YEKNET.IR - monajat - mehdi rasuli - shabe 19 ramezan 98.mp3
4.81M
#مناجات_با_خدا
🍃دلبر دلش گرفته دلدار گریه کرده
عاشق همیشه وقت دیدارگریه کرده
🎤مهدی_رسولی
#التماس دعای ظهور
🔰کانال خبری
📻هیئت علمدارکربلا(ع)
آدرس کانال👇👇
🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
@alamdar_qom79
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
#اشعار_مناجاتی
#مناجات_با_خدا
مناجات با خدا -(من مناجات و نوای سحری می خواهم )
از گنه خسته
من مناجات و نوای سحری می خواهم
از گنه خسته و حال دگری می خواهم
دست من خالی اگر چه ، تو کریمی اما
از تو لطف و کرم بیشتری می خواهم
تا که در حلقه ی عشاق ، تو راهم بدهی
ناله های شب و اشک سحری می خواهم
تا که خاموش کنم آتش سوزان ز گناه
آه سردِ دل و چشمانِ تری می خواهم
تا که این کوه گناهم همه سوزد یک آن
جلوه ی دلبر صاحب نظری می خواهم
به گدایان حرم اذن دخولی بدهید
بهر اعمالِ بَدَم برگ قبولی بدهید
قصه ی جرم من و بخشش تو طولانی است
قصه ی توبه ی صد باره و بد پیمانی است
هر چه تو ساخته ای ، شد ز گناهم ویران
از تو آبادی و از من همگی ویرانی است
گفته ای منتظر آمدنت می مانم
انتظار تو به برگشتن من طولانی است
عاشق و منتظر بنده ی خود هستی تو
ای خدا عشق تو بر بنده عجب نورانی است
با تو بودن همه خوشبختی و عشق است و کمال
بی تو بودن همه سرگشتگی و حیرانی است
حال، من آمده ام توبه ی جانانه کنم
رویِ دل سوی تو ای یارِ کریمانه کنم
دستِ خالی ز پیِ لطف خدا آمده ام
به امید کرم و جود و عطا آمده ام
همه سرمایه ی من فقر و نداری من است
من فقیرم به همین دستِ دعا آمده ام
صحنه ی رزم و جهاد است ، جهادِ با نفس
به سِلاحی که بود اشک و بُکا آمده ام
منم آن بنده ی آلوده و شرمنده ی تو
که پشیمان شده از جرم و خطا آمده ام
گرچه نالایق و غرق گناهم اما
به امید حرم کرببلا آمده ام
اولین باب بهشتِ عرفایی تو حسین
بهترین راه رسیدن به خدایی تو حسین
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
بار کج آورده ام بار مرا فوری بخر
بندهء بی آبرویت را همینطوری بخر
فرصتم تا که بفهمم دوستم داری گذشت
هم رجب، هم ماه شعبان با گنهکاری گذشت
زشتی اعمال من را زیر خاکش کن خدا
دامنِ آلوده آوردم، تو پاکش کن خدا
ای کس و کار گدای بینوای کهنه پوش
خوب من را می شناسی؛ یخ فروشم یخ فروش
در بساطتت دیدهء گریان نمی خواهی مگر
سفره ات را پهن کن مهمان نمیخواهی مگر
بندهء قهر خودت را پای صحبت می کِشی
من اذیت میکنم امّا تو منّت می کِشی
بی سر و پا گوشهء ویرانه میخواهی، منم
خادم و جاروکش میخانه میخواهی، منم
گفتم از کویت مگر بدکار هم رد می شود؟
زود گفتی فاطمه دستت بگیرد، می شود
با همین بی سرزبانی، با دو تا چشم ترم
دردهایم را فقط پیش رقیه می برم
گفت بابا من برای عمه زحمت داشتم
حرف هایم را نگفتم چونکه لکنت داشتم
گفت بابا فکر کن دندان من نشکسته است
فکرکن موی بلندم را سکینه بسته است
هی نگو خلخال های دخترت دست که بود؟
من مگر پرسیده ام انگشترت دست که بود؟
#مناجات_با_خدا
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