eitaa logo
علمدارکمیل
184 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
435 فایل
ارتباط با مدیر کانال: @javanjavan2
مشاهده در ایتا
دانلود
شماره ۴۴۶ نشریه خط حزب‌الله.pdf
2.58M
📝 شماره ۴۴۶ نشریه خط حزب‌الله
🌺عظمت جایگاه پدر و مادر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرمایند: كسى كه دوست دارد عمرش طولانى و روزيش زياد شود، نسبت به پدر و مادرش نيكى كند و صله رحم بجاى آورد. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله می فرمایند: آنـكه پـدر و مـادرش را خشـنود كـند، خـدا را خشـنود كـرده پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله می فرمایند: بنده اى كه مطيع پدر و مادر و پروردگارش باشد، روز قيامت در بالاترين جايگاه است. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله می فرمایند: هر فرزند نيكوكارى كه با مهربانى به پدر و مادرش نگاه كند در مقابل هر نگاه، ثواب يك حجّ كامل مقبول باو داده مى شود، سؤال كردند، حتى اگر روزى صد مرتبه به آنها نگاه كند؟ فرمود: آرى خداوند بزرگتر و پاكتر است. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود: بزرگترين و مهمترين تكليف الهى نيكى به پدر و مادر است. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می فرمایند: همیشه در خدمت مادر و پای بند او باش، چون بهشت زیر پای مادران است و نتیجه آن نعمت‌های بهشتی خواهد بود. امام صادق(ع) می فرمایند: چشـمهايت را جـز از روى دلسـوزى و مهربـانى با پـدر و مادر خيـره مـكن و صـدايت را بلندتر از صـداى آنها نـكن دسـتهايت را بالاى دسـتهاى آنها مـبر، و جـلوتر از آنـان راه مرو.
☀رضایت مادر موجب دیدار امام زمان علیه السلام شد جناب شیخ محمد علی ترمذی در ابتدای جوانی با دو نفر از دوستان اهل علمشان قرار میگذارند که برای تحصیل علم به شهر دیگری روند، شیخ برای گرفتن اجازه نزد مادر میرود اما ایشان رضایت نمیدهند. شیخ از رفتن منصرف میشود ولی حسرت آموختن علم در قلبش باقی است تا اینکه روزی در قبرستان نشسته بود و به دوستانش فکر میکرد ... ناگاه پیرمردی نورانی نزدش می آید و میپرسد چرا ناراحتی؟ شیخ شرح حال خود را میگوید. پیرمرد میگوید: میخواهی من هر روز به تو درس دهم؟ شیخ استقبال میکند و دو سال از محضر ایشان استفاده میکند و متوجه میشود که این پیرمرد جناب خضر میباشد. روزی جناب خضر به شیخ میگوید: حالا که‌ رضایت مادر را بر میل خود ترجیح دادی تو را به جایی میبرم که برایت موجب سعادت است ... با هم حرکت میکنند و بعد از چند لحظه به مکانی سرسبز میرسند که تختی در کنار چشمه ای واقع بود و حضرت صاحب الامر بر آن نشسته بودند ... از شیخ محمد علی پرسیدند: چطور این مقام را بدست آوردی که حضرت خضر تو را درس داده و به زیارت آقا ولیعصر ارواحنافداه مشرف شدی؟ شیخ گفت: آنچه پیدا کردم در اثر دعای مادر و رضایت او بود. 📚 شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ✍یکی از راههای نزدیک شدن به وجود مقدس امام زمان علیه السلام عمل کردن به این دستور الهی است یعنی: احسان به والدین
