eitaa logo
علامرودشت
67 دنبال‌کننده
411 عکس
13 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
همۀ ما که زاده و پروردۀ علامرودشت هستیم، بر حسب فطرت انسانی خود یک دلبستگی ذاتی و عِرق میهنی نسبت به این سرزمین داریم. این دلبستگی می‌تواند خودش را در شعر، داستان، پوشش بومی، ارج گذاردن و بالیدن به چهره های صاحبنام این خطّه، رسانه‌ای کردن حیات وحش کم‌نظیر آن، سخن گفتن با واژگان محلی و مواردی از این قبیل در جامعه نمایان سازد. چندی‌ست که جوان‌ترها در فضای حقیقی و مجازی برای نام بردن از علامرودشت از بخش اول این نام که علا باشد استفاده می‌کنند. شاید متوالی بودن چند حرف بدون اِعراب و سختی تلفظ آن، باعث این کار شده باشد. از قدیم تا همین چند سال پس از انقلاب علامرودشت را به صورت علاءمرودشت می‌نوشتند و البته که آن صورت صحیح‌تر بود اگر چه در حالت گفتاری، آن علامت همزه (ء) و حرف (واو) تلفظ نمی‌شد. به هر حال روی سخن من در مورد همین بخش اول نام علاءمرودشت است. «علاء» به معنای بزرگوار شدن در شرف و بلندمرتبگی و بزرگی‌ست. انتخاب این واژۀ کوچکِ خوش آهنگ که معانی عزیزی نیز در آن نهفته است برای نوزادان پسر در کشورهای همسایه رایج است چنان که این روزها دانستیم همشهری فقید ما زنده‌یاد حاج علی صراف نیز این نام که عِرق احساسات وطنی را برمی‌انگیزد برای فرزند خود انتخاب کرده بود. اکنون که خانواده‌ها در نامگذاری فرزندان دقتی بیش از نسل‌های گذشته داشته و با یک نگاه هنری، ارتباطی با مفاخر ملی و میهنی برقرار می‌کنند، شایسته است نام با مُسمّای «علاء» که هم از لطافت معنی برخوردار است و هم بخشی از نام وطن عزیز ماست را برای فرزندان پسر انتخاب کنند. این نام فخرآور، به خودی خود، مُعرف یک هویت و شناسنامۀ سرزمینیِ دارندۀ آن است. سعید سروش
علامرودشت هویت ما بخش علامرودشت با توجه به اینکه بخش خیرگو از ان جدا شده ولی هنوز بیشترین آثار ثبت شده ملی را دارد و این پتانسیل بسیار خوبی هست و با توجه به اینکه روز به روز افراد بیشتری به اهمیت این آثار پی می بایست به حفظ آنها بکوشیم روستای خشتی 6اثر 1-تل دواتی 2-کلات خشتی 3-قبرستان خشتی 4-تپه قلعه پرمخی 5- تپه خره سنگی 6-محوطه کلات خشتی شهر علامرودشت 4اثر 1-تل جت 2-تل علامرودشت 3-محوطه خفرویه 4-تل بهرویه دهنو6اثر 1-محوطه شاه پیر غیب 2- اشکفت نر 3-بقایای قلعه نو 4-سدهای تنگ حوضی 5-کلات جومه شور 6-کورستان دهنو بوحنا 2اثر 1-آسیاب آبی بوحنا 2- تل باشیخی سید هاشمی2اثر 1- بقایای قلعه گوری 1 2-بقایای قلعه گوری2 انجیربند 2اثر 1-تپه قلعه انجیربند 1و 2 چاه گزی 2اثر 1- تل مانده 2- تپه کلات مرغی(قلعه گوری) روستای ظالمی3اثر 1-چهارطاقی ظالمی 2-کانال شتر گلو 3- کلات ظالمی گلدشت 1اثر 1- تل شهر وردوان 1اثر 1- آسیاب آبی وردوان پرزی 1- تل چوانبوه فخرایی 1-محوطه امامزاده حاصل روستای بلبلی 1- بقایای قلعه بلبلی بهرام میر میراث فرهنگی شهرستان لامرد
