eitaa logo
الکی پلکی • AlakiPalaki
47 دنبال‌کننده
24 عکس
0 ویدیو
1 فایل
نوشته های تلگرام را اینجا کپی می‌کنم. 🤡 کامل‌ تر در تلگرام است. بریده های کتاب و هر آنچه خوش آید.
مشاهده در ایتا
دانلود
ساسان و همای برادر و خواهر هستند. بهمن که به خونخواهی پدرش اسپندیار به زاول حمله کرده و از فرامرز پسر رستم انتقام گرفته، همای را بعنوان ولیعهد انتخاب می‌کنه، اون زمان همای حامله بوده و بهمن میگه که فرزند همای پسر باشه یا دختر، پس از مادرش پادشاه است. ساسان از ناراحتی شهر و دیار را ترک می‌کنه و در بی‌نامی زندگی می‌کنه. (تا ابوالقاسم خان ببینه کجا دوباره می‌تونه وارد داستانش کنه) خب همای چهرآزاد ولیعهد بهمن میشه. آن زمان همای به چهرآزاد ملقب بوده. بعد از بهمن، همای چهرآزاد ۳۲ سال پادشاه میشه. اولین زن که به مقام پادشاهی می‌رسه. پ.ن: به نظر ابوالقاسم خان فردوسی یه شمه‌ای میاد از حدود ۱۰۰۰ سال قبل. و البته داستانش برای قبل از هخامنشیان است.
۳۱۶/ ندیدیم کس روی او را تمام سلامٌ عَلَیکُم، عَلَیکَ السّلام! پ.ن: مدح و ستایش فرستادگان اسکندر، دخترِ کَیْدِ هندی را از زیبایی! کید برای جلوگیری از جنگ با اسکندر، میگه دخترم را تقدیم به اسکندر می‌کنم (شما بگو ازدواج). اسکندر هیاتی را می‌فرستد که این دختر را ببیند و جهیزیه و اینها را بررسی کند. اگر هیات پسندید بریم ازدواج و اینا🤓 نمایندگان میان به کاخ کید، و کید اونها را می‌فرسته پیش دختر. قرار بوده یک نظر حلال باشه! اما می‌بیند مدتی گذشت و فرستادگان نیومدند. می‌فرسته دنبالشون که چی شد؟ کجایید؟ یک نظر بود نه نمایشگاه🤓 فرستادگان اسکندر در مدح و زیبایی دختر این بیت را میگن و اینکه خلاصه هر چی این زیبا رانگاه کنی سیر نمیشی.
میگن پول را خوار کن و خودت را عزیز کن🥴 میگن وقتی پول داری غم نداری😬 توی رسیدم جایی‌که اسکندر با تهدید از پادشاهِ چین (بَغپور)، باج و خراج می‌خواد و اینکه اگر ندهی، بیچاره‌ میشی همونجور که هخامنشیان شدند... بغپور اینجوری پاسخ میده: تن آسان شد آن کو دِرَم خوار کرد! و کلی گوهر و طلا و عاج و گنج می‌فرسته برای سکندر و سکندر یه جورایی شرمنده میشه😄 بعد سکندر می‌ره طرف یمن، پادشاه یمن خبر دار میشه که لشکریان سکندر توی راه هستند. بُردِ یمنی بار ده شتر می‌کنه و دینار بار پنج شتر می‌کنه و ده نفر شتر هم دِرَم بار میزنه و کلی چیزمیز دیگه. می‌فرسته برای سکندر و توکل بر خدا که ایشالا حمله نکنه اسکندر🥴😬 و این جاست که از قول پادشاه یمن، فردوسی می‌گه: چو باشد درم، دل نباشد به غم🤓 خلاصه اینکه پول را خوار کن و خودت را عزیز و البته قبلش باید پول داشته باشی که دلت غمی نباشه💚🤓
۴۹/ ستم نامه‌ی عزلِ شاهان بُوَد چو دردِ دل بی‌گناهان بُوَد! پ.ن: خب شهریور شده...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساسانیان، اردشیر پادشاهی اردشیر بابکان ۴۲ سال بود پ.ن: یهو هوسم شد صدای نتراشیده‌ام را ضبط کنم، ۱۲ بیت اول.
در ادوار تاریخ تا بوده، بحث ارث و میراث یکجور بوده، چه جوری؟ اینکه ارث و میراث را می‌خورند و میگن چرا کمه؟! بحث ارث و میراث از زبان فردوسی در بخش ساسانیان، در پایان داستان شاپور اردشیر... ۱۱۴/ چه سازی همی زین سَرایِ سِپنج؟! چه نازی به نام و چه تازی به گنج؟! ° تو را تنگ تابوت بهرست و بس! خورَد رنجِ تو را ناسَزاوار کس! ° نگیرد ز تو یادْ فرزندِ تو نه نزدیک‌خویشان و پَیوندِ تو! ° زمیراث دشنام یابی تو بهر همه زهر شد پاسخِ پای‌زهر! ° به یزدان گَرای و سَخُن زو فَزای که اویست روزی ده و رهنِمای! ° درودِ تو بر گورِ پیغامبرش که صَلواتِ تاجست بر منبرش
این دوست من هنگام پیاده‌روی صبح
رسیدم به داستان لُنْبَکِ آبکش و براهام جهود در بخش شاهنشاهی بهرام گور از این سایت داستان را بخوانید که با چه ترفندی بهرام گور مهمان لنبک و براهام میشه و چه اتفاقاتی رخ میده و بعدش در کاخ بهرام چه رخ می‌دهد🥹 ...بهرام گور با شکم گرسنه و حسرت به براهام نگاه می‌کنه و براهام در حالیکه داره شام می‌خوره و ملچ و ملوچ می‌کنه و اصلا تعارف نمی‌کنه حتی یک لقمه! به بهرام گور می‌گه: ۲۰۵/ ز گیتی هر آنکس که دارد، خورد چو خوردش نباشد، همی بنگرد! میگه که توی این دنیا هر که داره، مخوره! هر که هم نداره، مثل تو گشنه می‌مونه و فقط نگاه می‌کنه 😬🥴 این جمله را یادتون باشه تا ببنید بعداً شاه چه حکمی می‌کنه با همین مضمون😄
ز گیتی هر آنکس که دارد، خورد چو خوردش نباشد ، همی بنگرد! بله سفره ابوالفضل و دورهمی زنان است و ما باید این بیت را بخوانیم و برویم😄
۴۴۳/ سَخُن بهتر از گوهرِ نامدار چو بر جایْگه‌بر برندش به کار! داستان دهی که در دوره‌ی بهرام گور به یک جمله نابود شد و سال بعد به یک جمله آباد. فرستاده‌ی شاه همه را از کودک و جوان و پیر به خط کرد، گفت شما همه دوستان گرم است و سرورید و همه کدخدایید، از بس که همه خوبید! نتیجه‌ی اون شد کشت و کشتار و جنگ و درگیری که هر کسی حرف خودش را به کرسی بنشاند... هر کسی تونست جونش را برداشت و از ده رفت. مشتی پیرپاتال باقی ماندند. سال بعد، فرستاده شاه اومد و یکی از پیران را انتخاب کرد که فقط تو کدخدایی و همه باید به حرف تو گوش کنند و ... ده آباد شد🤓 نتیجه‌گیری اخلاقی؟
بوزَرْجْمهر، هفت جلسه برای کِسری نوشین‌روان سخنرانی می‌کنه. در جلسه اول این بیت میاد که خیلی معروفه: ۱۱۰۴/ ز نیرو بود مرد را راستی ز سستی دروغ آید و کاستی • ز دانش چو جانِ تو را مایه نیست به از خاموشی هیچ پیرایه نیست