eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
3هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
210 ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تولدت مبارک قهرمان فاتحه صلوات نثار روح شهید محمد آژند @Alamdarkomeil
هر انسانی عطر خاصی دارد گاهی برخی عجیب بوی خدا میدهند همانند... ‌ @AlamdarKomeil
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام امام زمانم✋🌸 دل را پر از طراوٺ عطر حضور ڪن  آقا تو را به حضرٺ زهرا ظهورڪن  آخر ڪجایے اے گل خوشبوے فاطمه(س) برگرد و شهـر را پر از امواج نورڪن   🌻اللهم عجـل لولیـک الفـرج🌻 جمعه های انتظار...
🔸🔶 ترجمه آیه 100 سوره مائده بگو: ناپاک و پاک [ مانند کافر و مؤمن ، معصیت و طاعت ، حرام و حلال ، و معیوب و سالم ] یکسان نیستند هر چند فراوانی ناپاک ها تو را به شگفت آورد... 💠 @alamdarkomeil
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧صوتی ‌کار خیر استاد رفیعی @Alamdarkomeil
گزارش تصویری👇 خادمین شهید ابراهیم هادی در کنار فرزندان شهدای فاطمیون تهران_گلزار شهدا @Alamdarkomeil
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
: 🌸🍃سلام امام زمانم🍃🌸 یک عمر ، براى یافتن "بهار" ، غنچه ها را بوییدم ، غافل از آنکه ، "بهار" همان لبخند تو بود...💞 @Alamdarkomeil
(ع): دستاوردِ خرد، پند گرفتن و احتياط است . كسبُ العَقلِ الاعتِبارُ و الاستِظهارُ. غررالحكم حدیث 7227 💠 @alamdarkomeil
❤️ من حتی آقا امام زمان رو در آغوش گرفتم ❤️ روایتی از هم رزم شهید محمد رضا تورجی زاده: فروردین 66 با محمد برگشتیم منطقه. مراسم صبحگاه بچه ها بود محمد فرصت رو غنیمت شمرد و رفت برای سخنرانی می گفت : برادرا ! همینطور که ما برای عملیات احتیاج به تهیه تدارکات و بردن آذوقه و مهمات داریم ، همینطور هم احتیاج به تدارکات معنوی داریم☝️ این توسل ها، این نماز شب ها و این ذکر ها ... این ها آذوقه ی معنوی ماست. اگه اینارو نداشته باشیم، با اولین گلوله دشمن زمین گیر می شیم چیزی که به ما حرکت می ده رفتار و سکناتش با قبل فرق کرده بود و حال خاصی داشت می گفت : دیگه تحمل این دنیارو ندارم.احساس می کنم اینجا جای موندن نیست؛ باید رفت😞✋️ بعد از شهادتش خیلی ناراحت بودم. تا این که یک شب توی خواب دیدمش ؛ خوشحال بود و با نشاط لباس فرم سپاه هم به تن داشت چهره اش خیلی نوارانی شده بود. یاد مداحی هایی که می کرد افتادم ☝️ پرسیدم : محمد این همه تو دنیا از آقا خوندی، اونجا تونستی آقا رو ببینی؟ محمد در حالی که می خندید گفت : من حتی آقا امام زمان رو در آغوش گرفتم شهید محمد رضا تورجی زاده از کتاب: یا زهرا (س) @AlamdarKomeil
دلنوشته : 🌹بسم رب الشهدا والصدیقین🌹 دنبال شهرتیم و پی اسم و رسم ونام غافل از اینکه فاطمه(س)گمنام میخرد قبل ازآشنایی من با شهید ابراهیم هادی،برای شهدا احترام قائل بودم ولی خیلی اعتقادی درتوسل به شهدا نداشتم.😕تااینکه یه روز دلم گرفته بود، پیامی از طرف دوستم اومد که عکسی از شهید ابراهیم هادی بود ودر زیرعکس نوشته بود((محاله با این شهید دوست بشی وکمکت نکنه،دوست شهید من ابراهیم هادی تولدت مبارک)) اونروز تولد ابراهیم هادی بود ❤️ودوستم به طوراتفاقی پیام تبریک تولد رو برای منم فرستاده بود.وقتی عکس این شهید بزرگوار رو دیدم ناخوداگاه جذب این شهیدشدم و اشک میریختم.😭(قبلا شنیده بودم که میگفتن برای پیداکردن دوست شهید خودتون،عکس شهدا رو نگاه کنید و ببینید که کدوم شهید به دلتون میشینه اما تا حالا تجربه نکرده بودم) همون روزبرای این شهید بزرگوارنذرکردم وچند روز بعد حاجتمو گرفتم. تا الان هم بیشتراوقات شهید ابراهیم هادی خیلی لطف کردن.😊 سعی کردم ایشون رو به اطرافیانم معرفی کنم وامیدوارم که در این کارموفق شده باشم.🙏 🌺دوستان خوب کانال حتما به نیابت ازایشون نذرکنید و ثواب آن رو هم به خانم فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)تقدیم کنید(چون خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیها به زیاد به دیدار شهدای گمنام میروند) انشالله همه حاجت رواباشند ودر راس همه حاجاتمون ظهورآقامون امام زمان(عج) رو فراموش نکنیم(آقامون خیلی غریبه) که اگر آقا بیایند تمام مشکلات حل میشه و دنیا گلستان میشه 💐توکه یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد التماس دعای فرج💫 👉 @Alamdarkomeil
