eitaa logo
عشق عالمیان
1هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
22.4هزار ویدیو
120 فایل
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم ، که اگر جز این بود گرفتاریها به شما روی می آورد و دشمنان شما را ریشه کن می کردند. تبلیغات : https://eitaa.com/joinchat/231997676Cdc05ca2c01
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 🌹 در بیان فضائل حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام 🌹 و حکایت قوت آن حضرت در باب و طوق کردن آنرا در گردن خالد بن الولید و فشار دادن آن جناب خالد را به انگشت سبابه و وسطی به نحوی که خالد نزدیک به هلاک رسید و صیحهٔ منکره کشید و در جامهٔ خویش پلیدی کرد. در باب قطب رحی: و مجمل آن حدیث چنین است که وقتی خالد با لشکر خویش امیرالمؤمنین علیه السلام را در اراضی خود دیدار کرد و ارادهٔ جسارتی نمود آن جناب او را از اسب پیاده کرد و او را کشانید به جانب آسیای حارث بن کلده و میلهٔ آهنین آن سنگ را بیرون کرد و مثل طوقی بر گردن او کرد و اصحاب خاالد تمام از او بترسیدند و خالد نیز آن جناب را قسم داد که مرا رها کن پس حضرت او را رها کرد در حالتی که آن میلهٔ آهنین به گردن او بود مثل قلاده و نزد ابوبکر رفت آهنگران را فرمان کرد تا او را از گردن خالد بیرون کنند گفتند ممکن نیست مگر آنکه به آتش برده شود و خالد را تاب حدید محماة نیست و هلاک خواهد شد و پیوسته آن قلاده آهنین در گردن خالد بود و مردم از او می خندیدند تا حضرت امیر المؤمنین قبول فرمود و آن طوق آهن را مثل خمیر قطعه قطعه کرد و بر زمین ریخت. اما قصهٔ فشار دادن آن حضرت خالد را به دو انگشت سبابه و وسطی معروف است در قضیهٔ مأمور شدن خالد بکشتن آن حضرت پس خالد تصمیم عزم نمود و با شمشیر به مسجد آمد و در نزد آن حضرت مشغول نماز شد تا پس از سلام ابوبکر آن حضرت را بکشد، ابوبکر در تشهد نماز فکر بسیاری در این امر نموده پیوسته تشهد را مکرر می کرد تا نزدیک شد که آفتاب طالع شود آنگاه پیش از سلام گفت ای خالد مکن آنچه را که مأموری و سلام نماز را داد حضرت پس از نماز از خالد پرسید به چه مأمور بودی گفت آنکه گردنت بزنم، فرمود می کردی؟ گفت بلی به خدا سوگند اگر مرا نهی نمی کردی پس حضرت او را گرفته بر زمین زد و موافق روایات دیگر او را با دو انگشت وسطی و سبابه فشاری داد که خالد در جامهٔ خود پلیدی کرد و نزدیک به هلاک رسید پس آن حضرت به شفاعت عباس عموی خویش دست از او برداشت الخ. 📚 منتهی الآمال 💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐 ❣کانال مـــنتظران ظہور❣👇 ╭┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅╮ @abasalehal_mahdi ╰┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅╯
﷽ 🥀 : در بیان فضایل و مناقب و مکارم اخلاق سید الشهداء علیه السلام 🥀 🌸 از مقتل خوارزمی و جامع الأخبار روایت شده است که مردی اعرابی به خدمت امام حسین علیه السلام آمد و گفت یابن رسول الله ضامن شده ام ادای دیت کامله را و ادای آن را قادر نیستم لاجرم با خود گفتم که باید سؤال کرد از کریم ترین و مردم و کسی کریم تر از اهلبیت رسالت صلوات الله علیهم اجمعین گمان ندارم. حضرت فرمود: یا اَخا العرب من سه مسئله از تو می پرسم اگر یکی را جواب گفتی ثلث آن مال را بتو عطا می کنم و اگر دو سؤال را جواب دادی دو ثلث مال خواهی گرفت و اگر هر سه را جواب گفتی تمام آن مال را عطا خواهم کرد، اعرابی گفت یابن رسول الله چگونه روا باشد که مثل تو کسی که از اهل علم و شرفی از این فدوی که یک عرب بدوی بیش نیستم سؤال کند؟ حضرت فرمود که جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: المعروف بِقَدرِ المعرِفَةِ باب معروف و موهبت به اندازهٔ معرفت به روی مردم گشاده باید داشت، اعرابی عرض کرد هر چه خواهی سوال کن اگر دانم جواب می گویم و اگر نه از حضرت شما فرا می گیرم و لا قوة اللا بالله. حضرت فرمود که افضل اعمال چیست؟ گفت ایمان به خداوند تعالی. فرمود چه چیز مردم از مهالک نجات می دهد؟ عرض کرد توکل و اعتماد بر حقتعالی. فرمود زینت آدمی در چه چیز است؟ اعرابی گفت علمی که به آن عمل شود فرمود که اگر بدین شرف دست نیابد؟ عرض کرد مالی که با مروت و جوانمردی باشد. فرمود که اگر این را نداشته باشد؟ گفت فقر و پریشانی که با آن صبر و شکیبایی باشد. فرمود اگر این را نداشته باشد؟ اعرابی گفت که صاعقه ای از آسمان فرود بیاید و او را بسوزاند که او اهلیت غیر این ندارد. پس حضرت خندید و کیسه ای که هزار دینار زر سرخ داشت نزد او افکند و انگشتری عطا کرد او را که نگین آن دویست درهم قیمت داشت و فرمود که با این زرها ذمّهٔ خود را بری کن و این خاتم را در نفقهٔ خود صرف کن. 📚 ، 💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐 ❣کانال مـــنتظران ظہور❣👇 ╭┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅╮ @abasalehal_mahdi ╰┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅╯