eitaa logo
هِیْئَت عَلَمدارِکَربَلا(قم)
1.4هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
7هزار ویدیو
149 فایل
﷽ 💠هِیْئَت عَلَمدارِکَربَلا(قم)💠 جلسات هفتگی چهارشنبه شب ها -اطلاع رسانی مراسمات -بارگزاری تصاویر،صوت،فیلم -بارگزاری مطالب و اشعار مذهبی _تاسیس ۱۳۷۹ _آیدی خادم هیئت @alamdar112
مشاهده در ایتا
دانلود
می گفت : هر وقت دوباره دَری براے جهــاد باز شـود من اولین‌نفر خواهم بود ... با ۴۵ سال سن، سه فرزند قد و نیم قد داشت. علی ۱۷ ساله، غزل ۱۱ ساله و ایلیا ۹ ساله است کارش لوله کشی پلی اتیلن ساختمان بود.... هرچند که ۳۰ سال پیش وقتی یک نوجوانِ ۱۵ ساله بود، لباس رزمندگان را پوشید و به جبهه رفت و ۹ ماه در جبهه‌ها جنگید، اما به اندازه سه دهه از آن روزها و حال و هوای جبهه فاصله گرفته بود. صاحب اهل و عیال شده بود و سرش به زندگی‌اش گرم بود. اما کسی درست نفهمید چطور عشق به حرم حضرت زینب(س) و خوابی که در این باره دیده بود، او را از میان دغدغه‌های روزمره بیرون کشید و غیرتمندانه راهی سوریه کرد تا این بار نامِ مدافع حرم را در دفتر زندگی‌اش ثبت کند و با همین مدال افتخار هم به شهادت برسد ... ۱۱ ماه دوندگی کرد ، به این در و آن در زد تا راهی برای رفتن به سوریه و قرار گرفتن در مقابل داعش پیدا کند. چند بار مهیای رفتن شد اما هر بار قرار به هم می‌خورد تا اینکه بالاخره رمضان سال ۱۳۹۵ قرعه به نام او افتاد و با بسیجیان عازم حرم بی بی شد. بعد از مدتی هم خبر شهادتش آمد ... 💠 " شهــــــــ پیام ــــــــید "
▫️دکتر بعد از این که تیر خورد و عملش کردند دیگر نمی‌توانست خط برود.🍃 سربازی به نام "عسگری" او را با ماشین ستاد می‌آورد.🚕 عسگری همیشه در آن جاده‌های پر از چاله با سرعت ۱۷۰ می‌رفت.😱 بالاخره همین سرعت زیاد کار دستش داد و یکبار تصادف کرد و ماشین را درب و داغان کرد😑 و به همین دلیل سه روز فراری بود.🏃 بچه‌ها که بخاطر تذکرهای پی در پی به او برای سرعت زیادش عصبانی بودند بالاخره او را پیدا کردند و کشان کشان پیش دکتر آوردند.😤😇 حسابی ترسیده بود. دکتر تا او را دید گفت: ▪️«خودت طوری نشدی عزیز؟»😊 او که انتظار هر عکس العملی جز احوالپرسی را داشت جواب داد: ▫️«نه؛ طوریم نشده.»🙁 دکتر به او گفت: «پس ببر ماشینو تعمیر کنند، دیگه هم تند نرو لطفاً.»☺️😇 این اوج عصبانیت و خشم او بود!🌹 🕊🕊 @HeiatAKQ114
سال دوم یک استاد داشتیم که گیر داده بود همه باید کراوات بزنند. سر امتحان کراوات نزد. استاد دو نمره ازش کم کرد. شد هجده، بالاترین نمره...! 🌹 🌹 🌹 @HeiatAKQ114
‍ ‍ من زینب هستم. اسمم را پدرم گذاشت، پدرم مهربان بود. حتماً می‌دانید چه می‌گویم. مهربان، دوست و رفیق. به ما سخت نمی‌گرفت. نمی‌گفت چادر بپوش. می‌گفت: می‌خواهی زیباتر جلوه کنی می‌خواهی در امنیت و آسایش باشی؟ وقتی می‌گفتم: «بله می‌خواهم»، می‌گفت: چادر برای زن خوب است. این نظر من است. حالا چادری هستیم. چادر انتخاب خود ماست؛ چون حرف پدرمان را درست یافته‌ایم. حالا هم امنیت داریم و هم آسایش؛ همان طور که پدرمان گفته بود. با آقاجانم خیلی راحت بودم. همیشه با هم صحبت می‌کردیم. هروقت مرا می‌دید، حتی زمانی که ازدواج کرده بودم، مرا محکم در بغل می‌گرفت و می‌بوسید. پدرم همیشه به مادرم می‌گفت: زینب مال من است، اون دو تای دیگر(احمد و زهرا) مال تو، و می‌خندید. نمی دانم؛ شاید چون سرنوشت خودش بیشتر با حضرت زینب(س) گره خورده بود، این را می‌گفت. وقتی می‌خواست به سوریه برود، به او گفتم: آقاجان، این همه سال رفتی، بس نیست؟ مامان، ما را تنها بزرگ کرد. دیگر بس است. به‌خاطر ما نه، به‌ خاطر مامان. پدرم مکثی کرد و گفت: حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) تنهاتر از شما هستند. داستان عاشورا را شنیده‌اید؟ کربلا می‌دانید کجاست؟ و بعد شروع کرد  به روضه‌ خواندن .. به روایت: دختر بزرگوار شهید جانشین فرماندهٔ لشگر سرافراز
