﷽
🥀 #فصل_پنجم: دربيان توجّه ابى عبداللّه عليه السّلام به جانب مكّه معظّمه 🥀
#قسمت_سی_سوم
🍃 بيان امُورى كه متعلّق به حضرت سيّدالشّهداء عليه السّلام است از زمان حركت آن حضرت از مدينه تا ورود به كربلا و شهادت مسلم بن عقيل و شهادت دو كودك او: چون در كتب فَريقَيْن اين واقعه هائله به طور مختلف ايراد شده دراين رساله اكتفاءمى شود به مختصرى ازآنچه اعاظم عُلما در كتب معتبره ذكرنموده اند وما تاممكن باشد ازروايت شيخ مفيد وسيّدبن طاوس وابن نما و طبرى تجاوز نمى كنيم وروايت ايشان رابه روايت سايرين اختيار مى كنيم، وغالباًدر صدر مطلب اشاره به محلّ اختلاف وناقِل آن مى رود. الحال مى گوئيم:
بدان كه چون حضرت امام حَسَن عليه السّلام به رياض قدس ارتحال نمود شيعيان در عراق به حركت در آمده عريضه به حضرت امام حسين عليه السّلام نوشتند كه ما معاويه را از خلافت خلع كرده با شما بيعت مى كنيم حضرت در آن وقت صلاح در آن امر ندانسته امتناع از آن فرموده وايشان را به صبر امر فرمود تا انقضاء مدّت خلافت معاويه پس چون معاويه عليه اللّعنه در شب نيمه ماه رجب سال شصتم هجرى از دنيا رخت بر بست فرزندش يزيد عليه اللّعنه به جاى او نشست و به اِعداد امر خلافت خود پرداخت نامه اى نوشت به وليد بن عتبة بن ابى سفيان كه از جانب معاويه حاكم مدينه بود به اين مضمون كه: اى وليد! بايد بيعت بگيرى از براى من از ابو عبداللّه الحسين و عبداللّه بن عمر و عبداللّه بن زبير و عبد الرحمن بن ابى بكر، و بايد كار بر ايشان تنگ گيرى و عذر از ايشان قبول ننمائى و هر كدام از بيعت امتناع نمايد سر از تن او برگيرى و به زودى براى من روانه دارى. چون اين نامه به وليد رسيد مروان را طلبيد و با او در اين امر مشورت كرد. مروان گفت: كه تا ايشان از مردن معاويه خبر دار نشده اند به زودى ايشان را بطلب و بيعت از براى يزيد از ايشان بگير و هر كدام كه قبول بيعت نكند او را به قتل رسان. پس درآن شب وليدايشان را طلب نمود و ايشان در آن وقت در روضه منوّره حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم مجتمع بودند، چون پيغام وليد به ايشان رسيد امام حسين عليه السّلام فرمود كه چون به سراى خود باز شدم من دعوت وليد را اجابت خواهم كرد.
📕 #منتهی_الآمال
🥀 ماجرای کربلا، شرح بلای زینب است
عصر عاشورا، شروع کربلای زینب است 🥀
❣️کانال مـــنتظران ظہور❣️👇
╭┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅╮
@abasalehal_mahdi
╰┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅╯