eitaa logo
حوادث آخرالزمان و علائم ظهور⏰🌍
45.4هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
8.3هزار ویدیو
368 فایل
ثابت قدمان ماندگارند. ✔حضورشماباعث دلگرمی ماست . @alamatha https://eitaa.com/joinchat/1218773065C471a635805 👆👆 تعرفه تبلیغات ⛔ نشر مطالب با لینک کانال حوادث و علائم مجاز هست
مشاهده در ایتا
دانلود
3.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢کدام یک از و از چه زمانی به وجود (عج) بشارت داده اند؟ 🔻 ╔═.🍃.══════╗ @alamatha ╚══════.🍃.═╝ http://eitaa.com/joinchat/3103653888C83153c787a
3.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢کدام یک از و از چه زمانی به وجود (عج) بشارت داده اند؟ 🔻 ╔═.🍃.════╗ @alamatha ╚════.🍃.═╝
🔸 عج از ديدگاه امام حسين علیه السلام : نهمين فرزند من نشاني از حضرت يوسف و نشاني از حضرت موسي بن عمران دارد، او قائم ما اهل بيت است که خداوند امر را در يک شب فراهم مي کند.. 📚 محجة البيضا ، ج٢ ، ص٣٨٨ ╔═.🍃.═════╗ @alamatha ╚═════.🍃.═╝
‍ ♨️ ماجرای شیخ انصاری و امام زمان 🔹 یکی از شاگردان مرحوم شیخ مرتضی انصاری می‌گوید: «نیمه شبی در از خانه بیرون آمدم، در حالی که کوچه‌ها گل آلود و تاریک بودند و من با خود برداشته بودم. از دور شخصی را دیدم، که چون به او نزدیک شدم دیدم، استادم شیخ انصاری است. با دیدن ایشان به فکر فرو رفتم که در این کوچه‌های گل آلود با چشم ضعیف به کجا می‌روند؟! 🔸 از بیم آنکه مبادا کسی در ایشان باشد، آهسته به دنبالش حرکت کردم. شیخ رفت تا در کنار خانه ای ایستاد و در کنار درِ آن خانه زیارت جامعه را با یک توجّه خاصّی خواند، سپس داخل آن منزل گردید. من دیگر چیزی نمی دیدم امّا صدای شیخ را می شنیدم که با کسی سخن می‌گفت. ساعتی بعد به حرم مطهّر مشرّف گشتم و شیخ را در آنجا دیدم. 🔺 بعدها که به خدمت ایشان رسیدم و داستان آن شب را جویا شدم پس از اصرار زیاد به من، فرمودند: «گاهی برای رسیدن به خدمت اجازه پیدا می‌کنم و در کنار آن خانه (که تو آن را پیدا نخواهی کرد.) می‌روم و زیارت جامعه را می‌خوانم، چنانچه اجازه ثانوی برسد خدمت آن حضرت شرفیاب می‌شوم و مطالب لازم را از آن سرور می‌پرسم و یاری می‌خواهم و برمی گردم. ☑️ سپس شیخ مرتضی انصاری از من پیمان گرفت که تا هنگام حیاتش این مطلب را برای کسی اظهار نکنم. 📚 ملاقات علمای بزرگ اسلام با امام زمان، ص ۶ ╔═.🍃.═════╗ @alamatha ╚═════.🍃.═╝
‍ ♨️ ماجرای شیخ انصاری و امام زمان 🔹 یکی از شاگردان مرحوم شیخ مرتضی انصاری می‌گوید: «نیمه شبی در از خانه بیرون آمدم، در حالی که کوچه‌ها گل آلود و تاریک بودند و من با خود برداشته بودم. از دور شخصی را دیدم، که چون به او نزدیک شدم دیدم، استادم شیخ انصاری است. با دیدن ایشان به فکر فرو رفتم که در این کوچه‌های گل آلود با چشم ضعیف به کجا می‌روند؟! 🔸 از بیم آنکه مبادا کسی در ایشان باشد، آهسته به دنبالش حرکت کردم. شیخ رفت تا در کنار خانه ای ایستاد و در کنار درِ آن خانه زیارت جامعه را با یک توجّه خاصّی خواند، سپس داخل آن منزل گردید. من دیگر چیزی نمی دیدم امّا صدای شیخ را می شنیدم که با کسی سخن می‌گفت. ساعتی بعد به حرم مطهّر مشرّف گشتم و شیخ را در آنجا دیدم. 🔺 بعدها که به خدمت ایشان رسیدم و داستان آن شب را جویا شدم پس از اصرار زیاد به من، فرمودند: «گاهی برای رسیدن به خدمت اجازه پیدا می‌کنم و در کنار آن خانه (که تو آن را پیدا نخواهی کرد.) می‌روم و زیارت جامعه را می‌خوانم، چنانچه اجازه ثانوی برسد خدمت آن حضرت شرفیاب می‌شوم و مطالب لازم را از آن سرور می‌پرسم و یاری می‌خواهم و برمی گردم. ☑️ سپس شیخ مرتضی انصاری از من پیمان گرفت که تا هنگام حیاتش این مطلب را برای کسی اظهار نکنم. 📚 ملاقات علمای بزرگ اسلام با امام زمان، ص ۶ ╔═.🍃.═════╗ @alamatha ╚═════.🍃.═╝
♨️ ماجرای شیخ انصاری و امام زمان 🔹 یکی از شاگردان مرحوم شیخ مرتضی انصاری می‌گوید: «نیمه شبی در از خانه بیرون آمدم، در حالی که کوچه‌ها گل آلود و تاریک بودند و من با خود برداشته بودم. از دور شخصی را دیدم، که چون به او نزدیک شدم دیدم، استادم شیخ انصاری است. با دیدن ایشان به فکر فرو رفتم که در این کوچه‌های گل آلود با چشم ضعیف به کجا می‌روند؟! 🔸 از بیم آنکه مبادا کسی در ایشان باشد، آهسته به دنبالش حرکت کردم. شیخ رفت تا در کنار خانه ای ایستاد و در کنار درِ آن خانه زیارت جامعه را با یک توجّه خاصّی خواند، سپس داخل آن منزل گردید. من دیگر چیزی نمی دیدم امّا صدای شیخ را می شنیدم که با کسی سخن می‌گفت. ساعتی بعد به حرم مطهّر مشرّف گشتم و شیخ را در آنجا دیدم. 🔺 بعدها که به خدمت ایشان رسیدم و داستان آن شب را جویا شدم پس از اصرار زیاد به من، فرمودند: «گاهی برای رسیدن به خدمت اجازه پیدا می‌کنم و در کنار آن خانه (که تو آن را پیدا نخواهی کرد.) می‌روم و زیارت جامعه را می‌خوانم، چنانچه اجازه ثانوی برسد خدمت آن حضرت شرفیاب می‌شوم و مطالب لازم را از آن سرور می‌پرسم و یاری می‌خواهم و برمی گردم. ☑️ سپس شیخ مرتضی انصاری از من پیمان گرفت که تا هنگام حیاتش این مطلب را برای کسی اظهار نکنم. 📚 ملاقات علمای بزرگ اسلام با امام زمان، ص ۶ ╔═.🍃.═════╗ @alamatha ╚═════.🍃.═╝
💥السلام‌ علیک‌ یا صاحب‌ الزمان (ع) در یکی نامه هایی که در دوران برای یکی از بزرگان «علی‌ابن‌مهزیاراهوازی» نوشته‌اند، یکی از علت‌های غیبت خویش را اینگونه توضیح داده‌اند: «... ما را به غیبت وادار نکرد مگر و اطلاعاتی که از دوستان و به ما می‌رسد که آنها به چیزهایی آلوده هستند که ما کراهت داریم، و این خصوصیات را بر آنان نمی‌پسندیم. فرستادهٔ ، علیه‌السّلام به علی‌بن‌مهزیار که آن حضرت را امام محجوب خواند، گفت: امام زمان از شما محجوب و مخفی نیست؛  .... 📖بحار الانوار جلد۵۳ ص ۳۲۱ 💥 ڪانال حوادث آخرالزمان و علائم ظهور http://eitaa.com/joinchat/3103653888C83153c787a
3.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢کدام یک از و از چه زمانی به وجود (عج) بشارت داده اند؟ 🔻 💥 ڪانال حوادث آخرالزمان و علائم ظهور http://eitaa.com/joinchat/3103653888C83153c787a
🔸 عج از ديدگاه امام حسين علیه السلام : نهمين فرزند من نشاني از حضرت يوسف و نشاني از حضرت موسي بن عمران دارد، او قائم ما اهل بيت است که خداوند امر را در يک شب فراهم مي کند.. 📚 محجة البيضا ، ج٢ ، ص٣٨٨ 💥 ڪانال حوادث آخرالزمان و علائم ظهور http://eitaa.com/joinchat/3103653888C83153c787a
❤️سلام امام زمانم روا بود که گریبان ز هجر پاره کنم ... دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم؟ علیه السلام تعجیل در ظهور صلوات اللهم عجل لولیک الفرج 💥 ڪانال حوادث آخرالزمان و علائم ظهور http://eitaa.com/joinchat/3103653888C83153c787a
♨️ ماجرای شیخ انصاری و امام زمان 🔹 یکی از شاگردان مرحوم شیخ مرتضی انصاری می‌گوید: «نیمه شبی در از خانه بیرون آمدم، در حالی که کوچه‌ها گل آلود و تاریک بودند و من با خود برداشته بودم. از دور شخصی را دیدم، که چون به او نزدیک شدم دیدم، استادم شیخ انصاری است. با دیدن ایشان به فکر فرو رفتم که در این کوچه‌های گل آلود با چشم ضعیف به کجا می‌روند؟! 🔸 از بیم آنکه مبادا کسی در ایشان باشد، آهسته به دنبالش حرکت کردم. شیخ رفت تا در کنار خانه ای ایستاد و در کنار درِ آن خانه زیارت جامعه را با یک توجّه خاصّی خواند، سپس داخل آن منزل گردید. من دیگر چیزی نمی دیدم امّا صدای شیخ را می شنیدم که با کسی سخن می‌گفت. ساعتی بعد به حرم مطهّر مشرّف گشتم و شیخ را در آنجا دیدم. 🔺 بعدها که به خدمت ایشان رسیدم و داستان آن شب را جویا شدم پس از اصرار زیاد به من، فرمودند: «گاهی برای رسیدن به خدمت اجازه پیدا می‌کنم و در کنار آن خانه (که تو آن را پیدا نخواهی کرد.) می‌روم و زیارت جامعه را می‌خوانم، چنانچه اجازه ثانوی برسد خدمت آن حضرت شرفیاب می‌شوم و مطالب لازم را از آن سرور می‌پرسم و یاری می‌خواهم و برمی گردم. ☑️ سپس شیخ مرتضی انصاری از من پیمان گرفت که تا هنگام حیاتش این مطلب را برای کسی اظهار نکنم. 📚 ملاقات علمای بزرگ اسلام با امام زمان، ص ۶ 💥 ڪانال حوادث آخرالزمان و علائم ظهور http://eitaa.com/joinchat/3103653888C83153c787a