🌸🌸🍃🌸🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃 🌸 شیر کوهستان 3️⃣ 🍃نوای حسین حسین دسته عزارداری محرم در کوچه پس کوچه های روستا پیچیده بود که این نوا با صدای گریه ی نوزاد ما با هم امیخت و بدین صورت مهدی در ظهری گرم همراه با دسته های عزاداری به دنیا آمد. 💐پدرش می گفت: از وقتی این پسر به دنیا آمده زندگی مان برکت پیدا کرده است و واقعا هم درست می گفت. این کودک رفته رفته بزرگ شد و نشانه هایی از خود بروزمی داد که نشان می داد مهدی آسمانی است. 🌺تا اینکه، روزی مهدی به حالتی افتاد که برای دقایقی جان از تنش خارج شد ... ادامه دارد.. پ ن : در عکس نفر سمت راست شهید خندان می باشد. 📎کتاب #شیر_کوهستان ، زندگی نامه شهید #مهدی_خندان 👉 @Alamdarkomeil 👈 🌸 🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸

🌸🌸🍃🌸🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃 🌸 شیر کوهستان 4️⃣ 🌸روزی از روزها مهدی خردسال که بیش از سه سال سن داشت به سختی بیمار شد و به حالت اغما رفت مادر مهدی خاطرت تلخ آن روز را اینگونه تعریف می کنند: 🌺آن روز حال مهدی رو به به قامت و رفت و من مجبور بودم از چشمه آب بیاورم وقتی رفتم پدرش بالای سرش نشسته بود اما بعد از رفتن من حال مهدی بدتر شد 🍃پدرش وقتی این حال را دید دست و پای بچه را رو به قبله کرد. دست به آسمان برد و گفت یا قمر بنی هاشم یا باب الحوائج من این بچه را از شما می خواهم این بچه نوکری برای شماست خدایا اگر مصلحت و صلاح توست تو را به دستهای قلم شده ابوالفضل قسم می دهم بچه ام را به من برگردانی. 🌾پدرش در حال دعا کردن بود که من از راه رسیدم. دیدم دعاست اما مهدی واقعا مرده بود. 🌷من بلند فریاد زدم که مهدی مرده و این بود که همسایگان همه به منزل ما آمدند و شروع به شیون و زاری کردند. اما به طور تعجب انگیز بعد از ساعتی رنگ مهدی برگشت و انگار جان دوباره ای گرفت. 💐پدر مهدی هم به نظرش و پا کرد و فرزندش را به عنوان سقای هیئت ها تربیت کرد 📎کتاب #شیر_کوهستان ، زندگی نامه شهید #مهدی_خندان 👉 @Alamdarkomeil 👈 🌸 🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸

🌸🌸🍃🌸🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃 🌸 شیر کوهستان 3️⃣ 🍃نوای حسین حسین دسته عزارداری محرم در کوچه پس کوچه های روستا پیچیده بود که این نوا با صدای گریه ی نوزاد ما با هم امیخت و بدین صورت مهدی در ظهری گرم همراه با دسته های عزاداری به دنیا آمد. 💐پدرش می گفت: از وقتی این پسر به دنیا آمده زندگی مان برکت پیدا کرده است و واقعا هم درست می گفت. این کودک رفته رفته بزرگ شد و نشانه هایی از خود بروزمی داد که نشان می داد مهدی آسمانی است. 🌺تا اینکه، روزی مهدی به حالتی افتاد که برای دقایقی جان از تنش خارج شد ... ادامه دارد.. 📎کتاب #شیر_کوهستان ، زندگی نامه شهید #مهدی_خندان 👉 @Alamdarkomeil 👈 🌸 🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸

🌸🌸🍃🌸🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃 🌸 شیر کوهستان 4️⃣ 🌸روزی از روزها مهدی خردسال که بیش از سه سال سن داشت به سختی بیمار شد و به حالت اغما رفت مادر مهدی خاطرت تلخ آن روز را اینگونه تعریف می کنند: 🌺آن روز حال مهدی رو به به قامت و رفت و من مجبور بودم از چشمه آب بیاورم وقتی رفتم پدرش بالای سرش نشسته بود اما بعد از رفتن من حال مهدی بدتر شد 🍃پدرش وقتی این حال را دید دست و پای بچه را رو به قبله کرد. دست به آسمان برد و گفت یا قمر بنی هاشم یا باب الحوائج من این بچه را از شما می خواهم این بچه نوکری برای شماست خدایا اگر مصلحت و صلاح توست تو را به دستهای قلم شده ابوالفضل قسم می دهم بچه ام را به من برگردانی. 🌾پدرش در حال دعا کردن بود که من از راه رسیدم. دیدم دعاست اما مهدی واقعا مرده بود. 🌷من بلند فریاد زدم که مهدی مرده و این بود که همسایگان همه به منزل ما آمدند و شروع به شیون و زاری کردند. اما به طور تعجب انگیز بعد از ساعتی رنگ مهدی برگشت و انگار جان دوباره ای گرفت. 💐پدر مهدی هم به نظرش و پا کرد و فرزندش را به عنوان سقای هیئت ها تربیت کرد 📎کتاب #شیر_کوهستان ، زندگی نامه شهید #مهدی_خندان 👉 @Alamdarkomeil 👈 🌸 🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸

🌸🌸🍃🌸🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃 🌸 شیر کوهستان 5️⃣ 🌸مهدی پسر قانعی بود و جوان ها باید از او یاد بگیرند. او دوست داشت به دبیرستان برود و رشته تحصیلی مورد علاقه اش یعنی مکانیک را دنبال کند اما ما پول کافی برای کرایه کردن منزل برای او نداشتیم. 🍃 اما به هر طوری بود او را روانه مدرسه کردیم . اما او هیچ وقت از ما طلب پول اضافه نکرد و در این وسط خودش هم کار می کرد. 🌺مهدی هنگام درس خواندن در یک مغازه تعمیرات ماشین سنگین کار می کرد و گاهی به منزل اوستای خود می رفت تا ناهار بخورد. اوستای مهدی از جمله ویژگی خوب او حیا و عفت چشم او را بر می شمارد که در منزل او، واقعا حریم را رعایت می کرد. 💐اوستای مهدی می گفت: او همیشه می گفت دوست دارم یک اسکانیای بزرگ بخرم و بیفتم تو راه و جاده بندر. اوستای مهدی که معلم او هم بود، میگفت، مهدی کار را به خوبی یاد گرفت اما گاهی نزد کسانی دیگر هم کار می کرد و از پولی که داشت به دیگران و فقرا کمک می کرد. 📎کتاب #شیر_کوهستان ، زندگی نامه شهید #مهدی_خندان 👉 @Alamdarkomeil 👈 🌸 🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸

🌸🌸🍃🌸🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃 🌸 شیر کوهستان 6️⃣ 🍃یکی از ویژگی های شهید مهدی خندان علاوه بر سخت کوشی برای درآوردن هزینه تحصیل و زندگی، این بود که کم کم روحیه اش عوض شد و با حوادث انقلاب آروزهایش هم تغییر کرد. 🌸مثلا عکس شاه که در دیوار مدرسه نصب شده بود را پایین می اورد و بچه های مدرسه را برای تظاهرات و اعتراض تحریک می کرد. 🌺اغلب اعضای مدرسه و حتی زن های همسایه او را با شعار ناگهانی بگو مرگ بر شاه می شناختند که همه می گفتند این شعار ها سر مهدی را به باد می دهد اما تقدیر او به گونه ای دیگر رقم خورده بود. 🌸در عین حال که به درس و مدرسه، کار و فعالیت های سیاسی خود ادامه می داد جوانی فوق العاده خوش تیپ بود که همیشه لباس هایش تمیز و مرتب بود. 🌷انگار مهدی جان دوباره ای به واسطه دعای پدر گرفته بود که بتواند چندین کار مهم را با هم انجام دهد که ماحصل این کارها وصال خدا بود. 📎کتاب #شیر_کوهستان ، زندگی نامه شهید #مهدی_خندان 👉 @Alamdarkomeil 👈 🌸 🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸

🌸🌸🍃🌸🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃 🌸 شیر کوهستان 7️⃣ 🍃شهید مهدی خندان، یکی از افراد موثر روزگار انقلاب بود به گونه ای که این نوجوان با کارهایش و با تظاهراتی که به راه می انداخت، آرزوی دل خیلی از افراد را بر آورده می کرد 💐تا به بقیه جسارت اعتراض را بدهد و واقعا از پس این کار هم به خوبی بر می آمد. ❤️شجاعت مثال زدنی، مدیریت خوب و به موقع، همت و تلاش او در این راه، موجب شد که بارها دسته های تظاهراتی تا میدان های مهم به راه افتد. 🍃وقتی این چیزها را می خوانم بیشتر باور می کنم که این شهید کی بوده که شهید همت تاکید دارد از رشادت های او در میدان نبرد، برای آیندگان گفته شود. 📎کتاب #شیر_کوهستان ، زندگی نامه شهید #مهدی_خندان 👉 @Alamdarkomeil 👈 🌸 🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸

🌸🌸🍃🌸🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃 🌸 شیر کوهستان 8️⃣ 🌷روزهای اول انقلاب بود که متوجه شدیم این پسر داش مشتی مآب قلدر، پول های توجیبی اش را جمع می کند و کتاب می خرد. دائما در حال مطالعه روزنامه های خودی و منافقین و کتاب و مجلات بود. 🌺در میان تمام کتاب ها علاقه خاصی به کتب شهید مطهری داشت مخصوصا از وقتی امام فرمودند که من کتاب های مطهری را تایید می کنم، به مطالعه این کتب بیشتر تاکید داشت. 🌸البته به گونه ای دیگر عاشق قرآن بود به طوری که برای دختر عمه اش هم که در آمریکا زندگی می کرد، یک جلد قرآن و مفاتیح پست کرد 🌷معتقد بود که وجود این کتاب ها در دیار کفر، فطرت افراد را به خود جذب کرده و موجب رستگاری مردم می شود. می گفت ما با کتاب های قران و کتب مذهبی می توانیم راحت تر به اهداف انقلاب برسیم. 🌺براستی که شما کدام شهید را دیده اید که دم از قرآن نزدند و بدون قرآن باشد؟ 📎کتاب #شیر_کوهستان ، زندگی نامه شهید #مهدی_خندان 👉 @Alamdarkomeil 👈 🌸 🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸

🌸🌸🍃🌸🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃 🌸 شیر کوهستان 9️⃣ 🌸مهدی قلدر محله بود اما مودب بود. حواسش به همه چی بود انگار انقلاب به چنین بشری نیاز داشت. تا اینکه یک روز متوجه شدیم که اهل محل می گفتند: 💐شب ها یک نفر می آید توی حمام محله، توی مسجد، و توی کوچه ها اعلامیه های ضد انقلابی می ریزد و غیب می شود. 🍃شاید خیلی ها از این خبر بی اهمیت گذشتند اما مهدی، تا این خبر را شنید با یکی از دوستانش برنامه ریزی کرد که جلوی این کار را بگیرد. با تمهیداتی که مهدی چیده بود این فرد را دستگیر کردند و به مسجد بردند و با زبان خوش او را نصیحت کردند و او را رها کردند 🌾اما دوباره این اتفاق افتاد و فرد مورد نظر، به کارش ادامه داد تا اینکه دوباره مهدی و دوستانش او را گرفته و تا حالش جا بیاید، او را تادیب کردند و بعد از آن خبری از پخش کردن روزنامه های ضد انقلابی نبود. 📎کتاب #شیر_کوهستان ، زندگی نامه شهید #مهدی_خندان 👉 @Alamdarkomeil 👈 🌸 🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸

🌸🌸🍃🌸🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃 🌸 شیر کوهستان 0️⃣1️⃣ 🌸دوستان شهید ابراهیم هادی، خاطرات محاصره کانال کمیل را با تلخی کارکرد های بنی صدر با هم گره زده اند و این نیز واقعتی بیش نیست اما می توان گفت، بی تدبیری ها و خیانت های بنی صدر یک بار دیگر هم به پای دوستان شهید مهدی خندان و او پیچید به طوری که آن ها در محلی که عملیات نصر برگزار شد، به محاصره تانک ها افتادند و تنها مهدی به طرز معجزه آسایی از این جمع نجات یافت. 🍃مهدی داستان این اتفاق را کاملا در دفتر خاطره اش نوشته بود و بیشترین صحبت او از این رویداد، به خیانت فرمانده ارتش به دستور بنی صدر ختم می شد. 🌾اما به هر حال مهدی نجات یافت تا هم پیام رسان خیانت در این جنگ و عملیات باشد و هم اینکه برای سال های بعدی رشادت هایش را به یاری سرداران بزرگی مثل شهید همت و دیگران برساند. 📎کتاب #شیر_کوهستان ، زندگی نامه شهید #مهدی_خندان 👉 @Alamdarkomeil 👈 🌸 🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