💐موفقیتهای زندگی عاقبت نیکی به پدر و مادر خاطره مرتضی نجفی قدسی فعال فرهنگی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد خدمت به پدر و مادر و نتیجه آن را در ادامه می‌خوانید: اینجا مناسب می‌دانم به انگیزه فرا رسیدن پانزدهم تیرماه سالروز درگذشت حضرت آیت‌الله حاج سیدجواد خامنه‌ای(رض) و گرامیداشت این عالم فرزانه به خاطره زیبایی از زبان رهبر معظم انقلاب اشاره داشته باشیم که روزی در ضمن درس اخلاق در جمع پاسداران در اهمیت احسان به والدین چنین بیان فرمودند: "بنده اگر در زندگی خود در هر زمینه‌ای توفیقاتی داشته‌ام، وقتی محاسبه می‌کنم، به نظر می‌رسد که این توفیقات باید از یک کاری که من برای یکی از والدینم کرده‌ام، باشد." مرحوم پدرم در سنین پیری تقریباً بیست و چند سال قبل از فوتش، که مرد 70 ساله‌ای بود به بیماری آب‌چشم که چشم انسان را نابینا می‌کند، دچار شد. بنده آن وقت در قم بودم. تدریجاً در نامه‌هایی که ایشان برای ما می‌نوشت، این روشن شد که ایشان چشمش درست نمی‌بیند من به مشهد آمدم و دیدم که چشم ایشان محتاج دکتر است. مدتی ایشان را به دکتر بردم و بعد برای تحصیل به قم برگشتم، چون من از قبل، ساکن قم بودم. باز ایام تعطیل شد و من مجدداً به مشهد رفتم و کمی به ایشان رسیدگی کردم و دوباره برای تحصیلات به قم برگشتم اما معالجه پیشرفتی نمی‌کرد. در سال 1343 بود که من ناچار شدم ایشان را به تهران بیاورم. چون معالجات در مشهد جواب نمی‌داد، امیدوار بودم که دکترهای تهران، چشم ایشان را خوب خواهند کرد. به چند دکتر که مراجعه کردیم ما را مأیوس کردند، گفتند: هر دو چشم ایشان معیوب شده و قابل معالجه و اصلاح نیست. البته بعد از دو،‌ سه سال یک چشم ایشان معالجه شد و تا آخر عمر هم همان چشمشان می‌دید، اما در آن زمان مطلقاً نمی‌دید و باید دستشان را می‌گرفتیم و راه می‌بردیم. بنابراین برای من غصه درست شده بود. اگر پدر را رها می‌کردم و به قم می‌آمدم، ایشان مجبور بود گوشه‌ای در خانه بنشیند و قادر به مطالعه و معاشرت و هیچ کاری نبود، و این برای من خیلی سخت بود. ایشان با من هم یک انس به خصوصی داشت. با برادرهای دیگر این قدر انس نداشت. با من دکتر می‌رفت و برایش آسان نبود که با دیگران به دکتر برود. بنده وقتی نزد ایشان بودم برایشان کتاب می‌خواندم و با هم بحث علمی می‌کردیم و از این رو با من مأنوس بود. برادرهای دیگر این فرصت را نداشته و یا نمی‌شد. به هر حال من احساس کردم که اگر ایشان را در مشهد تنها رها کنم و خودم برگردم و به قم بروم. ایشان به یک موجود معطل و از کارافتاده تبدیل می‌شود و این مسأله برای ایشان بسیار سخت بود. برای من هم خیلی ناگوار بود. از طرف دیگر اگر می‌خواستم ایشان را همراهی کنم و از قم دست بردارم،‌ این هم برای من غیرقابل تحمل بود. زیرا با قم انس گرفته بودم و تصمیم گرفته بودم تا آخر عمر در قم بمانم و از قم خارج نشوم. اساتیدی که من در آن زمان داشتم، به‌خصوص بعضی از آنها، اصرار داشتند که من از قم نروم. می‌گفتند اگر تو در قم بمانی ممکن است که برای آینده مفید باشی؛ خود من هم خیلی دلبسته بودم که در قم بمانم، بر سر یک دوراهی گیر کرده بودم. این مسأله در اوقاتی بود که ما برای معالجه ایشان به تهران آمده بودیم. روزهای سختی را من در حال تردید گذراندم. یک روز دیگر خیلی ناراحت بودم و شدیداً در حال تردید و نگرانی و اضطراب به سر می‌بردم. البته تصمیم من بیشتر بر این بود که ایشان را به مشهد ببرم و در آنجا بگذارم و به قم برگردم. اما چون برایم خیلی سخت و ناگوار بود، به سراغ یکی از دوستانم که در همین چهارراه حسن‌آباد تهران منزلی داشت رفتم، مرد اهل معنا و آدم بامعرفتی بود.
