eitaa logo
|علویات|
52 دنبال‌کننده
4 عکس
0 ویدیو
0 فایل
عَلی‌اَبوتُراب‌است،خاک‌باش! .. بَهر بَهره‌ای اَز بَحر عَلی؛ جَمعیم. .. پیج اینستاگرام: http://instagram.com/alaviaat
مشاهده در ایتا
دانلود
همانا آنان که رفتند؛ در رسیدن شمایند... _ مولا‌ی متقین میفرمود. @alavi_at | نهج‌البلاغه،خطبه۲۱
شیطان، آدم را فریب داد؛ به آن علت که: به زندگی آدم در بهشت، و "همنشینی او با نیکان" کرد... _امیرالمومنین‌علی‌علیه‌السلام میفرمود. @alavi_at | نهج‌البلاغه،خطبه ۱
آنکه می‌پرسد، خدا بر روی چه چیزی قرار داد؟! قطعا جایی را خالی از خدا در نظر گرفته است... @alavi_at | نهج‌البلاغه،خطبه۱
کوفه توسط افراد معاویه غارت شد! عده ای از مردم نیز کشته شدند... عقیل‌ در نامه ای به امیرالمومنین نوشت: یاعلی؛ نظر تو راجع به وضع اکنون چیست، و چه باید کرد؟! فرمود: نظر من، جهاد با پیمان شکنان و متجاوزان است! • اگر در این "راه" همراهان من زیاد باشند؛ به عزت من نمی‌افزاید! • و اگر از اطراف من پراکنده شوند؛ باعث ترس من نیست! _ چون من بر حق هستم و خدا هم بر حق است. به خدا قسم! مرگ در راه حق برای من ناخوشایند نیست؛ چون بعد از مرگ هر خیری هست برای کسی است که بر حق باشد... | ترجمه‌الغارات،ص۲۰۵
بر نوکر مرتضی علی، رحمت
اللهم عجل لولیک الفرج بحق عباس بن علی علیه‌السلام
از کوچه‌ای عبور میکرد؛ کودکی را دید که سر به دیوار گذاشته بود، و گریه میکرد! نزدیک رفت، کودک را روی دامن نشاند، و اشک‌هایش را پاک کرد. علت گریه ی بچه را پرسید؛ کودک گفت: بچه‌های اینجا مرا از بازی طرد می‌کنند و میگویند: چون پدر نداری ما با تو همبازی نمیشویم... اشک از چشمان مولا جاری شد؛ مقداری اشرفی به کودک داد، و فرمود: برو با بچه ها همبازی شو و اگر گفتند پدر نداری؛ بگو بابای من علی‌بن‌ابی‌طالب‌ است... | کتاب‌امیرالمومنین،ص۱۲۷
خدایا؛ ای کاش میدانستم هنگامی که غافلم؛ آیا تو از من اعراض کرده ای؛ یا به من توجه داری؟! و ای کاش میدانستم با این خواب طولانی و کوتاهی در سپاسگزاری نعمت‌هایت حالم در نزد تو چگونه است...؟ _امیرالمومنین‌علی‌بن‌ابی‌طالب @alavi_at |الخصال،ص۳۳۷
قطعاً بُخل، ترس، حرص، غرایز گوناگونی هستند که ریشه‌ی‌ آن‌ها بدگمانی به خداوند است‌. _امیرالمؤمنین‌علی‌‌علیه‌السلام @alavi_at | نهُج‌البَلاغه،نامه۵۳
گفت از حال دلت گو، چه بَرَش  میگذرد؟! گفتم او متروکه ای بود، علی آبادش کرد...
به فرزندش اباعبدالله‌حسین‌علیه‌السلام میفرمود: پسر جانم؛ هر و بدحالی که پایانش بهشت باشد، بدحالی نیست! @alavi_at | تحف‌العقول،ص۲۱۵
خواستنی است! انسان بعد از ۱۴۰۰ سال گرمیِ انگشتانِ حسین‌ را احساس میکند! گاهی این هوس برایش پیش می‌آید؛ که دستِ حسین به روی سرش کشیده شود. گاهی حسرت آن را میخورم که آن دستی که روی سر جُون کشیده شد؛ آن محبت و نوازش... حسین خواستنی است! نمیدانم چطور میشود حسین را کُشت...! _علی‌صفائی‌حائری
نامت جنون خیز است، حق دارد مؤذن وقت اذان با دستِ خود سر را نگه دارد...