🌹شهید جهاد عماد مغنیه، "جواد عطوی" در سال 1991 در "طیربا" لبنان در خانواده ای مبارز متولد شد. پدرش، عماد مغنیه، نام برادر شهیدش در مبارزه با صهیونیستها را برای وی انتخاب کرد. وی همواره در کنار پدرش که از فرماندهان ارشد حزب الله لبنان بود، حضور داشت و پس از شهادت پدرش، رابطه تنگاتنگی با سید حسن نصرالله و داشت، بطوری که برخی از سید حسن نصرالله و سردار قاسم سلیمانی به عنوان پدران معنوی وی یاد می کنند‼️ جهاد چهارمین شهید از خانواده مغنیه می باشد وی یک خواهر و یک برادر به نام های فاطمه ومصطفی داشت و تحصیلات عالیه را در رشته مدیریت در دانشگاه آمریکایی بیروت یکی از بهترین دانشگاه های خاور میانه شروع کرد و تنها یک درس باقی مانده بود تا مدرکش را بگیرد که به مقام شهادت نائل امد.🕊💔 در طول سال های جنگ داخلی سوریه ، حزب الله توانست به کمک ایران و سوریه زیرساختهای جولان را بدست گیرد و پایگاه مهمی در آن جا دایر کند👌 که مسئول اول این پایگاه شهید جهاد مغنیه پسر شهید عماد مغنیه بود اولین بار وقتی مردم با چهره جهاد آشنا شدند که او در مراسم ختم والده شرکت کرده بود درست پشت سر سردار ایستاده بود و به مهمانان خوش آمد میگفت.🌹 گاهی شانه های سردار را می بوسید 😘 و سردار گاه برمیگشت و با او نجوا میکرد☺️ رابطه صمیمانه حاج قاسم و این جوان او را در کانون توجهات قرار داد . سردار گاه او را به بعضی ازمهمان ها معرفی میکرد و آنها با لبخند او را به آغوش می کشیدند.❤️ بر اساس اعلام حزب الله لبنان در 18 ژانویه 2015 سالروز پایان جنگ 22 روزه غزه و شکست اسرائیل در این جنگ گروهی از رزمندگان حرب الله در حین بازدید از شهرک های سوریه مورد حمله موشکی اسرائیل قرار گرفتند😞 و به مقام والای شهادت نائل شدند این حمله تروریستی هنگامی روی داد که دو خودروی نیروهای مقاومت لبنان در حال بازدید از منطقه مرزی جولان اشغالی بودند. 🚀یک بالگرد اسرائیلی، دو موشک به نقطه‌ ای در جنوب سوریه شلیک کرد. این بالگرد رژیم صهیونیستی نقطه‌ ای در شهرک "مزرعة الامل" در منطقه "قنیطره" در جنوب سوریه را هدف قرار داد. و این نشان از ناتوانی دشمن از مبارزه‌ی رودررو با این سرداران بزرگ است☝️ 🕊 شادی روح فرمانده دلیر حزب الله ، شهید جهاد مغنیه صلوات🌹 🕌 (ع) ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @HeiatAKQ114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
«وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا؛ و به حكم خدا با آنها جهاد كن، جهادى بزرگ.» آیه ۵۲ سوره فرقان #شهید_جهاد_مغنیه وی فرزند شهید عماد مغنیه میباشد که سپهبد شهیدحاج قاسم سلیمانی از وی به عنوان الگوی جوانان عرب نام برد #سالروز_شهادت #روحمان_با_یادش_شاد 🕌 #هیئت_عَلَمدارِ_کَربَلا(ع) #قم ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @HeiatAKQ114 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
آسمان بر خودش چه می بالد میهمانش دلیر و خوش نام است هـادی ما شــجاع و باغــیرت وهـبی در سپاه اســـلام است ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۶۸/۰۸/۲۳ ◻️محل ولادت: تهران ◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۷/۲۸ ◻️محل شهادت: سوریه توسط که قبل از شهادت در اسلامشهر زندگی می کرد آموزش نظامی دیده بود و ارادت ویژه ای به این شهید داشت. وقتی خبر شهادت محمودرضا را شنید بغض عجیبی گلویش را گرفته بود و گفت باید انتقام شهیدبیضایی را از این تکفیری ها بگیرم. هادی به خاطر علاقه ای که به مولایش حضرت ابوالفضل (ع) داشت در روز تاسوعا به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. هادی بسیار خوش اخلاق بود و علاقه خاصی به مجاهدت و رشادت داشت. او خیلی به اهل بیت (ع) علاقه داشت. وی پانزده روز پس از مراسم ازدواجش و در حالیکه برای دفاع از حرم زینب (ع) به جنگ تروریست های تکفیری رفته بود، لباس شهادت برتن کرد. 🕊🥀 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @alamdar_qom79 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🔖 ‌ ✍ همیشه نمازهای شبش را با گریه می‌خواند. در مأموریت و پادگان هم که مسئول شب بود نماز شبش را می‌خواند. هیچ موقع ندیدم نماز شبش ترک شود. همیشه با وضو بود. به من هم می‌گفت داری دستت را می‌شوری وضو بگیر و همیشه با وضو باش. آب وضویش را خشک نمی‌کرد. در کمک کردن به دیگران هم نمونه بود. حتی اگر دستش خیلی خالی بود و به او رو می‌زدند نه نمی‌گفت.🍃 ✍ گاهی اوقات نمی‌گذاشت من متوجه کمک‌هایش شوم ولی به فکر همه بود. احترام زیادی به خانواده و پدر و مادرش می‌گذاشت. پدر و مادر خودش با پدر و مادر من از لحاظ احترام گذاشتن برایش یکی بودند. شدت احترام گذاشتن به من و دخترمان به حدی بود که در جمع‌های خانوادگی می‌گفتند مسلم خیلی به زن و بچه‌اش می‌رسد. اگر مبینا گریه می‌کرد تا نیمه شب بغلش می‌کرد و راه می‌رفت تا خوابش ببرد. هیچ موقع نمی‌گفت من خسته هستم. خیلی صبور بود.🔅 🎙‌ راوے: همسر 🌷 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @alamdar_qom79 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
✅به محضرشهید محراب آیت ا... دستغیب ( رحمه ا... علی) در هنگام بوسیدن دست ایشان گفت: آقا دست شما بوی بهشت می دهد و شهید دستغیب در جواب به ایشان گفتند :این خودت هستی که بوی بهشت می دهی.🌸 بار سوم که می خواست به جبهه برود هنگام خداحافظی مادر به او گفت:مواظب خودت باش، _هرچه خدا بخواد دل به خدا ببندید مادر را در آغوش کشید و وصیت کرد که اگر به شهادت رسید در مراسم سوگواری زینب وار رفتار کنید و اما از دیدن پدر امتناع کرد. 😢 می‌گفت: *می ترسم مهر پدر دامن گیرم شود و از رفتن من جلوگیری کند* اما از دور برای آخرین بار به زیارت پدر رفت بی آنکه پدرش متوجه شود.😭 غلامرضا بنی پری* - زرقان 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @alamdar_qom79 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
شهیدانه🥀 دفعه دومی که می‌خواست کربلا برود، به او گفتم: «حسین جان! ما کربلا نرفتیم. ما پدر و مادرت هستیم. ما را هم کربلا ببر». سال بعد، ما را هم کربلا برد.😊 اصلاً اهل بازار رفتن و خرید کردن نبود. در نجف در راه که به زیارت می‌رفتیم به مغازه‌ها و مردمی که خرید می‌کردند نگاه می‌کردم. گفت: «مامان! از این که مردم اینجا می‌آیند و کفن می‌خرند و تبرک می‌کنند یا آب فرات را به‌عنوان تبرک می‌برند، بدم می‌آید». گفتم: «مگر بد است»؟ گفت: «مگر امام حسین (ع) کفن داشت؟ این آب را باید روی آب ریخت. آب زمزم را باید برای تبرک برد». حالا فکر می‌کنم و می‌بینم چه می‌گفته و به چه چیزهایی فکر می‌کرده است. چقدر فکرش بالا بوده؛ یک روز این جریان را برای پدرش تعریف کردم، پدرش هم می‌گفت: «این چیزها به فکر من که پدرش هستم، نمی‌رسد»💔 🌹 🕊 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @alamdar_qom79 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🔰عموی حسین انها را به صرف شام به منزل دعوت می کند ان شب اطرافیان خیلی ضد انقلاب حرف می زنند حسین که ناراحت شده بود موقع برگشت به پدرمی گوید شما به خانه بروید من بعد ومی آیم از ان جاکه پدر پیگیر قضیه می شود در میابد حسین به مسجد رفته علت را از او جویا می شود حسین در جواب می گوید به مسجد رفته ام تا برای خودم و انها که ضد انقلاب می گویند استغفار و توبه کند. 🔰سال 62 حسین وارد سپاه شد. قبل از آن هم ماه ها در جبهه به عنوان نیروی بسیجی حضور داشت. وقتی لباس رزم را پوشید، این گونه نوشت" «من این لباس را به عنوان کفن خود پوشیدم. امیدوارم با پوشیدن کفن، خدای تبارک و تعالی گناهانم را ببخشد و مرا یک لحظه هم که شده به خودم وانگذارد و لحظه آخر عمر هم با توجه بمیرم!». براستی هم همینطور بود، تا زمان شهادت بیشتر اوقات با همین لباس ساده دیده می شد! با همان لباس هم در قبر گذاشته شد و به آرزویش رسید. حسین رضازاده* ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @alamdar_qom79 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
کلام شهید ابراهیم هادی ایـن را هرگـز فرامـوش نڪنید تـا خـود را و ندهیـم ، جامـعہ ساخـتہ نمے شـود . 2 روز مانده تا رفیق شهیدمان ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @alamdar_qom79 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی با شهید مدافع حرم حاج غواصی ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۶۰/۰۹/۱۱ ◻️محل ولادت: روستای صحرارود_شهرستان فسا_فارس ◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۰۱/۱۳ ◻️محل شهادت: خان طومان_سوریه از مردم ایران و تمام مسلمانان جهان خواستارم تا به حول و قوه الهی، رهبر فرزانه، حضرت امام خامنه‌ای را یاری بفرمایند تا تیر حق و عدالت را بر قلب زورگویان جهان بنشاند و زمینه ظهور حضرت بقیة‌الله را فراهم آورند. عزیزان، همنشین قرآن و دست به دامان اهل بیت باشید، مساجد را از حضور با توجهتان پر کنید و در تمام مراحل زندگی توجهتان به خدا باشد. هدیه کنیم صلواتی نثارارواح مطهرشان ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @alamdar_qom79 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
هِیْئَت عَلَمدارِکَربَلا(قم)
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین شهید مهدی عوض پور در چهاردهم اسفند ماه ۱۳۷۱ در مشهد مقدس در کانون پراز عطوفت و مهر خانواده ای مذهبی دیده به جهان هستی گشود. دوران تحصیلی دبستان و راهنمایی را در زادگاهش به اتمام رساند.سپس برای کمک به خانواده در کارگاه رنگکاری مشغول به کار شد.او آخرین فرزند خانواده بود و به همین علت اعضای خانواده علاقه زیادی به او داشتند. مناعت طبع و صبر و استقامت او در زندگی مثال زدنی بود،بطوری که علی رغم مشکلات فراوانی داشت هیچگاه لب به شکایت نمی گشود.درسال ۹۱ به کسوت سربازی درآمد و پس از سه ماه در مرکز اموزش محمد رسول الله بیرجند به مرزبانی سیستان و بلوچستان،گردان مرزی نگور انتقال یافت. بنا به نقل قول از خانواده معزز این شهید بزرگوار،وی در آخرین مرخصی خود به مشهد مقدس،ابتدا جهت عرض ادب به ساحت مقدس رضوی به زیارت حضرت امام رضا رفت. مدام از شهادت و مقام شهید سخن می گفت و دلش می خواست تاشیرینی مرگ در راه خدا را تجربه کند.