دیدم خیلی دلم تنگ شده، تلفن کردم و گفتم: شما وقت دارید که من پیش شما بیایم؟ گفت: بله،‌ عصر تابستانی بود که من به منزل ایشان رفتم و قضیه را گفتم. گفتم که من خیلی دلم گرفته و ناراحتم و علت ناراحتی من هم همین است و از طرفی نمی‌توانم پدرم را با این چشم نابینا تنها بگذارم، برایم سخت است. از طرفی هم اگر بنا باشد پدرم را همراهی کنم من دنیا و آخرتم را در قم می‌بینم و اگر اهل دنیا هم باشم دنیای من در قم است، ‌اگر اهل آخرت هم باشم، آخرت من در قم است، دنیا و آخرت من در قم است. من باید از دنیا و آخرتم بگذرم که با پدرم بروم و در مشهد بمانم. تأمل مختصری کرد و گفت: شما بیا یک کاری بکن و برای خدا از قم دست بکش و برو در مشهد بمان، خدا دنیا و آخرت تو را می‌تواند از قم به مشهد منتقل کند. من تأملی کردم و دیدم عجب حرفی است. انسان می‌تواند با خدا معامله کند! من تصور می‌کردم دنیا و آخرت من در قم است: اگر در قم می‌ماندم، هم به شهر قم علاقه داشتم، هم به حوزه قم علاقه داشتم و هم به آن حجره‌ای که در قم داشتم، علاقه داشتم. اصلاً از قم دل نمی‌کندم؛ و تصورم این بود که دنیا و آخرت من در قم است. دیدم این حرف خوبی است و برای خاطر خدا، پدر را به مشهد می‌بردم و کنارش می‌مانم. خدای متعال هم اگر اراده کرد می‌تواند دنیا و آخرت من را از قم به مشهد بیاورد. تصمیم را گرفتم. دلم باز شد و ناگهان از این رو به آن رو شدم؛ یعنی کاملاً راحت شدم، و همان لحظه تصمیم را گرفتم و با حال بشاش و آسودگی به منزل آمدم. والدین من که دیده بودند که من چند روزی است ناراحتم، تعجب کردند، که من بشاشم، گفتم: بله؛ من تصمیم را گرفتم که به مشهد بیایم. آنها هم اول باورشان نمی‌شد، از بس این تصمیم را امر بعیدی می‌دانستند که من از قم دست بکشم. خلاصه آن‌که به مشهد رفتم و خدای متعال توفیقات زیادی به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم، اگر بنده در زندگی توفیقی داشتم، اعتقادم این است که ناشی از همان برّی[خوبی و نیکی] است که نسبت به پدر، بلکه به پدر و مادرم انجام داده‌ام. این قضیه را گفتم برای اینکه شما توجه بکنید که مسأله چقدر در پیشگاه پروردگار مهم است.» رهبری معظم انقلاب پس از مراجعت از قم به مشهد، ضمن رسیدگی و خدمتگزاری به پدر و مادر، به فعالیت علمی خود هم به‌شدت ادامه دادند و از محضر بزرگانی چون حضرات آیات سیدمحمدهادی میلانی، شیخ مجتبی قزوینی و شیخ هاشم قزوینی و دیگر بزرگان کسب فیض کردند و به مراتب والای اجتهاد نیز دست یافتند و همزمان به فعالیت‌های انقلابی و مبارزاتی هم می‌پرداختند که شرح آنها فرصت جداگانه‌ای می‌طلبد.
☝.mp3
472.9K
💢تلاوت 🙏روزتان به نور آیات قرآن منور📕❤️ ✅ http://eitaa.com/eslahisaeedeh
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼 ✍امام على عليه السلام: ستمگرىِ ظالم، او را به هلاكت مى كشاند 📚المواعظ العددية ص59 امروز پنجشنبه ۱۰ خرداد ماه ۲۱ ذی القعده ۱۴۴۵ ۳۰ مه ۲۰۲۴ ✅کانال اخبار 20:20👇 http://eitaa.com/joinchat/1684144128C592f3e217d
☀️بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷السلام علیک یا فاطمه الزهرا 🍀کانون فرهنگی هنری علمدار کربلا برگزار می نماید: 🌷مسابقه بزرگ و کشوری راز کانال کمیل (دومین مسابقه از سری مسابقات شهید حضرت زهرایی) 💐جوایز: نفر اول: پانزده میلیون ریال نفر دوم: ده میلیون ریال نفر سوم: هشت میلیون ریال نفر چهارم: پنج میلیون ریال نفر پنجم: چهار میلیون ریال نفر ششم: سه میلیون ریال نفرات هفتم تا چهاردهم: دو میلیون ریال 🌿هزینه ثبت نام: ۱۵۰۰۰ تومان 🌲مهلت شرکت در مسابقه: سی و یکم شهریور 1403 (ابراهیم‌هادی شهید گمنام و حضرت زهرایی ‌است که خواندن خاطراتش خیلی‌ها را به‌طور معجزه‌آسایی متحول نموده است. تمامی دوستداران وشیفتگان شهید ابراهیم هادی کتاب «سلام بر ابراهیم1» را خوانده اند و بسیار با آن ارتباط برقرار نموده اند و خیلیها هم متحول شده اند اما شاید عده کمی از آنان کتاب «راز کانال کمیل» را مطالعه کرده باشند. در کتاب راز کانال کمیل، خاطرات همرزمان شهید ابراهیم ‌هادی از پنج روز محاصره و مقاومت حیرت‌انگیزِ اهل‌بیتی و فاطمی ‌و کربلاییِ شهید ابراهیم‌ هادی و سایر شهدا و رزمندگان حاضر در کانال کمیل و مدام به یاد حضرت زهرا(س) بودن شان و مداومت شان به ذکر مصیبت زهرای اطهر نقل گردیده است. کتابی که تجلی کربلا در عصر حاضر است و با هر خط آن باید گریست.) ✅نحوه شرکت در مسابقه: برای ثبت نام در مسابقه، مشخصات خود را در پیامرسان ایتا به شماره همراه زیر ارسال نمایید: 09191294381 پس از ارسال مشخصات، راهنمای تهیه پی دی اف کتاب راز کانال کمیل به همراه سئوالات مسابقه برای شما ارسال خواهد گردید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 اللهم صل علی علی‌بن‌موسی‌الرضا 🗓 ٢٣ ذی‌القعده؛ روز زيارت مخصوص امام رضا(علیه‌السلام) 💻 Farsi.Khamenei.ir
📷 تصویری از رهبر انقلاب و شهید در مراسم غبارروبی حرم امام رضا(علیه‌السلام). ۱۳۹۶/۵/۱ 🗓 ٢٣ ذی‌القعده؛ روز زيارت مخصوص امام رضا(علیه‌السلام) 💻 Farsi.Khamenei.ir
📝 | «وحدت کلمه» میراث حیاتی امام 👈 وصیت کلیدی خمینی کبیر از ابتدای انقلاب تا آخرین روزها 🔹️اغلب، به اشتباه سخنرانی حضرت امام خمینی در بهشت زهرا (سلام‌الله علیها) را اولین سخنرانی ایشان پس از بازگشت به میهن پس از ۱۵ سال تبعید می‌دانند، اما رهبر کبیر انقلاب اولین سخنرانی را در جمع استقبال‌کنندگان در فرودگاه مهرآباد ایراد کردند. ابتدا قاری نوجوان چند آیه از قرآن مجید را تلاوت کرد و سپس یک گروه، سرود ماندگار «خمینی ای امام» را اجرا کردند و پس از آن هم حضرت امام سخنان کوتاهی را بیان می‌کنند که می‌توان گفت «اهمیت وحدت و هشدار درباره توطئه اختلاف‌افکنی» مهم‌ترین نکته این سخنان کوتاه است. ایشان در این سخنرانی دو بار به صراحت «وحدت کلمه» را عامل پیروزی انقلاب اسلامی معرفی کرده و می‌گویند: «ما باید از همه‌ی طبقات ملت تشکر کنیم که این پیروزی تا اینجا به‌واسطه‌ی وحدت کلمه‌‌ ‌‌بوده است. وحدت کلمه‌ی مسلمین همه، وحدت کلمه‌ی اقلیتهای مذهبی با مسلمین،‌‌ ‌‌وحدت دانشگاه و مدرسه‌ی علمی، وحدت طبقه‌ی روحانی و جناح سیاسی. باید همه این‌‌ ‌‌رمز را بفهمیم که وحدت کلمه، رمز پیروزی است؛ و این رمز پیروزی را از دست ندهیم و‌‌ ‌‌خدای نخواسته، شیاطین بین صفوف شما تفرقه نیندازند.» 🔍 ادامه را بخوانید: khl.ink/f/56586
؛ ؛ ♦️ستاد بزرگداشت سی و پنجمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) شهرستان اسلامشهر برگزار می‌نماید: 🔴 مسابقــــــــــــه کتابخــــــــــــوانی از کتـــابچـــــــه: 📘 در مسیــــر نــــور 📘 «شامل بیانات مقام معظم رهبری در مراسم سالگرد ارتحال امام‌خمینی (ه) در سه ســال اخیــر» ♦️همراه با جوایز ارزنده ♦️ 📙 جهت شرکت در مسابقه فایل کتابچه را مطالعه و پاسخ ده سوال مطرح شده را در قالب یک عدد ۱٠ رقمی به سرشماره زیر پیامک نمایید: 👉 30007650002846 ⏰ زمان برگزاری: از ۱۴ خردادماه، به مدت ۱۵ روز دو پست بعدی (شامل: پرسشنامه و کتاب مسابقه) را برای مطالعه و شرکت در مسابقه مطالعه کنید. @seraj1397 .
در مسیر نور.pdf
967K
📍کتـــــابچـــــــه
🔰 | مروری بر بیانات رهبر انقلاب در مراسم سی و پنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) ۱۴۰۳/۰۳/۱۴ ♦️از زاویه‌ دید امام بزرگوار، میخواهم راجع به دو موضوع فلسطین و حادثه فقدان رئیس‌جمهور کلماتی را عرض کنم 💠۱.درباره مسئله فلسطین و طوفان‌الاقصی ✨آنچه امام بزرگوار درباره‌ آینده‌ فلسطین از ۵۰ سال قبل یا بیشتر پیش‌بینی کرده بودند، امروز بتدریج در حال تحقق است 🔻خلاصه‌ خواسته‌ امام بزرگوار در باب فلسطین: 👈 دل به مذاکرات سازش بسته نشود 👈باید خود مردم فلسطین در میدان عمل حقّ خودشان را بگیرند ⏪دو نقطه‌ اساسی در حادثه‌ طوفان‌الاقصیٰ: 📌طوفان‌الاقصیٰ، دقیقاً مورد نیاز منطقه بود 👈اینها یک توطئه‌ بزرگ بین‌المللی برای منطقه‌ غرب آسیا را با این عملیّات باطل کردند 📌طوفان‌الاقصیٰ یک ضربه‌ تعیین‌کننده‌ای به رژیم صهیونیست بود 🔻نظرات تحلیلگران غربی: ✍️رژیم صهیونیستی هشت ماه بعد از طوفان‌الاقصیٰ، به هیچ‌کدام از هدفهای حداقلی خود هم نرسیده ✍️طوفان‌الاقصیٰ رویدادی است که میتواند تغییر‌دهنده‌ قرن بیست‌ویکم باشد ✍️طوفان‌الاقصیٰ جهان را تغییر خواهد داد ❇️امروز علی‌رغم تبلیغات رسانه‌ها، مسئله‌ فلسطین، مسئله‌ اوّل دنیا است ✊در خیابانهای لندن، در میدانهای پاریس، در دانشگاههای آمریکا به نفع مردم فلسطین و علیه رژیم صهیونیستی شعار میدهند 🛡ملّت فلسطین با وجود همه مشکلات و سختیها، از مقاومت روگردانی نکرد 👇رژیم صهیونیستی ⭕️ تحلیل غلطی از توانایی‌های جبهه‌ عظیم مقاومت کرد ⭕️در مقابل چشم مردم دنیا دارد بتدریج ذوب میشود 💠۲.درباره حادثه‌ تلخ فقدان رئیس‌جمهور عزیز و مغتنم، شهید رئیسی و همراهان ایشان ❇️همراهان ایشان هر کدام به نوبه‌ خود ارزشمند بودند: 💎مرحوم آقای آل هاشم 📌امام‌جمعه‌ فعال، مردمی و شایسته تبریز 📌نماینده رهبری در استان مهم آذربایجان شرقی 📌با قاطبه‌ مردم ارتباطات قلبی و دلی و کاری برقرار میکرد 💎مرحوم آقای امیرعبداللهیان 📌وزیر خارجه‌ فعال، پرکار، باابتکار 📌مذاکره‌کننده‌ قوی و باهوش و پایبند به مبانی و اصول ➕دیگران هم 💎چه استاندار آذربایجان 💎چه برادر مأمور حفاظت رئیس‌جمهور، 💎چه آن سه نفر عزیزی که مأمور پرواز بودند، ❇️آن‌طوری که افراد آشنای به آنها میگویند، ✅افراد شایسته و برجسته و مؤمنی بودند ♦️آقای رئیسی عزیز و همراهانش در راه 💎 پیشرفت کشور 💎خدمت به مردم 💎اعتلای جمهوری اسلامی ⏪کشته شدند، لذا مشمول آیه‌ «یُقتَلُ فی‌ سَبیلِ اللَّه» هستند ✨بنابراین، اینها را ما «شهدای خدمت» میدانیم، همچنان که مردم گفتند 🌟آقای رئیسی 🔹در خدمتگزاری به کشور، یک نصاب تازه‌ای را به وجود آورد 🔸در مسائل خارجی، از فرصتها به بهترین وجهی استفاده کرد 🔹ایران را در چشم رجال سیاسی دنیا بزرگ‌تر و برجسته‌تر کرد 🔸برای مردم، کرامت و عزت قائل بود 🔹به جوانها اعتماد میکرد 🔸به کسانی که به خود او بدی کرده بودند، با کرامت برخورد میکرد 🔹در مرزبندی با دشمنان انقلاب صراحت داشت ☝️هر کدام از اینها برای سیاستمداران ما یک سرمشق است 🏷پیامهای اجتماعات میلیونی مردم در عزاداری رئیس‌جمهور ✅ملت ایران پرانگیزه و خسته‌نشو است ✅میان مردم و مسئولان سطوح بالای کشور، دلبستگی عاطفی وجود دارد ✅مردم طرف‌دار شعارهای انقلابند ✅مردم قدردان خدمتگزاران خودشان هستند ☑️این مضامین مهم برخاسته‌ از اجتماعات مردم، در معادلات سیاسی منطقه اثر خواهد گذاشت 🔻یک مطلب مهم دیگر 👈کشور با وجود از دست دادن رئیس‌جمهور توانست آرامش و امنیّت خود را به طور کامل حفظ کند 💠درباره‌ مسئله‌ انتخابات 👌اینکه بعد از این حادثه‌ تلخ، مردم جمع بشوند با آراء بالا مسئول بعدی را انتخاب بکنند، 📡انعکاس این در دنیا انعکاس فوق‌العاده‌ای است؛ ☝️لذا انتخابات پیش‌رو بسیار مهم است ❇️این حماسه‌ انتخابات، مکمل حماسه‌ی بدرقه‌ شهیدان است 👇ملت ایران برای اینکه بتواند: ✔️ در معادلات پیچیده‌ بین‌المللی منافع خود را