"حماقت" آدمی به هنگام اظهار شادی در نعمت ها و ناله و زاری در گرفتاری‌ ها شناخته میشود! زیرا؛ نعمت و نقمت • ملاک برتری و پستی انسان نیست؛ بلکه نشان دهنده‌ی آدمی است. _اول‌روانشناس‌عالم،علی‌علیه‌السلام | غررالحکم،حدیث۲۶۵۷
آقا امیرالمومنین‌علیه‌السلام: دوستی را که حاضر نیست برای تو از مالش بگذرد؛ انتخاب نکن. @alavi_at | نهج‌البلاغه،حدیث۶۸۷۸
به خاطر کسی که دوست دارد، به آلوده نمی‌شود. _ مولای متقین، متقین را توصیف میکرد. @alavi_at | نهج‌البلاغه،خطبه۱۹۳
بعد از جنگ صفین عده‌ای از یاران به شامیان و معاویه فحش و ناسزا میگفتند، امیرالمومنین(ع) به آنها فرمود: دوست ندارم دشنام بدهید، اما اگر كردار زشت آنان را بازگو كنيد و راه و روش بد آنان را تشريح كنيد، برای من خوشایند تر است و بهانه‌ی رساتری است و برای خودتان هم بهتر است. _ فحاشی را حتی برای دشمن خود نمیپسندید. _ ما چیکارکردیم‌که‌شیعه‌ی‌تو شدیم آقا...؟!
آقا امیرالمومنین‌علیه‌السلام: بدانید؛ الهی، مانند قطرات باران از آسمان به سوی انسان فرود می‌آید، و بهره‌ی هر کسی، کم یا زیاد به او میرسد... @alavi_at | نج‌البلاغه،خطبه۲۳
از حضرت امام زین‌العابدین پرسیدند: امامِ بعد از شما کیست؟ فرمود: "محمدباقر" که علم را میشکافد. پرسیدند که بعد از او امام چه کسی است؟ فرمود: جعفر که نام او در اهل آسمان "صادق" است. گفتند: چرا به خصوص، او را صادق می‌نامند؛ در حالیکه همه‌ی شما صادق و راستگویید؟ فرمودند:پدرم به من از طرف رسول خدا خبر داد که وقتی فرزند من جعفربن‌محمدبن‌علي‌بن‌الحسين متولد شد؛ او را صادق بنامید؛ زیرا که پنجمین فرزند او جعفر نام خواهد داشت؛ و به دروغ دعوی امامت خواهد کرد؛ و او نزد خدا جعفر‌کذاب است! | منتهی‌الآمال،جلد۱و۲،صفحه۷۲۸
شبی مقداد، مهمانِ خانه‌ی امیرالمومنین بود. بر سر سفره به حضرت میگفت: ابوتراب؛ صورتت از زیبایی مثل ماه شب چهارده می‌درخشد؛ • چشم آدم که به تو می‌افتد حیران میشود... و وقتی میخندی دندان هایت مثل مروارید منظم پیدا میشوند... | الغدیر[ علی‌درسنت]،ص۱۶
تو می‌آیی و از نزدیک میبینم تو را آخر همان وقتی که میمیرم؛ عجب میمیرمِ خوبی (((:
آقا امیرالمومنین‌علیه‌السلام: مثل مار سمّی است؛ پوست آن نرم، اما سمی کُشنده در درون دارد... @alavi_at | نهج‌البلاغه،حکمت۱۱۹
چه بسا! آرزومندی که در چیزی‌ است، که‌ باعث نابودی اوست... _امیرمومنان‌علی‌علیه‌السلام @alavi_at | شرح‌نهج‌البلاغه،ج۱۹،ص۱۴۰
صبح بود و فاطمه‌سلام‌الله‌علیها نان پخته بود، و همینطور که سفره را پهن میکرد برای بچه ها شعر میخواند. _ شبیه پدرتان باشید. _ از حق حمایت کنید. _ خدایی را عبادت کنید که به شما نعمات زیادی داده است. _آدم کینه‌ای را برای دوستی انتخاب نکنید. و بعد فرمود: پسرم حسن؛ مثل پدرت علی باش؛ بند ظلم را از حق بر کن. بعد فرمود: اما ؛ تو هیچ به پدرت نرفته‌ای! شبیه پدر من هستی. امیرالمومنین‌علیه‌السلام می‌شنید، و می‌خندید. | مناقب آل‌ابی‌طالب،ج۳،ص۳۸۹
در زمان خلافتش بود که زره اش گم شد! بعد از مدتی، زره در دست یک مرد مسیحی پیدا شد. امیرالمومنین او را به محضر قاضی برد؛ و فرمود: این زره مال من است نه آن را فروخته ام، نه آن را بخشیده ام، و اکنون آن را در دست این مرد پیدا کرده‌ام. قاضی به مسیحی گفت: خلیفه ادعای خود را اظهار کرد تو حرفی برای گفتن داری؟! مسیحی گفت زره مال من است، ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد قاضی به امیرالمومنین گفت: تو مدعی هستی و این شخص منکر است آقای امیرالمومنین باید شاهد بیاوری! امیرالمومنین خندید و فرمود: حق با قاضیست؛ باید شاهد بیاورم اما شاهدی ندارم. قاضی به نفع مسیحی حکم داد. مسیحی خودش بهتر میدانست زره برای چه کسی است. وجدانش تکان خورد و گفت: این طرز حکومت داری از نوع رفتار انسانِ عادی نیست از نوع حکومت انبیاست اقرار کرد و طولی نکشید که دیدند مسلمان شده است، و همراه علیﷺ در نهروان شمشیر میزند... | بحارالانوار،ج۹ص۵۹۸