هدایت شده از علویه ¹¹⁰
1.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خواهی اگر برانی ، من را تو از حریم‌ات
باشد ؛ بران ، ولی من جز تو کسی ندارم
#اشعار_علوی ¹¹⁰
#العبد_الحقیر ⁴⁵⁶
• @alavieeh110 •
الســلام ای شـــاهِ مـظــلــوم و امــامِ مهــربــان
ای‌که گشتی‌در بساطِ عیشِ‌مستان ،میهمان
آمــدی بــابــا خــداراشــکــر!! بـودم منــتــظــر؛
آب و جارو کردم اینجا را که هستم میزبان
آن لبانی را که مـیبــوســید دســتــانِ مــرا ،
حال می بوسد ز جور و کینه چوبِ خیزران
من که ده تا دوستت دارم تو نُه تا ای پدر
علت این هم بود شمــشــیــر تیز ساربان !
دخترانِ شام میخـندند و گویـنـدم ، یـتـــیـم
خسته ام بابا من از این طعنه و زخمِ زبان
حال با زخـم و ورم هــا و کبــودی هایِ تــن
گشته ام خیلی شبیهِ مادرت آن بی نشان
گفتمش ظالم بده بر من تو مقـداری طعـام
گفت کن یک سیلی دیگر ز دستم نوش‌ِجان
باز هم گشتم گرسنه ، تا رسیدی از سـفـر
می رسد بر این مشامم از سرِ تو بویِ نان
گریه تسکینم شده ، کنـجِ خرابـه ؛ خانــه ام
میگذارم سر به روی خشت‌ها هق‌هق کنان
بی تو لطفی نیست در دنـیا برایِ من ؛ پدر
میشـوم فـارغ مـن آخــر از مــکـافاتِ جـهـان
#هدیه_به_رقیه_خاتون_سلام_الله_علیها
#العبد_الحقیر
• @alavieeh110 •
نه تویی بَــشَــر ، نه خدا ؛ علی
نه شدی ز حق ، تو جدا ؛ علی
ازلـــــی تــویـــی ، ابـــــدی تــویــی
شــــده ای تـــو ، رمــزِ بقا ؛ علی
#اشعار_علوی ¹¹⁰
#العبد_الحقیر .
• @alavieeh110 •
هدایت شده از علویه ¹¹⁰
طالبِ جنت نشدم من، مگر؛
بهرِ تماشایِ جمالِ علی «ع»
متــقـیان و هــمــه ی انبــیــاء ؛
محو شدند ، محوِ کمالِ علی
نیست ، نبوده‌ست و نیاید دگر
هیچ کسی شــبه و مثــالِ علی
نیست مرا قدرت آن تا که گــو
یـَم کمی از جاه و جلالِ علی ؛
کاش که در روز قیامت شوم ،
شاد ز دیدار و وصالِ علی «ع»
#اشعار_علوی ¹¹⁰
#العبد_الحقیر
• @alavieeh110 •
هدایت شده از •تَدلِیَة ؛ العبدالحقیر•
شده ام باز بی قرارِ تو ، من
تو عزیز من و دچارِ تو ، من
من مطیعِ تو ام ، تو فرمانده
تو امیری و جان نثارِ تو ، من
هر چه گویی به جان خریدارم
دل سپردم به اختیارِ تو ، من
شاهِ بی مثل و بی مثال ام ، تو
عبدِ زار و ذلیل و خوارِ تو ، من
دلبــــــــــر و دلـــــــــــربا و جانِ منی
مست در لیل و در نهارِ تو ، من
#العبد_الحقیر ¹⁰⁹³
• @i_alabd •
هدایت شده از •تَدلِیَة ؛ العبدالحقیر•
جـلـوه ی کردگـار ، یعنی تو
عرش را اعــتــبــار ، یعنی تو
شاهِ عــالـی تــبــار ، یعنی تو
صاحب ذوالــفقار ، یعنی تو
خــســته از روزگار ، یعنی من
خـجل از روی یــار ، یعنی من
