آلاوال.
جز حُسين کیست که در سـٰایهۍ مِھرش برویم رحمتِ اوست ؛ که هر لح
بعد صد سال اگر از سر قبرم گذری ،
من کفن پاره کنم ؛ زندگی از سر گیرم ..
هدایت شده از شیخ السکوت ؛
در قبرم هستم ؛
خوابیده به پهلوی راست ،
گوش چسباندهام به خاك ؛
منتظر شنیدن گامهایت ..
مُردن بهانهی دیدنت بود ،
من هنوز هم بعد از مرگ دوستت دارم ؛
[ فمن یمت یرنی ] .
#فور .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من اگه پیر بشم :
خوش آن زمان
که نکویان کنند غارتِ شهر ؛
مرا تو گیری و گویی
که این ، اسیرِ من است !