بسم رب الشهدا و الصدیقین هر که می خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند. گرچه خواندن داستان را چه سود اگر دل، کربلایی نباشد ... (سید شهیدان اهل قلم) روایت راز تصویر شهید اتاق حضرت آقا را به خاطر دارید؟ به راستی راز آن تصویر چه بود؟! به قول شهید سید مرتضی آوینی: «می گویند در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی شود.» آن زمان که به جای پیکر برادر، تصویر لحظه شهادتش را نشانم دادند ... گویی این لحظه در دست تقدیر تاریخ نهفته بود تا لحظه شهادت برادرم فرا رسد ... گویی تاریخ با ثبت این تصویر بار دیگر تکرار شده بود، آن هم با تمام جزئیات ... لباس بادگیرش، همانی بود که در تصویر اتاق رهبرم بود ... کلاه بافتنی هم، تفنگ و خشاب هم، معصومیت و مظلومیت هم، و حتی آرامش لحظه شهادت نیز هم ... چه آرامشی بهتر از آن زمان که به دیدار محبوب می روی؟ و چه مامنی امن تر از آن که سر بر دامن مادر سادات داشته باشی؟ به راستی راز تصویر شهید اتاق حضرت آقا چه بود؟! آیا سربندی بود که به لوله تفنگ خود بسته بود و بدون شلیک گلوله ای، بی دفاع شهید شده بود؟! هر چه بود محمد اما، تا آخرین خشابش جنگیده بود ... می پندارم که برادرم محمد (آژند) در آن لحظات محاصره و درگیری، از حضرت زهرای اطهر مدد جسته بود و همچون کفیل زینب سلام الله علیها – حضرت عباس علیه السلام – با خود اینچنین زمزمه کرده بود که : و الله ان قطعتموا یمینی انی احامی ابداً عن دینی ... یقین دارم که غیرت عباسی برادرم او را اینگونه تا آخرین قطره حیاتش بر پای عهد عاشورایی اش استوار نگه داشته ... آخر هنگامه ی رفتن، پدرم او را به دستان پر توان علمدار کربلا «حضرت ابوالفضل» بخشیده بود ... و بخشش پدرم به عملدار کربلا اینگونه رقم خورد که نام محمد، در خیل مدافعان گردان عباس علیه السلام گنجانده شود ... دایره محاصره تنگ تر می شود، خشاب ها یک به یک خالی می شوند و محمد یک به یک مزد دلدادگی هایش را می گیرد! مزد مرثیه سرایی اش برای حضرت زهرا تیری می شود که پهلوی چپش را می درد ... و مزد ذکر مصیبت های حضرت زینب سلام الله علیها نیز تیری می شود که قبل از تعویض آخرین خشاب بر پیشانی نازنیش فرود می آید ... به راستی اگر دل کربلایی نباشد خواندن داستان کربلا را چه سود؟! «و اسئله ان یبلغنی المقام المحمود لکم عندالله» را بی درد به کسی نمی دهند! باید دلت کربلایی باشد ... تا به بلای کربلا آزموده نشوی رسیدن به چنین مقام محمودی میسر نیست ... این هر دو شهید به بهای ریختن خون خویش در پای محبوب به مقام محمود رسیدند ... هر دو به تاسی از ارباب بی کفن خود، پیکر مطهرشان را میهمان انوار طلایی آفتاب کردند و بی کفن و بی مزار بر زمینی تفتیده ماندن را بر بازگشت به دامان پدر و مادر برگزیدند ... شاید تمام اینها راز تصویر شهید اتاق رهبرم باشد ... و شاید تمام اینها و ناگفته های دیگری از شهادت برادرم محمد (آژند)، راز داستان شهادتش باشد که از بین دوازده شهید فدا شده در عملیات 21 دی، تنها عکس برادرم در تاریخ ثبت می شود ... با خود می اندیشم آن زمان که حضرت آقا معصومیت و آرامش چهره برادرم محمد در هنگامه شهادت و خون جاری بر صورتش که از محل اصابت تیر بر سر مبارکش سرازیر شده را ببیند آیا می گوید : «چهره این شهید چقدر معصوم و زیباست ... الله اکبر ...» می اندیشم اگر رازهای شهادت برادرم محمد را برای رهبرم بازگو کنند چه خواهد فرمود؟ آیا آن روز نیز خواهد رسید که رهبر مسلمین عالم، تصویر لحظه عروج ملکوتی برادرم محمد را در اطاقش بگذارد و آن را دوست بدارد؟ ای شقایق های آتش گرفته! دل خونین ما شقایقی است که داغ شهادت شما را بر خود دارد، آیا آن روز نیز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید؟ (هنوز ناگفته های بسیاری از شهادت و دلاوری های برادرم باقی مانده که ان شاء الله اگر عمری باقی باشد روایتگر آنها خواهم بود. شهدا! بر ما فاتحه ای بخوانید که شما زنده اید و ما مرده ...) به نقل از برادر بزرگوار شهید ... @Alamdarkomeil
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام_امام_زمانم یا اباصالح المهدی به فدای رنگ و بویت نصیبم کی شود دیدار رویت تـاظهـــور دولـــت عشق عاشقت میمانم 🏮 @Alamdarkomeil
(ع): خِرَد، لباسى نو است كه كهنه نمى شود العَقلُ ثَوبٌ جَديدٌ لا يَبلى غررالحكم حدیث 1235 👕 @alamdarkomeil