نظرات مردمی این قلعه گوری احتمالا همون قلعه گبرها باشه بله دهنوهم‌ قلعه کلایی داره وهمچنین قلات مرو،،که خیلی جای باصفایی هست حتمادیدن بفرمایید سلام اقا گبرها قبیله ایی اتش پرست بودن که قدیم در این مناطق زندگی میکردن گبرها مگه زرتشتی نبودن علامردشت محل شاه و میر بود محلی سرکش و حاکم نشین بود زمام پهلوی چون رخت بر بست علای ما دگر گون شد،بلادشت سر نام اوران چون رفت بر خاک خسان حاکم شدن زین بوم و زین خاک درسته هنوزم فرقه هایی از زر تشت اتش پرستن معنی اولش زرتشتی هست و بعدا منفی شده آتش پرست فک نکنم درست باشه آتش براشون مقدس هست درود برشما تل دواتی و یه مورد دیگه چه جوری از کمالی بزرگ گرفته شده و بنام خشتی خورده... خالو بهرام مکن مساز ودهستان کهنویه که مفتخربه وجودقبرمطهرامام زاده شاه فرج الله است که درکنارخودداره ومیطلبه نگاه ویژه ای بهش بشه . سلام،ببخشید این شعر از کیه؟؟ بله درسته و ممکنه خیلی از آثار دیگه هم از قلم افتاده باشند در گروهی مهندس میر در خلال بحثی و پاسخ به سوالی نوشتند و بقول خودشون فی البداهه به ذهنشون اومد و نوشتند من عذرخواهی میکنم به نظرم با همه ایرادات ولی بسیار با اهمیت هست سپاس از حسن توجه دوستان شعر اچو نیست و همچنین قنات های زمان قدیم که بدون هیچ وسیله و ابزار امروزی اما تراز سنگ و کمر کوه تراشیده شده و موارد دیگه .... درود به همه دوستان چنین گفت آچوبه وقت درو‌ دوصد خرمن نیارزد به یک چرت خو
(*رضا شاه اولین یخچال نفتی را در منزل یک لارستانی دید*) *✍️ غلامرضا لاری* 🔷 از تبعات خاتمه جنگ دوم جهانی ، خلع رضاشاه از سلطنت و تبعید به جزیره موریس در آفریقا بود اوایل مهر 1320 رضاشاه بهمراه 11 عضو خانواده سلطنتی از مسیر زمینی به بندر عباس وارد میشود و با کشتی ابتدا به هند و سپس جزیره موریس میرود یکی از سختی های این سفر تحمل گرمای شدید در بندر عباس ذکر شده است *در بندر عباس ، فردی از اهالی خطه لارستان از یخچال نفتی خود مقداری یخ به عنوان تحفه به شاه تقدیم میکند* آنچه در ادامه تقدیم میشود نقل این ماجرا به روایت اسناد تاریخی است 🔷 مورخ صادق و برجسته استاد باستانی پاریزی به نقل از کتاب فرماندهان کرمان نوشته شیخ یحیا احمدی که از معتبرترین منابع تاریخ معاصر است و نیز یادداشت های محمود جم در سالنامه دنیا سال 1344 در قسمت آخرین مرحله سفر شاه در خاک ایران چنین می نویسد : *شدت گرما بحدی بود که آقای گله داری ، بازرگان در بندر عباس ( اصالتا اهل گله دار که در آن زمان از توابع لارستان بود ) مقداری یخ به عنوان تحفه به شاه تقدیم داشت که در آن گرمای شدید تابستانی بندر عباس نعمتی بود شاه با مشاهده یخ اشک شوق ریخت و دست در جیب کرد و 15 سکه پهلوی طلا در آوردند تا به گله داری بدهند محمود جم میگوید عرض کردم ایشان از مکنت و ثروت برخوردار است اجازه فرمایید پس از بازگشت به تهران در مقام تقدیر از رفتار وی بر آیم و آقای گله داری بعدا در سال 1323 از بندر عباس به مجلس شورای ملی رفت* 🔷 در خاطرات شمس پهلوی که در معیت پدر بوده است نیز چنین می خوانیم : *در دهکده حاجی آباد و نزدیکی بندر عباس فقط چند درخت خرما و دو سه اتاق گلی روستایی بود و در زیر درختان استراحت کردیم عرق از سر و روی ما روان بود و عطش شدیدی به ما دست داده بود* در تکمیل این مبحث چند نکته دیگر معروض میگردد : 🔷 برادران گله داری از بانفوذ ترین خانواده های ایرانی در دبی هستند که نقش بزرگی در توسعه دبی داشتند در اواسط دهه 1970 هتل اینتر کنتینشنال و هتل حیات ریجنسی را تأسیس نمودند ( رستوران گردان الدوار و پیست اسکی روی یخ این هتل در نوع خود اولین بودند ) یکی از بزرگترین چهار راه های دبی بنام گله داری است که محل نمایشگاه ماشین معروف به گله داری موتورز است و هنوز فرزندان گله داری در بخش های مختلف اقتصادی دبی موثر و فعال هستند 🔷 دربار پهلوی اول دارای یخچال برقی بوده است و شاه احتمالا در بندرعباس یخچال نفتی را نخستین بار دیده است در همین ارتباط خاطره ای از دکتر کریم هدایت , پزشک دربار نقل شده مبنی بر اینکه رضاشاه از درد شدید گوارشی رنج می‌برده و با تحقیق پزشک ، کاشف به عمل می آید که آشپز درباربه دستور شخص شاه ، مرغ یا گوشت گوسفند را پس از ذبح دو روز زیر خاک می گذاشته تا نرم و باب دندان مصنوعی شاه گردد که گویا این شیوه رسم قزاقان بوده است 🔷 شایان توجه است که یخچال های نفتی و برقی برای نخستین بار از طریق بندر لنگه که در آن زمان در قلمروی لارستان بوده وارد کشور شده است اولین مدل وارداتی یخچال نفتی الکترولوکس سوئدی و یخچال برقی انگلیش الکتریک بوده است که در ابتدا یخچال فرنگی شهرت داشت در فولکلور عامیانه به کسی که حرف لوس و بی‌مزه زده بود میگفتند : ( یخ کنی ، یخچال فرنگی ). و در متلک ها و طعنه زدن هم یخچال سرد و خنک را نمونه می آوردند لازم به ذکر است که یخچال نفتی بیش از یک قرن قبل توسط انیشتن اختراع شد
*نگاهی گذرا ازانچه دریاد مانه ام درباره اوضاع واحوال اجتماعی واقتصادی وسیاسی گستره جای زندگیم در دهه پنجاه درسده پیش مانده است** ×××××××××××××× بخش 1 درگستره جای زندگیم (پهن دشت اشکنان تا قلعه سرگاه) ازجمله نهادهای دولتی مستقر دراین جا هاگروها نهای ژاندارمری درمراکز بخش وپا سگا ه های ژاندارمری درمراکز دهستانها بود. درهمه ابادیها دبستان سپاه فعال بود.البته درمراکز بخش‌ها ودهستانها وبرخی روستاها دبستان دولتی هم فعال بود.درضمن آموزشگاه های عشائری هم درجاهایی که محل قشلاق عشائر بود برسرپابود. تنها دبیرستان دراین پهن دشت تاسال 1353 که به یاددارم دبیرستان دوره اول متوسطه درلامرد بود. ازاشکنان ولامرد دانش آموزان زیادی دردبیرستانها درلاروشیراز وجهرم ودانشجویانی هم ازاین گستره که بیشترشان لامردی بودند دردانشگاه ها ومدارس عالی درس می خواندند.. مردم آیین باور ودرانجام شعائر دینی سخت پای بند بودند. هرچند ازبرق واب لوله کشی وخانه های مدرن نشانی نبود اما دلها شاد وهمه سرحال بودند.ازنظر اقتصادی هیچ کس زیر فشار نبود . کشاورزانی که سند اصلاحات ارضی اززمین دیگران گرفته بودند.منکرمالکی صاحبان اصلی آن نبودند .همه ساله درصورت درآمد زایی آن زمین معمولا ده یک یا یک دهم درآمد ازهمان زمین به مالک آن می پرداختند. ناگفته نماند که ازسال 1350 بتدریج مولدهای الکتریسته 3 و5 وحتی 10کیلوواتی برای استفاده از لامپ روشنایی وپنکه وکولر ویخچال ود ینا م برای ابکشی ازچاه ها درجامعه رواج پیدا کرد. درسال 1350 ازبندر سیراف تاجم وازجمله تا خله (چاه گاز)برفراز کوه شمالی آبادی بردکو درشمال شرقی آبادی مهر راه شوسه ونیز تا خنج راه شوسه احداث شد. واز سال( 1352) بین این گستره وجم وبنادر کناره دریای خلیج همیشه پارس برای اولین بار ارتباط ازراه شوسه برقرار گردید. لامردیها واشکنانیها دراستفاده از فناوری‌های نوین دراین گستره پیش قدم بودند . درلامرد مرحوم ایت الله حاج سیدیحیی علوی چند اتاق درکنارهم برای سکونت طلاب علوم دینی (حوزه علمیه)درکنار پمپ بنزین قدیمی درلامرد ساخته بودند.