به خـطـا ها دچـار ، یعنی من
شــــاهِ آمــــُــرزِگـــــار ، یعنی تو
مــَـنــم الــعــبـــدِ بــی‌نـــوا ؛ آقا
نشـد از مـن خـُـدا ، رضا ؛ آقا
تو ، به حالـَم بکـن دعــا ؛ آقا
شافــِعِ عــبــدِ خوار ، یعنی تو
گرچــه آقا ؛ بـَســی گرفــتــــارم
هیچ غم نیست ، تا تو را دارم
تو ببخـشم اگـــر گــُنــَـه کــــارم
قــــابـــِـلُ الاِعـــتــِـذار ، یعنی تو
#العبد_الحقیر ¹⁰⁹³
• @i_alabd •
ـ
نقل‌است از رسول‌که‌هرکس‌مُحِبّ‌توست
حـــاشـــا ؛ اگر که درک کند او ، عـذاب را
مدیونِ بحرِ لطفِ تو ، خشکیِ عالَم‌ست
پُـر نــور کرده ؛ نــورِ شــمــا ، آفـــتــــاب را
نامِ تورا شنیدم و بی خود شدم زِ خود
با خَمرِ نامِ تو ، زِ چه خواهم شَراب را؟
«پرسیدم از خودم که چرا زنده ام هنوز
عشقت کشید ، یک تَنِه جُورِ جواب را »
اُفتاده بینِ ما ز گُــنَــه هِــجــر و فاصِله
جُز مَعصیت ، دلیل نباشد ؛ حِجاب را
دنیاست همچو بَحرِ خروشان و پر خطر
یاری کـن ایــن شــنــاگـــرِ غـــرقِ در آب را
حالَم به لطف‌و مَرحَمتَت یاعلی‌خوش‌است
هرگز نمیدهم به کَس ، این حالِ نـاب را
ـ
#اشعار_علوی
#العبد_الحقیر
ـ
• @alavieeh110 •
به هر زمان که نگاهم به مـاه می‌افتد ؛
سلام می‌کنم‌ات رو به کربلا ، عباس¹³³
#العبد_الحقیر
ـ تَقَبَّل مِنّی هذا القَلیٖل مَولای :)
هدایت شده از علویه ¹¹⁰
1.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به کجا می کِشَد مرا عشق‌ات؟
به خدا می کُشَد مرا عشق‌ات
#اشعار_علوی ¹¹⁰
#العبد_الحقیر ⁴⁵⁶
• @alavieeh110 •
هدایت شده از علویه ¹¹⁰
الســلام ای شـــاهِ مـظــلــوم و امــامِ مهــربــان
ای‌که گشتی‌در بساطِ عیشِ‌مستان ،میهمان
آمــدی بــابــا خــداراشــکــر!! بـودم منــتــظــر؛
آب و جارو کردم اینجا را که هستم میزبان
آن لبانی را که مـیبــوســید دســتــانِ مــرا ،
حال می بوسد ز جور و کینه چوبِ خیزران
من که ده تا دوستت دارم تو نُه تا ای پدر
علت این هم بود شمــشــیــر تیز ساربان !
دخترانِ شام میخـندند و گویـنـدم ، یـتـــیـم
خسته ام بابا من از این طعنه و زخمِ زبان
حال با زخـم و ورم هــا و کبــودی هایِ تــن
گشته ام خیلی شبیهِ مادرت آن بی نشان
گفتمش ظالم بده بر من تو مقـداری طعـام
گفت کن یک سیلی دیگر ز دستم نوش‌ِجان
باز هم گشتم گرسنه ، تا رسیدی از سـفـر
می رسد بر این مشامم از سرِ تو بویِ نان
گریه تسکینم شده ، کنـجِ خرابـه ؛ خانــه ام
میگذارم سر به روی خشت‌ها هق‌هق کنان
بی تو لطفی نیست در دنـیا برایِ من ؛ پدر
میشـوم فـارغ مـن آخــر از مــکـافاتِ جـهـان
#هدیه_به_رقیه_خاتون_سلام_الله_علیها
#العبد_الحقیر
• @alavieeh110 •