آنکه میپرسد، خدا بر روی چه چیزی قرار داد؟!
قطعا جایی را خالی از خدا در نظر گرفته است...
#بسمربعلی
@alavi_at | نهجالبلاغه،خطبه۱
کوفه توسط افراد معاویه غارت شد!
عده ای از مردم نیز کشته شدند...
عقیل در نامه ای به امیرالمومنین نوشت:
یاعلی؛
نظر تو راجع به وضع اکنون چیست،
و چه باید کرد؟!
فرمود: نظر من،
جهاد با پیمان شکنان و متجاوزان است!
• اگر در این "راه" همراهان من زیاد باشند؛
به عزت من نمیافزاید!
• و اگر از اطراف من پراکنده شوند؛
باعث ترس من نیست!
_ چون من بر حق هستم
و خدا هم بر حق است.
به خدا قسم!
مرگ در راه حق برای من
ناخوشایند نیست؛
چون بعد از مرگ هر خیری هست
برای کسی است که بر حق باشد...
#علیحقومعالحق
| ترجمهالغارات،ص۲۰۵
از کوچهای عبور میکرد؛
کودکی را دید که سر به دیوار گذاشته بود،
و گریه میکرد!
نزدیک رفت،
کودک را روی دامن نشاند،
و اشکهایش را پاک کرد.
علت گریه ی بچه را پرسید؛
کودک گفت: بچههای اینجا
مرا از بازی طرد میکنند
و میگویند: چون پدر نداری
ما با تو همبازی نمیشویم...
اشک از چشمان مولا جاری شد؛
مقداری اشرفی به کودک داد،
و فرمود: برو با بچه ها همبازی شو
و اگر گفتند پدر نداری؛
بگو بابای من علیبنابیطالب است...
#بابامعلی
| کتابامیرالمومنین،ص۱۲۷
#حسین خواستنی است!
انسان بعد از ۱۴۰۰ سال
گرمیِ انگشتانِ حسین را احساس میکند!
گاهی این هوس برایش پیش میآید؛
که دستِ حسین به روی سرش کشیده شود.
گاهی حسرت آن را میخورم که
آن دستی که روی سر جُون کشیده شد؛
آن محبت و نوازش...
حسین خواستنی است!
نمیدانم چطور میشود حسین را کُشت...!
_علیصفائیحائری
نامت جنون خیز است، حق دارد مؤذن
وقت اذان با دستِ خود سر را نگه دارد...
#اشهدانعلیاولیالله
بعد از جنگ صفین عدهای از یاران
به شامیان و معاویه فحش و ناسزا میگفتند،
امیرالمومنین(ع) به آنها فرمود:
دوست ندارم دشنام بدهید،
اما اگر كردار زشت آنان را بازگو كنيد
و راه و روش بد آنان را تشريح كنيد،
برای من خوشایند تر است
و بهانهی رساتری است
و برای خودتان هم بهتر است.
_ فحاشی را حتی برای دشمن خود نمیپسندید.
_ ما چیکارکردیمکهشیعهیتو شدیم آقا...؟!
#اخلاقعلیعلیهالسلام
از حضرت امام زینالعابدین پرسیدند:
امامِ بعد از شما کیست؟
فرمود: "محمدباقر" که علم را میشکافد.
پرسیدند که بعد از او امام چه کسی است؟
فرمود: جعفر که نام او در اهل آسمان
"صادق" است.
گفتند: چرا به خصوص، او را صادق مینامند؛
در حالیکه همهی شما صادق و راستگویید؟
فرمودند:پدرم به من از طرف رسول خدا
خبر داد که وقتی فرزند من
جعفربنمحمدبنعليبنالحسين
متولد شد؛ او را صادق بنامید؛
زیرا که پنجمین فرزند او جعفر نام خواهد داشت؛
و به دروغ دعوی امامت خواهد کرد؛
و او نزد خدا جعفرکذاب است!
| منتهیالآمال،جلد۱و۲،صفحه۷۲۸
#ولادترئیسمذهبتشیعامامصادقعلیهالسلام
صبح بود و فاطمهسلاماللهعلیها
نان پخته بود،
و همینطور که سفره را پهن میکرد
برای بچه ها شعر میخواند.
_ شبیه پدرتان باشید.
_ از حق حمایت کنید.
_ خدایی را عبادت کنید که به شما
نعمات زیادی داده است.
_آدم کینهای را برای دوستی انتخاب نکنید.
و بعد فرمود:
پسرم حسن؛ مثل پدرت علی باش؛
بند ظلم را از حق بر کن.
بعد فرمود:
اما #حسینم؛ تو هیچ به پدرت نرفتهای!
شبیه پدر من هستی.
امیرالمومنینعلیهالسلام میشنید،
و میخندید.
| مناقب آلابیطالب،ج۳،ص۳۸۹
در زمان خلافتش بود
که زره اش گم شد!
بعد از مدتی، زره
در دست یک مرد مسیحی پیدا شد.
امیرالمومنین او را به محضر قاضی برد؛
و فرمود: این زره مال من است
نه آن را فروخته ام،
نه آن را بخشیده ام، و اکنون
آن را در دست این مرد پیدا کردهام.
قاضی به مسیحی گفت:
خلیفه ادعای خود را اظهار کرد
تو حرفی برای گفتن داری؟!
مسیحی گفت زره مال من است،
ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد
قاضی به امیرالمومنین گفت:
تو مدعی هستی و این شخص منکر است
آقای امیرالمومنین باید شاهد بیاوری!
امیرالمومنین خندید و فرمود:
حق با قاضیست؛
باید شاهد بیاورم
اما شاهدی ندارم.
قاضی به نفع مسیحی حکم داد.
مسیحی خودش بهتر میدانست زره
برای چه کسی است.
وجدانش تکان خورد و گفت:
این طرز حکومت داری
از نوع رفتار انسانِ عادی نیست
از نوع حکومت انبیاست
اقرار کرد و طولی نکشید
که دیدند مسلمان شده است،
و همراه علیﷺ در نهروان شمشیر میزند...
#امیرالمسلمینعلیعلیهالسلام
| بحارالانوار،ج۹ص۵۹۸