حفظ کند ✔️عمق راهبردی خود را تثبیت کند ✔️ظرفیت‌ها و استعدادهای طبیعی و انسانی خود را به مرحله‌ بروز و ظهور برساند و کام مردم را شیرین کند ✔️حفره‌ها و رخنه‌های اقتصادی و فرهنگی را پر کند ✅احتیاج دارد به یک رئیس‌جمهور فعال، پرکار، آگاه و معتقد به مبانی انقلاب 👈در رقابتهای پیش روی انتخاباتی بین نامزدها، اخلاق حاکم باشد ⛔️بدگویی کردن، تهمت زدن، لجن‌پراکنی کردن، کمکی به پیشرفت کارها نمیکند 🍀خدای متعال هم دلهای مردم را ان‌شاءاللّه هدایت خواهد کرد به بهترین گزینه و ان‌شاءاللّه یک رئیس‌جمهور شایسته‌ برای ملّت ایران تعیین خواهد شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14 خرداد در هر سال علاوه بر آنکه سالگرد ارتحال جانگداز و جانسوز و جهانسوزِ بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی است، مناسبت مهم دیگری نیز دارد و آن هم سالگرد رهبریِ مقتدرانه امام خامنه‌ای است؛ حقیقت مهمی که کمتر به آن پرداخته می‌شود. رهبر جلیل‌القدری که از هر دو طرف پدری و مادری، سید و از تبار پیامبر اعظم و حضرت خدیجه و علی‌مرتضی و زهرای اطهر و امام حسین (علیهم‌السلام) هستند. به مناسبت به مناسبت سی و پنجمین سالگرد آغاز رهبری حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه‌ای، خاطره ای بسیار زیبا و آموزنده از یکی از محافظان امام خامنه‌ای در دوران ریاست جمهوری شان را نقل می نماییم: 🌷روحیه اعلای خانواده شهدا «امام جمعه تهران که شدند این کار را شروع کردند و هم‌چنان هم ادامه دارد. افتخارمان این است که در استان تهران، خانوادة دو شهید به بالا نداریم که آقا خانه‌شان نرفته باشد. تقریباً محله و خیابان اصلی در شهر تهران نداریم که ایشان نیامده باشند و بلد نباشند. تک‌تک این محله‌های خود شما را من حداقل می‌دانم ما خانواده شهید سه شهید و دو شهید نداریم که ایشان نیامده باشند. حدود شش، هفت سال بعضی روزهای شیفت کاری‌ام، مسئول تنظیم ملاقات خانوادة معظم شهدا من بودم. به‌همین‌خاطر می‌دانم شرایط و وضعیت چگونه بود. دیدارهای خانواده شهدا، باصفاترین، باحال‌ترین لذتی که آدم می‌خواهد ببرد را دارد. بعضی‌هایش خیلی سوزناک است. یک خانواده شهید می‌روی فقط یک فرزند داشتند كه آن هم شهید شده است. خیلی سخت است برای یک پدر و مادر که یک بچه بزرگ کرده باشند، آن بچه‌شان را هم در راه خدا داده باشند. هرچند آن‌ها با افتخار می‌گویند، ولی ما که می‌نشینیم نگاه می‌کنیم، آن خستگی را احساس می‌کنیم. بعضی از خانواده شهدا با تقدیم چند شهید روحیة عجیبی دارند. به طور مثال خانواده شهید «خرسند»، در نازی‌آباد. خانوادة خرسند چهار تا شهید داده است؛ پدر خانواده، دو فرزند خانواده و داماد خانواده. مادر این شهیدان این‌قدر قدرتمند، باصلابت و بانجابت با آقا صحبت می‌کرد که