بادی که از حوالی شهر نجف وزد ، ده درصدش هوا ، نود درصدش شراب ؛ مست ِ نجف ؛

به‌به ، ۱۱۰ .

در محضرت چه لاف زنم از اینکه آدمم ؟ وقتی فقیه شهر خودش از سگان توست . [ یا قمر پرور ] .

سگان کوی نجف هم چه عالمی دارند ، میان این همه مردم علی‌ست صاحب‌شان ؛

لحظه میلاد ما ، لحظه جان دادن است ، شوق من از مرگ خویش ، روی تورا دیدن است ؛

من پس از مرگ تو رو میبینم ، بغلم کن که گرفتم کفنم را بغلم ، مولا جان مثل آن پیرزنی که پسرش رفته سفر ، دم در منتظرم تا که بیاید عجلم .

آهِ من رفت نجف تا که طواف تو کند ، گردبادی شود از شوق تو آهی گاهی ؛

شراب طهور می‌چکد از انگور ضریحت یا علی .

علی جان : صاحبی دیدم رها کرده سگ پیر خودش ، یک زمانی پیر گشتم آبرو داری کن ؛

وقتِ خلق تو خدا آیینه در دستش بود علی جان :)

نمازی در صحن و سرای علی ، آرزوست ؛

علی جان ، حال خرابی داریم :)

اگر علی نبود ، خلق الله چه میکردند با غم هایشان ؟

جانم امیر المومنین ؛

سربسته گویمت ، علی خداست ؛

آنقدر علی علی ز لبم چکه میکند ، که دائم لباس من شرابی‌ است ؛

تو قل هو الله منی یا علی ؛ [ سینه زنا برهنه هستن ] .

پیمانه پر کن که مستم نگارا ، سجده کنم به تمثال تو آشکارا ، مومن شدم من از جذبه چشمت ، با تو شناختم به خداوند خدا را ؛

قبله رو به تو مایل ، ای معنی یا کامل ، بی حدی در فصائل ، علی بابا ؛

ما فقط شمارو داریم ، پدر خاک :) .

مردم ، خودتان را خسته نکنید ! قدیمی ترها هم میگفتند : که جز علی و بچه‌هایش ، درمانی برای پریشان‌حالی پیدا نکرده‌اند ؛

در وصف علی همین چند جمله بس باشد : در خلقت علی ، خدا قیامت کرده .

[ خاصَهُ اللّه‌ ] . از القاب اوست . به معنای : خاص ِ خداوند ! آری ؛ خداوند شما را ویژه آفرید ؛ ویژه و مخصوص برای خودش ؛

مزدوران معاویه ، [ الانبار ] را غارت کرده بودند . وقتی خبر به امیرمومنان رسید ، با ناراحتی به منبر رفت و فرمود : به من خبر رسیده است که یکی از مزدوران معاویه در هیاهوی شورش به یک زن یهودی در شهر حمله کرده است و خلخال ، گوشواره ، دستبند و گردنبند او را از او دزدیده است ، در حالی که آن زن هیچ وسیله دفاعی برای مقابله نداشته است ! اگر شخص مسلمانی بابت این اتفاق از غیرت و تاسف ، بمیرد ؛ جای سرزنش ندارد ! بلکه از نظر من شایسته است ؛ [ نهج‌ البلاغه‌ ، خطبه۲۷ ] .

امام مظلوم مان ، در ماجرای کشیدن خلخال از پای یک [ زن یهودی ] ، اینگونه فرمود . اما هستند هنوز به ظاهر مدعیان شیعی ، که با صلابت سینه سپر میکنند و در مورد فاجعه [ رفح ] میگویند : آنها که شیعه نیستند پس به ما هیچ ربطی ندارد . [ علی ِ شما جماعت را نمیدانم ، اما آن علی که ما میشناسیم ، اگر زنده سوختن زن و بچه ها را در رفح می‌دید ، ذوالفقار بدست میشد ] .

یتیم کشی ، ربطی به دین و فرقه ندارد . کودک کشی ، ربطی به دین و فرقه ندارد . ناموس کشی ، ربطی به دین و فرقه ندارد . [ ما انسانیم ، و هر انسانی با دیدن اتفاقات غزه ، همانند مولایش علی ، خون غیرتش به جوش ، خواهد آمد ] .

محبوبم ... کاش ما هم خانه‌ای کوچک ، در کوچه پس کوچه های نجف داشتیم ؛

به جای نبی دراز کشیدی ولی نخوابیدی ، به قرآن نوشته است ، خدا نمیخوابد ؛

قصه این است که ، حتی اگر مسیحی باشید ! اما با ولایت ‌علی‌ بُر بخورید ، در آخر [ منا اهل البیت ] میشوید ؛

این را شنیده‌ای که ، حضرت‌ اميرالمؤمنين‌ فرمود : [ فَمَن یَمُت یَرَنی ] . هرکسی بمیرد ، من را می‌بیند ! ولی این را نشنید‌ه‌ای که ، فرمود : هرکسی که من به او نگاه کنم ، جانش را با رضایت و رغبت تقدیم می‌کند و به موت میرسد ؛ [ حاج‌ اسماعیل‌ دولابی ] .