برای اولین بار درمنطقه مرحوم حاج عبدالعلی اختری دستگاه ژنراتور مولد برق به نام برق منطقه ای درلامرد نصب کرد. برای نخستین بار دراین گستره درلامرد درجنوب وشرق گروهان ژاندارمری خانه های مسکونی مدرن به نام خانه های سازمانی ساخته شد.این خانه ها دریک طبقه دارای چند اتاق وحیاط ساخته شدند هنوز هم مورد استفاده هستند. خیرین لامردی واشکنانی درساخت مسجد وحسینیه انصافا پیش قدم بودند ودراین راه خدمات زیادی انجام دادند به همت واهتمام مرحوم ایت الله حاج سیدعباس مهری که در کویت زندگی می کردند درمهر درمانگاه ساخته شد .هم چنین بیمارستان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها راه اندازی شد.اب لوله کشی ازچاه خالوها به آبادی مهر کشیده شد. دراشکنان هم با کمک نیکوکاران اشکنانی درکشور کویت که به "قبازردها"شناسا هستند کارهای عمرانی مانند ساخت مسجد وحسینیه وبرق رسانی وخدمات درمانی آغازشد.
*نگاهی گذرا ازانچه دریاد مانه ام درباره اوضاع واحوال اجتماعی واقتصادی وسیاسی گستره جای زندگیم ازدهه پنجاه درسده پیش مانده است* ××××××××××××××××× بخش 2 ازآنجا که دراین گستره بازار کارنبود .کشاورزی هم مانند دهه شصت به بعد که بادستگاه های مدرن آبکشی اب ازدل زمین می کشیدند وهنوزهم ته آبی که زیرزمین مانده است بی رویه می کشند رواج نداشت . نوجوانان وجوانان برای یافتن کسب وکار مجبوربودند به کویت وقطر وبحرین و ازدهه پنجاه بیشترشان به ابوظبی ودبی وشارجه سفرکنند. حتی میانسالان هم برای گذران زندگی مجبوربودند به جاهای نامبرده سفرکنند. ازدسترنج این عزیزان این منطقه هم روبه آبادانی می رفت .برخی از جوانانی که دارای مدرک ششم ابتدایی بودند دراداره شبکه مبارزه با بیماری مالاریا استخدام می شدند. تنها نهاد های دولتی درمنطقه گروهان ژاندارمری درلامرد وپاسگاه ژاندارمری دراشکنان ووراوی وگله دار بود .بخشداری هم درلامرد بود . شبکه بهداشت مبارزه با مالاریا درلامرد وگله دار هم دایربود. ساختمان بخشدا ری لامرد وگروهان ژاندارمری لامرد دولتی بود.ولی پاسگاه های ژاندارمری دراشکنان ووراوی وگله دار غیردولتی بود.همین وبس. آگاهی عمومی نسبت به جهان وکشور خود بسیارپایین بود. تنها وسیله آگاهی ازجهان پس ازکتاب ومجلات وروزنامه ها، رادیوبود. هیچ دستگاه گیرنده برنامه های تلویزیونی موجود نبود. دراستان فارس برای اولین بار درشیراز درمهر ماه سال 1350 که جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی درتخت جمشید برگزارشد .دستگاه گیرنده وفرستنده تلویزیون درتپه شمال غربی شهر(شناسا به تپه تلویزیون) نصب شد ومردم شهرشیراز وابادیهای پیرامون آن ازاین پس، ازبرنامه های تلویزیونی استفاده می کردند. بیشتر مردم به برنامه های فارسی رادیو بی بی سی به ویژه اخبار شامگاهی آن گوش می دادند. مطالبات مردم ازدولت خیلی کم بود گاه گاهی جوانان آگاه درباره مشکلات وکمبود های این گستره به مسئولین کشور نامه هایی می نوشتند. دولت هم هیچ توجه اساسی برای عمران وابادانی این گستره نداشت. از فعالیت گروه های مبارز ضد دولت هیچ خبر ونشانی نبود. آنچه به یاد دارم برخی از افراد روشنفکر در این گستره با مطالعه کتب ومجلات وروزنامه ها ازاین که دولت باید برای عمران وابادانی منطقه بیش ازپیش تلاش کنند مطالبی بیان می کردند. دفتر ازدواج وطلاق ازسال 1318 دراین گستره دایر شد. مرحوم ایت الله حاج اقا سیدمیر عبدالوهاب کراماتی درفال به سردفتری ازدواج 28 و طلاق 27 فال منصوب شدند .