪردمــ.😞😞
در آن سوے هستے و درست زمانے ڪه اين ماجرا را به من نشان دادند، گفته شد: آن قبرے ڪه پوشاندی، مربوط به يڪ زن مؤمن و باتقوا بود. به خاطر اين عمل و دعای آن زن، چندين حوريه بهشتی در بهشتــ منتظر شما هستند. 🍃✨
همان لحظه وجود نورانے اهل بيتــ (ع) در مقابل من قرار گرفتند و من مدهوش ديدار اين چهرههای نورانی شدم. از طرفے چهرهی زيبای آن حوريه ها را نيز به من نشان دادند.🍃✨
اما زيبايے جمال نورانی اهل بيت(ع) ڪجا و چهرهی حوريههای بهشتے؟! من در آنجا هيچ چيزي به زيبايي جمال اهل بيت(ع) نديدمــ.
#ادامه_دارد
ـــــــــــــــ|••🦋🌿••|ـــــــــــــــ
『@alahassanenajmeh』
❀شَـھٖـید؏ٰـݪاءحَـسَـݩنِـجـمِـہْ❀🇵🇸
story!"
یا این دل شکستهی ما را صبور کن
یا از برای زینب کبری ظهور کن • •🌿-!
❀شَـھٖـید؏ٰـݪاءحَـسَـݩنِـجـمِـہْ❀🇵🇸
پایانِ سبز قصه دنیا، نیامدی
این جمعه هم گذشت، تو اما نیامدی "!):💔
❀شَـھٖـید؏ٰـݪاءحَـسَـݩنِـجـمِـہْ❀🇵🇸
💔 و قصه عشق و عاشقی ما و جنابتان از همان لحظه که گفتید: انا مدینه العلم و علی بابها! شروع شد ...
💔
شنبه ها هوای مدینه میکنم
اخر شنبه ها به نام تو هست
ای جان من! یا رسول الله!
صلّوا على رسولِ الله و آله ﷺ
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#شنبه_های_نبوی
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
@alahassanenajmeh
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
❀شَـھٖـید؏ٰـݪاءحَـسَـݩنِـجـمِـہْ❀🇵🇸
‹💙🖇› تبِفراقتو.. بیچــارهکردهدنیارا،بدونتو بہدلماقرار،بۍمعناست🥀 #یاایهاالعزیز🥀✨ #السلام_
•♥️🍃•
#آرزوۍ رسیدنَتدر #دل آسمـــاݩ ؛
و #زمیـــن مانده ، ڪِی #حاجت این ؛
#اهـــل رابرآوردهبه #خیر میڪنی مــــولا ♥️✨...
«أینَصاحِبُناأینَإمامُنایَاصاحبَالزَّمان...»
#یاایهاالعزیز🥀✨
#السلام_علیک_یا_قائمآلمحمد🌱🌸
| #اللهـمعجـللولیـڪالفـرجـــ|
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
@alahassanenajmeh
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قطرهاےدردلیکتُنگمودلتنگتوام...
عاقبتمےکُشدمحسرتدریاشدنم!💔🍃
#شهید_علاء_حسن_نجمه🌸🥀
#رفیقانہ💫
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•
@alahassanenajmeh
•┈┈••✾•🇱🇧🥀🇮🇷•✾••┈┈•