eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
3هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
210 ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام امام زمانم🌹 آلوده ایم،حضرت باران ظهور کن آقا تو راقسم به شهیدان ظهورکن گاهی دلم برای شما تنگ می شود پیداترین ستاره ی پنهان ظهور کن 🌹اللهم عجل لولیڪ الفرج🌹 👉 @Alamdarkomeil 👈
به تو عشق مي ورزم و افتخار ميکنم چرا که صفحه هاي سفيد زندگيم را تو نقاشي کردي و من تو را با نقاشي هايت دوست ميدارم. سلام برشیهدان سلام بربرادرم ابراهیم 👉 @alamdarkomeil 👈
🌸🍃 🍃 وقتی گره‌های کور به شما هجوم آورد، با ذکر صلوات سیلی راه بیندازید تا همه مشکلات را با خود ببرد. ☜ علامه طباطبایی(ره) 『سلامتی و تعجیل در آقا صاحب الزمان (عج) و حاجتروایی بندگان خدا صلوات』 👉 @Alamdarkomeil 👈
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت بیست ونه: حلال مشکلات ✔️ راوی : یکی از دوستان شهید 🔸از پيامبر سؤال شد: «کداميک از مؤمنين ايماني کاملتر دارند؟ فرمودند: آنکه در راه خدا با و خود جهاد کند » سردار محمد کوثري( فرمانده اسبق لشكر حضرت رسول ) ضمن بيان خاطراتي از ابراهيم تعريف ميكرد: 🔸در روزهاي اول جنگ در سرپل ذهاب به ابراهيم گفتم؛ برادر هادي، حقوق شما آماده است هر وقت صلاح ميداني بيا و بگير. در جواب خيلي آهسته گفت: شما کي ميري تهران!؟ گفتم: آخر هفته. بعدگفت: سه تا آدرس رو مينويسم، تهران رفتي حقوقم رو در اين خونه ها بده! من هم اين کار را انجام دادم. بعدها فهميدم هر سه، از خانواده هاي و آبرودار بودند. ٭٭٭ 🔸از برم يگشتم. وقتي رسيدم ميدان خراسان ديگر هيچ پولي همراهم نبود. به سمت خانه در حرکت بودم. اما مشغول فكر؛ الان برسم خانه همسرم و بچه هايم از من پول ميخواهند. تازه اجاره خانه را چه كنم!؟ سراغ کی بروم؟ به چه کسي رو بيندازم؟ خواستم بروم خانه برادرم، اما او هم وضع خوبي نداشت. سر چهارراه عارف ايستاده بودم. با خودم گفتم: فقط بايد خدا کمک کند. من اصلاً نميدانم چه كنم! 🔸در همين فكر بودم که يكدفعه ديدم سوار بر موتور به سمت من آمد. خيلي خوشحال شدم. تا من را ديد از موتور پياده شد، مرا در آغوش کشيد. چند دقيقه اي صحبت كرديم. وقتي ميخواست برود اشاره کرد: حقوق گرفتي؟! گفتم: نه، هنوز نگرفتم، ولي مهم نيست. دست کرد توي جيب و يک دسته اسکناس درآورد. گفتم: به جون آقا ابرام نميگيرم، خودت احتياج داري. گفت: اين قرض الحسنه است. هر وقت حقوق گرفتي پس ميدي. بعد هم پول را داخل جيبم گذاشت و سوار شد و رفت. 🔸آن پول خيلي داشت. خيلي از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتي مشکلي از لحاظ مالي نداشتم. خيلي دعايش کردم. آن روز خدا ابراهيم را رساند. مثل هميشه مشكلات شده بود. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 @Alamdarkomeil 👈