یکی دو بار آقا گریه کرد. این فقط اختصاص به شهیدان شیعه ندارد. همة آدم‌هایی که در راه خدا در کشور ما از ادیان مختلف کشته شدند. چه شيعه، چه سني، چه مسيحي و... صبح روز کریسمس یعنی عید پاک ارامنه، آقا فرمودند خانة چند ارمنی و عاشوری اگر برویم خوب است. ما آدرسی از ارامنه نداشتیم. سری به کلیساهای‌شان زدیم که آن‌ها از ما بی‌خبرتر بودند. رفتیم بنیاد شهید، دیدیم خیلی اطلاعات ندارند. کمی اطلاعات خانوادة شهدا را از بنیاد شهید، مقداری از کلیساها و یک سری هم توی محله‌ها پیدا کردیم و با این دیدگاه رفتیم. صبح رفتیم گشتیم توی محلة مجیدیه شمالی، دو سه تا خانواده پیدا کردیم. در خانواده‌ها را زدیم و با آن‌ها صحبت کردیم. توی خانواده مسلمان‌ها ما می‌رویم سلام می‌کنیم و می‌گوییم از هیئت آمدیم از بسیج، پایگاه ابوذر، بالاخره یک چیزی می‌گوییم و کارتی نشان می‌دهیم. بین ارمنی‌ها بگوییم که از بسیج آمدیم که بالاخره فرهنگش... بگوییم از دادستانی آمدیم که باید دربروند. کارت صداوسیما نشان دادیم و گفتیم از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هستیم. امشب شب کریسمس که شب پاک شماهاست می‌خواهیم فیلمی از شماها بگیریم و روی آنتن بفرستیم. برای نماز مغرب‌وعشا با یک تیم حفاظتی وارد مجیدیه شدیم. گفتیم اسکورت که حرکت کرد به ما ابلاغ می‌کنند، می‌رویم سر کارمان دیگر. اسکورت هم به هوای این‌که ما توی منطقه هستیم با بی‌سیم زیاد صحبت نکنند که مسیر لو نرود، روی شبکه بالاخره پخش می‌شود دیگر. چیزی نگفتند. یک آن مرکز من را صدا کرد با بی‌سیم گفتم به گوشم. موردمان را گفت که شخصیت سر پل سیدخندان است. سر پل سیدخندان تا مجیدیه کم‌تر از سه چهار دقیقه راه است. من سریع از ماشین پیاده شدم. در خانه را زدم. خانمی از گل بهتر آمد دم در، در را باز کرد. ما با یاالله یاالله خواستیم وارد شویم، دیدیم نمی‌فهمد که. بالاخره وارد شدیم. چون کار باید می‌کردیم. گفتیم نودال و اَمپِکس و چیزایی که شنیده بودیم، کارگردان و این‌ها بروند تو. کارگردان رفت پشت‌بام پست بدهد، اَمپِکس رفت توی زیرزمین پست بدهد، آن رفت توی حیاط پست بدهد. پست بودند دیگر حالا. فیلممان بود. یک ذره که نزدیک شد، بی‌سیم اعلام کرد که ما سر مجیدیه هستیم. من هم با فاصله‌ای که بود به این خانم چون احیا بشود، این‌جوری جلوی آقا نیاید، گفتم: ببخشید! الآن مقام معظم رهبری دارند مشرف می‌شوند منزل شما. گفت: قدم روی چشم، تشریف بیاورد. گفتید کی؟ من اسم حضرت آقا را گفتم. - داستان بازرگان و طوطی را شنیده‌اید -‌، تا اسم آقا را گفتم افتاد وسط زمین و غش کرد. فکر کردیم چه کنیم داستان را؟ داد بیداد کردیم، دو تا دختر از پله آمدند پایین. یاالله یاالله گفتیم و بهشان گفتیم که مادرتان را فعلاً جمع کنید. مادر را بردند توی آشپزخانه.