دراشکنان هم مرحوم آیت الله انصاری اشکنانی به سردفتری ازدواج وطلاق منصوب شدند .درسال 1319 مرحوم شیخ مظهر نوری گله داری هم به سردفتری ازدواج 27 وطلاق 28 منصوب شدند. چند سال بعد مرحوم حجه الاسلام والمسلمین سید اسدالله برهانی ترمانی به سردفتری ازدواج وطلاق منصوب شدند. دراین دهه ازمیان عالمان این گستره مرحوم ایت الله حاج اقا سیدمیرعبدالوهاب کراماتی که بزرگمردی وارسته وستم ستیز بودند بنام تر بودند.اسناد برجای مانده ازآن بزرگوار که دردفاع ازحقوق مردم این گستره به مقامات استانی وکشوری نگاشته اند نشان از دل نگرانی‌های آن بزرگوار نسبت به مردم بی پناه می باشد. آن بزگوار ازمعلومات عمومی بالایی برخوردار بودند. ادامه دارد سیدعباس واعظی
*نگاهی گذرا به آنچه در یادمانه ام درباره اوضاع واحوال اجتماعی واقتصادی وسیاسی گستره جای زندگیم ازدهه پنجاه درسده پیش مانده است* ××××××××××××××× بخش 3 به علت نبود مدارس راهنمایی ودبیرستان درمنطقه به جز لامرد که دارای مدرسه راهنمایی ودبیرستان (دوره اول متوسطه)بود.وازسال 1355دراشکنان ومهروگله دار هم مدرسه راهنمایی ساخته شد . دانش آموزان این گستره پس از پایان دوره ابتدایی برای یافتن کسب وکار ناگزیر به کویت وقطر وبحرین وابوظبی ودبی وشارجه می رفتند.برخی ازدانش آموزان هم برای ادامه تحصیل به شهرهایی مانند لاروجهرم وشیراز وبوشهر می رفتند . آنچه به یاددارم درسال1352 اشخاص زیر ازفال وگله دارواسیردانش آموز دوره متوسطه (دبیرستان)بودند. سیدمحمد احمدی،محمد کریمی ، منصوروراوی ،اسماعیل اسدی ،حمیداسدی ،بابا عبدالله زاده،طیب خلیلی،سیدناصرحسینی، عبدالرسول عبداللهی ،عبدالحمید فرزانه، سیدنورحسینی،محمد جمالی،سیدابوالقاسم حسینی،سیدعبدالرسول حسینی،سیداکبرحسینی،سیدابراهیم حسینی ،محمد نور نوری،علی نوری،ابوالقاسم قیصری،مهدی بهرامی،نادربهرامی،بهرام بهرامی ،نگارنده هم در حوزه علمیه درس می خواندم وهم دردبیرستان به تحصیل مشغول بودم. ازدیگر دانش آموزان دوره متوسطه درآن سالها ازاین منطقه آگاهی ندارم درآن دهه به خاطر تبلیغات وسیع وگسترده مارکسیستها علیه امپریالیسم (مخصوصا علیه امریکا) ونظامهای سرمایه داری برای دانشجویان که سری پرشورودلی پرازاحساسات دارند ودانش آموزان دوره دوم متوسطه بسیار دلچسپ وفریبنده بود .البته پیشینه گرایش به افکار مارکسیسم درایران به ده نخست سده پیش می رسد .دانشمندانی مانند دکتر تقی ارانی شیمی دان وچندین تن از هم اندیشان او مانند بزرگ علوی ویاران او شناسا به گروه پنجاه وسه نفر ازمارکسیستهای ایرانی درآن روزگار بودند. حزب توده یکی ازاحزاب مارکسیستی وطرفدار وگوش به حرف مسکو بود.