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت سی : شهادت اصغر وصالی ✔️ راوی : علی مقدم 🔸محرم سال 1359 اتفاق مهمي رخ داد. اصغر وصالي و علي قرباني با نيروهايشان از سرپل ذهاب به گيلانغرب آمدند. قرار شد بعد از شناسايي مواضع ، از سمت شمال شهر، عملياتي آغاز شود. آن ايام روزهاي اول تشكيل گروه اندرزگو بود. قسمتي از مواضع دشمن شناسايي شده بود. 🔸شب عاشورا همه بچه ها در مقر سپاه جمع شدند. با شكوهي برگزار شد.مداحي ابراهيم در آن جلسه را بسياري از بچه ها به ياد دارند. او با شور و حال عجيبي ميخواند و اصغر وصالي مياندار عزادارها بود. 🔸روز عاشورا اصغر به همراه چند نفر از بچه ها براي شناسايي راهي «برآفتاب » شد. حوالي ظهر خبر رسيد آ نها با نيروهاي كمين عراقي درگير شد هاند. بچه ها خودشان را رساندند، نيروهاي دشمن هم سريع عقب رفتند اما... 🔸علي قرباني به شهادت رسيد. به خاطر شدت جراحات، اميدي هم به زنده ماندن اصغر نبود. اصغر وصالي را سريع به عقب انتقال داديم ولي او هم به خيل شهدا پيوست.بعد از شهادت اصغر، ابراهيم را ديدم كه با صداي بلند گريه ميكرد. ميگفت: هيچكس نميداند كه چه فرماند هاي را از دست داده ايم، انقلاب ما به امثال اصغر خيلي احتياج داشت. 🔸اصغر در حالي كه هنوز چهلم بردار شهيدش نشده بود توفيق شهادت را در ظهر عاشورا به دست آورد. براي تشييع به تهران آمد و اتومبيل پيكان اصغر را كه در گيلانغرب به جا مانده بود به تهران آورد. در حالي كه به خاطر اصابت تركش، تقريباً هيچ جاي سالم در بدنه ماشين نبود! پس از تشييع پيكر شهيد وصالي سريع به منطقه بازگشتيم. 🔸ابراهيم ميگفت: اصغر چند شب قبل از ، برادرش را در خواب ديد. برادرش گفته بود: اصغر، تو روز در گيلان غرب شهيد خواهي شد. روز بعد بچه هاي گروه، براي اصغر مجلس ختم وعزاداري برپا كردند. بعد بچه ها به هم قول دادند كه تا آخرين قطره در جبهه بمانند و خون اصغر را بگيرند. جواد افراسيابي و چند نفر از بچه ها گفتند: مثل آدمهاي عزادار خودمان را كوتاه نميكنيم تا را به سزاي اعمالش برسانيم. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 @Alamdarkomeil 👈
باز پنج شنبه امد بازدلتنگی باز خاطرت باز اشک و حسرت باز بی قراری باز جای خالی مسافران بهشتی با فاتحه و صلوات روحشان را شاد کنیم 👉 @Alamdarkomeil 👈
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت سی : شهادت اصغر وصالی ✔️ راوی : علی مقدم 🔸محرم سال 1359 اتفاق مهمي رخ داد. اصغر وصالي و علي قرباني با نيروهايشان از سرپل ذهاب به گيلانغرب آمدند. قرار شد بعد از شناسايي مواضع ، از سمت شمال شهر، عملياتي آغاز شود. آن ايام روزهاي اول تشكيل گروه اندرزگو بود. قسمتي از مواضع دشمن شناسايي شده بود. 🔸شب عاشورا همه بچه ها در مقر سپاه جمع شدند. با شكوهي برگزار شد.مداحي ابراهيم در آن جلسه را بسياري از بچه ها به ياد دارند. او با شور و حال عجيبي ميخواند و اصغر وصالي مياندار عزادارها بود. 🔸روز عاشورا اصغر به همراه چند نفر از بچه ها براي شناسايي راهي «برآفتاب » شد. حوالي ظهر خبر رسيد آ نها با نيروهاي كمين عراقي درگير شد هاند. بچه ها خودشان را رساندند، نيروهاي دشمن هم سريع عقب رفتند اما... 🔸علي قرباني به شهادت رسيد. به خاطر شدت جراحات، اميدي هم به زنده ماندن اصغر نبود. اصغر وصالي را سريع به عقب انتقال داديم ولي او هم به خيل شهدا پيوست.بعد از شهادت اصغر، ابراهيم را ديدم كه با صداي بلند گريه ميكرد. ميگفت: هيچكس نميداند كه چه فرماند هاي را از دست داده ايم، انقلاب ما به امثال اصغر خيلي احتياج داشت. 🔸اصغر در حالي كه هنوز چهلم بردار شهيدش نشده بود توفيق شهادت را در ظهر عاشورا به دست آورد. براي تشييع به تهران آمد و اتومبيل پيكان اصغر را كه در گيلانغرب به جا مانده بود به تهران آورد. در حالي كه به خاطر اصابت تركش، تقريباً هيچ جاي سالم در بدنه ماشين نبود! پس از تشييع پيكر شهيد وصالي سريع به منطقه بازگشتيم. 🔸ابراهيم ميگفت: اصغر چند شب قبل از ، برادرش را در خواب ديد. برادرش گفته بود: اصغر، تو روز در گيلان غرب شهيد خواهي شد. روز بعد بچه هاي گروه، براي اصغر مجلس ختم وعزاداري برپا كردند. بعد بچه ها به هم قول دادند كه تا آخرين قطره در جبهه بمانند و خون اصغر را بگيرند. جواد افراسيابي و چند نفر از بچه ها گفتند: مثل آدمهاي عزادار خودمان را كوتاه نميكنيم تا را به سزاي اعمالش برسانيم. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 @Alamdarkomeil 👈
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت بیست ونه: حلال مشکلات ✔️ راوی : یکی از دوستان شهید 🔸از پيامبر سؤال شد: «کداميک از مؤمنين ايماني کاملتر دارند؟ فرمودند: آنکه در راه خدا با و خود جهاد کند » سردار محمد کوثري( فرمانده اسبق لشكر حضرت رسول ) ضمن بيان خاطراتي از ابراهيم تعريف ميكرد: 🔸در روزهاي اول جنگ در سرپل ذهاب به ابراهيم گفتم؛ برادر هادي، حقوق شما آماده است هر وقت صلاح ميداني بيا و بگير. در جواب خيلي آهسته گفت: شما کي ميري تهران!؟ گفتم: آخر هفته. بعدگفت: سه تا آدرس رو مينويسم، تهران رفتي حقوقم رو در اين خونه ها بده! من هم اين کار را انجام دادم. بعدها فهميدم هر سه، از خانواده هاي و آبرودار بودند. ٭٭٭ 🔸از برم يگشتم. وقتي رسيدم ميدان خراسان ديگر هيچ پولي همراهم نبود. به سمت خانه در حرکت بودم. اما مشغول فكر؛ الان برسم خانه همسرم و بچه هايم از من پول ميخواهند. تازه اجاره خانه را چه كنم!؟ سراغ کی بروم؟ به چه کسي رو بيندازم؟ خواستم بروم خانه برادرم، اما او هم وضع خوبي نداشت. سر چهارراه عارف ايستاده بودم. با خودم گفتم: فقط بايد خدا کمک کند. من اصلاً نميدانم چه كنم! 🔸در همين فكر بودم که يكدفعه ديدم سوار بر موتور به سمت من آمد. خيلي خوشحال شدم. تا من را ديد از موتور پياده شد، مرا در آغوش کشيد. چند دقيقه اي صحبت كرديم. وقتي ميخواست برود اشاره کرد: حقوق گرفتي؟! گفتم: نه، هنوز نگرفتم، ولي مهم نيست. دست کرد توي جيب و يک دسته اسکناس درآورد. گفتم: به جون آقا ابرام نميگيرم، خودت احتياج داري. گفت: اين قرض الحسنه است. هر وقت حقوق گرفتي پس ميدي. بعد هم پول را داخل جيبم گذاشت و سوار شد و رفت. 🔸آن پول خيلي داشت. خيلي از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتي مشکلي از لحاظ مالي نداشتم. خيلي دعايش کردم. آن روز خدا ابراهيم را رساند. مثل هميشه مشكلات شده بود. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 @Alamdarkomeil 👈
