در ادوار تاریخ تا بوده، بحث ارث و میراث یکجور بوده، چه جوری؟ اینکه ارث و میراث را میخورند و میگن چرا کمه؟!
بحث ارث و میراث از زبان فردوسی در بخش ساسانیان، در پایان داستان شاپور اردشیر...
#شاهنامه_فردوسی
۱۱۴/
چه سازی همی زین سَرایِ سِپنج؟!
چه نازی به نام و چه تازی به گنج؟!
°
تو را تنگ تابوت بهرست و بس!
خورَد رنجِ تو را ناسَزاوار کس!
°
نگیرد ز تو یادْ فرزندِ تو
نه نزدیکخویشان و پَیوندِ تو!
°
زمیراث دشنام یابی تو بهر
همه زهر شد پاسخِ پایزهر!
°
به یزدان گَرای و سَخُن زو فَزای
که اویست روزی ده و رهنِمای!
°
درودِ تو بر گورِ پیغامبرش
که صَلواتِ تاجست بر منبرش
رسیدم به داستان لُنْبَکِ آبکش و براهام جهود در بخش شاهنشاهی بهرام گور
از این سایت داستان را بخوانید که با چه ترفندی بهرام گور مهمان لنبک و براهام میشه و چه اتفاقاتی رخ میده و بعدش در کاخ بهرام چه رخ میدهد🥹
#شاهنامه_فردوسی
...بهرام گور با شکم گرسنه و حسرت به براهام نگاه میکنه و براهام در حالیکه داره شام میخوره و ملچ و ملوچ میکنه و اصلا تعارف نمیکنه حتی یک لقمه! به بهرام گور میگه:
۲۰۵/
ز گیتی هر آنکس که دارد، خورد
چو خوردش نباشد، همی بنگرد!
میگه که توی این دنیا هر که داره، مخوره! هر که هم نداره، مثل تو گشنه میمونه و فقط نگاه میکنه 😬🥴 این جمله را یادتون باشه تا ببنید بعداً شاه چه حکمی میکنه با همین مضمون😄
۴۴۳/
سَخُن بهتر از گوهرِ نامدار
چو بر جایْگهبر برندش به کار!
#شاهنامه_فردوسی
داستان دهی که در دورهی بهرام گور به یک جمله نابود شد و سال بعد به یک جمله آباد.
فرستادهی شاه همه را از کودک و جوان و پیر به خط کرد، گفت شما همه دوستان گرم است و سرورید و همه کدخدایید، از بس که همه خوبید! نتیجهی اون شد کشت و کشتار و جنگ و درگیری که هر کسی حرف خودش را به کرسی بنشاند... هر کسی تونست جونش را برداشت و از ده رفت. مشتی پیرپاتال باقی ماندند.
سال بعد، فرستاده شاه اومد و یکی از پیران را انتخاب کرد که فقط تو کدخدایی و همه باید به حرف تو گوش کنند و ... ده آباد شد🤓 نتیجهگیری اخلاقی؟
بوزَرْجْمهر، هفت جلسه برای کِسری نوشینروان سخنرانی میکنه.
در جلسه اول این بیت میاد که خیلی معروفه:
۱۱۰۴/
ز نیرو بود مرد را راستی
ز سستی دروغ آید و کاستی
•
ز دانش چو جانِ تو را مایه نیست
به از خاموشی هیچ پیرایه نیست
#شاهنامه_فردوسی
در جلسه دوم، یه لشکر از بزرگان و موبدان و وزیران و ... در برابر بوزرجمهر قرار میگیرند و سوال پشت سوال، و این جوانک پاسخ میده به تک تک سوالات و ابهامات که در نهایت بقول فردوسی:
۱۲۳۸/ ازو نامداران فروماندند
همه هم زوان آفرین خواندند.
قبل از این بیت، آخرین سوال را یکی میپرسه که توانگر کیه؟ درویش کیه؟ فردوسی میگه اونی که هرچی داره بسشه! توانگره! و اونی که هجوشهجوش میزنه و مثل اسکروچ! زندگی میکنه، ...
۱۲۳۵/
دگر گفت: «مردم تُوانگر به چیست
به گیتی پر از رنج و درویش کیست؟»
°
چُنین گفت کـ«آن کس که هستش بسند
به بخشِ خداوندِ چرخِ بلند!
°
کسی را کجا بخت همباز نیست
بدی در جهان بتّر از آز نیست!»
#شاهنامه_فردوسی
قانون جذب به زبان بوزرجمهر در #شاهنامه_فردوسی
در مجلس سوم سخنرانی بوزرجمهر، در بیت ۱۲۵۹ میگه که:
گشاده دلان را بود بخت یار
انوشه کسی کو بود بردبار!
پ.ن: یاد حرف و گفتار آقای جلال از همنوردان افتادم💚 تقریباً هر جلسه کوه با موضوع جذب💥 میگذره 👌
یکی گفت دلم واست تنگ شده... یاد این سخن بوزرجمهر افتادم که توی #شاهنامه_فردوسی اومده:
۱۲۵۸/ مکن نیکمردی به رویٍ کسی
که پاداشِ نیکی نیابی بسی!
خلاصه ایرو، بوزرجمهر نصیحت کرده که خیلی لیلی به لالای مردم بیوفا نگذارید. منم یک آدمِ بیوفا🤓 و کچل😄
#تذکره_الاولیاء :
نقل است که یک روز [ابراهیم ادهم] درویشی را دید که مینالید.
گفت: پنداریم که درویشی را به رایگان خریدهای.
گفت: درویشی را خرند؟!
گفت: باری، من به مُلکِ بلخ خریدم، هنوز به ارزد.
پ.ن: ابراهیم ادهم، پادشاه زادهی بلخی، قرن دوم هجری، بر طبق افسانهها سرگذشت او شباهتی به سرگذشت بودا دارد.
در تاریخ است که امروز تولد محمد ص است. کسی که درویشتر از همه بود.
۳۹۷۱/
سَخُن ماند از ما همی یادْگار
تو با گنج، دانش برابر مدار!
#شاهنامه_فردوسی