این حزب پس ازشهریور 1320 توانست با تشکیل کمیته های حزبی وبرگزاری میتینگهای اعتراضی باصطلاح خودش علیه ظلم واستبداد جای پایی درفضای سیاسی ان زما ن درکشوربرای خویش بازکند تا این که پس ازکودتای 1332 ازصحنه سیاست بیرونش کردند. دردهه پنجاه اگرکسی می خواست ادا واطوار روشنفکری ازخود نشان دهد پیش ازهمه چیزبایدخودرا ضد امپریالیست نشان می داد. نشان بارز یک روشنفکر درآن زمان ضد امپریالیست بودن وعلیه ان مبارزه کردن بود. روشنفکران مذهبی هم برای این که ازقافله ضدامپریالیستها عقب نمانند.خودرا داغترازانها ضد امپریالیست نشان می دادند. خلاصه ضد امپریالیست بودن مدروز روشنفکری بود. درسال 1356 با عزل امیر عباس هویداازنخست وزیری واعلام فضای بازسیاسی درکشور روزبه روزبه جای این که آرامش وامنیت همچنان حفظ شود اوضاع به سرعت روبه ناآرامی‌ می رفت .تا انجا که نمایندگان مجلس شورا علنا ازسیاستهای رژیم پهلوی که خود روزی ثناگوی آن بودند انتقادمی کردند .دولت آموزگار هم کاری ازدستش برنیامد وجای خودش را به مهندس شریف امامی داد.شریف امامی هم کاری ازدستش برنمی آمد. گویا آفتاب عمر دولت شاهنشاهی به لب بام رسیده بود. جهان ومردم ایران هر لحظه غروبش را انتظارمی کشیدند. رادیو بی بی سی رویداد های انقلاب را با اب وتاب وتجزیه وتحلیل گزارش می داد. برادرم مرحوم آقا سیدمحمد واعظی که خطیبی دانا وتوانا بود در ماه رمضان 1357 درخوزی منبر می رفت علیه رژیم شاهنشاهی سخنرانی می کرد . خلاصه ازشهریور 1357گویی ابرقدرتها هم دست ازحمایت به محمدرضا شاه ونظام سلطنتی درایران برداشته بودند. ازاین رو بیشتر مردم ایران به ویژه روحانیون مبارزعلیه شاه ونظام سلطنتی بی پروا همه جا ازمفاسد ونظام رژیم شاهنشاهی سخن می گفتند. ازآنجا که روحانیت پس ازنهضت خرداد 1342 پشت سر امام خمینی علیه شاه ودستگاه سلطنتی حرکت کرد. وروحانیت چون درمحراب مساجد پیش نماز ودرمجالس ومراسم دینی منبری وسخنران بودند.درنزد مردم محبوب بودند. ازاین جهت درسال 1357 همه گروه های چپ گرا ومارکسیست وروشنفکران غیرمارکسیت مانند جبهه ملی ونهضت آزادی ووو....دست بیعت به امام خمینی دادند وهمگی ایشان را به عنوان رهبر انقلاب به رسمیت شناختند ودیگران را دعوت به تبعیت ازامام می کردند. ادامه دارد سیدعباس واعظی
سردار علامرودشتی الیاس خان بلو قشقایی جلودار و از پیش قراولان مبارزه با انگلیسی ها در جنگ جهانی اول
قشقاییها به رهبری صولت الدوله نیز از جمله عشایری بودند که به انگلیسیها در جنوب اعلام جنگ کردند. آیت‌الله محمدتقی میرزای‌ شیرازی و سید عبدالحسین لاری از جمله کسانی بودند که در این زمینه فتوا صادر کردند. با صدور فتاوی جهاد با انگلیس مردم را به عرصه مبارزه با انگلیس در جنوب کشیدند اشغال بوشهر 17 مرداد 1294 بوشهر را اشغال کردند قیام دلیران تنگستان علیه نیروهای انگلیسی که حدود پنج هزار نفر بودند منجر به تلفات سنگینی بر آنها شد. جریان یکی از این حملات در 12 شهریور 1294 توسط یکی از همراهان خائنش به شهادت رسید
در کتاب خاطرات ملک منصور خان مینویسد زمان پدرم صولت الدوله الیاس خان که خیلی شجاع و با سواد بود و نام او در جنگ با انگلیس در سال ۱۹۱۸ می‌باشد مینویسد مادر بزرگ مادر من بلو و همه بزرگ همین الیاس خان بود و پس از الیاس خان رحیم خان کیخا و سپس کهزاد کیخا کلانتر بلو شد مادر بزرگ مادر ملک منصور خان بلو هست و عمه بزرگ همین الیاس خان هست