🎥 مژده به دوستان خردسال شهید ابراهیم هادی ❤️ بخش جوانه های تارنمای شهید ابراهیم هادی راه اندازی گردید. امکانات این بخش: 🎈امکان ارسال عکس شخصی کودکان با موضوع "دوستان کوچک ابراهیم" 🎈 امکان ارسال نقاشی با موضوع دفاع مقدس و شهید ابراهیم هادی 🎈داستانهای مصور شهید ابراهیم هادی و سایر شهدا 🎈 آلبوم تصاویر کودکان ابراهیمی در همایش های شهید ابراهیم هادی 🎈امکان ارسال دل نوشته به شهید ابراهیم هادی و چندین امکان دیگر که بزودی ایجاد خواهدشد. 🌏 آدرس صفحه جوانه های گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی: http://ebrahimhadi.ir/index.php/fa/javaneha.html 👉 @Alamdarkomeil 👈
سهم شما تنها ۵ صلوات به نیابت از 💚شهید ابراهیم هادی اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم... ❤️شهادت زیباست... 👉 @Alamdarkomiel 👈
صبح یعنی تپشِ قلبِ زمان درهوسِ دیدنِ تــو ڪہ بیایی و زمین،گلشنِ اسرار شود ✋سلام آرزویِ زمین و زمان یااباصالح المهدی 👉 @alamdarkomeil 👈
🎥زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه 🎤با نوای استاد فرهمند 👉 @Alamdarkomeil 👈
🎈 💌امام سجاد (ع): . الهی! عمر مرا تا زمانی که صرف طاعت تو شود، دراز گردان ❤️ و هرگاه عمرم چراگاه شیطان شود، جانم را بگیر و به سوی خود ببر. 💚 . صحیفه سجادیه، دعای 20 👉 @Alamdarkomeil 👈
💠 دستورالعملی از امام جواد (ع) که سبب رسیدن به مقام الهی است، ⚪️سه نکته را حضرت بیان کردند که ابتدا و دیگری و تواضع و دیگر دادن 👉 @Alamdarkomeil 👈
✨در آنروزها دروازه ای بَرایِ شهادت❣ داشتیم و حال مَعبری تنگ... هنوزهَم برایِ شدن 👌فرصت هست.... دِل❤️ را بایَد پاک کرد✨ ( امام خامنه ای ) 👉 @Alamdarkomeil 👈
🌺ارزش شهدا از دیدگاه مقام معظم رهبری 🍃در عالم ملکوت، علما و بزرگان و زهاد و عبّاد با حسرت به جایگاه شهدا نگاه می کنند. 🌷شهادت، مرگ تاجرانه است🌷 👉 @Alamdarkomeil 👈
🍃🍃🌷🍃🍃 تقدیم به نمی‌دانم چه می‌شود که یک‌هو دلم برایت تنگ می‌شود. در خیالم، دلم را می‌آورم سر مزار شهید گمنامی که به هوای تو، به زیارت آن مزار می‌روم. می‌بینم آن‌جا، پیش از من یک‌عالمه دل، بر بال شاپرک‌ها نشسته‌اند و آمده‌اند زیارت. چقدر دیر آمده‌ام؛ همه جمع‌اند. در خیالم، را هم می‌بینم که نشسته کنار یک حوض بزرگ فیروزه‌ای. خیال است دیگر، یک‌دفعه تصویر دلخواهش را می‌سازد. چه زیبا! چرا هیچ وقت، فکرش را هم نکرده بودم که به هوای شهید اینانلو هم سر مزار شهید گمنامی بروم؟ به نظرم، مزار شهید گمنام وسطی از آن پنج شهید گمنام بزرگوار آن‌جا هم باشد محلی برای فاتحه خواندنم برای شهید اینانلو. تو هم که به یادت سر مزار پایینی سمت چپ فاتحه می‌خوانم. چه مهمانی زیبایی‌ست با شاپرک‌ها و دل‌ها و شما و خدا. آقا ابراهیم! راستی، سلام! 🍃🍃🌷🍃🍃 👉 @Alamdarkomeil 👈
•┈┈••✾••✾••┈┈• تا ڪے دل من چشم بـه در داشته باشد اے ڪاش ڪسے از تو خبـر داشته باشد آن باد ڪه آغشتـه بـه بوے نفس توست از ڪوچـه ما ڪاش گـذر داشته باشد ❀اللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الۡفَرَج❀ •┈┈••✾••✾••┈┈• تعجیل در فرج صاحب العصر والزمان همه باهم بفرستیم پنج صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد والعجل الفرجهم 👉 @Alamdarkomeil 👈
سهم شما تنها ۵ صلوات به نیابت از 💚شهید ابراهیم هادی اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم... ❤️شهادت زیباست... 👉 @Alamdarkomiel 👈