در پایان مرخصی خود پس از حلالیت خواهی از خانواده،دوستان و حرم ثامن الائمه به محل خدمت برگشت و پای در مسیر باسعادت و افتخار امیز لقاء الله نهاد. در دوم شهریور ماه ۹۲ که این شهید بزرگوار به اتفاق همرزمانش باخودروهای سازمانی و تجهیزات عملیاتی درحال گشت زنی در نوار مرزی بود در حدفاصل میل های مرزی ۲۳۶و ۲۳۷ با تعدادی از اشرار مسلح و مزدور که از داخل خاک پاکستان به سمت نیروها تیراندازی می کردند،درگیر شده و پس از وارد نمودن خسارات سنگین به آنها،مورد اصابت گلوله قرار میگیرد. دوستانش پیکر غرق در خون این بزرگ پرچمدار شجاعت را برای مداوا به چابهار اعزام میکنند اما بدلیل سنگینی جراحات وارده روح لندش به ندای اسمانیان لبیک گفته و به ارزوی بزرگش یعنی شهادت نائل امد. هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🕊 ...🌹🏴 ..🇮🇷🏴 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_ ..🥀 💠@alamdar_qom79💠 🍃 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
" پیش بینی شهید اندرزگو" ●چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم. سید علی یک ذغال گداخته را برداشت و کف دستش گرفت. من شگفت زده پرسیدم سید دستت نمی سوزد؟ سید لبخندی زد و گفت: «این که هیچ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است. بعد سید علی گفت بزودی پهلوی می رود و انقلاب پیروز خواهد شد. دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش «سید علی» است. ‌‌ ●از آنروز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر (عج )باشید.» بعد گفت دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست است. همسر شهید گفت من پرسیدم: سیدعلی! منظورتان این است که خودتان رئیس جمهور می شوید؟ سید پاسخ داد خیر، من آنروز نیستم. ✍روای: همسر بزرگوار شهید 🌷 💠@alamdar_qom79💠 🍃 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌷🕊🌹🏴🌹🕊🌷 رئیس جمهور مکتبی و نخست وزیر محبوب گرامی باد . ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @alamdar_qom79 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[ اعتماد، توسل، باور ] - شهید مصطفی صدر زاده سالروز شهادت شهید مدافع حرم مصطفی صدر زاده ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @alamdar_qom79 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | 🔻شهید علی چیت سازیان: شهدا برای کسانی زنده اند که قدر آنها را بدانند ... وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ ❤️⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @alamdar_qom79 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
●روز آخر به من گفت :«زيباترين كاري كه در شهادت من مي تواني بكني، اين است كه مثل حضرت زينب (س) صبور باشي تا من از شهادتم نهايت لذت را ببرم.» ○پسرم اباالفضل كه دو ساله بود بعد از شهادت پدرش مرتب مريض مي شد و دائماً سراغ بابا را از من مي گرفت. هر روز غروب موقع اذان كه مي شد، مي گفت: «عكس بابامو بدين.» ●عكس را بغل مي كرد و مي بوسيد و روي پاهايش مي گذاشت و به خيال خودش لالا،لالا مي گفت تا بابا بخوابد. گاهي هم دستهاي كوچكش را رو به آسمان بلند مي كرد و مي گفت: «خدا ! مگه تو بابا نداري؟ چرا باباي منو گرفتي؟» بي قراري هاي اين بچه همه را منقلب كرده بود..... ✍️به روایت همسربزرگوارشهید 📎جانشین گردان یارسول لشگر ۲۵ کربلا ●ولادت : ۱۳۳۹/۶/۲۶ قائمشهر ، مازندران ●شهادت : ۱۳۶۴/۱۱/۲۴ فاو ، عملیات والفجر۸ ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @alamdar_qom79 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
هرشب خواب تشییع جنازه عظیمی را می‌دیدم که شهیدش حسین نبود؛ اما این خواب هرشب تکرار می‌شد. 😔 تا اینکه روزهای آخر خواب دیدم یکی از شهدا خودش را «حسین بواس» معرفی کرد. او لباس‌های حسین را برایم آورده‌بود. بیدار که شدم نامش را سرچ کردم. دیدم بله یکی از شهدای خانطومان است.😭 آنقدر استرس داشتم که شب‌ها گوشی موبایل را روی قلبم می‌گذاشتم که نکند حسین پیام بدهد و من نفهمم. روز مادر و تحویل سال باهم حرف زدیم و تبریک گفت. مدام می‌گفت نگران نباش. اما آخر خبر شهادتش را خودم در همین کانال‌های تلگرامی خواندم.»💔 بروایت مادر شهید شهید مدافع حرم حسین معز غلامی🌹 🕊 ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @alamdar_qom79 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
آنان ڪہ . . . طعم عبادت را چشیدہ اند شهـادت را نیز چون زندگی شیرین می دانند ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۲۳/۰۳/۲۳ ◻️محل ولادت: شهرستان درگز_خراسان رضوی ◻️تاریخ شهادت: ۱۳۷۸/۰۱/۲۱ ◻️محل شهادت: تهران در بامداد ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ به وسیله عوامل مسلح مجاهدین خلق در پوشش رفتگر، مقابل درب منزل مسکونی‌اش واقع در تهران و در برابر دیدگان فرزندش به شهادت رسید. در مراسمی با حضور رهبر انقلاب سید علی خامنه ای و مقامات لشکری و کشوری و جمع کثیری از دوستدارانش، علی صیاد شیرازی در قطعه ۲۹ بهشت زهرا راهی خانه ابدی خود شد . ......🕊 ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @alamdar_qom79 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
آخر من کجا و شهدا کجا خجالت میکشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم من ریزه خوار سفره ی آنان هم نیستم! شهید شهادت را به چنگ می آورد راه درازی را طی میکند تا به آن مقام می رسد اما من چه! سیاهی گناه چهره ام را پوشانده و تنم را لخت و کسل! سکون را دوست ندارم، عادت به سک‍ـون بـلای بزرگ پیروان حق است! سکونم مرا بیچاره کرده، در این حرکت عـالم به سمت معبود حقیقی، دست و پـایم را اسـیر خود کرده! انسان کر می شود، کور می شود، نفـهم می شود، گنگ می شود و باز هم زندگـی میکند! بعد از مدتی مست می شود و عادت می کند به مستی، و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم! ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @alamdar_qom79 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
۱ تیرماه (حسین ذاکر) گرامی باد. 🥀 ولادت: ۱۳۶۴/۱۰/۱۲ شهادت: ۱۳۹۴/۴/۱ درعا، سوریه . 🔸کارمند امداد توضیح داده بود که ۲ خانواده و ۳ یتیم تحت پوشش و حمایت مالی? علی آقا بودند. یعنی علی مجموعا" #۸یتیم را سرپرستی می‌کرد. 🔹تازه بعد از یک عمر زندگی با فهمیدم که درآمدهایش? را کجا خرج می‌کرده و من که بودم نفهمیدم علی چه کار می‌کرد! 💥یک به تمام معنا بود 🔸پدر شهید مدافع حرم علی امرایی می‌گوید پس از فرزندم کم‌کم متوجه کارهای خیر او شدیم و حتی فهمیدم سرپرستی چند کودک را برعهده داشته و از او به عنوان «کم‌سن‌ترین خیّر» تقدیر شده‌بود. ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @alamdar_qom79 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